• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

سلوک عرفانی و اخلاقی آیت الله مرعشی نجفی

آیت اللَّه مرعشی از سادات صحیح النسب مرعشی است که حسینی

بیشتر...

نامه 31 نهج البلاغه - جلسه بیست و سوم

  شرح نهج البلاغه - استاد مفسر دکتر محمدعلی
بیشتر...

عمران و دخترش مریم

شرح آیات 35 و 36 سوره مبارکه آل عمران

35- إِذْ قَالَتِ

بیشتر...

نامه 31 نهج البلاغه - جلسه بیست و چهارم

  شرح نهج البلاغه - استاد مفسر دکتر محمدعلی
بیشتر...

ایمان رسوخی ، آیت الله العظمی مظاهری

دریافت فایل

حجم: 8 MB

زمان: 35 دقیقه

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
22646
28776
138888478
امروز یکشنبه, 12 آذر 1402
اوقات شرعی

گنجینه همه چیز نزد ما است

شرح آیات 19 لغایت 21 سوره مبارکه حجر

19وَ الأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَیْنا فِیها رَواسِیَ وَ أَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ شَیْء مَوْزُون

20وَ جَعَلْنا لَکُمْ فِیها مَعایِشَ وَ مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقِینَ

21وَ إِنْ مِنْ شَیْء إِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاّ بِقَدَر مَعْلُوم

ترجمه:

19 ـ و زمین را گستردیم; و در آن کوههاى ثابتى افکندیم; و از هر گیاه موزون، در آن رویاندیم.

20 ـ و براى شما انواع وسایل زندگى در آن قرار دادیم; و همچنین براى کسانى که شما نمى توانید به آنها روزى دهید.

21 ـ خزائن همه چیز تنها نزد ماست; ولى ما جز به اندازه معین آن را نازل نمى کنیم.

تفسیر:

گنجینه همه چیز نزد ما است

در این آیات به بخشى از آیات آفرینش، و نشانه هاى عظمت خدا در زمین، مى پردازد تا بحث پیشین تکمیل گردد.

نخست، از خود زمین شروع کرده مى فرماید: «ما زمین را گسترش دادیم» (وَ الأَرْضَ مَدَدْناها).

«مد» در اصل به معنى گسترده ساختن و بسط دادن است، و به احتمال قوى در اینجا اشاره به سر برآوردن خشکیهاى زمین از زیر آب است، زیرا مى دانیم: در آغاز تمام سطح کره زمین بر اثر بارانهاى سیلابى زیر آب پنهان بود، و سالیان درازى بر این منوال گذشت، بارانهاى سیلابى فرو نشستند، آبها در گودالهاى زمین جاى گرفتند، و خشکیها تدریجا از زیر آب نمایان گشتند، این همان چیزى است که در روایات اسلامى به عنوان «دحو الارض» معروف شده است.

و از آنجا که آفرینش کوهها ـ با آن فوائد زیادى که دارند ـ یکى از نشانه هاى توحید است، به ذکر آن پرداخته و اضافه مى کند: «ما در زمین کوههاى مستقر و ثابتى افکندیم» (وَ أَلْقَیْنا فِیها رَواسِیَ).

تعبیر به «القاء» (افکندن) در مورد کوهها با این که مى دانیم کوهها همان چین خوردگى هاى زمین هستند که بر اثر سرد شدن تدریجى پوسته زمین و یا به خاطر مواد آتشفشانى، به وجود آمده اند ممکن است از این نظر باشد که: «القاء» به معنى «ایجاد» نیز آمده است، در زبان روزمره خود نیز مى گوئیم که ما براى فلان زمین طرحى ریختیم، و چند اطاق در آن انداختیم یعنى بنا کردیم و ایجاد نمودیم .

به هر حال، این کوهها علاوه بر این که از ریشه به هم پیوسته اند و همچون زرهى زمین را در برابر فشار درونى از لرزشها حفظ مى کنند، و افزون بر این که قدرت طوفانها را در هم شکسته و وزش باد و نسیم را به دقت کنترل مى نمایند، محل خوبى براى ذخیره آبها به صورت برف و یا چشمه ها مى باشند.

مخصوصاً تکیه روى کلمه «رَواسِىَ» جمع «راسیه» به معنى «ثابت» و «پا بر جا»، اشاره لطیفى است به آنچه در بالا بیان کردیم که آنها هم خودشان ثابتند و هم مایه ثبات پوسته زمین و زندگى انسانها مى باشند.

