• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

«ولایت» در اندیشه قرآنی _ عرفانی علامه طباطبایی

 

ولایت از مقوله کلی و تشکیکی بوده که فرد اکمل و اظهر آن،

بیشتر...

تفسیر موضوعی با گرایش کاملاً عرفانی

بسم الله الرحمن الرحیم

منبع:تبیان

تفسیر موضوعی قرآن

بیشتر...

نتیجه داورى طاغوت

شرح آیات 61 لغایت 64 سوره مبارکه النساء

61- وَإِذَا قِيلَ

بیشتر...

نقل به معنا در قرآن

«نقل به معنا» يعنى گزارشگر، مضمون و محتوا را به شنونده

بیشتر...

اطاعت خدا ضد تمایلات نفسانی،آیت الله مکارم

دریافت فایل

زمان: 47 دقیقه

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
25616
15346
144144127
امروز شنبه, 17 آذر 1403
اوقات شرعی

بشارت تولد یحیى (ع)

شرح آیه 41 سوره مبارکه آل عمران

41- وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ

41- (زکریا) گفت: «پروردگارا! نشانه اى براى من قرار ده.» فرمود: «نشانه تو آن است که سه روز، جز به اشاره و رمز، با مردم سخن نخواهى گفت. (و زبان تو، از کار مى افتد.) و پروردگار خود را (به شکرانه این نعمت بزرگ،) بسیار یاد کن و به هنگام صبح و شام، او را تسبیح بگو!»

 

بشارت تولد یحیى

سخن از زکریا(علیه السلام) و درخواست فرزندى از سوى او از پیشگاه خدا و بشارت به تولد یحیى(علیه السلام) بود.

در اینجا زکریا از خداوند تقاضاى نشانه اى بر این بشارت بزرگ مى کند و چنان که گفتیم، نه به خاطر عدم اعتماد بر وعده هاى الهى، بلکه، براى تأکید بیشتر و این که ایمان او به این مطلب ایمان شهودى گردد، تا قلبش مالامال از اطمینان شود، همان گونه که ابراهیم خلیل(علیه السلام) تقاضاى مشاهده صحنه معاد براى آرامش هر چه بیشتر قلب مى نمود.

زکریا عرضه داشت: «پروردگارا! نشانه اى براى من قرار ده»! (قالَ رَبِّ اجْعَلْ لی آیَةً).

در پاسخ، خداوند به او «گفت: نشانه تو آن است که سه روز با مردم جز به اشاره و رمز، سخن نخواهى گفت» و زبان تو بدون هیچ عیب و علت براى گفتگوى با مردم از کار مى افتد (قالَ آیَتُکَ أَلاّ تُکَلِّمَ النّاسَ ثَلاثَةَ أَیّام إِلاّ رَمْزاً).

«ولى پروردگار خود را (به شکرانه این نعمت) بسیار یاد کن و هنگام شب و صبحگاهان او را تسبیح گوى»! (وَ اذْکُرْ رَبَّکَ کَثیراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِیِّ وَ الإِبْکارِ).

از این جمله، استفاده مى شود در حالى که زبان او به طور موقت، براى سخن گفتن با مردم از کار افتاده بود، قادر بر تسبیح و ذکر خدا بود، تا هم وظیفه شکرگذارى را نسبت به این موهبت عظیم که خدا به او عنایت کرده بود، انجام دهد و هم نشانه روشنى از خداوند بزرگ بر گشودن موضوعات بسته باشد.

یا به تعبیر دیگر، بریدن از مردم و پیوستن به حق در این سه روز، او را به خدا نزدیک تر کند و آیت و نشانه روشنى از قدرت خدا باشد.(1)

«رَمْز» در اصل، اشاره کردن با لب ها را گویند، به صداى آهسته نیز «رَمْز» گفته مى شود، این واژه در گفتگوهاى معمولى، معنى وسیع ترى پیدا کرده و به هر سخن و اشاره و نشانه اى که مطلبى را مخفیانه یا به طور غیر صریح، برساند، رمز مى گویند.

به هر حال، خداوند در خواست زکریا را پذیرفت و سه شبانه روز زبان او بدون هیچ عامل طبیعى از سخن گفتن با مردم باز ماند، در حالى که به ذکر خدا مترنم بود.

این وضع عجیب، نشانه اى از قدرت پروردگار بر همه چیز بود، خدایى که مى تواند زبان بسته را به هنگام ذکرش بگشاید، قادر است از رحم عقیم و بسته، فرزندى با ایمان که مظهر یاد پروردگار باشد، به وجود آورد، و از اینجا رابطه این نشانه با آنچه زکریا مى خواست، روشن مى شود.

بعضى از مفسران گفته اند: احتمال دارد که این خوددارى از سخن گفتن با مردم جنبه اختیارى داشته، و زکریا به فرمان خدا مأمور بوده که در این سه روز، زبان جز به ثناى الهى نگشاید و به اصطلاح مأمور به روزه سکوت بوده، که در بعضى از امم پیشین وجود داشته است.

«فخر رازى» این قول را از «ابومسلم» نقل مى کند، و آن را تفسیر زیبا و معقولى مى شمرد.(2)

ولى روشن است این تفسیر با محتواى آیه سازگار نیست; زیرا زکریا درخواست آیه و نشانه اى براى بشارت الهى کرد، و سکوت اختیارى هیچگونه دلیلى بر این معنى نمى تواند باشد.

واژه «عَشِىّ» معمولاً به ساعات آخر روز گفته مى شود همان گونه که «اِبْکار» به ساعات آغاز روز مى گویند.

بعضى معتقدند: از ابتداى ظهر تا غروب آفتاب «عَشِىّ» نام دارد، و از ابتداى طلوع صبح تا هنگام ظهر، «اِبْکار» است.(3)

اما «راغب اصفهانى» در کتاب «مفردات» مى گوید: «عَشِىّ» از هنگام ظهر است تا صبح فردا، و «اِبکار» از طلوع صبح است تا ظهر، بنابراین عَشِىّ و اِبکار، مجموع شبانه روز را شامل مى شود، ولى، همان طور که گفتیم این دو واژه معمولاً در دو معنى اول به کار مى رود.

* * *

نکته:

سازگارى مقام تبلیغ و سکوت

در اینجا سؤالى پیش مى آید که: آیا بسته شدن زبان پیامبر، با مقام نبوت و وظیفه تبلیغى او سازگار است؟

پاسخ این سؤال، چندان مشکل نیست; زیرا این موضوع، در صورتى با وظیفه نبوت سازگار نمى باشد که طولانى باشد، اما براى یک مدت کوتاه، مدتى که پیامبر مى تواند در آن مدت از قوم و جمعیت خود غایب گردد، و به عبادت خدا بپردازد مانعى نخواهد داشت.

به علاوه در همین مدت او مى توانست با ایماء و اشاره مطالب لازم را به اطلاع آنها برساند و یا با تلاوت آیات پروردگار، که ذکر خدا محسوب مى شد، حقایق را به آنها تفهیم کند و اتفاقاً همین کار را کرد و با اشاره، مردم را به ذکر خداوند هدایت نمود!


1 ـ این احتمال نیز وجود دارد که چون «ذکر» توجه درونى است و «ورد» جنبه لسانى دارد، در اینجا مأمور به توجه و یاد خدا در دل بوده باشد.

2 ـ تفسیر «کبیر»، جلد 8، صفحه 41، ذیل آیه ـ «بحر المحیط»، ذیل آیه.

3 ـ «المُصْحَفُ الْمُفَسَّر»، نوشته «فرید وجدى»، ذیل آیه مورد بحث.

............................

تفسیر نمونه

آخرین ویرایش در دوشنبه, 03 مهر 1402 ساعت 10:05

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری