قبل از ارايه ديدگاه فقهاي شيعه در باب رعايت قواعد علم تجويد در نماز لازم است راجع به معناي واژة ترتيل ـ كه در ارتباط تنگاتنگ با اين مبحث است ـ باختصار سخن بگوييم.
خداوند در قرآن كريم، به رسول گرامي خود ميفرمايد: «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً»، لغت شناسان، مفسران و فقهاي بزرگوار در معناي اين آيه و كلمة ترتيل، مباحث گستردهاي را مطرح كردهاند كه ما به مقدار ضرورت، مسأله را تبيين ميكنيم.
معناي ترتيل: جوهري در صحاح خود مينويسد: «ترتيل در قراءات به معناي آهسته و آشكار قراءت كردن و تبيين حروف و كلمات بدون تجاوز از حدّ آن است.»[1]
مجاهد ميگويد: «ترتيل عبارت است از با تأني خواندن و ظاهر كردن حروف و كلمات در حين قراءت».[2]
شخصي به نام عبدالله بن سليمان از امام صادق ـ عليه السّلام ـ در معناي آيه « وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً» ميپرسد، امام از قول امير مؤمنان ـ عليه السّلام ـ نقل ميكند كه:
«بيِّنْهُ تِبياناً، وَ لا تَهُذَّهُ هَذَّ الشَّعْرِ، و لا تَنْثُرْهُ نَثرَ الرَّمل، وَ لكن اِفْزَعُوا قُلُوبَكُمُ الْقاسيَةَ وَ لا يَكُنْ هَمُّ اَحَدكُمْ اخِرَ السُّورةِ»[3]
يعني آن را خوب بيان كن و همانند شعر آن را با شتاب مخوان، و هنگام خواندن مانند ريگ آن را پراكنده مساز، ولي دلهاي سخت خود را به وسيلة آن به بيم و هراس افكنيد و همت شما اين نباشد كه سوره را به آخر رسانيد.
در روايتي ديگر از امام علي ـ عليه السّلام ـ ، ترتيل چنين معنا شده است: «حِفظُ الوُقوفِ وَ اَداءُ الحُروفِ»،[4] يعني حفظ محل وقفهاي قرآن و تلفظ صحيح حروف.
ترتيل از نظر مفسران و فقها
با توجه به مضمون اين حديث و احاديث ديگر كه در معناي ترتيل آمده است، از مجموع نظرات مفسران قرآن و فقهاي شيعه بر ميآيد كه ترتيل عبارت است از: آهسته و آشكار خواندن قرآن،[5] بيان واضح و صحيح حروف و اظهار آن،[6] ترك مبالغه در مخارج حروف،[7] بيان حركات و نظم حروف و حفظ محل وقفهاي قرآن در حين قراءت آن.[8]
به اين ترتيب ميتوان گفت: تجويد و ترتيل مترادف يكديگرند.
تجويد در نماز
در مورد اين كه آيا در نماز رعايت قواعد تجويدي واجب و لازم است يا خير، و اگر لازم است چه مقداري از آن بايد رعايت شود، محور بحث را نظرات فقهي حضرت امام خميني (ره) قرار ميدهيم و سپس به تبيين آن نظرات ميپردازيم.
وجوب صحت قراءت نماز: امام راحل (ره) در تحرير الوسيله، ميفرمايد:
«واجب است كه قراءت، صحيح باشد، پس اگر عمداً، يك حرف، يا حركت، يا تشديد، يا مانند آن را اخلال كند، نمازش باطل است و كسي كه حمد يا سوره را نميتواند بخوبي بخواند، واجب است ياد بگيرد».[9]
با توجه به نظر معظم له، بر هر مكلف فرض و واجب است كه نمازهاي يوميه و واجب خود را صحيح بخواند و بهتر است در اين مورد به افرادي كه اهل فن و خبر (استاد يا آشنا به تجويد نظري و عملي) هستند مراجعه نموده و قراءت نماز خود را به آنان عرضه نمايد تا خداي ناكرده بعد از گذشت چندين سال از اين تكليف و خواندن نمازها با قرائت اشتباه و ناصحيح، مجبور به اعادة آن نباشد.
تأكيد ما بر مراجعه به استاد تجويد عملي، از اين رو است كه چه بسا افرادي با مباني علم تجويد آشنا باشند ولي در مقام عمل (تلفظ و ادا) مهارت نداشته باشند.
معيار در صحيح بودن قراءت: در تحرير الوسيله ميخوانيم:
«معيار در صحت قراءت اين است كه حروف از مخارج خودشان ادا شوند، به طوري كه اهل اين زبان (عربي) در وقت اداي آن حروف بگويند كه او فلان حرف را ادا كرد نه حرف ديگر را».[10]
در توضيح المسائل امام (ره) مسأله شماره 1000 آمده است كه اگر... به جاي حرفي حرف ديگري بگويد مثلاً به جاي (ض)، (ظ) بگويد... نماز او باطل است.
از فتاواي گذشته اين نتيجه حاصل ميشود كه فراگيري مقداري از تجويد عملي كه مربوط به نحوة اداي صحيح حروف ميباشد لازم و واجب است. اين مطلب بدان معنا نيست كه صحيح خواندن نماز در گرو گذراندن يك دوره كلاس تجويد نظري و عملي است، بلكه مقصود شناخت اداي صحيح حروف است، مثلاً حرف «ص» طوري ادا شود تا با «س» اشتباه نشود و يا «ض» با «ظ» و يا «ح» با «هـ» و يا «ط» با «ت» و....
در ادامة مسأله 13 تحرير الوسيله آمده است:
«و همزة وصل وقتي در اثناي قراءت قرار گيرد (كه متّصل به كلمة ماقبل ميشود)، مثل همزة ـ ال ـ در «الرحمن الرحيم» و همزة «اهدنا» بنابر احتياط واجب حذف شده و خوانده نشود. و همزة قطع ثابت مانده و خوانده شود، مثل: همزة «انعمت».
در اصل، مبحث شناخت همزة وصل و قطع مربوط به مباحث علم ادبيات عرب است و در علم تجويد به صورت تبعي ميآيد و شناخت موارد آن در نماز به اين نيست كه مكلف، بايد قواعد مربوط به شناخت آن را فراگيرد، بلكه اگر نمازگزار عادت به وصل نمودن آيات و ديگر اذكار نماز را دارد بايد موارد آن را در نماز بشناسد و از يكديگر تشخيص دهد تا به جاي هم نخواند.
در ادامة مسأله 13 تحرير آمده:
«و در تعيين و تشخيص مخارج حروف، مراعات ريزه كاريهاي علماي تجويد لازم نيست، چه رسد به جهاتي (از ريزه كاريهاي علماي تجويد) كه به صفات حروف بر ميگردد از قبيل «شدت» و «رخوت» و «تفخيم» و «ترقيق» و «استعلاء» و غير اينها».
فتواي حضرت امام (ره) ناظر به مطالبي است كه قبلاً گفته شد و آن پرهيز از پرداختن به ريزه كاريها و ظرافتهاي علم تجويد براي خواندن نماز است. امّا توجه به دو نكته ضروري است:
1. جايي كه تمايز حرفي از حرف ديگر مربوط به شناخت صفت آن حرف است، دانستن آن صفت متمايز، ضروري است، به عنوان مثال: شناخت و تمييز حرف «ص» از «س»، در درشت ادا شدن «ص» (تفخيم) و نازك ادا شدن «س» (ترقيق) است و تمييز «ذ» از «ظ» و «ط» از «ت» و بقية موارد مشابه نيز چنين است.
2. عدم لزوم رعايت «تدقيقات» و ريزه كاريهاي تجويد از باب كفايت حداقل صحت قراءت است و گرنه افرادي از قبيل قاريان كه قادر به قراءت صحيح و زيباي نماز هستند بجاست تا نماز را هم با رعايت قواعد و ترتيل زيبا قراءت كنند؛ كه اين پسنديدهتر است.
[1] . التّرتيلُ في القراءةِ التّرسُّلُ فيها، وَ التّبيينُ بِغيرِ بَغْي، (تفسير مجد البيان، محمد حسين اصفهاني، ص 187، بنياد بعثت).
[2] . تبيان، شيخ طوسي، ج 10، ص 162، مكتبة النّعمان، نجف، به نقل از «مجد البيان».
[3] . اصول كافي، كليني، مترجم، ج 4، كتاب فضل القرآن، ص 418، دفتر نشر فرهنگ اهل بيت، تهران.
[4] . بحار الانوار، علامه مجلسي، ج 67، ص 323، مكتبة الاسلاميه، تهران.
[5] . تفسير كشّاف، زمخشري، ج 4، ص 152؛ به نقل از مجد البيان، ص 187.
[6] . تفسير تبيان، ج 7، ص 488، به نقل از «مجد البيان»، ص 188.
[7] . نهاية الأحكام، علامه، كتاب الصلاة، باب قراءة، علامه،به نقل از «مجد البيان»، ص 189.
[8] . ذكري، شهيد اول، ج 1، كتاب الصلاة، باب قراءت، الواجب الرابع، به نقل از «مجد البيان»، ص 189.
[9] . تحرير الوسيله، ج 1، كتاب الصلوة، باب في القراءة و الذكر، مسألة 12.
[10] . تحرير الوسيله، امام خميني(ره)، ج 1، كتاب الصلوة، باب في القراءة و الذكر، مسألة 13.