صحیفه ی سجادیه گنجینه ای است بسیار ارزشمند حاوی برخی
- تـازه هـا
- آموزش قرآن
- پربازدید
- مقالات و پژوهش های قرآنی در
- کلیپ صوتی و تصویری در
- ویژه های احسن الحدیث در
- تفسیر قرآن کریم استاد مفسر دکتر محمدعلی انصاری (4160 کلیپ) در
- شرح نهج البلاغه در
- شرح نهج البلاغه در
- کلیپ صوتی و تصویری در
- شرح نهج البلاغه استاد مفسر دکتر محمدعلی انصاری (2026 کلیپ) در
- مقالات صحیفه سجادیه در
- ویژه های احسن الحدیث در
- نکات و تفاسیر قرآنی در
بررسی استعاره در بخشی از صحیفه ی سجادیه( از دعای
حسابرسی مهربانانه خداوند، آیت الله جوادی آملی،
زمان: 3 دقیقه
انبیاء اولوالعزم،آیت الله مکارم شیرازی-بارگزاری
شرح خطبه 126 نهج البلاغه
شرح خطبه 126 نهج البلاغه - استاد دکتر |
وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللّهُ عَمَلَکُمْ وَ
103خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ
آمار بازدید
زندگان جاوید!
شرح آیات 169 لغایت 171 سوره مبارکه آل عمران
169- وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
170- فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
171- ۞ يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ
169- (اى پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مرده اند! بلکه زنده اند، و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند.
170- آنها بخاطر نعمتهایى که خداونداز فضل خود به ایشان بخشیده است، خوشحالند; و بخاطر کسانى که هنوز به آنها ملحق نشده اند[= مجاهدان و شهیدان آینده]، شادمانند; که نه ترسى بر آنهاست، و نه اندوهى خواهند داشت.
171- و از نعمت خدا و فضل او (نسبت به خودشان نیز) مسرورند; و (مى بینند که) خداوند، پاداش مؤمنان را ضایع نمى کند.
بعضى از مفسران معتقدند: آیات فوق درباره شهداى احد نازل شده و بعضى دیگر درباره شهداى بدر مى دانند، ولى حق این است که پیوند این آیات با آیات گذشته نشان مى دهد، بعد از حادثه احد نازل شده است. اما مضمون و محتواى آیات تعمیم دارد، و همه شهدا، حتى شهداى بدر را که چهارده نفر بودند شامل مى شود، لذا در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که فرمود: آیات درباره شهداى احد و بدر هر دو نازل شده است.(1)
ابن مسعود از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند: خداوند به ارواح شهیدان احد خطاب کرد و از آنها پرسید: چه آرزوئى دارید؟ آنها گفتند:
پروردگارا! ما بالاتر از این چه آرزوئى مى توانیم داشته باشیم، که غرق نعمت هاى جاویدان توایم و در سایه عرش تو مسکن داریم، تنها تقاضاى ما این است که بار دیگر بجهان برگردیم و مجدداً در راه تو شهید شویم، خداوند فرمود:
فرمان تخلف ناپذیر من این است: «کسى دوباره به دنیا باز نگردد، عرض کردند».
حالا که چنین است تقاضاى ما این است که سلام ما را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) برسانى و به بازماندگانمان، حال ما را بگوئى و از وضع ما به آنها بشارت دهى که هیچگونه نگران نباشند، در این هنگام آیات فوق نازل شد.(2)
تفسیر:
زندگان جاوید!
چنین بنظر مى رسد: بعد از حادثه احد جمعى از افراد سست ایمان مى نشستند و بر دوستان و بستگان خود که در احد شهید شده بودند، تأسف مى خوردند که: چرا آنها مردند و نابود شدند؟ مخصوصاً هنگامى که به نعمتى مى رسیدند و جاى آنها را خالى میدیدند بیشتر ناراحت مى شدند، با خود مى گفتند:
ما این چنین در ناز و نعمتیم اما برادران و فرزندان ما در قبرها خوابیده اند و دستشان از همه جا کوتاه است!
این گونه افکار و این گونه سخنان، علاوه بر این که نادرست بود و با واقعیت تطبیق نمى کرد، در تضعیف روحیه بازماندگان بى اثر نبود.
آیات فوق، خط بطلان بر این گونه افکار کشیده، مقام شامخ و بلند شهیدان را یاد کرده، مى گوید: «اى پیامبر! هرگز گمان مبر آنها که در راه خدا کشته شدند مرده اند»! (وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ أَمْواتاً).
در اینجا روى سخن فقط به پیامبر(صلى الله علیه وآله) است، تا دیگران حساب خود را بکنند، و مى افزاید: «بلکه آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند» (بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ).
منظور از حیات و زندگى در اینجا همان حیات و زندگى برزخى است که ارواح در عالم پس از مرگ دارند، نه زندگى جسمانى و مادى، گرچه زندگى برزخى، اختصاصى به شهیدان ندارد، بسیارى دیگر از مردم نیز داراى حیات برزخى هستند.(3)
ولى از آنجا که حیات شهیدان یک حیات فوق العاده عالى و آمیخته با انواع نعمت هاى معنوى است ـ به علاوه موضوع سخن، در آیه آنها هستند ـ تنها از آنها نام برده شده است. آنها به قدرى غرق مواهب حیات معنوى هستند که گویا زندگى سایر برزخیان در مقابل آنها چیزى نیست.
* * *
در آیه بعد، به گوشه اى از مزایا و برکات فراوان زندگى برزخى شهیدان اشاره کرده و مى فرماید: «آنها به خاطر نعمت هاى فراوانى که خداوند از فضل خود به آنها بخشیده است خوشحالند» (فَرِحینَ بِما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ).
«خوشحالى دیگر آنها به خاطر برادران مجاهد آنها است که در میدان جنگ شربت شهادت ننوشیده اند و به آنها ملحق نشده اند; زیرا مقامات و پاداش هاى آنها را در آن جهان به خوبى مى بینند و از این رو مستبشر، و شاد مى شوند» (وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ).(4)
و به دنبال آن مى فرماید: «شهیدان احساس مى کنند که برادران مجاهد آنها، پس از مرگ، هیچگونه اندوهى نسبت به آنچه در دنیا گذارده اند ندارند و نه هیچگونه ترسى از روز رستاخیز، و حوادث وحشتناک آن» (أَلاّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ).
این جمله، تفسیر دیگرى هم ممکن است داشته باشد و آن این که شهیدان علاوه بر این که با مشاهده مقامات برادران مجاهدى که به آنها ملحق نشده اند خوشحال مى شوند، خودشان هم هیچگونه ترسى از آینده و غمى از گذشته ندارند.(5)
* * *
آیه بعد، در حقیقت تأکید و توضیح بیشترى درباره بشارت هائى است که شهیدان بعد از کشته شدن دریافت مى کنند «آنها از دو جهت خوشحال و مسرور مى شوند: نخست از این جهت که نعمت هاى خداوند را دریافت مى دارند، نه تنها نعمت هاى او، بلکه فضل او که همان افزایش و تکرار نعمت است نیز شامل حال آنها مى شود» (یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَة مِنَ اللّهِ وَ فَضْل).
دیگر این که: «آنها مى بینند خدا پاداش مؤمنان را ضایع نمى کند» (وَ أَنَّ اللّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنینَ) نه پاداش شهیدان و نه پاداش مجاهدان راستینى که شربت شهادت ننوشیدند.
در حقیقت آنچه را قبلاً شنیده بودند در آنجا آشکار مى بینند.
* * *
نکته ها:
1 ـ شاهدى بر بقاى روح
از جمله آیات قرآن که با صراحت، دلالت بر بقاى روح دارد، آیات فوق است که درباره حیات شهیدان بعد از مرگ مى باشد، و این که بعضى احتمال داده اند:
مراد از حیات، معنى مجازى آن است و منظور باقى ماندن آثار زحمات و نام و نشان آنها است، بسیار از معنى آیه دور است و با هیچ یک از جمله هاى آیات فوق، اعم از دریافت روزى و سرور آنها از جهات مختلف، سازگار نمى باشد. به علاوه آیات فوق، دلیل روشنى بر مسأله برزخ و نعمت هاى برزخى است که شرح آن در ذیل آیه شریفه: «وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ» به خواست خدا خواهد آمد.(6)
* * *
2 ـ پاداش شهیدان
درباره اهمیت مقام شهیدان، سخن بسیار گفته شده و هر قوم و ملتى براى شهداى خود احترام خاصى قائل است ولى بدون اغراق، آن احترامى که اسلام براى شهداى راه خدا قائل شده است بى نظیر است، روایت زیر، نمونه روشنى از احترامى است که اسلام براى شهداء قائل شده و در پرتو همین تعلیمات بود که یک جمعیت محدود عقب افتاده، آن چنان قدرت و نیرو گرفتند که بزرگ ترین امپراطورى هاى جهان را به زانو در آوردند.
امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) از امیر مؤمنان على(علیه السلام) چنین نقل مى کند: هنگامى که حضرت، مشغول خطبه بود و مردم را تشویق به جهاد مى کرد، جوانى برخاست و عرض کرد: «اى امیر مؤمنان! فضیلت جنگجویان در راه خدا را براى من تشریح کن»!.
امام(علیه السلام) در پاسخ فرمود: من بر مرکب پیغمبر(صلى الله علیه وآله) و پشت سر آن حضرت سوار بودم و از غزوه «ذاتُ السَّلاسِل» برمى گشتیم همین سؤالى را که تو از من نمودى، من از پیامبر(صلى الله علیه وآله) کردم.
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: هنگامى که جنگجویان، تصمیم بر شرکت در میدان جهاد مى گیرند خداوند آزادى از آتش دوزخ را براى آنها مقرر مى دارد.
هنگامى که سلاح بر مى دارند و آماده میدان مى شوند فرشتگان به وجود آنها افتخار مى کنند.
هنگامى که همسر و فرزند و بستگان آنها با آنها خداحافظى مى کنند، از گناهان خود خارج مى شوند...
از این موقع آنها هیچ کارى نمى کنند مگر این که پاداش آن، مضاعف مى گردد و در برابر هر روز، پاداش عبادت هزار عابد براى آنها نوشته مى شود...
هنگامى که با دشمنان رو به رو مى شوند، مردم جهان، نمى توانند میزان ثواب آنها را درک کنند.
هنگامى که گام به میدان براى نبرد بگذارند و نیزه ها و تیرها رد و بدل شود، و جنگ تن بتن شروع گردد، فرشتگان با پر و بال خود اطراف آنها را مى گیرند و از خدا تقاضا مى کنند در میدان، ثابت قدم باشند، در این هنگام منادى صدا مى زند: اَلْجَنَّةُ تَحْتَ ظِلالِ السُّیُوفِ: «بهشت در سایه شمشیرها است».
در این هنگام ضربات دشمن بر پیکر شهید، ساده تر و گواراتر از نوشیدن آب خنک در روز گرم تابستان است.
هنگامى که شهید از مرکب فرو مى غلطد، هنوز به زمین نرسیده، حوریان بهشتى به استقبال او مى شتابند و نعمت هاى بزرگ معنوى و مادى که خدا براى او فراهم ساخته است، براى او شرح مى دهند.
و هنگامى که شهید به روى زمین قرار میگیرد، زمین مى گوید: آفرین بر روح پاکیزه اى که از بدن پاکیزه پرواز مى کند، بشارت باد بر تو، اِنَّ لَکَ ما لا عَیْنٌ رَأَتْوَ لا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لا خَطَرَ عَلى قَلْبِ بَشَر:
«نعمت هائى در انتظار تو است که هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و بر قلب هیچ انسانى خطور نکرده است».
و خداوند مى فرماید: «من سرپرست بازماندگان اویم، هر کس آنها را خشنود کند مرا خشنود کرده و هر کس آنها را به خشم آورد مرا به خشم آورده است...».(7)
1 ـ تفسیر «نور الثقلین»، جلد 1، صفحه 409، مؤسسه اسماعیلیان، طبع چهارم، 1412 هـ ق ـ «مجمع البیان»، ذیل آیات مورد بحث ـ «بحار الانوار»، جلد 20، صفحه 39.
2 ـ تفسیر «طبرى»، جلد 4، صفحه 112، ذیل آیات ـ تفسیر «رازى»، ذیل آیات مورد بحث ـ «درّ المنثور»، جلد 2، صفحه 96، دار المعرفة، طبع اول، 1365 هـ ق.
3 ـ به گفته بعضى از محققین: حیات برزخى براى دو دسته است: نیکوکارانى که در درجه عالى هستند و بدکارانى که فوق العاده وضع بدى دارند.
4 ـ «استبشار» به معنى خوشحال شدن بر اثر دریافت بشارت یا مشاهده نعمتى براى خود یا دوستان است و به معنى بشارت دادن نیست.
5 ـ به عبارت دیگر طبق تفسیر اول، ضمیرهاى «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» به باقیماندگان در دنیا بر مى گردد و طبق تفسیر دوم به خود شهیدان.
6 ـ مؤمنون، آیه 100.
7 ـ آنچه در بالا ذکر شده، خلاصه روایتى است که مفسر بزرگ اسلام مرحوم «طبرسى» در «مجمع البیان»، ذیل آیه فوق نقل کرده است (جلد 2، صفحه 444، مؤسسه اعلمى مطبوعات، بیروت، طبع اول، 1415 هـ ق) ـ «مستدرک الوسائل»، جلد 11، صفحه 10، چاپ آل البیت ـ «صحیفة الرضا»، صفحه 91، کنگره جهانى امام رضا(علیه السلام)، 1406 هـ ق ـ «بحار الانوار»، جلد 97، صفحه 12.
.........................
تفسیر نمونه