وقت حساب
این جهان هنگام كار است و آخرت، وقتِ حساب. وقتى قیامت بیاید دیگر كسى فرصتى براى انجام كار یا جبران اشتباه ندارد. در آن روز، نه مىتوان خرید و فروش كرد و نه دوستى و علاقهی دیگران به درد كسى مىخورد. خداوند مهربان به پیامبر(ص) مىفرماید كه به مومنان چنین هشدار دهد:
به بندگانم كه ایمان آورده اند بگو: نماز را برپا دارند و از آنچه به آنان روزى داده ایم پنهان و آشكار انفاق كنند. پیش از آن كه روزى بیاید كه در آن نه خرید و فروشى است و نه دوستى.
آیهی 31
نمى توانید بشمارید
خالق یگانه هر چه مورد نیاز بشر است آفریده و در اختیار او قرار داده تا از آنها بهره مند شود و بهتر زندگى كند. این همه نظم و قانون كه در جهان هستى است، به انسان كمك مىكند تا از آنها براى ساخت دستگاه ها و لوازم بسیار پیچیده استفاده كند و هر لحظه در مسیر پیشرفت خود، به اختراعات و اكتشافات جدیدى دست یابد. خداوند مهربان، جهان را با این همه عظمت در خدمت انسان قرار داده و فرموده است:
خداست كه آسمانها و زمین را آفرید و از آسمان آبى فرو فرستاد. پس به وسیلهی آن از میوه ها براى شما روزى بیرون آورد و كشتى را به خدمت شما درآورد تا به فرمان او در دریا حركت كند و رودها را به خدمت شما درآورد. و خورشید و ماه را كه همیشه در حركتند به خدمت شما درآورد و شب و روز را به خدمت شما درآورد. و از هر چه از او خواستید به شما داد و اگر نعمت خدا را بشمارید نمىتوانید آن را به شمارش درآورید. به راستى انسان بسیار ستمكارِ ناسپاس است.
آیات 32 الى 34
دعاهاى حضرت ابراهیم(ع)
حضرت ابراهیم(ع) پیامبرى دلسوز و بسیار مهربان بود. او به فرمان خدا، همسرش هاجر و فرزندش اسماعیل(ع) را به سرزمین مكه برد تا خانهی كعبه را آباد سازند و آن را براى زیارت خداپرستان پاكیزه نگهدارند. حضرت ابراهیم(ع) هاجر(س) و اسماعیل(ع) را تنها و بى پناه در بیابانی خشك و سوزان به خداى یگانه سپرد و رفت. اسماعیل تشنه شد و گریه كرد. به فرمان خدا چشمه ی آبى زیر پاهاى كوچك اسماعیل جوشید. این چشمه هنوز هم مى جوشد و تشنگان سرزمین مكه را سیراب مىكند. مرغان هوا و به دنبال آنها، قبیله «جرهم» كه در آن نزدیكى زندگى مىكردند، دور چشمهی آب جمع شدند و اسماعیل(ع) و مادرش از تنهایى نجات یافتند و سرزمین مكه آباد شد. حضرت ابراهیم(ع) گاه به مكه مىرفت و با همسر و فرزندش دیدار تازه مىكرد و سرانجام، هنگامى كه اسماعیل(ع) بزرگ شد، از سوى خدا مأموریت یافت كه خانهی كعبه را با كمك او بازسازى كند. ابراهیم (ع)، پس از انجام این مأموریت مهم، دست به دعا برداشت و براى تمام مومنان دعا كرد. او آنقدر دلسوز بود كه حتى براى كسانى كه ایمان نداشتند و نافرمانى مى كردند مجازات و عذاب درخواست نكرد، بلكه در مورد آنان به خداوند گفت: «تو مهربان و آمرزنده اى.» دعاى حضرت ابراهیم(ع) چنین بود:
و هنگامى كه ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر را امن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتها دور بدار. پروردگارا! آنان بسیارى از مردم را گمراه كردند. پس هر كس از من پیروى كند، به راستى او از من است و هر كه از من نافرمانى كند، پس به راستى تو آمرزندهی مهربانى. پروردگارا! من بعضى از فرزندانم را در درّه اى بىكشت، نزد خانهی محترم تو سكونت دادم. پروردگارا! برای آن كه نماز را به پا دارند. پس دلهاى بعضى از مردم را به سوى آنان مایل كن و از میوه ها به آنان روزى بده، شاید شكرگزارى كنند. پروردگارا! به راستى تو آنچه را كه پنهان مىكنیم و آنچه را كه آشكار مىكنیم مى دانى و چیزى در زمین و آسمان بر خدا پوشیده نیست. ستایش مخصوص خدایى است كه در سالخوردگى، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید. به راستى پروردگارم شنوندهی دعاست. پروردگارا! مرا و بعضى از فرزندانم را برپا دارندهی نماز قرار بده. پروردگارا! و دعاى مرا قبول كن. پروردگارا! روزى كه حساب برپا مىشود، مرا و پدر و مادرم و مومنان را بیامرز.
آیات 35 الى 41
دل هایشان خالى است
خداوند از حال ستمكاران غافل نیست و حتماً آنان را مجازات خواهد كرد. اما عذاب و مجازات واقعى آنان را تا روز قیامت به تأخیر انداخته است؛ روزى كه از هول و هراس آن، دل هایشان خالى مىشود و حتى قدرت پلك زدن ندارند. عادل بى نیاز مىفرماید:
و گمان نكنید خدا از آنچه ستمكاران مىكنند غافل است. جز این نیست كه براى روزى كه چشمها در آن خیره مىشوند، به آنان مهلت داده است. شتابان سر به بالا گرفته پلك بر هم نمى زنند و دل هایشان خالى است.
آیات 42 و 43
مهلت بده
ستمكاران، وقتى عذاب روز قیامت را ببینند، از خدا مهلت مىخواهند و تقاضا مىكنند كه یك بار دیگر به دنیا بازگردانده شوند تا اینبار دعوت پیامبران را قبول كنند و كارهاى شایسته انجام دهند و از مومنان باشند. اما به آنان گفته مىشود: «هرگز فرصت دیگرى ندارید. آیا شما نبودید كه قسم مى خوردید هرگز نابود نمى شوید و قیامت را باور نمى كردید. آن همه معجزات و مجازات هاى الهى را دیدید و پند نگرفتید. داستان اقوام گذشته را شنیدید و مثال هاى فراوان برایتان آورده شد اما باور نكردید.» این گفت وگو در قرآن چنین آمده است:
و مردم را از روزى بترسان كه عذاب بر آنان مى آید. كسانى كه ستم كرده اند مىگویند: پروردگارا! به ما تا مدتى كوتاه مهلت بده تا دعوتت را قبول كنیم و از پیامبران پیروى كنیم. مگر شما پیش از این قسم نمى خوردید كه هیچگاه نابودى نخواهید داشت. و در خانه هاى كسانى كه بر خود ستم كردند سكونت كردید و برایتان روشن شد كه با آنان چگونه رفتار كردیم و برایتان مثالها زده شد.
آیات 44 و 45
نیرنگشان نزد خداست
پیامبران براى هدایت مردم بسیار تلاش كردند؛ اما كافران ستمكار هر چه مى توانستند حیله و نیرنگ به كار مى بردند تا آنان در انجام مأموریت الهى خود موفق نشوند. اما حیله هاى آنان هر قدر قوى و محكم بود، خدا از آنها آگاه بود و با قدرت خود حیله هایشان را بى اثر مى ساخت و پیامبران را یارى مى كرد و از ستمكاران انتقام مىگرفت. خداوند بى نیاز مىفرماید:
و به یقین آنان نیرنگ خود را به كار بردند و نیرنگشان نزد خداست و اگر چه از نیرنگشان كوهها نابود شوند. پس هرگز خدا را خلاف كنندهی وعده اش به پیامبران مپندار؛ به راستى كه خدا شكست ناپذیر انتقام گیر است.
آیات 46 و 47
پیامى براى تمام مردم
همانطور كه گناهكاران در این جهان دست به دست هم مىدهند تا ظلم و فساد كنند، در روز قیامت هم آنان را در زنجیرهایى به هم مى بندند و با هم به پیشگاه خدا حاضر مى كنند تا نتیجه آنچه به دست آورده اند را ببینند. خداوند جهانیان مىفرماید:
روزى كه زمین به غیر از این زمین تبدیل شود و آسمانها هم. و براى خداى یگانه قهار ظاهر مىشوند و در آن روز گناهكاران را مىبینى كه با هم در زنجیرها بسته شده اند. لباس هایشان از قطران است و چهره هایشان را آتش مى پوشاند، براى این كه خدا به هر كس هر چه به دست آورده، جزا دهد. به راستى كه خدا زود به حسابها رسیدگى مىكند. این پیامى است براى مردم، براى این كه به وسیلهی آن بیم داده شوند و براى این كه بدانند او خداى یكتاست و براى این كه خردمندان پند گیرند.
آیات 48 الى 52
..........................
تبیان