چاپ کردن این صفحه

رهنمودهای اخلاقی امام خمینی(ره) به طلاب

اخلاق، یکی از سه بعد عمده در دین است؛ چرا که اسلام بر سه بعد اصلی «اعتقاد»، «احکام» و «اخلاق» استوار است. تهذیب و تزکیه اخلاقی انسانها از رذایل و آراستن ایشان به فضایل اخلاقی، از اصول شرایع آسمانی و اهداف غایی انبیای الهی علیهم السلام به شمار می رود. قرآن مجید نیز در چندین آیه از چنین رسالتی برای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله یاد می کند. از جمله می فرماید: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الاْءُمِّیِّینَ رَسُولاً مِّنْهُمْ یَتْلُواْ عَلَیْهِمْ ءَایَـتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَـبَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِن کَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَـلٍ مُّبِینٍ »؛ «او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده، رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنان می خواند و آنان را تزکیه می کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت می آموزد، با آنکه قبل از آن در گمراهی آشکار بودند.»

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله خود در این باره می فرمایند: «إنَّمَا بُعِثْتُ لاِءُتَمِّمَ مَکَارِمَ الاْءَخْلاَقِ؛ برانگیخته شدم تا مکرمتهای اخلاقی را تکمیل کنم.»

در همین راستا حضرت امام رحمه الله نیز در رهنمودهای خود، ارزشهای اخلاقی را احیاء کردند و توجه طلاب علوم دینی را به اخلاق و سعادت موعود معطوف داشتند. ایشان می فرمایند: «اخلاق باید در همه جا و در همه دروس مورد توجه قرار گیرد و اعتقادم بر این است که باید هر کسی حوزه درسی بزرگ و کوچک دارد، یکی دو دقیقه مقدمتا و مؤخرتا درس اخلاق بگوید تا طلاب با اخلاق اسلامی بار بیایند.»

تعریف اخلاق

امام راحل در تعریف اخلاق آورده اند: «خُلق عبارت است از حالتی در نفس که انسان را دعوت به عمل می کند، بدون رویه و فکر، مثلاً: کسی که دارای خُلق «سخاوت» است، آن خلق او را وادار به جود و انفاق می کند، بدون آنکه مقدماتی تشکیل دهد و مرجحاتی فکر کند؛ گویی یکی از افعال طبیعیه او است، مثل دیدن و شنیدن. و همین طور نفس «عفیف» که این صفت، خُلق آن شده است، به طوری که حفظ نفس کند که گویی یکی از افعال طبیعیه او است.»

حضرت امام خمینی رحمه الله بر این باورند که تا هیئت راسخ حاصل نشود، احتمال انجام اخلاق سوء هست: «تا نفس به واسطه ریاضت و تفکر و تکرر به این مقام نرسد، دارای خُلق نشده است و کمال نفس حاصل نگردیده، و بیم آن است که آن خُلق اگر از کمالات است، زایل شود و عادات و اخلاق سیّئه بر آن غالب آید.»

ضرورت اخلاق

ایشان فرموده اند: «اگر بخواهید خدمت گزار اسلام باشید، خدمت گزار ملت اسلام باشید، باید دانشگاه، فیضیه و همه آنها که مربوط به دانشگاه، هستند و همه آنها که مربوط به فیضیه هستند، در رأس برنامه تحصیلی شان برنامه اخلاقی و برنامه تهذیبی باشد تا فرآورده های آن، امثال مطهری رحمه الله را به جامعه تسلیم کند.»

راههای تحصیل اخلاق عملی

الف. نحوه عملکرد از نظر امام رحمه الله

برای تحصیل ارزشهای اخلاقی روشهای گوناگونی وجود دارد:

1. خودآغازی

حضرت امام رحمه الله در بسیاری از ملاقاتهای خود با روحانیت و اقشار مختلف مردم، بر تزکیه و تهذیب نفس تأکید داشتند و بر این باور بودند که: «مبدأ هر امری از خود آدم شروع می شود.» و اصلاح نفس را «ما باید از خودمان شروع کنیم.»

ایشان در جای دیگری فرموده اند: «تهذیب را از خودتان شروع کنید؛ چون تا اصلاح نکنید نفوس خودتان را، از خودتان شروع نکنید و خودتان را تهذیب نکنید، شما نمی توانید دیگران را تهذیب کنید. آدمی که خودش آدم صحیحی نیست، نمی تواند دیگران را تصحیح کند.»

«باید از همین حالا، همین جوان 12 ساله، همین جوان 20 ساله که در مدارس علمی است، باید خودش را آن طوری که رضای خدا است و آن طوری که دستورات الهی است، عادت بدهد به اینکه آن طور باشد. یک قدم برای تحصیل علم بر می دارید، یک قدم برای اخلاق خوب و تهذیب بردارید. اگر خدای نخواسته آقایان مهذب نباشند، اگر خدای نخواسته آقایان آن طوری که اسلام می خواهد نباشند، این ضررش از نفعش بیشتر است. تمام ادیانی که مختَرَع (ادیان ساختگی) است و تمام ادیانی که اختراع شده و کذب است، این اشخاص هستند که تحصیل کرده مؤسس هستند. اشخاصی که در حوزه های علمیه تحصیل کرده اند، لکن مهذّب نبودند. شما ملاحظه بفرمایید رؤسای مذاهب باطله را، می بینید که تمامی شان از اشخاصی هستند که درس خواندند، لکن مهذّب نبودند.»

2. غنیمت شمردن فرصت جوانی

امام رحمه الله همواره به جوانان سفارش می کردند: «شما الآن جوان هستید، می توانید خودتان را تهذیب کنید.» و نیز فرمودند: «نگذارید قوای جوانی از دستتان برود. هرچه قوای جوانی از دست برود، ریشه های اخلاق فاسد در انسان زیادتر می شود.»

تأمین دنیا و آخرت

ایشان در فرازی می فرمایند: «شما جوانید و جوانی را در این راه گذاشته اید، در صورتی که از نظر دنیوی بر شما چندان نفعی ندارد. اگر این اوقات گرانبها و بهار جوانی را در راه خدا و مصرفی مقدس و مشخص به کار اندازید، ضرر نکرده اید؛ بلکه دنیا و آخرت شما تأمین است. لکن اگر وضع شما به همین منوال باشد که اکنون مشاهده می گردد، جوانی را تلف کرده و لباب عمر شما به بیهودگی سپری شده است. و در عالم دیگر در پیشگاه خدا سخت مسئول [هستید] و مؤاخذه خواهید شد، در صورتی که کیفر این اعمال و کردار مفسده انگیز شما تنها به عالم دیگر محدود نمی شود. در دنیا نیز با مشکلات و مصائب و گرفتاریهای شدید و گوناگون دست به گریبان بوده و در گرداب بلا و تیره بختی خواهید افتاد.»

انس با قرآن در جوانی

در حدیث است که «کسی که قرآن را در جوانی بخواند، قرآن با خون و گوشتش مختلط شود.» نکته آن این است که در جوانی اشتغال قلب و کدورت آن کمتر است. از این جهت قلب بیشتر و زودتر متأثّر می شود.»

اثر معاشرت و گزینش دوستان خوب

«از وصیتهای من که در آستانه مرگ [هستم] و نفسهای آخر را می کشم، به تو که از نعمت جوانی برخورداری، آن است که معاشر خود و دوستان خویش را از اشخاص وارسته و متعهّد و متوجّه به معنویات و آنان که به حبّ دنیا و زخارف آن گرایش ندارند و از مال و منال دنیا به اندازه کفایت و حدّ متعارف پا بیرون نمی گذارند و مجالس و محافلشان آلوده به گناه نیست و از اخلاق کریمه برخوردارند، انتخاب کن که تأثیر معاشرت در دو طرف صلاح و فساد اجتناب ناپذیر است. و سعی کن از مجالسی که انسان را از یاد خدا غافل می کند پرهیز نمایی که با خو گرفتن با این مجالس ممکن است از انسان سلب توفیق شود که خود مصیبتی جبران ناپذیر است.»

3. تقدم تزکیه بر تعلیم

در برخی از آیات قرآن کریم تزکیه بر تعلیم مقدم شده است: «وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَـبَ وَالْحِکْمَةَ»؛ «و تزکیه می کند آنها را و کتاب و حکمت را به آنها یاد می دهد.»

امام رحمه الله نیز در برنامه تربیتی و اخلاقی خود تزکیه را مقدم بر تعلیم می دانند: «تزکیه مقدم است بر همه چیز. طلبه ای که در مدرسه درس می خواند، هم دوش با درس، هم قدم با درس تزکیه لازم دارد.»

«مهذّب بشوید به آداب اللّه، به سنن اللّه. اگر چنانچه این نباشد، علم اثری ندارد. آن نوری که خدای تبارک و تعالی یَقْذِفُهُ فِی قَلْبِ مَنْ یَشاءُ (خداوند متعال نور علم را در قلب هر کس که بخواهد می اندازد) اگر مهذب نباشد، قذف نخواهد شد. یک فنی است که آن علمی که نورانیت می آورد و نور است، خدای تبارک و تعالی آن را عنایت می فرماید. آن به هر قلبی عنایت نمی شود. هر قلبی لایق آن نیست. تا مهذب نباشد، تا خودش را خالی نکند از اخلاق زشت، خالی نکند از اعمال زشت، تا متوجه خدا نباشد و تمام قلب را به او تسلیم نکند، خدای تبارک و تعالی قذف نمی فرماید.»

به گفته امام رحمه الله طلاب و روحانیان در امر تهذیب نفس باید پیش قدم باشند: «همه باید اخلاق خودشان را تهذیب کنند، همه باید جهاد نفس کنند؛ لکن شما [روحانیان] اولی هستید.»

ب. مراتب تحصیل اخلاق عملی از منظر امام رحمه الله

1. بیداری

امام رحمه الله به این مطلب چنین اشاره می کنند: «بدان اوّل منزل از منازل انسانیت، منزل یقظه و بیداری است... و باید دانست که از موانع بزرگ این یقظه و بیداری که اسباب نسیانِ مقصد و نسیانِ لزوم سیر شود و اراده و عزم را در انسان می میراند، آن است که انسان گمان کند وقت برای سیر وسیع است.»

2. تقو

امام بزرگوار، تهذیب، خودسازی و تقواپیشگی را اساس کار حوزه های علمیه می دانست و عقیده داشت که آنان با تقوا و تهذیب می توانند به وظیفه خویش عمل کنند و پیش از پذیرش هر مسئولیتی باید به تهذیب خود بپردازند و رذایل اخلاقی را از خود دور سازند و فضایل را کسب کنند، سپس با زاد و توشه تقوا به راهنمایی و هدایت مردم همت گمارند:

«تقوا را، تقوا را، تقوا را نصب العین خود قرار دهید، فضلا، طلاب علوم دینیه، تقوا، تقوا، تنزیه نفس، مجاهده با نفس، یک مجاهد با نفس می تواند بر امت حکومت کند. مجاهده کنید، تهذیب کنید حوزه های خودتان را.»

3. اخلاص

از مسائل بااهمیتی که برای طلاب علوم دینی توجه به آن ضروری است، تحصیل اخلاص و پاک سازی و تصفیه نیّت است.

باید درس را برای خدا بخوانند؛ یعنی برای دستگیری و هدایت و ارشاد جهّال درس بخوانند و بندگان خدا را از ورطه جهالت و ضلالت برهانند و هرگز قصد خود را رسیدن به اهداف آلوده دنیوی قرار ندهند. ... طلبه ابتدا باید فکر مسندیابی، جاه طلبی، نام جویی، رسیدن به مرجعیت و رهبری و... را از خویش بیرون کند، والاّ نه عملش به حال او سودی خواهد داشت؛ بلکه هرقدر جلوتر رود، به جهنم نزدیک تر می شود و اسباب بدبختی خود و در بیشتر اوقات بدبختی امّت و جامعه را فراهم می کند. ضررهایی که از سوی غیرمخلص، در طول تاریخ اسلام به این دین حنیف وارد شده و ضربه هایی که به پیکرش فرود آمده، بی شمار است. تحصیل اخلاص بسی دشوار است و به این سادگی نمی توان به آن ـ که شرط اساسی همه کارها است، دست یافت. و احتیاج به مبارزه طولانی و مداوم با نفس و استقامت دارد. خداوند متعال می فرماید: «الاْءِخْلاَصُ سِرٌّ مِنْ أَسْرَارِی اسْتَوْدَعْتُهُ قَلْبَ مَنْ أَحْبَبْتُ مِنْ عِبَادِی؛ اخلاص [و پالایش قصد و نیت]، یکی از اسرار من می باشد که در دل هر یک از بندگان خویش که دوست دارم به ودیعت نهاده ام.»

4. ساده زیستی و پرهیز از تشریفات

«یکی از امور مهم این است که روحانیون باید ساده زندگی کنند. آن چیزی که روحانیت را پیش برده [و] تا حالا حفظ کرده، این است که ساده زندگی کردند. آنهایی که منشأ آثار بزرگ بودند، در زندگی ساده زندگی می کردند.

مسئله تشریفات حوزه و روحانیت است که دارد زیاد می شود. وقتی تشریفات زیاد شد، محتوا کنار می رود. وقتی ساختمان، ماشین، دم و دستگاهها زیاد شد، محتوا کنار می رود. موجب می شود بنیه فقهی اسلام صدمه ببیند. واقعا نمی دانم با این وضع چه کنم. این تشریفات اسباب می شود که روحانیت شکست بخورد. زندگی صاحب جواهر را با زندگی روحانیون امروز بسنجیم. خوب می فهمیم که چه ضربه ای به دست خودمان به خودمان می زنیم.»

-------------

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه

آخرین ویرایش در چهارشنبه, 14 بهمن 1394 ساعت 08:45

موارد مرتبط