• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

خطبه نود، بخش سوم

 

هُوَ الَّذِی اشْتَدَّتْ نِقْمَتُهُ عَلَى أَعْدَائِهِ فِی

بیشتر...

قاطعیت در برابر مشرکان

شرح آیات 104 لغایت 107 سوره مبارکه یونس

104قُلْ یا

بیشتر...

تفسیر سوره مبارکه صافات، بخش اول، حجت الاسلام

شرح آیات 1 لغایت 82 سوره مبارکه صافات

جلسه 1

جلسه 2

جلسه

بیشتر...

گرد آمدن ساحران در مقابل موسی علیه السلام

شرح آیات 38 لغایت 42 سوره مبارکه شعرا

38فَجُمِعَ

بیشتر...

چرا «الرحمن» عروس قرآن است؟!

 

پیامبر (صلی الله علیه و آ له) فرمود: «لکل شی‌ء عروس و

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
48114
77265
137831884
امروز سه شنبه, 08 فروردين 1402
اوقات شرعی

با این همه نشانه ها باز ایمان نیاوردند

شرح آیات 101 لغایت 104 سوره مبارکه الاسراء

101وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسى تِسْعَ آیات بَیِّنات فَسْئَلْ بَنِی إِسْرائِیلَ إِذْ جاءَهُمْ فَقالَ لَهُ فِرْعَوْنُ إِنِّی لاَ َظُنُّکَ یا مُوسى مَسْحُوراً

102قالَ لَقَدْ عَلِمْتَ ما أَنْزَلَ هؤُلاءِ إِلاّ رَبُّ السَّماواتِ وَ الاْ َرْضِ بَصائِرَ وَ إِنِّی لاَ َظُنُّکَ یا فِرْعَوْنُ مَثْبُوراً

103فَأَرادَ أَنْ یَسْتَفِزَّهُمْ مِنَ الاْ َرْضِ فَأَغْرَقْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ جَمِیعاً

104وَ قُلْنا مِنْ بَعْدِهِ لِبَنِی إِسْرائِیلَ اسْکُنُوا الاْ َرْضَ فَإِذا جاءَ وَعْدُ الاْ خِرَةِ جِئْنا بِکُمْ لَفِیفاً

ترجمه:

101 ـ ما به موسى نُه معجزه روشن دادیم; پس از بنى اسرائیل سوال کن آن زمان که (موسى) به سراغ آنها آمد (چگونه بودند)؟ فرعون به او گفت: «اى موسى! گمان مى کنم تو دیوانه (یا ساحرى)»!

102 ـ (موسى) گفت: «تو مى دانى این آیات را جز پروردگار آسمان ها و زمین ـ براى روشنى دل ها ـ نفرستاده; و من گمان مى کنم اى فرعون، تو (به زودى) هلاک خواهى شد»!

103 ـ پس (فرعون) تصمیم گرفت آنان را از آن سرزمین ریشه کن سازد; ولى ما، او و تمام کسانى را که با او بودند، غرق کردیم.

104 ـ و بعد از آن به بنى اسرائیل گفتیم: «در این سرزمین[= مصر و شام ساکن شوید! اما هنگامى که وعده آخرت فرا رسد، همه شما را دسته جمعى (به آن دادگاه عدل) مى آوریم»!

تفسیر:

با این همه نشانه ها باز ایمان نیاوردند

در چند آیه پیش از این، خواندیم که: مشرکان چه تقاضاهاى عجیب و غریبى از پیامبر داشتند.

و از آنجا که انگیزه آنها به گواهى اظهارات خودشان، حق جوئى نبود، بلکه هدفشان بهانه گیرى و لجاجت بود، پیامبر(صلى الله علیه وآله) به آنها داد پاسخ منفى داد.

در آیات مورد بحث، در حقیقت نمونه اى از این صحنه را در امت هاى پیشین بیان مى کند که: چگونه انواع خارق عادات و معجزات را دیدند و باز هم بهانه گرفتند و راه انکار را همچنان ادامه دادند.

در آیه نخست، مى گوید: «ما به موسى نُه آیه و نشان روشن دادیم» (وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسى تِسْعَ آیات بَیِّنات).

در این که: این نُه آیه چه بوده، در پایان همین بحث به آن اشاره خواهیم کرد.

پس از آن، براى تأکید بیشتر، اضافه مى کند: اگر مخالفانت حتى این موضوع را انکار کنند براى اتمام حجت آنها «از بنى اسرائیل سؤال کن! در آن زمان که این آیات به سراغشان آمد، چگونه بودند»؟ (فَسْئَلْ بَنِی إِسْرائِیلَ إِذْ جاءَهُمْ).

ولى با این حال، فرعون گردنکش جبّار و طغیانگر، نه تنها تسلیم نشد، که موسى(علیه السلام) را متهم به ساحر بودن و یا دیوانه بودن، کرده «گفت: من گمان مى کنم اى موسى! تو ساحر یا دیوانه اى» (فَقالَ لَهُ فِرْعَوْنُ إِنِّی لاَ َظُنُّکَ یا مُوسى مَسْحُوراً).

در بیان معنى «مَسْحُور» مفسران دو تفسیر گفته اند: بعضى آن را به معنى «ساحر» دانسته اند به شهادت آیات دیگر قرآن که مى گوید: فرعون و فرعونیان همه جا او را متهم به ساحر بودن کردند.

و آمدن اسم مفعول به معنى فاعل در لغت عرب شبیه و نظیر دارد مانند «مَشْئُوم» به معنى «شائم» کسى که مایه بدبختى است، و «میمون» به معنى «یامن» کسى که مایه خوشبختى است.

ولى جمعى دیگر از مفسران «مَسْحُور» را به همان معنى مفعولى واگذاشته اند، به معنى کسى که سحر در او اثر گذاشته، چنان که از آیه 39 «ذاریات» استفاده مى شود که: هم نسبت سحر به او دادند و هم جنون.

به هر حال این روش همیشگى مستکبران است که: مردان الهى را به خاطر نوآوریها، حرکت بر ضد مسیر جامعه هاى فاسد، و همچنین نشان دادن خارق عادات، متهم به سحر و یا جنون مى کردند، تا در افکار مردم ساده دل نفوذ کنند و آنها را از گرد پیامبران پراکنده سازند.

* * *

اما موسى(علیه السلام) در برابر این تهمت ناروا سکوت نکرد و با قاطعیت هر چه تمام تر «گفت: اى فرعون! تو به خوبى مى دانى که این آیات روشنى بخش را، جز پروردگار آسمان ها و زمین، نازل نکرده است» (قالَ لَقَدْ عَلِمْتَ ما أَنْزَلَ هؤُلاءِ إِلاّ رَبُّ السَّماواتِ وَ الاْ َرْضِ بَصائِرَ).

بنابراین، تو با علم، اطلاع و آگاهى حقایق را انکار مى کنى، تو به خوبى مى دانى که اینها از طرف خدا است، و من هم مى دانم که مى دانى!.

اینها «بصائر» است، دلائلى است آشکار که به وسیله آن مردم راه حق را پیدا کنند و براى پیمودن جاده سعادت، بصیرت مى یابند.

و به همین دلیل، چون حق را دانسته انکار مى کنى «من فکر مى کنم اى فرعون! تو سرانجام هلاک خواهى شد» (وَ إِنِّی لاَ َظُنُّکَ یا فِرْعَوْنُ مَثْبُوراً).

«مَثْبُور» از ماده «ثبور» به معنى «هلاکت» است.

* * *

چون فرعون، نتوانست در برابر استدلال هاى دندان شکن موسى(علیه السلام)مقاومت کند به همان چیزى متوسل شده که همه طاغوتیان بى منطق در تمام قرون و اعصار، به آن متوسل مى شدند یعنى:

«اراده کرد آنها را از آن سرزمین بیرون کند، اما ما او و همه همراهانش را غرق کردیم» (فَأَرادَ أَنْ یَسْتَفِزَّهُمْ مِنَ الاْ َرْضِ فَأَغْرَقْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ جَمِیعاً).

«یَسْتَفِز» از ماده «استفزاز» به معنى تحریک و برانگیختن است.

* * *

و به دنبال این پیروزى و نجات بزرگ، «به بنى اسرائیل گفتیم: در این سرزمین (سرزمین مصر و شام) سکونت نمائید» (وَ قُلْنا مِنْ بَعْدِهِ لِبَنِی إِسْرائِیلَ اسْکُنُوا الاْ َرْضَ).

«اما هنگامى که وعده آخرت فرا رسد، همه شما را به پاى میزان حساب حاضر خواهیم کرد» (فَإِذا جاءَ وَعْدُ الاْ خِرَةِ جِئْنا بِکُمْ لَفِیفاً).

«لَفِیف» از ماده «لف» به معنى پیچیدن است، و در اینجا منظور گروهى است که کاملاً در هم آمیخته و به هم پیچیده شده اند، به طورى که شخص و قبیله آنها شناخته نمى شود.

* * *

نکته ها:

1 ـ منظور از آیات نُه گانه

در قرآن مجید براى موسى(علیه السلام) آیات و معجزات فراوانى آمده است از جمله:

1 ـ تبدیل شدن عصا به مار عظیم و بلعیدن ابزار ساحران (فَإِذا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعى).(1)

2 ـ ید بیضاء یا درخشیدن دست موسى(علیه السلام) همچون یک منبع نور (وَ اضْمُمْ یَدَکَ إِلى جَناحِکَ تَخْرُجْ بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِ سُوء آیَةً أُخْرى).(2)

3 ـ طوفان هاى کوبنده (فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمُ الطُّوفانَ).(3)

4 ـ «ملخ» که بر زراعت ها و درختان آنها مسلط گشت و آفت کشاورزى آبادشان شد (وَ الْجَرادَ).(4)

5 ـ «قمل» یک نوع آفت نباتى که غلات را نابود مى کرد (وَ الْقُمَّلَ).(5)

6 ـ «ضفادع» قورباغه ها که از رود «نیل» سر برآوردند و آن قدر تولید مثل کردند که زندگى آنها را قرین بدبختى و مشکلات کرد (وَ الضَّفادِعَ).(6)

7 ـ «دم» یا ابتلاى عمومى به خون دماغ شدن و یا به رنگ خون درآمدن رود «نیل» به طورى که نه براى شرب قابل استفاده بود و نه کشاورزى (وَ الدَّمَ آیات مُفَصَّلات).(7)

8 ـ شکافته شدن دریا به گونه اى که بنى اسرائیل توانستند از آن بگذرند (وَ إِذْ فَرَقْنا بِکُمُ الْبَحْرَ).(8)

9 ـ نزول «منّ» و «سلوى» که شرح آن در ذیل آیه 57 سوره «بقره» (جلد اول صفحه 178) گذشت (وَ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى).(9)

10 ـ جوشیدن چشمه ها از سنگ (فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَیْناً).(10)

11 ـ جدا شدن قسمتى از کوه، و قرار گرفتن همچون سایبانى فوق آنان (وَ إِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ کَأَنَّهُ ظُلَّةٌ).(11)

12 ـ قحطى و خشکسالى و کمبود میوه ها (وَ لَقَدْ أَخَذْنا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِینَ وَ نَقْص مِنَ الثَّمَراتِ).(12)

13 ـ بازگشت حیات و زندگى به مقتولى که قتل او مایه اختلاف شدید میان بنى اسرائیل شده بود (فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها کَذلِکَ یُحْیِ اللّهُ الْمَوْتى).(13)

14 ـ استفاده از سایه ابرها که در حرارت شدید بیابان به طور معجزه آسائى بر سر آنها قرار مى گرفت (وَ ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ).(14)

ولى سخن در اینجاست که: منظور از «آیات نه گانه» که در آیات مورد بحث به آن اشاره شده چیست؟

تعبیراتى که در این آیات به کار رفته، نشان مى دهد: منظور از آن معجزاتى است که در ارتباط با فرعون و فرعونیان صورت گرفته ، نه آنها که در ارتباط با خود بنى اسرائیل است، مانند نزول «منّ و سلوى»، و خارج شدن چشمه از سنگ و امثال آن .

با توجه به این نکته، مى توان گفت: پنج موضوعى که در آیه 133 سوره «اعراف» آمده، جزء این «نه آیه» است (طوفان، آفت نباتى، ملخ، فزونى قورباغه، و خون).

همچنین بدون شک دو معجزه معروف موسى(علیه السلام): یعنى مسأله «عصا» و «ید بیضاء» جزء این آیات نه گانه خواهد بود، به خصوص این که: در سوره «نمل» آیات 10 تا 12 همین تعبیر «تسع آیات» (آیات نه گانه) را بعد از بیان این دو معجزه بزرگ، ذکر مى کند.

مجموع اینها هفت امر خارق عادت مى شود، ببینیم دو آیه دیگر چیست؟

بدون شک، غرق فرعونیان و مانند آن، نمى تواند از این آیات باشد; چرا که هدف بیان آیاتى است که براى هدایت فرعونیان آمده، نه آنها که مایه نابودیشان شده.

دقت در آیات سوره «اعراف» که بسیارى از این آیات، در آن آمده است، نشان مى دهد: منظور از دو آیه دیگر «خشکسالى» و «کمبود انواع میوه ها» بوده است، چه این که: بعد از معجزه «عصا و ید بیضاء»، و قبل از بیان آیات پنجگانه طوفان و ملخ... چنین مى خوانیم: وَ لَقَدْ أَخَذْنا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِینَ وَ نَقْص مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ: «ما آل فرعون را گرفتار خشکسالى و کمبود انواع میوه ها کردیم شاید بیدار شوند».(15)

گر چه، ممکن است، بعضى تصور کنند: خشکسالى جدا از کمبود میوه ها نیست و به این ترتیب، مجموعاً یک نشانه محسوب مى شوند، اما همان گونه که در تفسیر آیه 130 سوره «اعراف» گفتیم، خشکسالى هاى موقت و محدود، ممکن است در درختان کمتر اثر بگذارد، اما هنگامى که طولانى گردد، باعث نابودى درختان نیز خواهد شد، بنابراین، خشکسالى به تنهائى همیشه سبب نابودى میوه ها نیست.

از این گذشته، ممکن است از میان رفتن میوه ها به خاطر آفات دیگرى غیر از خشکسالى بوده باشد.

نتیجه این که: خارق عادات «نه گانه» که در آیات مورد بحث، به آن اشاره شده عبارتند از: عصا، ید بیضا، طوفان، ملخ، یکنوع آفت نباتى بنام قمل، فزونى قورباغه، خون، خشکسالى، و کمبود میوه ها.

در همان سوره «اعراف» مى خوانیم: بعد از ذکر این آیات نه گانه، مى گوید: چون سرانجام با مشاهده این همه آیات، ایمان نیاوردند از آنها انتقام گرفتیم و در دریا غرقشان کردیم; چرا که آیات ما را تکذیب کردند و از آن غافل شدند (آیه 136 اعراف).

البته در منابع حدیث ما، روایاتى در تفسیر این آیه، نقل شده است، اما چون این روایات با هم اختلاف دارند نمى توان آنها را معیار براى قضاوت قرار داد و به آنها اطمینان پیدا کرد.

* * *

2 ـ آیا سؤال کننده پیامبر(صلى الله علیه وآله) است؟

ظاهر آیات فوق، این است که: پیامبر(صلى الله علیه وآله) مأمور بود از بنى اسرائیل در زمینه آیات نه گانه که بر موسى(علیه السلام) نازل شده سؤال کند که: چگونه فرعونیان با بهانه جوئى هاى مختلف از پذیرش حقانیت موسى(علیه السلام) ـ با این همه آیات ـ سر باز زدند.

ولى از آنجا که شخصى همانند پیامبر(صلى الله علیه وآله) با آن علم و عقل، نیازى به چنین سؤالى نداشته، بعضى از مفسران، مأمور سؤال را مخاطبین دیگر دانسته اند.

اما با توجه به این که: سؤال پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى خودش نبود بلکه براى پذیرش مشرکان بوده است، هیچ مانعى ندارد که: سؤال کننده شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) باشد تا مشرکان بدانند، اگر پیامبر(صلى الله علیه وآله) تسلیم پیشنهادهاى جوراجور آنها نمى شود، به خاطر آن است که: این پیشنهادها انگیزه حق جوئى ندارد، بلکه از سر لجاجت، تعصب و عناد است، همان گونه که در داستان موسى(علیه السلام) و فرعون نظیر آن را مى خوانیم.

* * *

3 ـ منظور از «أرض» در این آیات کدام سرزمین است؟

در آیات فوق خواندیم: خداوند به بنى اسرائیل دستور داد: اکنون که بر دشمن پیروز شدید، در ارض معهود سکونت جوئید.

آیا منظور سرزمین «مصر» است (همین کلمه در آیه قبل که مى گوید: فرعون مى خواست آنها را از آن سرزمین بیرون کند به همین معنى آمده، و آیات دیگر قرآن نیز مى گوید که بنى اسرائیل وارث فرعونیان شدند).

یا این که: اشاره به سرزمین مقدس «فلسطین» است; زیرا بنى اسرائیل بعد از این ماجرا به سوى سرزمین «فلسطین» رفتند و مأمور شدند که در آن وارد شوند.

ولى ما بعید نمى دانیم هر دو سرزمین منظور بوده باشد; زیرا «بنى اسرائیل» به شهادت آیات قرآن، وارث زمین هاى فرعونیان شدند و هم مالک سرزمین فلسطین.

* * *

4 ـ آیا کلمه «وَعْدُ الاْ خِرَةِ» در آیات فوق، به معنى سراى آخرت است؟

پاسخ این سؤال، ظاهراً مثبت باشد; زیرا جمله: جِئْنا بِکُمْ لَفِیفاً: «ما همه شما را یکجا و به هم پیچیده خواهیم آورد» قرینه بر این موضوع است.

ولى، بعضى از مفسران بزرگ، احتمال داده اند: تعبیر «وَعْدُ الاْ خِرَةِ» اشاره به همان چیزى است که در آغاز این سوره، خواندیم که: خداوند وعده دو پیروزى و شکست را به بنى اسرائیل داده بود، از یکى به «وعد اولى» و از دیگرى به «وعد الآخرة» تعبیر نموده، اما این احتمال با توجه به جمله «جِئْنا بِکُمْ لَفِیفاً» بسیار بعید به نظر مى رسد (دقت کنید).

* * *


1 ـ طه، 20.

2 ـ طه، 22.

3 ـ اعراف، 133.

4 ـ اعراف، آیه 133.

5 ـ اعراف، آیه 133.

6 ـ اعراف، آیه 133.

7 ـ اعراف، آیه 133.

8 ـ بقره، آیه 50.

9 ـ بقره، آیه 57.

10 ـ بقره، آیه 60.

11 ـ اعراف، آیه 171.

12 ـ اعراف، آیه 130.

13 ـ بقره، آیه 73.

14 ـ بقره، آیه 57.

15 ـ اعراف، آیه 130.

..................

تفسیر نمونه

احسن الحدیث در شبکه های اجتماعی    aparat telegram instagram whatsapp 300x300 این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری