شرح آیه 20 سوره مبارکه فرقان
20وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَکَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ إِلاّ إِنَّهُمْ لَیَأْکُلُونَ الطَّعامَ وَ یَمْشُونَفِی الأَسْواقِ وَ جَعَلْنا بَعْضَکُمْ لِبَعْض فِتْنَةً أَ تَصْبِرُونَ وَ کانَرَبُّکَ بَصِیراً
ترجمه:
20 ـ ما هیچ یک از رسولان را پیش از تو نفرستادیم مگر این که غذا مى خوردند و در بازارها راه مى رفتند; و بعضى از شما را وسیله امتحان بعضى دیگر قرار دادیم، آیا صبر و شکیبائى مى کنید (و از عهده امتحان بر مى آئید)؟! و پروردگار تو همواره بصیر و بینا بوده است.
شأن نزول:
جمعى از مفسران، در شأن نزول آیه فوق چنین آورده اند: گروهى از سران مشرکان، خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمده، گفتند: اى محمّد! تو از ما چه مى خواهى؟ اگر ریاست مى طلبى ما تو را سرپرست خود مى کنیم، و اگر علاقه به مال دارى از اموال خود در اختیار تو مى گذاریم.
اما هنگامى که دیدند: پیامبر(صلى الله علیه وآله) در برابر این پیشنهادهایشان تسلیم نشد، به بهانه جوئى پرداخته گفتند: تو چگونه فرستاده خدا هستى؟ با این که: غذا مى خورى و در بازارها توقف مى کنى؟!
آنها پیامبر(صلى الله علیه وآله) را به خوردن غذا سرزنش کردند; چرا که مى خواستند: او فرشته باشد.
به راه رفتن در بازارها ملامت کردند; چرا که آنها کسراها و قیصرها و پادشاهان جبّار را دیده بودند، که هرگز گام در بازارها نمى گذاردند، در حالى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) با مردم در بازارها حشر و نشر داشت و با آنها مأنوس بود، و امر و نهى الهى را به آنها ابلاغ مى کرد، بهانه جویان ایراد کرده گفتند:
او مى خواهد حکمران ما شود، در حالى که روش او مخالف سیره پادشاهان است!.
آیه فوق، نازل شد و این حقیقت را روشن ساخت که: روش پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)، روش همه پیامبران پیشین است.(1)
* * *
تفسیر:
همه پیامبران چنین بودند
در چند آیه قبل، یکى از بهانه جوئى هاى مشرکان را به این عنوان که: چرا پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) غذا مى خورد و در بازارها راه مى رود، آمده بود، و جوابى اجمالى و سر بسته براى آن گفته شد، آیه مورد بحث، به همان مطلب بازگشته و پاسخى صریح تر و مشروح تر به آن مى دهد، مى گوید:
«ما هیچ یک از رسولان را قبل از تو نفرستادیم مگر این که: همه آنها از جنس بشر بودند، غذا مى خوردند و در بازارها راه مى رفتند» (و با مردم حشر و نشر داشتند) (وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَکَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ إِلاّ إِنَّهُمْ لَیَأْکُلُونَ الطَّعامَ وَ یَمْشُونَ فِی الأَسْواقِ).
و در عین حال «بعضى از شما را وسیله امتحان بعض دیگر قرار دادیم» (وَ جَعَلْنا بَعْضَکُمْ لِبَعْض فِتْنَةً).
این آزمایش، ممکن است از این طریق باشد که: انتخاب پیامبران از جنس بشر آن هم از انسان هائى که از میان توده هاى جمعیت محروم برمى خیزند، خود آزمایش بزرگى است; چرا که گروهى ابا دارند زیر بار هم نوع خود بروند به خصوص، کسى که از نظر امکانات مادى در سطح پائینى قرار داشته باشد، و آنها از این نظر در سطح بالا، و یا سن و سالشان بیشتر و در جامعه سرشناس تر باشند.
این احتمال، نیز وجود دارد که منظور آزمودن عمومى مردم، به وسیله یکدیگر است; چرا که افراد از کار افتاده، ناتوان، بیمار، یتیم و دردمند، آزمونى هستند براى اقویا، سالم و تندرست، و به عکس افراد تندرست و قوى، آزمونى هستند براى افراد ضعیف و ناتوان.
آیا گروه دوم راضى به رضاى خدا هستند؟ و آیا گروه اول وظیفه و تعهد انسانى خود را در برابر گروه دوم انجام مى دهند، یا نه؟
و از آنجا که این دو تفسیر، با هم منافاتى ندارند ممکن است هر دو در مفهوم وسیع آیه که امتحان مردم به وسیله یکدیگر است جمع باشد.
و به دنبال این سخن، همگان را مورد خطاب قرار داده، سؤال مى کند: «آیا صبر و شکیبائى پیشه مى کنید»؟ (أَ تَصْبِرُونَ).
چرا که مهمترین رکن پیروزى در تمام این آزمایش ها صبر، استقامت و پایمردى است، صبر و استقامت در برابر هوس هاى سرکشى که مانع از قبول حق مى شود، صبر و استقامت در برابر مشکلاتى که در آنجا وظائف و اداء رسالتها وجود دارد، و همچنین شکیبائى در برابر مصائب و حوادث دردناک که زندگى انسان به هر حال، خالى از آن نخواهد بود.
خلاصه، تنها با نیروى پایدارى و صبر است که مى توان از عهده این امتحان بزرگ الهى برآمد.(2)
و در پایان آیه، به عنوان یک هشدار، مى فرماید: «پروردگار تو همواره بصیر و بینا بوده و هست» (وَ کانَ رَبُّکَ بَصِیراً).
مبادا، تصور کنند چیزى از رفتار شما در برابر آزمون هاى الهى از دیده بینا و موشکاف علم خداوند، مکتوم و پنهان مى ماند، او همه را دقیقاً مى داند و مى بیند.
* * *
سؤال:
در اینجا پرسشى پیش مى آید و آن این که: پاسخ قرآن در آیات فوق به مشرکان دائر بر این که: همه پیامبران از جنس بشر بودند، نه تنها مشکل را حل نمى کند، بلکه به اصطلاح از قبیل تکثیر اشکال است; چرا که ممکن است آنها ایراد خود را به همه پیامبران تعمیم دهند.
پاسخ:
آیات مختلف قرآن نشان مى دهد: آنها این ایراد را به شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله)داشتند و معتقد بودند: او وضع خاصى به خود گرفته، و لذا مى گفتند: ما لِهذَا الرَّسُولِ...: «چرا این پیامبر(صلى الله علیه وآله) این چنین است...».
قرآن در پاسخ آنها مى گوید: این، منحصر به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نیست که غذا مى خورد و در بازارها گام بر مى دارد، همه آنها چنین اوصافى را داشتند، و به فرض که آنها این اشکال را به همه پیامبران تعمیم دهند، قرآن پاسخ آنها را نیز گفته، آنجا که مى گوید: وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَکاً لَجَعَلْناهُ رَجُلاً: «به فرض که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را فرشته قرار مى دادیم باز، ناگزیر او را به صورت انسانى در مى آوردیم»(3) (تا بتواند سرمشق و الگو در تمام زمینه ها براى انسان ها باشد).
اشاره به این که: تنها انسان مى تواند رهبر انسان باشد که از تمام نیازها و خواسته ها و مشکلات و مسائل او آگاه است.
* * *
1ـ گر چه، مضمون روایت فوق، در بسیارى از تفسیرها آمده است، ولى آنچه ما در بالا ذکر کردیم مطابق روایتى است که «قرطبى» در جلد 7 تفسیرش صفحه 4721 آورده است.
2 ـ براى توضیح بیشتر، درباره آزمایش هاى الهى، و هدف این آزمایش ها، و سایر مشخصات آن، در جلد اول تفسیر «نمونه» ذیل آیه 155 سوره «بقره»، مشروحاً بحث کرده ایم.
3 ـ انعام، آیه 9.
..........................
تفسیر نمونه