• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

فراوانی نیّت، آیت الله مکارم شیرازی-بارگزاری 6

دریافت فایل صوتی

حجم: 6 MB

زمان: 10 دقیقه

بیشتر...

در آمدى بر جغرافياى قصص قرآنى

 

وشتار حاضر، به بررسى مبحث مكان و اسامى جغرافيايى در متن

بیشتر...

خطبه چهل و شش

 

شرح نهج البلاغه، آیت الله مکارم شیرازی

أَللَّهُمَّ

بیشتر...

مسئله قیامت ، حجت الاسلام قرائتی

دریافت فایل

حجم: 8 MB

زمان: 46 دقیقه

بیشتر...

روش‌های تربیت در داستان حضرت موسی(ع) در قرآن

 

در قرآن کریم فرازهایی از سرگذشت و عملکرد اقوام پیشین

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
27991
31541
138529214
امروز پنج شنبه, 30 شهریور 1402
اوقات شرعی

افزایش قدرت جنگى و هدف آن

شرح آیه 60 سوره مبارکه انفال

60وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِعَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لاتَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْوَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْء فی سَبیلِ اللّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لاتُظْلَمُونَ

 

ترجمه:

60 ـ هر نیروئى در قدرت دارید براى مقابله با آنها (دشمنان) آماده سازید و اسب هاى ورزیده (براى میدان نبرد) تا به وسیله آن دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید و (همچنین) گروه دیگرى غیر از اینها را که شما نمى شناسید و خدا آنها را مى شناسد و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعى اسلام) انفاق کنید به طور کامل به شما باز گردانده مى شود و به شما ستم نخواهد شد.

 

 

تفسیر:

افزایش قدرت جنگى و هدف آن

به تناسب دستورات گذشته در زمینه جهاد اسلامى، در آیه مورد بحث، به   یک اصل حیاتى که در هر عصر و زمان باید مورد توجه مسلمانان باشد، اشاره مى کند، و آن لزوم آمادگى رزمى کافى در برابر دشمنان است.

نخست مى فرماید: «و در برابر دشمنان هر قدر توانائى دارید از نیرو و قدرت آماده سازید»! (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة).

یعنى: در انتظار نمانید تا دشمن به شما حمله کند و آنگاه آماده مقابله شوید، بلکه از پیش باید به حد کافى آمادگى در برابر هجوم هاى احتمالى دشمن داشته باشید.

آنگاه اضافه مى کند: «و همچنین به اندازه کافى اسب هاى ورزیده براى میدان جهاد فراهم سازید» (وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ).

«رباط» به معنى بستن و پیوند دادن است، و بیشتر به معنى بستن حیوان در نقطه اى براى نگهدارى و محافظت به کار رفته، سپس به همین تناسب به معنى محافظت و مراقبت به طور کلى آمده است.

و «مُرابَطَه» به معنى محافظت مرزها و همچنین به معنى مراقبت از هر چیز دیگر مى آید، و به محل بستن و نگاهدارى حیوانات «رِباط» گفته مى شود و به همین تناسب کاروانسرا را عرب «رِباط» مى گوید.

پس از آن به هدف از این افزایش قدرت جنگى اشاره کرده، مى فرماید: «هدف این است، با فراهم ساختن این ابزار، دشمنان خدا و دشمنان خودتان را بترسانید» (تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّکُمْ).

و مى افزاید: همچنین «گروه دیگرى غیر از اینها که شما آنها را نمى شناسید ولى خدا آنها را مى شناسد» (وَ آخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لاتَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ).

این گروه نیز باید از شما حساب ببرند و بترسند.

و از آنجا که فراهم ساختن این وسائل به هزینه و بودجه کافى نیاز دارد، عموم مسلمانان را در این راه فرا مى خواند و مى فرماید: «و آنچه در راه خدا انفاق کنید به شما پس داده خواهد شد و هیچ ستمى بر شما وارد نمى گردد» (وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْء فی سَبیلِ اللّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لاتُظْلَمُونَ).

بر اساس آنچه خواندیم، هدف از فرمان افزایش توان نظامى، ایجاد ترس در دل دشمن، دشمنان خدا، دشمنان مسلمانان، شناخته ها و ناشناخته ها و پرداخت هزینه تهیه سلاح است، با این اشاره ضمن نکته هائى مفهوم آیه را توضیح مى دهیم.

* * *

نکته ها:

1 ـ اصل اساسى در جهاد اسلامى

در آغاز آیه، یک اصل اساسى در زمینه جهاد اسلامى و حفظ موجودیت مسلمانان، و مجد و عظمت و افتخارات آنان بیان شده است، و تعبیر آیه به قدرى وسیع است که بر هر عصر و زمان و مکانى کاملاً تطبیق مى کند.

کلمه «قُوَّة» چه کلمه کوچک و پر معنائى است، نه تنها وسائل جنگى و سلاح هاى مدرن هر عصرى را در بر مى گیرد، که تمام نیروها و قدرت هائى را که به نوعى از انواع در پیروزى بر دشمن اثر دارد شامل مى شود، اعم از نیروهاى مادى و معنوى.

آنها که گمان مى کنند راه پیروزى بر دشمن و حفظ موجودیت خویش تنها بستگى به کمیت سلاح هاى جنگى دارد، سخت در اشتباهند; زیرا ما در همین میدان هاى جنگ عصر خود ملت هائى را دیدیم که با نفرات و اسلحه کمتر در برابر ملتهاى نیرومندتر و با سلاحى پیشرفته تر پیروز شدند، مانند ملت مسلمان «الجزائر» در برابر دولت نیرومند «فرانسه»!

بنابراین، علاوه بر این که باید از پیشرفته ترین سلاح هاى هر زمان ـ به عنوان یک وظیفه قطعى اسلامى ـ بهره گیرى کرد، باید به تقویت روحیه و ایمان سربازان که قوه و نیروى مهم ترى است پرداخت.

از قدرت هاى اقتصادى، فرهنگى و سیاسى، که آنها نیز در مفهوم «قُوَّة» مندرج هستند و نقش بسیار مؤثرى در پیروزى بر دشمن دارد نیز نباید غفلت کرد.

جالب این است که: در روایات اسلامى براى کلمه «قُوَّة» تفسیرهاى گوناگونى شده که از وسعت مفهوم این کلمه حکایت مى کند، مثلاً در بعضى از روایات مى خوانیم: پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: منظور از «قوة»، «تیر» است.(1)

و در روایت دیگرى که در تفسیر «على بن ابراهیم» آمده مى خوانیم که منظور از آن هر گونه اسلحه است.(2)

و باز در روایتى که در تفسیر «عیاشى» آمده مى خوانیم: منظور از آن شمشیر و سپر است.(3)

و بالاخره در روایت چهارمى که در کتاب «من لایحضره الفقیه» آمده مى خوانیم: مِنْهُ الْخَضابُ بِالسَّوادِ: «یکى از مصداق هاى قوة در آیه، موهاى سفید را به وسیله رنگ سیاه کردن است»!(4)

یعنى اسلام حتى رنگ موها را که به سرباز بزرگسال چهره جوان ترى مى دهد تا دشمن مرعوب گردد از نظر دور نداشته است، و این نشان مى دهد: چه اندازه مفهوم «قُوَّة» در آیه فوق وسیع است.

بنابراین، آنها که تنها پاره اى از روایات را دیده اند و کلمه «قُوَّة» را به یک مصداق، محدود ساخته اند گرفتار اشتباه عجیبى شده اند.

ولى افسوس که مسلمانان با داشتن چنین دستور صریح و روشنى گویا همه چیز را به دست فراموشى سپرده اند، نه از فراهم ساختن نیروهاى معنوى و روانى براى مقابله با دشمن در میان آنها خبرى هست، و نه از نیروهاى اقتصادى و فرهنگى و سیاسى و نظامى، و عجب این است که: با این فراموشکارى بزرگ و پشت سر انداختن چنین دستور صریحى، باز خود را مسلمان مى دانیم، و گناه عقب افتادگى خود را به گردن اسلام مى افکنیم و مى گوئیم اگر اسلام آئین پیشرفت و پیروزى است پس چرا ما مسلمان ها عقب افتاده ایم؟!

به عقیده ما اگر این دستور بزرگ اسلامى (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة) به عنوان یک شعار همگانى در همه جا تبلیغ شود و مسلمانان از کوچک و بزرگ، عالم و غیر عالم، نویسنده و گوینده، سرباز و افسر، کشاورز و بازرگان، در زندگى خود آن را به کار بندند، براى جبران عقب ماندگیشان کافى است.(5)

سیره عملى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و پیشوایان بزرگ اسلام نیز نشان مى دهد که آنها براى مقابله با دشمن از هیچ فرصتى غفلت نمى کردند، در تهیه سلاح و نفرات، تقویت روحیه سربازان، انتخاب محل اردوگاه، و انتخاب زمان مناسب براى حمله به دشمن، و به کار بستن هر گونه تاکتیک جنگى، هیچ مطلب کوچک و بزرگى را از نظر دور نمى داشتند.

معروف است در ایام جنگ «حنین» به پیامبر(صلى الله علیه وآله) خبر دادند: سلاح تازه و مؤثرى در «یمن» اختراع شده است، پیامبر(صلى الله علیه وآله) فوراً کسانى را به «یمن» فرستاد تا آن سلاح را براى ارتش اسلام تهیه کنند!(6)

در حوادث جنگ «احد» مى خوانیم: پیامبر(صلى الله علیه وآله) در مقابل شعار بت پرستان: أُعْلُ هُبَلَ، أُعْلُ هُبَلَ: «سربلند باد بت بزرگ هبل...» شعار کوبنده تر و نافذترى به مسلمانان تعلیم داد تا بگویند: اللّهُ أَعْلى وَ أَجَّلُّ: «خدا برتر و بالاتر از همه چیز است».(7)

و در برابر شعار: اِنَّ لَنَا الْعُزّى وَ لا عُزّى لَکُمْ: «بت بزرگ عزّى براى ماست و شما عزّى ندارید» بگویند: اللّهُ مَوْلانا وَ لا مَوْلا لَکُمْ: «خداوند ولىّ و سرپرست و تکیه گاه ماست و شما تکیه گاهى ندارید».(8)

این نشان مى دهد که پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مسلمانان حتى از تأثیر یک شعار قوى در برابر دشمن غافل نبودند، و بهترین آن را براى خود انتخاب مى کردند.

دستور مهم فقهى اسلام در زمینه مسابقه تیراندازى و اسب سوارى که حتى برد و باخت مالى را در زمینه آن تجویز کرده، و مسلمانان را به این مسابقه دعوت نموده است، نمونه دیگرى از بینش عمیق اسلام در زمینه آمادگى در برابر دشمن است.

* * *

2 ـ رمز جهانى و جاودانى بودن اسلام

نکته مهم دیگرى که از این بخش از آیه فوق استفاده مى شود رمز جهانى و جاودانى بودن آئین اسلام است; زیرا مفاهیم و محتویات این آئین آن چنان گسترده است که با گذشت زمان به کهنگى و فرسودگى نمى گراید، جمله (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة) هزار سال پیش مفهوم زنده اى داشت، و امروز هم چنین است، و ده هزار سال دیگر هم مفهوم آن همچنان زنده باقى خواهد ماند; زیرا هر سلاح و قدرتى در آینده نیز پیدا شود در کلمه جامع «قُوَّة» نهفته است، چرا که جمله «مَا اسْتَطَعْتُمْ» «عام» و کلمه «قُوَّة» که به صورت «نکره» آمده است، عمومیت آن را تقویت کرده و هر گونه نیروئى را شامل مى شود.

اما پاسخ این سؤال که: چرا بعد از ذکر کلمه «قُوَّة» که مفهومى چنین گسترده دارد، مسأله اسب هاى ورزیده جنگى مطرح شده است؟

با یک جمله روشن مى شود و آن این که: آیه فوق در عین این که یک دستور وسیع براى همه قرون و اعصار بیان نموده، دستور خاصى هم براى عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله)، عصر نزول قرآن نیز بیان داشته است.

در حقیقت این مفهوم کلى را با ذکر یک مثال روشن براى نیاز آن عصر و زمان پیاده کرده است; زیرا اسب اگر چه در میدان هاى جنگ امروز، با وجود تانک ها، زره پوش ها، هواپیماها و هلى کوپترها نقش چندانى ندارد ولى در آن عصر براى رزمندگان شجاع و پیشرو وسیله چابک و سریعى محسوب مى شد.

* * *

3 ـ هدف انسانى و منطقى

به دنبال دستور بالا، اشاره به هدف منطقى و انسانى این موضوع مى کند و توجه مى دهد: هدف این نیست که مردم جهان و حتى ملت خود را با انواع سلاح هاى مخرب و ویرانگر درو کنید، و آبادیها و زمین ها را به ویرانى بکشانید هدف این نیست که سرزمین ها و اموال دیگران را تصاحب کنید، و هدف این نیست که اصول بردگى و استعمار را در جهان گسترش دهید، بلکه هدف این است: «با این وسائل دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید» (تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّکُمْ).

زیرا غالب دشمنان گوششان بدهکار حرف حساب، منطق و اصول انسانى نیست، آنها چیزى جز منطق زور نمى فهمند!

اگر مسلمانان ضعیف باشند به آنها هر گونه تحمیلى مى شود، اما هنگامى که کسب قدرت کافى کنند دشمنان حق و عدالت، و دشمنان استقلال و آزادى به وحشت مى افتند و سر جاى خود مى نشینند.

هم اکنون که تفسیر این آیه را مى نویسیم قسمت مهمى از سرزمین هاى اسلامى در «فلسطین» و کشورهاى دیگر در زیر چکمه هاى سربازان رژیم اشغالگر اسرائیل است.

هجوم ناجوانمردانه اى که اخیراً به جنوب لبنان شد و هزاران خانواده را آواره کردند، و صدها نفر را بکشتن دادند، و آبادیها را به ویرانه هاى وحشتناکى مبدل ساختند، بر این ماجراى غم انگیز فصل تازه اى افزود.

در حالى که افکار عمومى مردم جهان به طور دربست این عمل را محکوم کرده و حتى دوستان اسرائیل در این موضوع با دیگران هم صدا شده اند، قطعنامه هاى سازمان ملل اسرائیل را به تخلیه همه این سرزمین ها مأمور مى کند، ولى این ملت چند میلیونى گوششان بدهکار هیچ یک از این مسائل نیست; چرا که زور دارند، اسلحه، قدرت و آمادگى جنگى کافى و پشتیبان قوى و از سالیان دراز پیش از این خود را آماده براى چنین تجاوزهائى کرده اند، تنها منطقى که میتواند جوابگوى آنها باشد منطق «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة... تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّکُمْ»مى باشد.

گوئى این آیه در عصر ما و براى وضع امروز ما نازل شده است و مى گوید: آن چنان نیرومند شوید که دشمن به وحشت بیفتد، زمین هاى غصب شده را پس بدهد و در سر جاى خود بنشیند.

جالب توجه این که کلمه «عَدُوَّ اللّهِ» را با «عَدُوَّکُمْ» قرین ساخته، اشاره به این که: در موضوع جهاد و دفاع اسلامى اغراض شخصى مطرح نیست، بلکه هدف حفظ مکتب انسانى اسلام است، آنها که دشمنیشان با شما شکلى از دشمنى با خدا، یعنى دشمنى با حق، عدالت، ایمان، توحید و برنامه هاى انسانى دارد، باید در این زمینه ها هدف حملات یا دفاع شما باشند.

در حقیقت این تعبیر شبیه تعبیر «فِى سَبِیْلِ اللّه» و یا «جهاد فى سبیل اللّه» است که نشان مى دهد: جهاد و دفاع اسلامى نه به شکل کشورگشائى سلاطین پیشین، نه توسعه طلبى استعمارگران و امپریالیست هاى امروز، و نه به صورت غارتگرى قبائل عرب جاهلى است، بلکه همه براى خدا، و در راه خدا، و در مسیر احیاى حق و عدالت است.

* * *

4 ـ دشمنان ناشناخته

نکته دیگرى که در آیه مورد توجه است، این است که مى گوید: «علاوه بر این دشمنانى که مى شناسید، دشمنان دیگرى نیز دارید که آنها را نمى شناسید ولى خدا آنها را مى شناسد» (وَ آخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لاتَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ).

و با افزایش آمادگى جنگى شما آنها نیز مى ترسند و بر سر جاى خود مى نشینند.

گر چه مفسران درباره این گروه احتمالات گوناگونى داده اند:

بعضى آن را اشاره به گروهى از یهود «مدینه» دانسته اند که عداوت خود را مخفى مى داشتند.

و بعضى دیگر آن را اشاره به دشمنان آینده مسلمانان همچون امپراطورى روم و دربار ساسانیان که در آن روز مسلمانان احتمال درگیرى با آنها را نمى دادند، دانسته اند.

ولى آنچه صحیح تر به نظر مى رسد آن است که منظور منافقانند; زیرا آنها در میان صفوف مسلمین به طور ناشناخته وجود داشتند و در صورت آمادگى کامل سپاه اسلام آنان نیز به وحشت مى افتادند و دست و پاى خود را جمع مى کردند.

شاهد این موضوع آیه 101 سوره «توبه» است که مى گوید: وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِیْنَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لاتَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ: «بعضى از اهل مدینه در نفاق و دوروئى جسور و سرکش هستند تو آنها را نمى شناسى ولى ما آنها را مى شناسیم».

این احتمال نیز وجود دارد که تمام گروه هاى دشمنان ناشناخته اسلام اعم از منافقان و غیر آنها در مفهوم آیه جمع باشند.

علاوه بر این، آیه متضمن دستورى براى امروز مسلمانان نیز هست و آن این که تنها نباید روى دشمنان شناخته شده خود تکیه کنند و آمادگى خویش را در سر حدّ مبارزه با آنها محدود سازند، بلکه دشمنان احتمالى و بالقوه را نیز باید در نظر بگیرند و حداکثر نیرو و قدرت لازم را فراهم کنند و اگر به راستى مسلمانان چنین نکته اى را در نظر مى داشتند، هیچ گاه گرفتار حملات غافلگیرانه دشمنان نیرومند نمى شدند.

* * *

5 ـ امکانات و تهیه ابزار نظامى

نکته دیگر مسأله سرمایه و امکانات براى تهیه ابزار است که به آن اشاره مى کند و آن این که: تهیه نیرو و قوه کافى و ابزار و اسلحه جنگى، و وسائل مختلف دفاعى، نیاز به سرمایه مالى دارد، بدین رو به مسلمانان دستور مى دهد: باید با همکارى عموم، این سرمایه را فراهم سازند، و بدانید هر چه در این راه بدهید در راه خدا داده اید و هرگز گم نخواهد شد، مى فرماید: «و آنچه در راه خدا انفاق کنید به شما پس داده خواهد شد» (وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْء فی سَبیلِ اللّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ).

و تمام آن و بیشتر از آن به شما مى رسد «و هیچ گونه ستمى بر شما وارد نمى گردد» (وَ أَنْتُمْ لاتُظْلَمُونَ).

این پاداش، هم در زندگى این جهان از طریق پیروزى اسلام و شوکت و عظمت آن به شما مى رسد; زیرا یک ملت ضعیف و مغلوب سرمایه هاى مالى او نیز بخطر خواهد افتاد و امنیت و آرامش و استقلال خویش را نیز از دست خواهد داد، بنابراین ثروت هائى که در این راه صرف مى شود از طریق دیگر و در سطحى بالاتر عائد انفاق کنندگان خواهد شد.

و هم پاداش بزرگترى در جهان دیگر در جوار رحمت پروردگار در انتظار شماست، با این حال، نه تنها ظلم و ستمى بر شما نخواهد رفت، که بالاترین سود و بهره را خواهید برد.

جالب توجه این که در جمله بالا کلمه «شَىْء» که مفهوم وسیعى دارد به کار رفته، یعنى هر گونه چیزى اعم از جان، مال و قدرت فکرى یا نیروى منطق و یا هر گونه سرمایه دیگرى را در راه تقویت بنیه دفاعى و نظامى مسلمانان در برابر دشمن انفاق کنید، از خدا پنهان نخواهد ماند و آن را محفوظ داشته و به موقع به شما مى دهد.

در تفسیر جمله «وَ أَنْتُمْ لاتُظْلَمُونَ» این احتمال را نیز بعضى از مفسران داده اند که: جمله عطف به جمله «تُرْهِبُونَ» باشد، یعنى اگر نیروى کافى براى مقابله با دشمنان فراهم سازید آنها از حمله به شما وحشت مى کنند و توانائى بر ظلم و ستم کردن به شما نخواهند داشت. بنابراین ظلم و ستمى بر شما واقع نمى شود.

* * *

6 ـ برنامه جهاد اسلامى

آخرین نکته که از آیه فوق استفاده مى شود و پاسخگوى بسیارى از سؤالات و ایرادهاى خرده گیران و افراد ناآگاه خواهد بود، شکل و هدف و برنامه جهاد اسلامى است.

آیه به روشنى مى گوید: هدف این نیست که انسان ها را به کشتن دهید و هدف این نیست که به حقوق دیگران تجاوز کنید، بلکه همان طور که گفتیم هدف اصلى این است که دشمنان بترسند و به شما تجاوز نکنند و زور نگویند، و تمام تلاش و کوشش شما باید در کوتاه کردن شرّ دشمنان خدا و حق و عدالت خلاصه شود.

آیا مخالفان یک چنین تصویرى از جهاد اسلامى را که قرآن با صراحت در آیه فوق آورده، در ذهن خود ترسیم کرده اند که پشت سر هم به این قانون اسلامى حمله مى کنند؟

گاهى مى گویند: اسلام آئین شمشیر است.

گاهى مى گویند: اسلام براى تحمیل عقیده متوسل به اسلحه شده است.

و گاهى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را با سایر کشورگشایان تاریخ مقایسه مى کنند!

به عقیده ما جواب همه این گونه ایرادها آن است که به قرآن بازگردند و در هدف نهائى این برنامه بیاندیشند تا همه چیز بر آنها روشن شود.

* * *


1 ـ «نور الثقلین»، جلد 2، صفحه 164، مؤسسه اسماعیلیان، طبع چهارم، 1412 هـ ق ـ «وسائل الشیعه»، جلد 11، صفحه 427، وجلد 15، صفحه 140، و جلد 19، صفحه 252، چاپ آل البیت ـ «کافى»، جلد 5،
صفحه 49، حدیث 12، دار الکتب الاسلامیة ـ «بحار الانوار»، جلد 19، صفحات 153 و 185، و جلد 61، صفحه 159، و جلد 100، صفحه 191 ـ «درّ المنثور»، جلد 3، صفحه 192، دار المعرفة، طبع اول، 1365 هـ ق.

2 ـ «نور الثقلین»، جلد 2، صفحه 165، مؤسسه اسماعیلیان، طبع چهارم، 1412 هـ ق ـ «بحار الانوار»، جلد 19، صفحه 153، و جلد 61، صفحه 158 ـ تفسیر «على بن ابراهیم قمى»، جلد 1، صفحه 279، مؤسسه دار الکتاب، قم، 1404 هـ ق ـ «درّ المنثور»، جلد 3، صفحه 192، دار المعرفة، طبع اول، 1365 هـ ق.

3 ـ «نور الثقلین»، جلد 2، صفحه 165، مؤسسه اسماعیلیان، طبع چهارم، 1412 هـ ق ـ «وسائل الشیعه»، جلد 11، صفحه 427، چاپ آل البیت ـ «بحار الانوار»، جلد 61، صفحه 158، و جلد 100، صفحه 191 ـ تفسیر «عیاشى»، جلد 2، صفحه 66، چاپخانه علمیه تهران، 1380 هـ ق ـ «درّ المنثور»، جلد 3، صفحه 192، دار المعرفة، طبع اول، 1365 هـ ق.

4 ـ «نور الثقلین»، جلد 2، صفحه 164، مؤسسه اسماعیلیان، طبع چهارم، 1412 هـ ق ـ «وسائل الشیعه»، جلد 2، صفحه 89، چاپ آل البیت ـ «بحار الانوار»، جلد 61، صفحه 158 ـ «من لایحضره الفقیه»، جلد 1، صفحه 123، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1413 هـ ق.

5 ـ هم اکنون که مشغول ویرایش این اوراق هستم، «جمهورى اسلامى ایران» به این دستور عمل کرده، به انرژى هسته اى دست یافته و تمام دول قدرتمند را به وحشت انداخته، همه آنها تلاش مى کنند ایران را از «غنى سازى اورانیوم» منع کنند و ایران اسلامى همچنان ایستاده است. لطف خداوند را در آینده مشاهده خواهیم کرد.   13 / 8 / 1383

6 ـ این که مسلمین از مسیحیان نجران سلاح هائى را به عاریت و غیر عاریت گرفته اند، در مدارک ذیل آمده است:

(«سبل السلام» ابن حجر عسقلانى، جلد 4، صفحات 66 و 67، شرکة مکتبة و مطبعة مصطفى البابى الحلبى و اولاده بمصر، طبع چهارم، 1379 هـ ق ـ «نیل الاوطار» شوکانى، جلد 8، صفحه 215، دار الجلیل بیروت ـ «سنن» ابى داود ابن اشعث سجستانى، جلد 2، صفحه 43، دار الفکر بیروت، طبع اول، 1410 هـ ق ـ
«عون المعبود» عظیم آبادى، جلد 8، صفحه 202، دار الکتب العلمیة، طبع دوم، 1415 هـ ق).

7 ـ «بحار الانوار»، جلد 20، صفحات 23، 44، 56 و 91.

8 ـ «بحار الانوار»، جلد 20، صفحات 23 و 44، و جلد 31، صفحه 521، و جلد 44، صفحه 77.

احسن الحدیث در شبکه های اجتماعی    aparat telegram instagram whatsapp 300x300 این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری