• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

خطبه بیست و هفتم،بخش دوم، آیت الله مکارم شیرازی

خطبه بیست و هفتم،بخش دوم، آیت الله مکارم شیرازی

أَلاَ وَ

بیشتر...

از نشانه هاى حق و باطل

شرح آیات 34 لغایت 36 سوره مبارکه یونس

34قُلْ هَلْ مِنْ

بیشتر...

فطرت توحیدى همه انسان ها

شرح آیه 19 سوره مبارکه یونس

19وَ ما کانَ النّاسُ إِلاّ

بیشتر...

حقیقت اعمال، آیت الله جوادی آملی

دریافت فایل

زمان: 32 دقیقه

بیشتر...

خطبه دویست و شش


إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ، وَ
بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
8036
29206
141406075
امروز جمعه, 31 فروردين 1403
اوقات شرعی

خطبه صد و نود و دو، بخش هجدهم


فَانْظُرُوا إِلَى مَوَاقِعِ نِعَمِ اللّهِ عَلَیْهِمْ حِینَ بَعَثَ إِلَیْهِمْ رَسُولاً، فَعَقَدَ بِمِلَّتِهِ طَاعَتَهُمْ، وَ جَمَعَ عَلَى دَعْوَتِهِ أُلْفَتَهُمْ: کَیْفَ نَشَرَتِ النِّعْمَةُ عَلَیْهِمْ جَنَاحَ کَرَامَتِهَا، وَ أَسَالَتْ لَهُمْ جَدَاوِلَ نَعِیمِهَا، وَ الْتَفَّتِ الْمِلَّةُ بِهِمْ فِی عَوَائِدِ بَرَکَتِهَا، فَأَصْبَحُوا فِی نِعْمَتِهَا غَرِقِینَ، وَ فِی خُضْرَةِ عَیْشِهَا فَکِهِینَ. قَدْ تَرَبَّعَتِ الاُْمُورُ بِهِمْ، فِی ظِلِّ سُلْطَان قَاهِر، وَ آوَتْهُمُ الْحَالُ إِلَى کَنَفِ عِزٍّ غَالِب، وَ تَعَطَّفَتِ الاُْمُورُ عَلَیْهِمْ فِی ذُرَى مُلْک ثَابت. فَهُمْ حُکَّامٌ عَلَى الْعَالَمِینَ، وَ مُلُوکٌ فِی أَطْرَافِ الاَْرَضِینَ. یَمْلِکُونَ الاُْمُورَ عَلَى مَنْ کَانَ یَمْلِکُهَا عَلَیْهِمْ، وَ یُمْضُونَ الاَْحْکامَ فِیمَنْ کَانَ یُمْضِیهَا فِیهِمْ! لاَ تُغْمَزُ لَهُمْ قَنَاةٌ، وَ لاَ تُقْرَعُ لَهُمْ صَفَاةٌ.
اکنون به نعمتهاى بزرگى که خداوند هنگام بعثت پيامبر اسلام به آنها ارزانى داشت بنگريد که در سايه آيين خود آنها را مطيع فرمان ساخت و با دعوتش آنان را متحد کرد (بنگريد) چگونه نعمت (الهى) پر و بال کرامت خود را بر آنها گسترد و نهرهاى مواهب خويش را به سوى آنها جارى ساخت، آيين حقّ با همه برکاتش آنان را در بر گرفت تا آنجا که در ميان نعمتهاى اين آيين غرق شدند و در زندگى خرّمش شادمان گشتند.
امور آنها در سايه حکومت قدرتمندى استوار شد و تحت حمايت عزّت پيروزمندى قرار گرفتند و کارهايشان بر قلّه هاى حکومتى پايدار، سامان يافت.
در سايه اين امور آنها زمامداران جهانيان شدند و سلاطين گرداگرد زمين و بر کسانى که پيش از آن بر آنها فرمانروايى داشتند حکم راندند و احکام را درباره کسانى به اجرا درآوردند که درگذشته آنها مجريان امور بودند، نه نيزه هاى آنها کج مى شد و نه سنگ آنان در هم مى شکست (قدرتشان ثابت و نيروهايشان شکست ناپذير بود).

 
اسلام به شما قدرت و عظمت داد

به دنبال بحثى که امام(علیه السلام) در بخش گذشته این خطبه درباره بدبختیهاى عصر جاهلیّت و مشکلات و نابسامانیها و فقر و ناامنى بیان فرمود، در این بخش از خطبه به شرح برکاتى که در سایه قیام پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و اتحاد و اتفاق و الفت مردم به یکدیگر نصیب آنها شد، پرداخته و با عباراتى بسیار گویا و زیبا آن را تشریح مى کند و مى فرماید: «به نعمتهاى بزرگى که خداوند هنگام بعثت پیامبر به آنها ارزانى داشت بنگرید که در سایه آیین خود آنها را مطیع فرمان ساخت و با دعوتش آنان را متحد کرد»; (فَانْظُرُوا إِلَى مَوَاقِعِ نِعَمِ اللّهِ عَلَیْهِمْ حِینَ بَعَثَ إِلَیْهِمْ رَسُولاً، فَعَقَدَ بِمِلَّتِهِ طَاعَتَهُمْ، وَ جَمَعَ عَلَى دَعْوَتِهِ أُلْفَتَهُمْ).

آرى در عصر جاهلیت، هر قوم و قبیله اى، بلکه هر فردى دنبال منافع و هوا و هوس خویش بود و اختلاف و پراکندگى عظیمى بر آنها حاکم شده بود; ولى خداوند در سایه توحید و آیین اسلام همه را در زیر یک پرچم گردآورى کرد و تحت یک فرمان قرار داد و در سایه همین امر همه چیز دگرگون شد.

آن گاه به شرح این نعمتها پرداخته و با تشبیهات و استعارات زیبایى آنها را یک به یک بر مى شمارد و مى افزاید: «(بنگرید) چگونه نعمت (الهى) پر و بال کرامت خود را بر آنها گسترد و نهرهاى مواهب خویش را به سوى آنها جارى ساخت و آیین حقّ با همه برکاتش آنان را در بر گرفت تا آنجا که در میان نعمتهاى این آیین غرق شدند و در زندگى خرّمش شادمان گشتند»; (کَیْفَ نَشَرَتِ النِّعْمَةُ عَلَیْهِمْ جَنَاحَ کَرَامَتِهَا، وَ أَسَالَتْ لَهُمْ جَدَاوِلَ(1) نَعِیمِهَا، وَ الْتَفَّتِ الْمِلَّةُ بِهِمْ فِی عَوَائِدِ بَرَکَتِهَا، فَأَصْبَحُوا فِی نِعْمَتِهَا غَرِقِینَ، وَ فِی خُضْرَةِ عَیْشِهَا فَکِهِینَ(2)).

امام(علیه السلام) نخست نعمتهاى الهى را به پرنده اى تشبیه مى کند که جوجه هاى خود را زیر بال و پر مى گیرد و به آنها گرمى و آرامش و امنیّت مى بخشد، سپس آن را به نهرهاى آب زلالى تشبیه مى کند که به سوى مزارع و باغها در حرکت است و آنها را خرم و سرسبز و شاداب مى سازد و نتیجه آن را غرق شدن در نعمتها و آسوده زیستن در یک زندگى شیرین و آرام ذکر مى کند.

در ادامه این سخن، به نعمت مهم حکمت اسلامى، حکومتى مقتدر و سرفراز اشاره کرده، مى فرماید: «امور آنها در سایه حکومت قدرتمندى استوار شد، و تحت حمایت عزّت پیروزمندى قرار گرفتند و کارهایشان بر قلّه هاى حکومتى پایدار، سامان یافت»; (قَدْ تَرَبَّعَتِ(3) الاُْمُورُ بِهِمْ، فِی ظِلِّ سُلْطَان قَاهِر، وَ آوَتْهُمُ الْحَالُ إِلَى کَنَفِ عِزٍّ غَالِب، وَ تَعَطَّفَتِ الاُْمُورُ عَلَیْهِمْ فِی ذُرَى(4) مُلْک ثَابت).

