آنچه در پی میآید گوشهای از خاطرات حجت الاسلام و المسلمین دکتر نجف لک زایی راجع به «بهترینهای حوزه علمیه نجف» آیت الله بختیاری ـ رحمت الله علیه ـ میباشد. رییس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی چهار سال، شاگردی این عالم بزرگوار را در کارنامه دارد.
در فاصله سال های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴ که در مدرسه علمیه مرحوم شریفی زابل مشغول تحصیل بودم، توفیق داشتم در درسهای اخلاق و احکام حاج آقای بختیاری شرکت کنم. بیان گیرا و جذاب ایشان هنوز در گوشم هست و نیز برخی از مواعظی را که داشتند، هنوز به یاد دارم. یکی از احادیثی که ایشان به کرات برای ما قرائت می کرد این بود: قال الإمام الباقر علیه السلام: «الکمال، کلّ الکمال، التّفقّه فی الدّین، و الصّبر على النّائبة، و تقدیر المعیشة؛ امام باقر علیه السلام میفرماید: منتها درجه کمال، تفقّه در دین، صبر به هنگام رسیدن بلا و اندازه نگاه داشتن در معیشت است.» بعدها دیدم این حدیث در شعر زیبایی به زبان فارسی ترجمه شده است. آن شعر این است:
امام پنجمین آن مرد عالى
بگفتا گر پى کسب کمالى
کمال اندر سه چیز آمد پدیدار
بیاموز آن سه گر هستى تو بیدار
نخستین میز حق و باطل استى
که فقه دین بود گر مایل استى
دوم در زندگى اندازهگیرى
که علم اقتصادت یادگیرى
سوم صبر است اندر هر مصائب
که تا خود را نبازى در نوائب
بجز اینها همه وزر و وبال است
بمثل شاعرى فکر و خیال است
رها کن عشق و شو پرهیزکارى
مشو مغرور گر امیدوارى
مگر آینده را فرصت شمارى
که دنیا را نباشد اعتبارى
گاهی نیز توفیق میشد در مسجد پای منبر ایشان بنشینم. نکات تفسیری، تاریخی و فقهی ظریفی در لابلای سخنان خود بیان میکرد. در بحث تحلیل قیام عاشورا و عشق امام حسین ـ علیه السلام ـ و اصحابش به شهادت «خطّ الموت على ولد آدم مخطّ القلادة على جید الفتاة؛ آرایش مرگ بر فرزند آدم چون آرایش گردنبند بر گردن دختران است» را آنگونه ادا میکرد که تا اعماق وجود شنونده نفوذ میکرد. حداقل من همواره چنین حسی داشته و دارم.
در همین سالها، سنت حسنهای بود که مدتی اجرا شد؛ نمیدانم چه کسی پایهگذار این سنت بود، هر دوشنبه از سازمانها و نهادهای مختلف در مسجد جامع مرحوم آیت الله شریفی افراد مختلفی برای اقامه نماز ظهر و عصر حضور مییافتند که به آن نماز وحدت گفته میشد و آیت الله بختیاری نیز سخنانی ایراد میکرد.
یکی ازآیاتی که در این نشستها ایشان به تفسیر آن پرداخت، آخرین آیه سوره آل عمران بود: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَ صَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید صبر کنید و ایستادگى ورزید و مرزها را نگهبانى کنید و از خدا پروا نمایید امید است که رستگار شوید.»
بعد که به قم آمدم، دیدارهایمان منحصر شد به وقتی که برای دید و بازدید به سیستان میرفتم.
در زمانی که شرح لمعه را در محضر مرحوم آیت الله آل سید غفور میخواندم، وقتی ایشان متوجه شد اهل سیستان هستم، جویای احوال «شیخ مراد علی بختیاری» شد. با توجه به این که ایشان به قم رفت و آمدی نداشت، من تعجب کردم که ایشان از کجا حاج آقای بختیاری را میشناسد. از خودشان پرسیدم. فرمودند: «با حاج آقای بختیاری در نجف آشنا شدهام» و ادامه دادند: «ایشان از بهترینهای حوزه نجف بودند.» تعریفات دیگری هم کردند که الان به یاد ندارم. من با تعریفات استادم بیشتر از پیش متوجه جایگاه علمی بلند ایشان شدم ومعتقدم که افراد کمی به جایگاه علمی ایشان وقوف داشتند.
در یکی از نوبتهایی که از قم به جبهه رفته بودم، دیدم حاج آقای بختیاری نیز، به همراه پدرم، از زابل به جبهه آمدهاند. شور و شوق زیادی در مواجهه با رزمندگان داشت و بعدها که ایشان را زیارت میکردم، به شیرینی از آن ایام یاد میکرد و حتی در چند نوبت که من در مسجد پای منبر ایشان بودم، خاطرات آن سفر را برای مردم میگفت و به این طریق یاد رزمندگان و شهدا و امام را گرامی میداشت.
پذیرای مردم بود و هیچ حاجب و دربانی نداشت. خیلی از اوقات، قبل از اینکه به رنج بیماری گرفتار شود، خودش درب منزل را باز میکرد و از میهمانانش استقبال میکرد. کسانی که از طریق تلفن مسائل خود را مطرح میکردند، خودش گوشی را بر میداشت و شخصاً پاسخگو بود و با حوصلهای وصف ناشدنی مسائل شرعی را توضیح میداد.
مشکلات مردم او را آزار می داد و در سخنان خود مسئولان را مورد خطاب قرار میداد و از آنها میخواست حل مشکلات مردم را وجهه همت خود قرار دهند.
از دیگر دغدغههای ایشان اجرای تعالیم شریعت بود. بارها بر منبر بحث حجاب را مطرح میکرد و با تکیه بر سیره حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ و حضرت زینب ـ علیها سلام ـ از بانوان میخواست با اقتدا به این اسوهها حجاب و عفاف را سرلوحه زندگی خود قرار دهند.
در سالهای پس از فاجعه تاسوکی، هر بار خدمت ایشان رسیدم، یاد حجت الاسلام و المسلمین «شهید نعمت الله پیغان» و «شهید مسلم لکزایی» را میکرد و اشکریزان از این دو شهید و به ویژه شهید نعمت سخن میگفت. مخصوصاً به شهید نعمت علاقه فراوانی داشت و قبل از شهات ایشان هم بارها ار ایشان تمجید کرده بود و از این که جامعه زود هنگام از وجود وی محروم شد، اظهار تأسف میکرد. در سالهای اخیر بیماری او را بسیار میآزرد، اما هیچ تقاضا و خواهشی نمیکرد.
از خدا میخواهم پاداش رنجهای او را همنشینی با اهل بیت عصمت و طهارت ـ علیهم السلام ـ قرار دهد و به بازماندگان صبر عطا فرماید.
گفتنی است آیت الله بختیاری پس از تحمل مدتها بیماری، اواخر اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۹ در سن ۹۰ سالگی در منزل شخصیاش در شهر زابل چهره در نقاب خاک کشید.
منبع:www.abna.ir