• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

عالم پیچیده برزخ قسمت اول، استاد دکتر محمد علی

بسم الله الرحمن الرحیم

در سلسله مطالب روزانه که توسط

بیشتر...

بهترین زاد و توشه

شرح آیات 197 لغایت 199 سوره مبارکه بقره

197- الْحَجُّ

بیشتر...

مرحوم شیخ احمد حجّتی

 نام های دیگر: آیة الله شیخ احمد حجتی میانجی،آیت الله حجتی

بیشتر...

صحنه دیگرى از معاد در این دنیا

شرح آیه 260 سوره مبارکه بقره

260- وَإِذْ قَالَ

بیشتر...

اعجاز غیبی قرآن کریم

اعجاز قرآن/ غيبى: اثبات وحيانى‌بودن قرآن با توجّه به

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
16446
14446
138865963
امروز سه شنبه, 14 آذر 1402
اوقات شرعی

نیکوکاران کیانند؟

شرح آیات 1 تا 5 سوره مبارکه لقمان

1الم

2تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکِیمِ

3هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِینَ

4الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ

5أُولئِکَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

 

ترجمه:

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

1 ـ الم.

2 ـ این آیات کتاب حکیم است (کتابى پر محتوا و استوار)!

3 ـ مایه هدایت و رحمت براى نیکوکاران است.

4 ـ همانان که نماز را بر پا مى دارند، زکات را مى پردازند، و آنها به آخرت یقین دارند.

5 ـ آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند، و آنانند رستگاران!

 

 

تفسیر:

نیکوکاران کیانند؟

این سوره، با ذکر عظمت و اهمیت قرآن آغاز مى شود، و بیان حروف مقطعه در ابتداى آن نیز، اشاره لطیفى به همین حقیقت است: این آیات که از حروف ساده الفبا ترکیب یافته، چنان محتوائى بزرگ و عالى دارد که سرنوشت انسان ها را به کلى دگرگون مى سازد (الم).

* * *

لذا بعد از ذکر «حروف مقطعه» مى گوید: «این آیات کتاب حکیم است» (تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکِیمِ).

«تِلْکَ» در لسان عرب، براى اشاره به دور است، و کراراً گفته ایم: این تعبیر مخصوصاً کنایه از عظمت و اهمیت این آیات است، گوئى در اوج آسمان ها و در نقطه دور دستى قرار گرفته!

توصیف «کتاب»، به «حکیم»، یا به خاطر استحکام محتواى آن است، چرا که هرگز باطل به آن راه نمى یابد، و هرگونه خرافه را از خود دور مى سازد، جز حق نمى گوید، و جز به راه حق دعوت نمى کند، درست در مقابل «لَهْوُ الْحَدِیْثِ»(سخنان بیهوده) که در آیات بعد مى آید، قرار دارد.

و یا به معنى آن است که: این قرآن، همچون دانشمند حکیمى است که در عین خاموشى، با هزار زبان سخن مى گوید، تعلیم مى دهد، اندرز مى گوید، تشویق مى کند، انذار مى نماید، داستان هاى عبرت انگیز، بیان مى کند، و خلاصه به تمام معنى داراى حکمت است، و این سرآغاز، تناسب مستقیمى دارد با سخنان «لقمان حکیم» که در این سوره از آن بحث به میان آمده.

البته، هیچ مانعى ندارد که هر دو معنى «حکمت» در آیه فوق منظور باشد.

* * *

آیه بعد، هدف نهائى نزول قرآن را با این عبارت بازگو مى کند: «این کتاب حکیم مایه هدایت و رحمت براى نیکوکاران است» (هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِینَ).

«هدایت» در حقیقت مقدمه اى است براى «رحمت پروردگار»; چرا که انسان، نخست در پرتو نور قرآن، حقیقت را پیدا مى کند و به آن معتقد مى شود، و در عمل خود آن را به کار مى بندد، و به دنبال آن، مشمول رحمت واسعه و نعمت هاى بى پایان پروردگار مى گردد.

قابل توجه این که: در اینجا قرآن، مایه هدایت و رحمت «محسنین» شمرده شده ، و در آغاز سوره «نمل»، مایه هدایت و بشارت «مؤمنین» (هُدىً وَ بُشْرى لِلْمُؤْمِنِیْنَ).

و در آغاز سوره «بقره»، مایه هدایت «متقین» (هُدىً لِلْمُتَّقِیْنَ).

این تفاوت تعبیر، ممکن است به خاطر آن باشد که بدون تقوا و پرهیزگارى، روح تسلیم و پذیرش حقائق در انسان زنده نمى شود، و طبعاً هدایتى در کار نخواهد بود.

و از این مرحله پذیرش حق، که بگذریم، مرحله ایمان فرا مى رسد که علاوه بر هدایت، بشارت به نعمت هاى الهى نیز وجود خواهد داشت.

و اگر از مرحله تقوا و ایمان فراتر رویم و به مرحله عمل صالح برسیم، رحمت خدا نیز در آنجا افزوده مى شود.

بنابراین، سه آیه فوق، سه مرحله پى در پى از مراحل تکامل بندگان خدا را، بازگو مى کند: مرحله پذیرش حق، مرحله ایمان و مرحله عمل، و قرآن در این سه مرحله، به ترتیب مایه «هدایت»، «بشارت» و «رحمت» است (دقت کنید).

* * *

آیه بعد «محسنین» را با سه وصف، توصیف کرده، مى گوید: «آنها کسانى هستند که نماز را بر پا مى دارند، زکات را ادا مى کنند، و به آخرت یقین دارند» (الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ).

پیوند آنها با خالق از طریق نماز، و با خلق خدا از طریق زکات، قطعى است و یقین آنها به دادگاه قیامت، انگیزه نیرومندى است براى پرهیز از گناه و براى انجام وظائف.

* * *

و در آخرین آیه مورد بحث، عاقبت و سرانجام کار «محسنین» را چنین بیان مى کند: «آنها بر طریق هدایت پروردگارشان هستند، و آنها رستگارانند» (أُولئِکَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ).

جمله «أُولئِکَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ»، از یکسو، نشان مى دهد که هدایت آنها از طرف پروردگارشان تضمین شده است، و از سوى دیگر، تعبیر «عَلى»، دلیل بر این است که گوئى هدایت براى آنها یک مرکب راهوار است، و آنها بر این مرکب سوار و مسلطند.

و از اینجا تفاوت این «هدایت» با هدایتى که در آغاز سوره آمده، روشن مى شود; چرا که هدایت نخستین، همان آمادگى پذیرش حق است، و این هدایت برنامه وصول به مقصد مى باشد.

ضمناً جمله «أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» که طبق ادبیات عرب، دلیل بر حصر است ، نشان مى دهد: تنها راه رستگارى، همین راه است، راه نیکوکاران، راه آنها که با خدا و خلق خدا در ارتباطند، و راه آنها که به مبدأ و معاد، ایمان کامل دارند.

احسن الحدیث در شبکه های اجتماعی    aparat telegram instagram whatsapp 300x300 این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری