وَ ذلِکَ یَوْمٌ یَجْمَعُ اللهُ فِیهِ الأَوَّلِینَ وَ الآخِرِینَ لِنِقَاشِ الْحِسَابِ، وَ جَزَاءِ الأَعْمَالِ، خُضُوعاً، قِیاماً، قَدْ أَلْجَمَهُمُ الْعَرَقُ، وَ رَجَفَتْ بِهِمُ الأَرْضُ، فَأَحْسَنُهُمْ حَالا مَنْ وَجَدَ لِقَدَمَیْهِ مَوْضِعاً، وَ لِنَفْسِهِ مُتَّسَعاً.
آن روز روزى است که خداوند، اوّلين و آخرين را براى حساب رسى دقيق و دادن جزاى اعمال جمع مى کند، در حالى که همه با خضوع (و وحشت) به پا خاسته اند! اين در حالى است که عرق (از سر و رويشان فرو مى ريزد، به گونه اى که) بر دهانشان لجام زده، و لرزش زمين، تمام اندامشان را به حرکت در مى آورند و بهترين حال براى کسانى که در عرصه محشر حاضرند حال کسى است که جاى پايى پيدا کند و يا محلّى براى خود به دست آورد.
شرح و تفسیر
وحشت عظیم محشر!
همان گونه که در بالا اشاره شد، امام(علیه السلام) در بخش اوّل این خطبه، جهت آماده سازى دل ها، اشاره به وضع مردم در روز قیامت مى کند و در عباراتى کوتاه و تکان دهنده، ویژگى هاى وحشت انگیز آن روز را شرح مى دهد. مى فرماید: «آن روز روزى است که خداوند اوّلین و آخرین را براى رسیدگى به حساب دقیق و دادن جزاى اعمال، جمع مى کند; در حالى که همه، با خضوع (و وحشت) به پا خاسته اند!». (وَ ذلِکَ یَوْمٌ یَجْمَعُ اللهُ فِیهِ الأَوَّلِینَ وَ الآخِرِینَ لِنِقَاشِ الْحِسَابِ، وَ جَزَاءِ الأَعْمَالِ، خُضُوعاً، قِیاماً).
تعبیر به «اوّلین» و «آخرین» اشاره به این حقیقت است که قیامت و حساب اعمال، براى همه انسان ها در یک روز و یک زمان خواهد بود; همان گونه که قرآن مجید مى فرماید: «وَ کُلُّهُمْ آتِیهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَرْداً; و همگى روز رستاخیز، تک و تنها نزد او حاضر مى شوند.»(1) و در جاى دیگر مى فرماید: «قُلْ إِنَّ الأَوَّلِینَ وَ الآخِرینَ * لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِیقَاتِ یَوْم مَعْلُوم; بگو اوّلین و آخرین همگى در روز معیّنى گردآورى مى شوند».(2)
تعبیر به «نِقَاش» که به معناى دقّت در محاسبه است، نشان مى دهد در آن روز کمترین و کوچک ترین اعمال مورد حساب قرار مى گیرد و به آن پاداش یا کیفر داده مى شود.
تعبیر به «خضوع» و «قیام» اشاره به این است که مردم در روز قیامت همچون کسانى هستند که در دادگاهها، در برابر قضات عدل، حاضر مى شوند و در حالى که ایستاده اند آثار وحشت در آنها نمایان است.
در آیات قرآن نیز به این معانى اشاره شده; در یک جا مى فرماید: «خُشَّعاً أَبْصَارُهُمْ...; در حالى که چشمانشان از شدت وحشت به زیر افتاده...»(3) و در جایى دیگر مى فرماید: «یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمینَ; روزى که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان مى ایستند».(4)
سپس مى افزاید: آنها در حالى در دادگاه عدل الهى حاضر مى شوند که «عرق (از سرو رویشان فرو مى ریزد به گونه اى که) بر دهانشان لجام زده، و لرزش زمین تمام اندامشان را مى لرزاند». (قَدْ أَلْجَمَهُمُ الْعَرَقُ، وَ رَجَفَتْ(5)). بِهِمُ الأَرْضُ
آیا این عرق ریزان شدید، به خاطر گرمى فضاى محشر است، یا از شدّت شرمندگى و خجالت، و یا هر دو؟! و نیز لرزش زمین آیا به خاطر اعمال آنهاست، یا طبیعت دادگاه عدل الهى این چنین است، تا همه به فکر خویش باشند و به آنچه انجام داده اند بى کم و کاست اعتراف کنند؟! هر چه باشد محیط رعب آور عجیبى است.
در آیات و روایات اسلامى نیز اشارات زیادى به عوامل و اسباب وحشت زاى روز محشر شده است. (خداوند همه ما را حفظ کند و در آن روز، مشمول الطاف کریمانه اش قرار دهد!).
بعضى از شارحان نهج البلاغه در اینجا - مانند بسیارى دیگر از موارد - اصرار دارند که الفاظ بالا را کنایه از امور باطنى و روحانى بدانند; در حالى که هیچ نیازى به این گونه تأویلها که شاهد و قرینه اى ندارد، نیست و اگر ما باب این گونه تأویلات را در آیات و روایات بگشاییم، باب «تفسیر به رأى» گشوده مى شود و هر کس آنچه را تمایل به آن دارد، از آیات و روایات مى فهمد و به شیوه بعضى از روشنفکرنمایان «قرائت هاى جدید در آیات و روایات» شروع مى شود، در این صورت مسلّم است که اصالت همه متون مذهبى مخدوش مى گردد و چیزى براى استدلال بر مسایل عقیدتى و عملى باقى نمى ماند.
امام(علیه السلام) در پایان این بخش، به یکى دیگر از مشکلات عظیم صحنه قیامت اشاره کرده، مى فرماید: «بهترین حال براى کسانى که در عرصه محشر حاضرند، حال کسى است که جاى پایى پیدا کند، یا محلّى براى خود به دست آورد». (فَأَحْسَنُهُمْ حَالا مَنْ وَجَدَ لِقَدَمَیْهِ مَوْضِعاً، وَ لِنَفْسِهِ مُتَّسَعاً).
این تعبیر اشاره به یکى از مشکلات عظیم صحنه محشر است که بر اثر کثرت جمعیّت و ضیق مکان حاصل مى شود و از تعبیرات روایات بر مى آید که هول محشر و وحشت حساب رسى اعمال، مسأله عامّى است که همه حاضران در محشر را فرا مى گیرد; چرا که حتّى نیکوکاران از حساب رسى دقیق پروردگار، بیم ناکند! هول محشر عوامل فراوانى دارد که یکى از آنها همان ضیق مکان است که در جمله بالا آمده است.
1. سوره مريم، آيه 95. 2. سوره واقعه، آيات 49 - 50. 3. سوره قمر، آيه 7. 4. سوره مطففّين، آيه 6. 5. «رَجف» از مادّه «رجف» (بر وزن ربط) به معناى اضطراب و لرزه شديد است.