صحیفه سجادیه - دعای شماره ۴۴ - فراز ۵
(ثُمَّ فَضَّلَ لَيْلَةً وَاحِدَةً مِنْ لَيَالِيهِ عَلَى لَيَالِي أَلْفِ شَهْرٍ، وَ سَمَّاهَا لَيْلَةَ الْقَدْرِ، تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ، دَائِمُ الْبَرَكَةِ إِلَى طُلُوعِ الْفَجْرِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْكَمَ مِنْ قَضَائِهِ).
پس از آن (عبادت و بندگى در) شبى (شب نوزدهم یا بیست و یکم یا بیست و سوم) از شبهاى آن را بر (عبادت در) شبهاى هزار ماه برترى داد (چون خیرات و برکات و نیکیها و سودهاى دینى و دنیوى در آن است) و آن را شب قدر نامید (شبى که خداى تعالى اجلها و روزیها و هر امرى که حادث مىشود را مقدر مىفرماید) در آن شب (بسیارى از) فرشتگان و روح (القدس: جبرئیل یا وحى یا مخلوقى است بزرگتر از فرشتگان) به فرمان پروردگارشان بر هر که از بندگانش بخواهد با قضا و قدرى که محکم و استوار کرده (تغییر و تبدیلى در آن نیست) براى هر کارى (که خدا مقدر فرموده) فرود مى آیند، آن شب سلام و درود (فرشتگان) است (بر آنانکه براى نماز به پا ایستاده یا در حال رکوع و سجودند، یا آنکه شب سلامتى و رهائى از ضرر و زیان شیاطین است) که برکت و خیر آن تا آشکار شدن روشنى صبح دائم و همیشه است.
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۳۵ - فراز ۱
الْحَمْدُ لِلَّهِ رِضًى بِحُكْمِ اللَّهِ، شَهِدْتُ أَنَّ اللَّهَ قَسَمَ مَعَايِشَ عِبَادِهِ بِالْعَدْلِ، وَ أَخَذَ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ بِالْفَضْلِ.
سپاس خدا را است براى رضا و خشنودى به قضا و قدر خدا (در آنچه خواسته) گواهى مى دهم که خدا معیشتها و چیزهائى که زندگى بندگانش به آنها وابسته است را به عدل و درستى (بى افراط و تفریط) قسمت نموده (هر که را به فراخور او روزى داده، اشاره به فرمایش خداى تعالى «س 43 ى 32(: نحن قسمنا بینهم معیشتهم فى الحیوه الدنیا یعنى ما معیشت ایشان را در زندگانى دنیا میانشان تقسیم کرده ایم. در حدیث قدسى است: و برخى از بندگان من کسى است که جز فقر و بىچیزى صلاح او نیست، اگر او را غنى و توانگر کنم توانگرى تباهش مىسازد، و برخى از بندگانم کسى است که جز توانگرى صلاح او نمىباشد، اگر او را فقیر نمایم فقر تباهش گرداند. بنابراین توانگر کردن کسى را که جز بىچیزى صلاح نیست افراط و بىچیز نمودن آن را که جز توانگرى صلاح نمى باشد تفریط خواهد بود، و عدل آنست که اصلاح هر یک از آنها به آن باشد) و با همه ى آفریدگانش با فضل و احسان (بر ایشان) رفتار نموده.
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۲۱ - فراز ۶
لَا أَمْرَ لِي مَعَ أَمْرِكَ، مَاضٍ فِيَّ حُكْمُكَ، عَدْلٌ فِيَّ قَضَاؤُكَ، وَ لَا قُوَّةَ لِي عَلَى الْخُرُوجِ مِنْ سُلْطَانِكَ، وَ لَا أَسْتَطِيعُ مُجَاوَزَةَ قُدْرَتِكَ، وَ لَا أَسْتَمِيلُ هَوَاكَ، وَ لَا أَبْلُغُ رِضَاكَ، وَ لَا أَنَالُ مَا عِنْدَكَ إِلَّا بِطَاعَتِكَ وَ بِفَضْلِ رَحْمَتِكَ.
با بودن فرمان تو مرا فرمانى نیست، فرمانت درباره ى من روان و آنچه برایم مقدر ساخته اى از روى عدل و داد است، مرا توانائى بیرون رفتن از سلطنت تو نمى باشد، و نمى توانم از قدرت تو تجاوز کرده پا بیرون گذارم، و توانا نیستم که محبت و دوستى تو را (به خود) متوجه گردانم، و به خشنودیت نمىرسم، و به آنچه نزد تو است (خیر و نیکى دنیا و آخرت) جز به فرمانبرى و فزونى رحمتت دسترسى ندارم.
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۷ - فراز ۲
ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ.
کارهاى دشوار به قدرت و توانائى تو آسان شده، و به لطف و توفیق (از جانب) تو اسباب (هر کارى) سبب گردیده، و مقدر شده بر اثر قدرت تو جارى و برقرار گشته، و اشیاء بر وفق اراده و خواست تو بکار رفته اند.
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۱۸ - فراز ۱
اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى حُسْنِ قَضَائِكَ، وَ بِمَا صَرَفْتَ عَنِّي مِنْ بَلَائِكَ، فَلَا تَجْعَلْ حَظِّي مِنْ رَحْمَتِكَ مَا عَجَّلْتَ لِي مِنْ عَافِيَتِكَ، فَأَكُونَ قَدْ شَقِيتُ بِمَا أَحْبَبْتُ وَ سَعِدَ غَيْرِي بِمَا كَرِهْتُ.
بار خدایا سپاس تو را بر نیکوئى آنچه مقدر نموده اى، و به آفت و بدى که از من دور ساختى، پس بهره ى مرا از رحمت خود (تنها) تندرستى که اکنون بخشیده اى قرار مده که (در آخرت) بدبخت شوم به سبب آنچه دوست دارم و دیگرى به سبب آنچه (در دنیا) پسند من نیست خوشبخت شود (مقصود اینست که عافیت از آفت و بدى که در دنیا نصیب مىشود موجب نومیدى از پاداش صبر بر بلاء در آخرت نگردد، از این رو خواسته مىشود که بهره ى از رحمت تنها عافیت در دنیا نباشد که در آخرت از پاداش صبرکنندگان بر بلاء بى بهره باشد، حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرموده: گرفتارترین مردم به بلاء پیغمبرانند پس از آن اوصیاء پس از آن نیکان و کسانى که از دیگران برتراند. حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرموده: خدا را در زمین بندگانى است از بندگان برگزیده ى او، تحفه و ارمغانى از آسمان به زمین نمى آید جز آنکه آن را از آنها به دیگرى بازگرداند، و بلاء و گرفتارى نمى رسد جز آنکه آن را به آنان متوجه مىگرداند، و هم آن حضرت فرموده: اگر مومن چیزى را که در پاداش از مصائب و گرفتاریها براى او است مىدانست، آرزو مىکرد که او را با قیچیها ببرند).