تاریخ اسلام، بهترین گواه بر صدق تمام تعبیرات امام(علیه السلام) در زمینه پیروزى عرب بالخصوص و مسلمانان عموماً در سایه اسلام است، چیزى که مورخان شرق و غرب همه به آن معتقدند.

در پایان این سخن اشاره به پیروزى مطلق مسلمانان بر دشمنان کرده و با تعبیرى رسا مى فرماید: «در سایه این امور آنها زمامداران جهانیان شدند و سلاطین گرداگرد زمین و بر کسانى که پیش از آن بر آنها فرمانروایى داشتند حکم راندند، و احکام را درباره کسانى به اجرا درآوردند که در گذشته مجریان امور بودند، نه نیزه هاى آنها کج مى شد و نه سنگ آنان در هم مى شکست (قدرتشان ثابت و نیروهایشان شکست ناپذیر بود)»; (فَهُمْ حُکَّامٌ عَلَى الْعَالَمِینَ، وَ مُلُوکٌ فِی أَطْرَافِ الاَْرَضِینَ. یَمْلِکُونَ الاُْمُورَ عَلَى مَنْ کَانَ یَمْلِکُهَا عَلَیْهِمْ، وَ یُمْضُونَ الاَْحْکامَ فِیمَنْ کَانَ یُمْضِیهَا فِیهِمْ! لاَ تُغْمَزُ(5) لَهُمْ قَنَاةٌ(6)، وَ لاَ تُقْرَعُ(7)لَهُمْ صَفَاةٌ(8)).

اشاره به اینکه پادشاهان و حاکمانى که در دوران قبل آنها را بر اثر اختلاف و پراکندگى و ضعف و ناتوانى به بند مى کشیدند و برده و بنده خود مى ساختند، در سایه اتحاد و قدرتى که مسلمین از ایمان گرفته بودند در برابر آنان زانو زدند و به نیروى شکست ناپذیرى مبدّل شدند.

یکى از مستشرقین مى گوید: قدرت مسلمین به جایى رسیده بود که اگر کسى به فکر مبارزه با آنها مى افتاد، مى گفتند: دیوانه است و عقل خود را از دست داده است.

شرح و تفسیر

1. «جداول» جمع «جدول» به معناى جوى آب است.
2. «فکهين» جمع «فکه» بر وزن «خشن» به معناى شادمان و
 خندان است و در اصل از «فکاهه» بر وزن قباله به معناى مزاح کردن و خنديدن گرفته شده است. بعضى معتقدند ريشه
 اصلى آن «فاکهه» به معناى ميوه است گويى شوخيها و مزاحها همچون ميوه هاى شيرينى است که از آن لذّت مى برند.
3. «تربّعت»
 از «تربّع» به معناى چهارزانو نشستن است. سپس به معناى اقامت در مکانى با آرامش و اطمينان به کار رفته است.
4. «ذرى» جمع «ذروة» (به ضم ذال و کسر آن) قسمت بالاى هر چيزى است و به کوهان شتر و قلّه کوهها گفته مى شود.
5. «تغمز» از ريشه «غمز» بر وزن «طنز» به معناى اشاره با چشم
 و دست براى عيب جويى است و گاه به معناى کج و معوج شدن به کار مى رود و در جمله بالا معناى دوم مراد است.
6. «قناة» به معناى نيزه و گاه به معناى عصا آمده است
 و به کاريز و مسير آبها که به صورت مستقيم کشيده مى شود، قنات مى گويند و در اينجا به معناى نيزه است.
7. «لا تقرع» از ريشه «قرع» بر وزن «فرع» يعنى کوبيدن چيزى بر روى چيزى به گونه اى که صداى شديد از آن برخيزد.
8. «صفاة» به معناى تخته سنگ پهن و صاف و در جمله بالا کنايه از قدرت است.

 

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری