سید محمد مهدی بحرالعلوم
سـیـد مـهدی بحرالعلوم، شاگرد بزرگ و بزرگوار وحید بهبهانی است و از فقهای بزرگ است مـنظومه ای در فقه دارد که معروف است آرا و نظریات او مورد عنایت و توجه فقها است بحرالعلوم بـه عـلـت مقامات معنوی و سیر و سلوکی که طی کرده است، فوق العاده مورد احترام علما شیعه است و تالی معصوم به شمار می رود کرامات فراوانی ازاو نقل شده است کاشف الغطا (شیخ جعفر) آتـی الـذکـر بـا تحت الحنک عمامه خود،غبار نعلین او را پاک می کرد بحر العلوم در سال ۱۱۵۴ یا ۱۱۵۵ متولد شده و در سال۱۲۱۲ ه ق درگذشته است.[۱]
عـلا مـه دهر و وحید عصر، سید محمد مهدی بن سید مرتضی بن سید محمد بن سید عبدالکریم حسنی حسینی طباطبائی بروجردی الاصل نجفی المسکن، اعجوبه دهر، جامع منقول و معقول، و مرجع عصر و دوران خویش بود.
سـیـد مرتضی طباطبائی بروجردی (ره) که از علما و مراجع کربلا بود، دارای دو فرزند می باشد، یـکی سید جواد که جد مرحوم آیة اللّه العظمی بروجردی (ره) است، و دیگری، سید محمد مهدی بحرالعلوم هر دو از بزرگان فقها و علمای اسلامی می باشند.
سید محمد مهدی بحرالعلوم، پیش از پگاه عید فطر در سال ۱۱۵۵ ه ق در شب جمعه چشم به دنیا گـشـود پـدر ارجمندش می گوید: در آن شب که ولادت فرزندم مهدی بود، در عالم رؤیا امام هـشـتم (ع) را دیدم که شمع بزرگی را به شاگردش محمدبن اسماعیل بن بزیع می دهد محمد آن شمع را بر فراز بام منزل ما برده و روشن می کند ناگهان نور آن شمع تا آسمان بالا رفته و دنیا را فرا می گیرد.[۲]
آری شمعی که توسط امام رضا (ع) افروخته شود، باید نورش جهان را روشن سازد و جهانیان را فرا بگیرد.
بحرالعلوم مقدمات نحو و صرف و ادبیات و منطق و فقه و اصول را با کوششی بی نظیر نزد پدر خود و سایر فضلا و دانشمندان، در مدتی کمتر از چهار سال فرا گرفت در اوایل بلوغ به درس خارج پدر خـود، و هـمچنین درس استاد کل، وحیدبهبهانی، و نیز درس شیخ یوسف بحرانی صاحب حدائق راه یـافـت و از مـحـضـر آن بزرگان استفاده شایانی برد و پس از پنج سال درس و بحث فشرده و عـمـیـق و طی مـرحـلـه سطح، به درجه اجتهاد عالیه نائل آمد و هر سه استاد بزرگ اجتهاد او را امضاکردند.
پـس از آن از کـربـلا بـه نجف مهاجرت کرد و در مرکز بزرگ دانشهای اسلامی، به بحث و تحقیق پرداخت و در مدتی کم که هنوز سنش از ۳۰ سال تجاوز نکرده بود،ارشاد و رهبری مسلمانان را بر عهده گرفت و در عین حال که به تدریس و تالیف اشتغال می ورزید، به امور فقرا و مستمندان نیز رسیدگی کرده، مسائل و مشکلات اجتماعی مردم را حل و فصل می نمود.
بحرالعلوم دارای اخلاق پسندیده انسانی و پیامبرگونه بود تواضع و فروتنی اوزبانزد خاص و عام، و عطوفت و مهربانی او نسبت به بینوایان و مستمندان، دربالاترین حد ممکن خود بود، به حدی که شـاگردان و مریدان خود را تحت تاثیر کامل قرار می داد او کم سخن می گفت، سکوتش از حرف زدنـش بـیشتر بود همواره در حال تفکر و اندیشیدن به سر می برد، اگر سخنی به زبان می آورد با ذکـر خـدا همراه بود دربین مردم که می نشست، نشستن حالت تشهد در نماز را داشت هنگام راه رفتن هیبت و وقار خاصی داشت هیچ گاه به پشت سر خود یا به اطراف خود نگاه نمی کرد، مگردر حـال ضـرورت گـامـهـای استوار خود را بیشتر با اندیشه های شگرف می آمیخت دریافته بود که هیبتش مانع از سخن گفتن مردم با وی می شود، لذا همیشه ملازمان خود را سفارش می کرد باب سـخـن گـفتن با مردم را بگشایند تا از راز دل مردم باخبرشده، در رفع گرفتاریهای آنان بیشتر بکوشند.
صـبـحـهـا را هـمـواره در بـحـث و تـدریـس و قضاوت بین مردم، و شبها را در مطالعه و تحقیق می گذراند و پس از اندکی خواب و استراحت، برای عبادت و مناجات به درگاه خداوند ذوالجلال خـود را کاملا آماده می ساخت و بسیار دیده شده بود که پس از نیمه شب از نجف تا کوفه پیاده راه می رفت که هنگام مناجات در مسجد کوفه باشدو پس از نماز صبح به نجف باز می گشت و قبل از هـر کـار بـه حـرم مطهر جد بزرگوارش امیرالمؤمنین (ع) مشرف می شد و با آن حالت معنوی و عـرفـانـی کـه داشـت، بـه زیارت مشغول می گشت و برخی از کتب رجال در احوال آن بزرگوار نـوشـتـه انـد کـه: گـاهـی سـؤالاتـی از امام می کرد و به نحوی که ما نمی دانیم، پاسخ دریافت می نمود.
آثار علمی و عملی:
سـیـد بـحـرالـعـلـوم پس از وفات استادش وحید بهبهانی (قدس سره)، رهبری کامل و زعامت و مـرجـعـیت شیعه را به دست گرفت و دنیا در برابر این دریای دانش وبینش و تقوی و پارسائی و فضیلت خضوع نمود و آوازه او آفاق را پر کرد در این فرصت پیش آمده، برای اینکه بتواند به مسائل اجتماعی و مشکلات گوناگون وفراوان امت اسلام رسیدگی نماید و نظمی به حوزه های علمیه بدهد، تمام اوقات خودرا برای این کار وقف نمود و با کمال اخلاص و جدیت مشغول خدمت شد و بـرای ایـنکه بهتر به کارهایش برسد، از شخصیتهای برجسته ای که معاصر او بودند، دعوت به عمل آورد شـاگـرد بـزرگـوارش شـیخ جعفر کاشف الغطا (ره) را برای فتوی و پاسخ به احکام شرعی تعیین نمود.
و هـمـچـنین آیة اللّه شیخ حسین نجفی (ره) را که از علمای مقدس و پارسای نجف اشرف بود، به عـنـوان امـام جـمـاعت در مهم ترین و مشخص ترین مسجد،مسجد هندی نصب نمود و شیخ شـریـف الدین محی الدین را برای قضاوت و حل وفصل دعاوی مردم گماشت و خود بار سنگین تدریس و مشکلات حوزه و اداره امورمردم را بر دوش گرفت.
بحرالعلوم چرا؟
و امـا ایـنـکـه چـرا بـه او بحرالعلوم گفته اند، مورخین نقل کرده اند که سید مهدی به عنوان دانـشـجـو بـرای اسـتـفـاده از محضر درس فیلسوف بزرگ، میرزا سید محمدمهدی اصفهانی به خراسان سفر کرد مدت ۶ سال در آنجا اقامت گزید و بالاترین بهره ها را از استاد خود گرفت میرزا اصـفـهانی که از هوش سرشار شاگردش شگفت زده شده بود، روزی در اثنای درس خطاب به او گـفـت: انما انت بحرالعلوم (براستی تو دریای دانشی) و از آن لحظه سید به این لقب مشهور شـد و امـروز خـانـواده بـحـرالـعـلـوم از خـانـواده های معروف و مشهور نجف اشرف می باشند و چهره های شاخصی در علم و عمل در بین آنان وجود دارد.
گفتار بزرگان:
اسـتـادش وحـیـد بهبهانی در ستایش او گوید: عزیزترین و گرامی ترین فرزندانم، پژوهشگر و مـحقق بزرگ، فرزند روحانی من، دانشمند مطلع و باهوش،عالم باتقوا، سید نجیب محمد مهدی.
مـحقق خوانساری و سید حسین در اجازه ای که به او داده است، متذکر می شودکه ایشان مجتهد در فروع و اصول و مقتدای خاص و عام و یگانه روزگار می باشد.
صـاحـب مـنـتـهـی الـمقال می نویسد: رهبر دینی وارسته ای که دوران مانند اوسراغ ندارد، و شـخـصـیـتـی کـه روزگار از آوردن نظیر او، عقیم مانده است سیددانشمندان و عالمان، و ولی فـاضلان، علا مه دهر و یگانه عصر، کسی که اگر در معقول سخن گوید، می پندارم شیخ الرئیس ابوعلی سینا است، و اگر در منقول بحث کند،بگویم این علا مه و محقق است که در فروع و اصول دریـاآسـاسـت، و اگر در کلام مناظره کند، نخواهم گفت، جز اینکه او به خدا سید مرتضی (علم الـهـدی) اسـت، و اگرقرآن را تفسیر کند و به او گوش فرا دهم، حیرت زده خواهم گفت: گویا خدا قرآن را براو نازل کرده است که این چنین از رموز و اسرار آن آگاه است.
در سـتـایـش و مدح او سخنها بسیار و نوشته ها بی شمار است، چرا که او در عین اینکه دانشمندی بـزرگ بـود، در زهـد و عبادت نیز نظیری نداشت، در همان حال که به تدریس و تالیف با جدیتی فراوان مشغول بود، دمی از خدمت به بندگان خدانمی آسائید و با تمام وجود در خدمت بندگان خدا بود.
داسـتـان مفصلی را از مناظره او با دانشمندان یهود در کتابهای نقل کرده اند که بیشتر شباهت به مناظره و احتجاج ائمه معصومین (ع) با علمای یهود و نصاری دارداین مناظره که در ۱۴ صفحه با قـطـع وزیـری چـاپ شده است و علمای یهود را به تسلیم و خضوع واداشته است، بیانگر اطلاع و آگاهیهای فوق العاده سید بحرالعلوم دربخش عقائد و کلام می باشد.
شاگردان:
عـلما و دانشمندان بسیاری از محضر درس ایشان استفاده کرده و به مقامات والائی رسیده اند که نام برخی از آنان را می آوریم:
۱ ـ شیخ جعفر کاشف الغطا، بزرگ شخصیت برجسته جهان اسلام.
۲ ـ سید محمد جواد عاملی، صاحب موسوعه بزرگ فقهی مفتاح الکرامة.
۳ ـ شیخ محمد تقی اصفهانی، صاحب حاشیه بر معالم.
۴ ـ شیخ احمد نراقی، صاحب مستند الشیعة فی احکام الشریعة.
۵ ـ شیخ ابوعلی حائری، مؤلف کتاب منتهی المقال در علم رجال.
۶ ـ شیخ اسداللّه تستری، نویسنده کتاب المقابیس در اصول.
۷ ـ شیخ محمد علی زینی عاملی نجفی.
۸ ـ سید میرعلی طباطبائی، صاحب الریاض در فقه.
۹ ـ مولی محمد شفیع استرآبادی.
۱۰ ـ شیخ حسین نجف.
۱۱ ـ شیخ شمس الدین بن جمال الدین بهبهانی.
آثار و تالیفات:
بحر العلوم دارای تالیفات ارزنده ای در علوم مختلفه می باشد که چند نمونه ذکر می شود:
۱ ـ مصابیح، کتابی ارزنده در فقه (در عبادات و معاملات).
۲ ـ الـدرة الـنـجفیة، منظومه ای در فقه، مشتمل بر دو هزار بیت شعر که چندین بارتفسیر و شرح شده است.
۳ ـ مـشـکـاة الهدایه، شاگردش مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطا، به امر استاد برآن شرحی نوشته است.
۴ ـ الفوائد الاصولیه.
۵ ـ حاشیة علی طهارة شرائع المحقق الحلی.
۶ ـ الفوائد الرجالیه پیرامون علم شامخ رجال.
۷ ـ رسالة فی الفرق و الملل.
۸ ـ تحفة الکلام فی تاریخ مکة و بیت اللّه الحرام.
۹ ـ شرح باب الحقیقة و المجاز.
۱۰ ـ قواعد احکام الشکوک.
۱۱ ـ الدرة البهیة فی نظم بعض المسائل الاصولیه.
۱۲ ـ دیوان شعری که دارای بیش از یک هزار بیت می باشد.
رسیدگی به حال بینوایان:
داستانهای بسیاری درباره دستگیری بحرالعلوم از بینوایان و رسیدگی او به حال مستمندان نقل شـده اسـت و بـرخی از نویسندگان دارند که شبها همانند جدش امیرالمؤمنین (ع) کوله باری از مـواد غـذایـی را بـر دوش مـی گـرفـت و از تاریکی شب استفاده می کرد، در کوچه های نجف راه مـی افتاد و بر در خانه هر فقیر مستمندی که می رسید، مقداری از غذا و پول قرار می داد و همواره از حال مردم سؤال می کرد و به بینوایان رسیدگی کامل داشت.
نـوشته اند شبی شاگرد برجسته اش سید محمد جواد عاملی (صاحب مفتاح الکرامه) را فراخوانده، او را تـوبـیخ و سرزنش نمود مرحوم عاملی دلیل نگرانی استادش را پرسید، استاد در پاسخ گفت: یکی از برادران مسلمان که همسایه شمااست، تهیدست است او هر شب خرمای بد و ارزان قیمتی از بقال می گرفت وبچه های خود را با آن سیر می کرد امروز رفته است از بقال خرما بگیرد، بقال از دادن خـرمـا امتناع ورزیده است، زیرا بدهکاریهای آن بیچاره زیاد شده بود و امشب او وبچه هایش بی شام مانده اند سید جواد عاملی از آقای بحرالعلوم معذرت خواهی می کند و از اینکه از حال او خبر نداشته است، پوزش می طلبد.
بحرالعلوم در پاسخ او می گوید: معلوم است بی اطلاع بوده ای، چون اگر با علم به حال آن بیچاره شام می خوردی و به او اعتنا نمی کردی، کافر بودی، ولی آنچه مرانگران و ناراحت کرده است، این است که تو چرا از برادر مسلمانت خبرنداشته ای؟ [۳]باید از حال برادرانت جستجو کنی و آنان را دریابی.
در هـر حـال سید، سینی بزرگی پر از غذا با مقداری پول به آقای عاملی داد و از اوخواست که به مـنزل آن برادر مؤمن برود و با هم شام بخورند و این پول را هم به اوبپردازد تا قرضهای خود را ادا کند، و خود همچنان منتظر ماند و شام تناول نکرد تااینکه آقای عاملی برگشت و به او خبر داد که غـذا را بـا هـمـسـایـه اش تـنـاول کرده و پول راهم به او رسانده است، و جالب اینجاست که انعام بحرالعلوم درست به اندازه قرضهاو دیون آن مؤمن بوده است.[۴]
وفات:
او سرانجام در ماه رجب سال ۱۲۱۲ ه ق، در سن ۵۷ سالگی، جهان فانی راوداع و ندای حق را لبیک گـفت و به سوی محبوب خود شتافت جسد او را کنار قبرشیخ طوسی (ره) در مسجد طوسی به خاک سپردند که امروزه این مقبره به اسم مقبرة الطوسی و بحرالعلوم معروف است.
منابع:
[۱] . آشنایی با علوم اسلامی، ص ۳۰۶
[۲] . ریحانة الادب، ج ۱، ص ۲۳۴، چاپ دوم اقبال ـ الکرام البررة، ج ۱، ص ۱۷۲، چاپ دوم .
[۳] . ریحانة الادب، ج ۱، ص ۲۳۴، چاپ دوم اقبال ـ الکرام البررة، ج ۱، ص ۱۷۲، چاپ دوم .
[۴] . داستان راستان، شهید مطهری .