• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

سراچه عبرت،استاد دکتر محمدعلی

دریافت فایل صوتی

حجم: 3.8 MB

زمان: 25 دقیقه

بیشتر...

حکمت 94 نهج البلاغه

وَسُئِلَ عَنِ الْخَيْرِ مَا هُوَ؟ لَيْسَ الْخَيْرُ أَنْ

بیشتر...

خطبه دویست و پنج، بخش اول


لَقَدَ نَقَمْتُمَا یَسِیراً، وَ أَرْجَأْتُمَا کَثِیراً.
بیشتر...

اصحاب اعراف

 

اصحاب جمع صاحب، در لغت به معنی رفیق و ملازم است؛[1] و

بیشتر...

حکمت 119 نهج البلاغه

مَثَلُ الدُّنْيَا كَمَثَلِ الْحَيَّةِ لَيِّنٌ مَسُّهَا،

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
72545
49721
138120076
امروز جمعه, 11 فروردين 1402
اوقات شرعی

فلسفه تحریم گوشت های حرام

شرح آیات 172 و 173 سوره مبارکه بقره

172- يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلَّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ

173- إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ ۖ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ

172- اى کسانى که ایمان آورده اید! از روزى هاى پاکیزه اى که به شما داده ایم، بخورید و شکر خدا را به جا آورید; اگر او را پرستش مى کنید.

173- خداوند، تنها (خوردن گوشت) مردار، خون، گوشت خوک و حیوانى که نام غیر خدا (به هنگام ذبح) بر آن گفته شود، حرام کرده است. ولى آن کس که ناچار شود، در صورتى که ستمکار و متجاوز نباشد، گناهى بر او نیست; زیرا خداوند آمرزنده مهربان است.

از آنجا که قرآن در مورد انحرافات ریشه دار، از روش تأکید و تکرار در لباس هاى مختلف استفاده مى کند، در این آیات بار دیگر به مسأله تحریم بى دلیل پاره اى از غذاهاى حلال و سالم در عصر جاهلیت به وسیله مشرکان باز مى گردد، منتهى روى سخن را در اینجا به مؤمنان مى کند در حالى که در آیات گذشته روى سخن به همه مردم بود.
مى فرماید: «اى افرادى که ایمان آورده اید از نعمت هاى پاکیزه که به شما روزى داده ایم بخورید» (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ).
«و شکر خدا را به جا آورید اگر او را مى پرستید» (وَ اشْکُرُوا لِلّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیّاهُ تَعْبُدُونَ).
این نعمت هاى پاک و حلال که ممنوعیتى ندارد و موافق طبع و فطرت سالم انسانى است براى شما آفریده شده است، چرا از آن استفاده نکنید؟!
اینها به شما نیروئى مى بخشد تا بتوانید وظائف خود را انجام دهید به علاوه شما را به یاد شکر پروردگار و پرستش او مى اندازد.
مقایسه این آیه با آیه «یا أَیُّهَا النّاسُ کُلُوا مِمّا فِی الْأَرْضِ» (آیه 168 همین سوره) و ملاحظه تفاوت هاى این دو با هم، دو نکته لطیف را به ما مى فهماند:
1 ـ در اینجا مى گوید: مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ «از غذاهاى پاکى که به شما روزى دادیم...» در حالى که در آنجا مى گفت: مِمّا فِی الْأَرْضِ «از آنچه در زمین است».
این تفاوت گویا اشاره به این است که نعمت هاى پاکیزه در اصل براى افراد با ایمان آفریده شده است، و افراد بى ایمان به برکت آنها روزى مى خورند، همانند آبى که باغبان براى گل ها در جوى ها جارى مى سازد ولى خارها و علف هرزه ها نیز از آن بهره مى گیرند!
2 ـ دیگر این که به مردم عادى مى گوید: بخورید و از گام هاى شیطان پیروى نکنید، ولى به مؤمنان در آیه مورد بحث مى گوید: «بخورید و شکر خدا را به جا آورید» یعنى تنها به عدم سوء استفاده از این نعمت ها قناعت نمى کند، بلکه حسن استفاده را نیز شرط مى شمرد.
در حقیقت از مردم عادى تنها انتظار مى رود گناه نکنند ولى از افراد با ایمان انتظار دارد این نعمت ها را در بهترین راه مصرف کنند.
ضمناً ممکن است تکرار سفارش در مورد استفاده از غذاهاى پاک که در آیات متعدد عنوان شده، براى بعضى سؤال انگیز باشد اما اگر کمى به تاریخ زمان جاهلیت، آداب و رسوم خرافى آنها توجه کنیم و بدانیم آنها چگونه بدون دلیل نعمت هاى حلال را بر خود ممنوع مى ساختند و این عادت به طورى در آنها نفوذ کرده بود که همچون وحى آسمانى تلقى مى شد، و گاه آن را صریحاً به خدا نسبت مى دادند، نکته این تأکید روشن مى شود، قرآن مى خواهد این افکار خرافى را از این طریق به کلى از مغز آنها بیرون کند.
به علاوه تکیه روى عنوان «طیّب» همگان را متوجه این دستور اسلامى مى کند که از غذاهاى ناپاک، از گوشت هائى همچون گوشت مردار، درندگان و حشرات، و از مسکرات که به شدت در میان مردم آن زمان رواج داشت بپرهیزند.(1)

* * *

آیه بعد، براى روشن ساختن غذاهاى حرام و ممنوع و قطع کردن هر گونه بهانه چنین مى گوید: «خداوند تنها گوشت مردار، خون، گوشت خوک، و گوشت هر حیوانى را که به هنگام ذبح نام غیر خدا بر آن گفته شود تحریم کرده است» (إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزیرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّهِ).
و به این ترتیب سه قسمت از گوشت هاى حرام به اضافه خون که، بیش از همه مورد ابتلاى مردم آن محیط بوده است را ذکر مى کند که بعضى پلیدى ظاهرى دارند و بر کسى مخفى نیست، مانند مردار، خون و گوشت خوک، و بعضى پلیدى معنوى دارند مانند قربانى هائى که براى بت ها مى کردند.
انحصارى که از آیه با کلمه «إِنَّما» استفاده مى شود به اصطلاح «حصر اضافى» است، یعنى منظور، بیان تمام محرمات نیست، بلکه هدف نفى بدعت هائى است که آنها در مورد قسمتى از گوشت هاى حلال داشتند.
به تعبیر دیگر آنها قسمتى از گوشت هاى پاکیزه و حلال را طبق خرافات و موهوماتى بر خود تحریم مى کردند، اما در عوض به هنگام کمبود غذا از گوشت آلوده مردار یا خوک و یا خون استفاده مى کردند! قرآن به آنها اعلام مى کند: اینها براى شما حرام است نه آنها (و این است معنى «حصر اضافى»).
و از آنجا که گاه ضرورت هائى پیش مى آید که انسان براى حفظ جان خویش مجبور به استفاده از بعضى از غذاهاى حرام مى شود، قرآن در ذیل آیه آن را استثناء کرده مى فرماید: «ولى کسى که مجبور شود (براى نجات جان خویش از مرگ) از آنها بخورد، گناهى بر او نیست، به شرط این که ستمگر و متجاوز نباشد»! (فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغ وَ لا عاد فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ).
به این ترتیب، براى این که اضطرار بهانه و دستاویزى براى زیاده روى در خوردن غذاهاى حرام نشود، با دو کلمه «غَیْرَ باغ» و «لا عاد» گوشزد مى کند که: این اجازه تنها براى کسانى است که خواهان لذت از خوردن این محرمات نباشند، و از مقدار لازم که براى نجات از مرگ ضرورى است تجاوز نکنند، (باغ و عاد در اصل باغى و عادى بوده، «باغى» از ماده «بغى» به معنى طلب کردن است، و در اینجا منظور طلب کردن لذت است و «عادى» به معنى متجاوز مى باشد، یعنى متجاوز از حد ضرورت).
تفسیر دیگرى براى جمله «غَیْرَ باغ وَ لا عاد» ذکر شده است که با معنى اول تضادى ندارد، و ممکن است هر دو با هم در مفهوم آیه جمع باشند و آن این است:
با توجه به این که یکى از معانى «بغى» ظلم و ستم است، منظور این است که اجازه خوردن گوشت هاى حرام مخصوص کسانى است که سفر آنها سفر ستم و گناه نباشد (باید توجه داشت اضطرار و اجبار معمولاً در سفرهائى نظیر سفرهاى آن زمان حاصل مى شد که قافله ها در بیابان مى ماندند و یا راه را گم مى کردند).
بنابراین، اگر سفر، سفر گناه باشد گر چه آنها ناچارند براى حفظ جان خود از غذاى حرام بخورند ولى گناهش در نامه عملشان نوشته خواهد شد، و به تعبیر دیگر، این ستمگران براى حفظ جان خود واجب است به حکم عقل از این گوشت ها بخورند اما این وجوب از مسئولیت آنها چیزى نمى کاهد، چرا که در مسیر غلط چنین اجبارى را پیدا کرده اند.
روایاتى که مى گوید: این آیه درباره کسانى است که در راه قیام بر ضد امام مسلمین گام ننهند(2) نیز اشاره به همین حقیقت است، چنان که در احکام نماز مسافر نیز وارد شده که حکم نماز شکسته تنها براى مسافرانى است که سفر آنها سفر حرام نباشد و لذا در ضمن روایات به جمله «غَیْرَ باغ وَ لا عاد» براى هر دو حکم، استدلال فرموده اند (حکم نماز مسافر و حکم ضرورت خوردن گوشت هاى حرام).(3)
و در پایان آیه مى فرماید: «خداوند غفور و رحیم است» (إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ).
همان خداوندى که این گوشت ها را تحریم کرده با رحمت خاصش در موارد ضرورت شدید، اجازه استفاده از آن را داده است.

نکته ها:

1- فلسفه تحریم گوشت های حرام

بدون شک، غذاهائى که در آیه فوق تحریم شده همچون سائر محرمات الهى فلسفه خاصى دارد و با توجه کامل به وضع جسم و جان انسان با تمام ویژگى هایش تشریع شده است، در روایات اسلامى نیز زیان هاى هر یک مشروحاً آمده، و پیشرفت هاى علمى بشر پرده از روى آن برداشته است.
مثلاً در کتاب «کافى» پیرامون گوشت مردار از امام صادق(علیه السلام) چنین مى خوانیم: أَمَّا الْمَیْتَةُ فَإِنَّهُ لَمْ یَنَلْ مِنْهَا أَحَدٌ إِلاّ ضَعُفَ بَدَنُهُ، وَ ذَهَبَتْ قُوَّتُهُ، وَ انْقَطَعَ نَسْلُهُ وَ لایَمُوتُ آکِلُ الْمَیْتَةِ إِلاّ فَجْأَةً: امام بعد از ذکر مقدمه اى در مورد این که تمام این احکام به خاطر مصالح بشر است مى فرماید: «اما مردار را هیچ کس از آن نمى خورد، مگر این که بدنش ضعیف و رنجور مى شود، نیروى او را مى کاهد، و نسل را قطع مى کند، و آن کس که به این کار ادامه دهد با سکته و مرگ ناگهانى از دنیا مى رود»!.(4)
این مفاسد ممکن است به خاطر آن باشد که دستگاه گوارش نمى تواند از مردار، خونِ سالم و زنده بسازد، به علاوه مردار کانونى است از انواع میکروب ها، اسلام علاوه بر این که خوردن گوشت مردار را تحریم کرده، آن را نجس هم دانسته تا مسلمانان کاملاً از آن دورى کنند.
دومین چیزى که در آیه تحریم شده «خون» است (وَ الدَّمَ) خون خوارى هم زیان جسمى دارد و هم اثر سوء اخلاقى; چرا که خون از یکسو ماده کاملاً آماده اى است براى پرورش انواع میکروب ها.
تمام میکروب هائى که وارد بدن انسان مى شوند، به خون حمله مى کنند، و آن را مرکز فعالیت خویش قرار مى دهند، به همین دلیل گلبول هاى سفید که پاسداران و سربازان کشور تن انسانند، همواره در منطقه خون پاسدارى مى کنند تا میکروب ها به این سنگر حساس که با تمام مناطق بدن ارتباط نزدیک دارد راه پیدا نکنند.
مخصوصاً هنگامى که خون از جریان مى افتد و به اصطلاح مى میرد، گلبول هاى سفید از بین مى روند و به همین دلیل میکروب ها که میدان را خالى از حریف مى بینند به سرعت زاد و ولد کرده گسترش مى یابند، بنابراین، اگر گفته شود خون به هنگامى که از جریان مى افتد، آلوده ترین اجزاى بدن انسان و حیوان است گزاف گفته نشده.
از سوى دیگر، امروز در علم غذاشناسى ثابت شده که غذاها از طریق تأثیر در غده ها و ایجاد هورمون ها در روحیات و اخلاق انسان اثر مى گذارند، از قدیم نیز تأثیر خونخوارى در قساوت و سنگدلى به تجربه رسیده، و حتى ضرب المثل شده است، و لذا در حدیثى مى خوانیم: «آنها که خون مى خورند آن چنان سنگدل مى شوند که حتى ممکن است دست به قتل پدر و مادر و فرزند خود بزنند»!(5)
سومین چیزى که در آیه تحریم شده خوردن گوشت «خوک» است (وَ لَحْمَ الْخِنْزِیْرِ).
خوک حتى نزد اروپائیان که بیشتر گوشت آن را مى خورند سمبل بى غیرتى است، و حیوانى است کثیف، خوک در امور جنسى فوق العاده بى تفاوت و لا ابالى است و علاوه بر تأثیر غذا در روحیات که از نظر علم ثابت است، تأثیر این غذا در خصوص لاابالى گرى در مسائل جنسى مشهود است.
در شریعت حضرت موسى(علیه السلام) حرمت گوشت خوک نیز اعلام شده است، و در اناجیل، گناهکاران به خوک تشبیه شده اند، و در ضمن داستان ها مظهر شیطان خوک معرفى شده است.
جاى تعجب است که بعضى با چشم خود مى بینند از یکسو خوراک خوک نوعاً از کثافات و گاهى از فضولات خودش است و از سوى دیگر براى همه روشن شده که گوشت این حیوان پلید داراى دو نوع انگل خطرناک به نام کرم «تریشین» و یک نوع «کرم کدو» است، باز هم در استفاده از گوشت آن اصرار مىورزند.
تنها کرم «تریشین» کافى است که در یک ماه 15 هزار تخم ریزى کند و در انسان سبب پیدایش امراض گوناگونى مانند کم خونى، سرگیجه، تب هاى مخصوص اسهال، دردهاى رماتیسمى، کشش اعصاب، خارش داخل بدن، تراکم پیه ها، کوفتگى و خستگى، سختى عمل جویدن و بلعیدن غذا و تنفس و غیره گردد.
در یک کیلو گوشت خوک، ممکن است 400 میلیون نوزاد کرم «تریشین» باشد و شاید همین امور سبب شد که چند سال قبل، در قسمتى از کشور «روسیه» خوردن گوشت خوک ممنوع اعلام شود.
آرى، آئینى که دستوراتش به مرور زمان جلوه تازه اى پیدا مى کند آئین خدا، آئین اسلام است.
بعضى مى گویند: با وسائل امروز مى توان تمام این انگل ها را کشت و گوشت خوک را از آنها پاک نمود، ولى به فرض که با وسائل بهداشتى با پختن گوشت خوک در حرارت زیاد انگل هاى مزبور به کلى از میان بروند، باز زیان گوشت خوک قابل انکار نیست; زیرا طبق اصل مسلّمى که اشاره شد، گوشت هر حیوانى حاوى صفات آن حیوان است و از طریق غده ها و تراوش آنها (هورمون ها) در اخلاق کسانى که از آن تغذیه مى کنند اثر مى گذارد.
و به این ترتیب، خوردن گوشت خوک مى تواند صفت بى بند و بارى جنسى و بى اعتنائى به مسائل ناموسى را که از خصائص بارز نر این حیوان است، به خورنده آن منتقل کند.
و شاید یکى از علل بى بند و بارى شدید جنسى که در کشورهاى غربى حکومت مى کند همان تغذیه از گوشت این حیوان آلوده باشد.
چهارمین چیزى که تحریم شده، گوشت هائى است که نام غیر خدا هنگام ذبح بر آن برده شود (وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّهِ).
از جمله گوشت هائى که در این آیه از خوردن آنها نهى شده گوشت حیواناتى است که مثل زمان جاهلیت به نام غیر خدا (بت ها) ذبح شود.
آیا بردن نام خدا یا غیر خدا، هنگام ذبح، از نظر بهداشتى در گوشت حیوان اثر مى گذارد؟!
در پاسخ مى گوئیم: نباید فراموش کرد که لازم نیست نام خدا و غیر خدا در ماهیت گوشت از نظر بهداشتى اثرى بگذارد; زیرا محرمات در اسلام روى جهات مختلفى است:
گاهى تحریم چیزى به خاطر بهداشت و حفظ جسم است، و گاهى به خاطر تهذیب روح، و زمانى به خاطر حفظ نظام اجتماع.
و تحریم گوشت هائى که به نام بت ها ذبح مى شود، در حقیقت جنبه معنوى، اخلاقى و تربیتى دارد، آنها انسان را از خدا دور مى کند، و اثر روانى و تربیتى نامطلوبى دارد; چرا که از سنت هاى شرک و بت پرستى است و تجدید کننده خاطره آنها.

2- تکرار و تأکید

تحریم موضوعات چهارگانه فوق در چهار سوره از قرآن ذکر شده است که دو مورد از آن در «مکّه» (انعام ـ 145 و نحل ـ 115) و دو مورد آن در «مدینه» نازل شده است (بقره ـ 173 آیه مورد بحث و مائده ـ 3).
چنین به نظر مى رسد: نخستین بار اوائل بعثت بود که تحریم این گوشت هاى حرام اعلام شد، دومین بار اواخر اقامت پیامبر(صلى الله علیه وآله) در «مکّه»، و سومین بار در اوائل هجرت در «مدینه»، و بالاخره چهارمین بار در اواخر عمر پیامبر در سوره «مائده» که از آخرین سوره هائى است که بر پیامبر نازل شده.
این طرز نزول آیات که بى سابقه یا کم سابقه است، به خاطر اهمیت این موضوع و خطرات جسمى و روحىِ فراوان آن است و نیز به خاطر آلودگى زیاد مردم آن روز، به آن بوده است.

* * *

3- استفاده از خون برای تزریق

شاید نیاز به توضیح نداشته باشد که منظور از تحریم خون، در آیه فوق تحریم خوردن آن است، بنابراین استفاده هاى معقول دیگر، مانند تزریق خون براى نجات جان مجروحان و بیماران، و مانند آن هیچ اشکالى ندارد، حتى دلیلى بر تحریم خرید و فروش خون در این موارد در دست نیست; چرا که استفاده اى است عقلائى و مشروع و مورد نیاز عمومى.


1 ـ در جلد ششم تفسیر «نمونه»، در زمینه استفاده مؤمنان از روزى هاى پاک و زینت هاى معقول (ذیل آیه 32 اعراف) بحث مشروحى خواهیم داشت.
2 ـ «کافى»، جلد 6، صفحه 265 (دار الکتب الاسلامیة) ـ «وسائل الشیعه»، جلد 24، صفحه 216 (چاپ آل البیت) ـ «بحار الانوار»، جلد 62، صفحات 136 و 137.
3 ـ در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) در تفسیر آیه فوق مى خوانیم: منظور از «باغى» کسى است که به دنبال صید (از روى تفریح نه از روى نیاز) مى رود و منظور از «عادى» سارق است، آنها حق ندارند گوشت میته بخورند و براى آنها حرام است و نماز را نیز نمى توانند شکسته بخوانند (وسائل الشیعه، جلد 5، صفحه 509، (و جلد 8، صفحه 476، و جلد 24، صفحه 215، چاپ آل البیت) ـ «کافى»، جلد 3، صفحه 438، دار الکتب الاسلامیة ـ «وسائل الشیعه»، جلد 8، صفحه 476، و جلد 24، صفحات 214 و 215، چاپ آل البیت ـ «بحار الانوار»، جلد 62، صفحه 157، و جلد 86، صفحه 68).
4 ـ «وسائل الشیعه»، جلد 16، صفحه 310 (جلد 24، صفحه 100، چاپ آل البیت) ـ «تهذیب»، جلد 9، صفحه 128، حدیث 288 (با اندکى تفاوت) ـ «کافى»، جلد 6، صفحه 242 ـ «بحار الانوار»، جلد 62، صفحات 134 و 163 (با اندکى تفاوت).
5 ـ «وسائل الشیعه»، جلد 16، صفحه 376، حدیث 1 (جلد 24، صفحه 102، حدیث 30085، چاپ آل البیت). احادیث دیگرى نیز به همین مضمون آمده است («من لایحضره الفقیه»، جلد 3، صفحه 346، جامعه مدرسین ـ «بحار الانوار»، جلد 62، صفحات 162، 163 و 166 ـ «وسائل الشیعه»، جلد 24، صفحه 103).

.....................

تفسیر نمونه

احسن الحدیث در شبکه های اجتماعی    aparat telegram instagram whatsapp 300x300 این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری