شرح آیه 254 سوره مبارکه بقره
254- يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ۗ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ
254- اى کسانى که ایمان آورده اید! از آنچه به شما روزى داده ایم، انفاق کنید; پیش از آن که روزى فرار رسد که در آن، نه خرید و فروشى هست (تا بتوانید نجات را خریدارى کنید)، و نه دوستى سودى دارد، و نه شفاعتى شامل حالتان مى شود و کافران، خود ستمکارند
انفاق از مهم ترین اسباب نجات در قیامت!
به دنبال آیات گذشته، که از قسمتى از سرگذشت امت هاى پیشین، جهاد، حکومت الهى و اختلافاتى که بعد از پیامبران داشتند، بحث مى نمود، در این آیه روى سخن را به مسلمانان کرده و به یکى از وظائفى که سبب وحدت جامعه و تقویت حکومت، بنیه دفاعى و جهاد مى شود اشاره مى کند، مى فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده اید! از آنچه به شما روزى داده ایم انفاق کنید» (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمّا رَزَقْناکُمْ).
گر چه جمله مِمّا رَزَقْناکُمْ: «از آنچه به شما روزى داده ایم» مفهوم وسیعى دارد که هم انفاق هاى مالى واجب و مستحب را شامل مى شود، و هم انفاق هاى معنوى مانند علم و دانش و امور دیگر، ولى، با توجه به تهدیدى که در ذیل آیه آمده، بعید نیست منظور، انفاق واجب، یعنى زکات و مانند آن باشد، به علاوه، انفاق واجب است که بنیه بیت المال و حکومت را تقویت مى کند.
ضمناً از تعبیر به «مِمّا» استفاده مى شود انفاق واجب همیشه بخشى از مال را در بر مى گیرد نه همه آن را.
مرحوم «طبرسى» در «مجمع البیان»، عمومیت آیه را نسبت به انفاق هاى واجب و مستحب ترجیح مى دهد، و معتقد است: ذیل آیه مشتمل بر تهدیدى نیست بلکه خبر از حوادث وحشتناک روز قیامت مى دهد.(1)
اما با توجه به آخرین جمله آیه که کافران را ظالمان مى شمرد، اشاره اى است که ترک انفاق نوعى کفر و ظلم است و این جز در انفاقات واجب، تصور نمى شود.
و در ادامه مى افزاید: امروز که توانائى دارید انفاق کنید «پیش از آن که روزى فرا رسد که نه خرید و فروش در آن است و نه رابطه دوستى و نه شفاعت» (مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ).(2)
اشاره به این که راه هاى نجاتى که در دنیا از طرق مادى وجود دارد هیچ کدام در آنجا نیست، نه بیع و معامله اى مى توانید انجام دهید که سعادت و نجات از عذاب را براى خود بخرید، نه دوستى هاى مادى این جهان که با سرمایه هاى خود کسب مى کنید در آنجا نفعى به حال شما دارد;
زیرا آنها نیز به نوبه خود گرفتار اعمال خویش اند و از خود به دیگرى نمى پردازند و نه شفاعت در آنجا به حال شما سودى دارد; زیرا شفاعت الهى در سایه کارهاى الهى انجام مى گیرد که انسان را شایسته شفاعت مى کند و شما آن را انجام نداده اید و اما شفاعت هاى مادى که با مال و ثروت در این دنیا قابل به دست آوردن است در آنجا وجود نخواهد داشت.
بنابراین، شما با ترک انفاق و انباشتن اموال، و بخل نسبت به دیگران تمام درهاى نجات را به روى خود بسته اید.
و در پایان آیه مى فرماید: «کافران همان ظالمان اند» (وَ الْکافِرُونَ هُمُ الظّالِمُونَ).
اشاره به این که آنها که انفاق و زکات را ترک مى کنند هم به خویشتن ستم روا مى دارند و هم به دیگران.
قرآن در این جمله مى خواهد این حقیقت را روشن سازد که:
اولاً ـ کافران به خود ستم مى کنند; زیرا با ترک انفاق واجب و سایر وظائف دینى و انسانى، خود را از بزرگ ترین سعادت ها محروم مى سازند، و این اعمال آنها است که در آن جهان دامانشان را مى گیرد و خداوند درباره آنها ستمى نکرده است.
ثانیاً ـ افراد کافر به اجتماعشان نیز ستم مى کنند، و اصولاً کفر سرچشمه قساوت، سنگدلى، مادى گرى و دنیا پرستى است و اینها همه سرچشمه هاى اصلى ظلم و ستم هستند.
یادآورى این نکته نیز لازم است که: کفر در این آیه، به قرینه این که بعد از دستور انفاق واقع شده، به معنى سرپیچى و گناه و تخلف از دستور خدا است و استعمال کفر به این معنى، در قرآن و احادیث اسلامى، نظایر بسیار دارد.
* * *
1 ـ «مجمع البیان»، جلد 1 و 2، صفحه 360، ذیل آیه مورد بحث.
2 ـ «خُلَّةٌ» از ماده «خَلَل» به معنى فاصله میان دو چیز است و از آنجا که دوستى و محبت در لابلاى وجود انسان و روح او، حلول مى کند و فاصله ها را پر مى نماید، این واژه به معنى دوستى عمیق آمده است.
....................
تفسیر نمونه