سپس به سراغ مهمترین عامل زندگى بشر و همه جانداران یعنى گیاهان رفته، و مى فرماید: «ما در روى زمین از هر گیاه موزون رویاندیم» (وَ أَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ شَیْء مَوْزُون).

چه تعبیر زیبا و رسائى اى است تعبیر به «مَوْزُون» که در اصل از ماده «وَزْن» به معنى شناسائى اندازه هر چیز گرفته شده است(1) و اشاره به حساب دقیق و نظم شگرف و اندازه هاى متناسب در همه اجزاى گیاهان است که هر یک از آنها بلکه هر یک از اجزاء آنها از ساقه، شاخه، برگ، گلبرگ، تخم و میوه حساب و کتاب معینى دارد.

در کره زمین شاید صدها هزار نوع گیاه داریم با خواص مختلف و آثار متنوع و گوناگون که شناخت هر یک دریچه اى است براى شناخت «اللّه» و برگ هر کدام از آنها دفترى است از «معرفت کردگار».

این احتمال نیز در معنى این جمله داده شده است که: منظور روئیدن معادن مختلف در کوهها مى باشد زیرا عرب کلمه «انبات» را درباره معدن نیز به کار مى برد.

در بعضى از روایات نیز اشاره به این معنى شده است، در روایتى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم: تفسیر این آیه را از حضرتش پرسیدند، فرمود: «منظور این است که: خداوند در کوهها معادن طلا و نقره و جواهرات و سایر فلزات آفریده است».(2)

و ممکن است منظور از «انبات» (رویاندن) در اینجا معنى وسیعى باشد که همه مخلوقاتى را که خداوند در زمین ایجاد کرده است، فرا گیرد، در سوره «نوح» از قول این پیامبر بزرگ مى خوانیم که: به مردم مى گفت: وَ اللّهُ أَنْبَتَکُمْ مِنَ الأَرْضِ نَباتاً: «خداوند شما را همچون گیاهى از زمین رویانید».(3)

و به هر حال، هیچ مانعى ندارد که آیه، مفهوم گسترده اى داشته باشد که گیاهان و انسانها و معادن و مانند آن را شامل شود.

* * *

و از آنجا که، وسائل زندگى انسان، منحصر به گیاهان و معادن نیست در آیه بعد، به تمام این مواهب اشاره کرده مى گوید: «ما انواع وسائل زندگى را براى شما در زمین قرار دادیم» (وَ جَعَلْنا لَکُمْ فِیها مَعایِشَ).

نه تنها براى شما بلکه براى همه موجودات زنده «و کسانى که شما روزى آنها را نمى دهید» و از دسترس شما خارجند (وَ مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقِینَ).

آرى براى همه آنها نیازمندیهایشان را فراهم ساختیم.

«مَعایِش» جمع «مَعِیشة» و آن وسیله و نیازمندیهاى زندگى انسان است، که گاهى خود به دنبال آن مى رود، و گاهى آن، به سراغ او مى آید.

گرچه بعضى از مفسران کلمه «معایش» را تنها تفسیر به زراعت و گیاهان و یا خوردنیها و نوشیدنیها کرده اند، ولى پیدا است، مفهوم لغت کاملاً وسیع است و تمام وسائل حیات را شامل مى شود.

مفسران در تفسیر جمله «مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقِینَ» دو تفسیر گفته اند:

نخست این که: همان گونه که: در بالا گفتیم خداوند مى خواهد مواهب خویش را هم درباره انسانها و هم درباره حیوانات و موجودات زنده اى که انسان توانائى تغذیه آنها ندارد، بیان کند.

دیگر این که: خداوند مى خواهد به انسانها گوشزد نماید که ما هم وسیله زندگى براى شما در این زمین قرار دادیم و هم موجودات زنده اى در اختیارتان گذاردیم (مانند چهار پایان) که شما توانائى بر روزى دادن آنها را ندارید، خداوند آنها را نیز روزى مى دهد هر چند این کار به دست شما انجام پذیرد.(4)

ولى به نظر ما تفسیر اول صحیحتر به نظر مى رسد و دلیل ادبى آن را نیز در ذیل صفحه آورده ایم.

در حدیثى که از تفسیر «على بن ابراهیم» نقل شده نیز تأییدى براى این تفسیر مى یابیم آنجا که در معنى جمله «مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقِینَ» مى گوید: لِکُلِّ ضَرْب مِنَ الْحَیْوانِ قَدَّرنا شَیْئاً مُقَدَّراً: «براى هر یک از حیوانات، چیزى مقدر داشتیم».(5)

* * *

آخرین آیه مورد بحث، در حقیقت به پاسخ سؤالى مى پردازد که: براى بسیارى از مردم پیدا مى شود و آن این که چرا خداوند آن قدر از ارزاق و مواهب در اختیار انسانها نمى گذارد که بى نیاز از هر گونه تلاش و کوشش باشند.

مى فرماید: «خزائن و گنجینه هاى همه چیز نزد ما است، ولى ما جز به اندازه معین آن را نازل نمى کنیم» (وَ إِنْ مِنْ شَیْء إِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاّ بِقَدَر مَعْلُوم).

بنابراین، چنان نیست که قدرت ما محدود باشد، و از تمام شدن ارزاق وحشتى داشته باشیم، بلکه منبع و مخزن و سرچشمه همه چیز نزد ما است، و ما توانائى بر ایجاد هر مقدار در هر زمان داریم، ولى همه چیز این عالم حساب دارد و ارزاق و روزیها نیز به مقدار حساب شده اى از طرف خدا نازل مى گردد.

لذا در جاى دیگر از قرآن مى خوانیم: وَ لَوْ بَسَطَ اللّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِی الأَرْضِ وَ لکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَر ما یَشاءُ: «اگر خداوند روزى را بى حساب براى بندگانش بگستراند از جاده حق منحرف مى شوند و ظلم و ستم مى کنند و لکن به اندازه اى که مى خواهد نازل مى گرداند».(6)

کاملاً روشن است: تلاش و کوشش براى زندگى علاوه بر این که تنبلى و سستى و دل مردگى را از انسانها دور مى سازد: و حرکت و نشاط مى آفریند، وسیله بسیار خوبى براى اشتغال سالم فکرى و جسمى آنها است، و اگر چنین نبود و همه چیز بى حساب در اختیار انسان قرار داشت، معلوم نبود دنیا چه منظره اى پیدا مى کرد؟

یک مشت انسانهاى بى کار، با شکمهاى سیر، و بدون هیچگونه کنترل، غوغائى به پا مى کردند، چرا که مى دانیم مردم این جهان همچون انسانهاى بهشتى نیستند که هر گونه شهوت و خودخواهى و غرور و انحراف از دل و جانشان شسته شده باشد، بلکه انسانهائى هستند با همه صفات نیک و بد که باید در کوره این جهان قرار گیرند و آبدیده شوند، و چه چیز بهتر از تلاش و حرکت و اشتغال سالم مى تواند آنان را آبدیده کند.

بنابراین، همان گونه که فقر و نیاز، انسان را به انحراف و بدبختى مى کشاند بى نیازى بیش از حد نیز منشا فساد و تباهى است.

* * *

نکته ها:

1 ـ خزائن خداوند چیست؟

در آیات متعددى از قرآن مى خوانیم: خداوند خزائنى دارد، خزائن آسمانها و زمین از آنِ خدا است، و یا خزائن هر چیز نزد او است.

«خزائن» جمع «خزانه» به معنى محلى است که انسان اموالش را براى حفظ در آن جمع آورى مى کند، و در اصل از ماده «خَزْن» (بر وزن وزن) به معنى حفظ و نگاهدارى چیزى است، بدیهى است، کسى اقدام به جمع آورى و اندوختن و حفظ چیزى مى کند که، قدرتش نامحدود باشد و نتواند در هر عصر و زمانى آنچه مى خواهد فراهم سازد، لذا در موقع توانائى، آنچه لزومش را احساس مى کند، براى موقع ضرورت مى اندوزد و در خزانه گردآورى مى کند.

ولى آیا، این مفاهیم در مورد خداوند تصور مى شود؟ مسلماً نه، به همین دلیل جمعى از مفسران مانند: «طبرسى» در «مجمع البیان»، و «فخر رازى» در «تفسیر کبیر»، و «راغب» در «مفردات»، خزائن اللّه را به معنى مقدورات الهى تفسیر کرده اند، یعنى همه چیز در خزانه قدرت خدا جمع است و هر مقدار از آن را لازم و صلاح بداند ایجاد مى کند.

در حالى که بعضى دیگر از مفسران بزرگ گفته اند: منظور از «خزائن خداوند» مجموعه امورى است که در عالم هستى و جهان ماده وجود دارد، اعم از عناصر و اسباب ایجاد آنها، در این مجموعه همه چیز به حدّ زیاد وجود دارد، ولى هر یک از فرآورده ها و موجودات خاص این عالم به مقدار محدودى ایجاد مى شود ، بى آن که امکان وجود تنها منحصر به آن باشد.(7)

این تفسیر، گرچه از نظر اصولى مسأله قابل قبولیست، ولى تعبیر به «عِنْدَنا» (نزد ما) بیشتر با تفسیر اول هماهنگ است.

و به هر حال، انتخاب تعبیراتى مانند «خزائن اللّه» با این که با مفهوم معمولیش در مورد خداوند صادق نیست، به خاطر آن است که: خداوند مى خواهد با زبان خود مردم با آنها سخن بگوید.

ضمناً از آنچه گفتیم این نکته روشن شد که، تفسیر بعضى از مفسران، «خزائن» را به خصوص «آب و باران» و محدود ساختن آن در این مصداق معین، نه تنها دلیلى ندارد، بلکه متناسب با وسعت مفهوم آیه نیز نیست.

* * *

2 ـ نزول مقامى و نزول مکانى

همان گونه که سابقاً هم اشاره کرده ایم، «نزول»، همیشه به معنى نزول مکانى یعنى از بالا به پائین آمدن نیست، بلکه گاهى به معنى نزول مقامى است، مثلاً هر گاه نعمتى از شخص بزرگى به زیر دستان مى رسد از آن تعبیر به نزول مى شود، به همین جهت در قرآن مجید، این کلمه در مورد نعمتهاى خداوند به کار رفته، اعم از آنهائى که از آسمان نازل مى شود، مانند باران، و یا در زمین پرورش پیدا مى کند مانند حیوانات همان گونه که در آیه 6 سوره «زمر» مى خوانیم: «وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الأَنْعامِ ثَمانِیَةَ أَزْواج» و در مورد «آهن» در سوره «حدید» آیه 25 مى خوانیم: «وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ».

خلاصه «نزول» و «انزال» در اینجا به معنى وجود و ایجاد و خلقت است، منتها چون از ناحیه خداوند نسبت به بندگان مى باشد چنین تعبیرى از آن شده است.

* * *


1 ـ «اَلْوَزْنُ مَعْرِفَةُ قَدْرِ الشَّىْءِ» (مفردات راغب).

2 ـ «نور الثقلین»، جلد 3، صفحه 6 (توجه داشته باشید که طبق این تفسیر ضمیر «فِیْها» به کوهها بر مى گردد).

3 ـ نوح، آیه 17.

4 ـ بنابر تفسیر «مَن» در جمله «مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقِینَ» عطف بر ضمیر «لَکُم» مى باشد و بنابر تفسیر دوم عطف بر «مَعایِش». بعضى از مفسران نسبت به تفسیر اول ایراد کرده اند که: اسم ظاهر مجرور عطف بر ضمیر مجرور نمى شود، مگر با تکرار حرف جر، یعنى در اینجا لازم بود «لام» بر سر «مَن» نیز وارد شود. دیگر این که چگونه کلمه «مَن» به غیر انسان از موجودات زنده اطلاق شده ولى هیچ یک از این دو ایراد وارد نیست; زیرا عدم تکرار حرف جر در عبارات عرب شاهد و مثال دارد و همچنین اطلاق «مَن» بر موجودات غیر عاقل.

از طرفى بر تفسیر دوم نیز مى توان این خرده را گرفت که کلمه «مَعایِش» آن چنان مفهوم وسیعى دارد که همه وسائل زندگى حتى چهار پایان و مانند آنها را شامل مى شود. بنابراین بعد از ذکر «مَعایِش» نیازى به ذکر آن نبوده است. به همین دلیل ما تفسیر اول را ترجیح دادیم.

5 ـ «نور الثقلین»، جلد 3، صفحه 6، حدیث 18.

6 ـ شورى، آیه 27.

7 ـ «المیزان»، جلد 12، صفحه 142.
..........................
تفسیر نمونه

احسن الحدیث در شبکه های اجتماعی    aparat telegram instagram whatsapp 300x300 این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری