آخِرَتْ (آخره)، مؤنث «آخِر» بر وزن فاعله از مادة «ا خ ر» به معني «پايان، پسين يا ديگر»، عبارت از جهاني است كه مردم پس از مردن، به آن در ميآيند و براي هميشه در آنجا ميزيند. اين واژه در قرآن مجيد و سنت و فرهنگ مسلمانان به صورت يك اصطلاح به كار برده شده و منظور از آن «جهان ديگر» است كه در برابر دنيا قرار دارد و در آن همة انسانها پاداش و كيفر كارهاي خود را دريافت خواهند كرد و در همة اديانِ مبتني بر وحي از آن به گونهاي سخن رفته است. واژة آخرت در 104 مورد از قرآن بدون هرگونه قيد يا اضافه به كار رفته است و در 9 مورد، صفت الدّار و يا مضافاليه آن است (الدّارُ الآخِرَهُ، دارُالآخِرَه). در يك مورد از قرآن و آخرت به صورت صفت براي «النَّشأّه» استعمال شده: النَّشأهُ الآخِرَهُ. در 5 مورد در برابر واژة «الأُولي» آمده و در 80 آيه در برابر «الدُّنْيا» به كار رفته است. در يك مورد از قرآن، آخرت در برابر «هذِهِ» (اين جهان) و در موارد متعدد ديگري در برابر «الحَيوهُ الدُّنْيا» به كار برده شده است. در موارد بسياري از قرآن از آخرت به «اليَومُ الآخِرُ» نيز تعبير شده است. در اين تعبير «دنيا» «روز اول» به شمار آمده است و آخرت «روز ديگر». همچنين «دارُالقَرار» يكي ديگر از تعبيراتي است كه قرآن دربارة آخرت به كار برده است.
در قرآن از «اجر آخرت»، «عذاب آخرت»، «ثواب آخرت»، «آتش آخرت»، «لعن در آخرت»، «خسران در آخرت» و «حرث (كشت) آخرت» سخن رفته است. همچنين، در احاديث منقول از پيامبر اسلام و ائمة دين واژههاي «آخره» و «اليوم الآخر» در برابر «الدنيا» به كار برده شده و منظور از آن، عالم آخرت است. پيامبر اسلام گفته است: شيريني دنيا تلخي آخرت و تلخي دنيا شيريني آخرت است (ابن حنبل، 5/342). علي (ع) گفته است: آنچه موجب كم شدن بهرههاي دنيا و افزايش بهرههاي آخرت شود بهتر است از آنچه بهرة آخرت را بكاهد و بهرة دنيا را بيفزايد (نهجالبلاغه، 224). در قرآن مجيد «ايمان به آخرت» همراه با «ايمان به خدا» و «ايمان به نبوت»، يكي از 3 ركن اساسي دين اسلام به شمار آمده است. در متجاوز از 30 آيه ايمان به آخرت با ايمان به خدا يكجا ياد شده است. همة فرقهةاي اسلامي ايمان به آخرت را يكي از ضروريات عقايد اسلامي ميدانند و منكر آن را خارج از اسلام به شمار ميآورند. در قرآن و حديث و مؤلفات دانشمندان اسلام اعتقاد به عالم آخرت محور اساسي همة اعتقاداتي است كه به وراي زندگي دنيا و پس از مرگ مربوط ميشود. برزخ، قيامت، حشر و نشر، صراط، حساب، شفاعت، بهشت و دوزخ واقعيات عالم آخرتند و ايمان به آخرت كه در قرآن از مسلمانان خواسته شده، ايمان به همة اين موضوعات را در بر ميگيرد.
كليات مربوط به اوصاف عالم آخرت كه در قرآن مجيد ذكر شده بدين شرح است: در عالم آخرت نظام اجتماعي و تعاون و مدنيت انساني در كار نيست. در آن جهان، هر انساني به گونة انفرادي در پيشگاه خدا حاضر ميشود و هستي خود را ادامه ميدهد: همة آنان كه در آسمانها و زمينند... تنها به پيشگاه خدا ميآيند (مريم 19/93ـ 95).
در آن جهان، هر انساني تنها با نتيجة افكار و اعمال خود كه در زندگي دنيوي داشته است، سر و كار دارد: انسان را جز كوشش وي، چيزي نيست (نجم /53/39). از ترديدها و حيرتهايي كه براي تشخيص حقايق جهان هستي در دنيا گريبانگير آدمي ميشود، در آن جهان خبري نيست. در آنجا حقيقت ناب بر همة انسانها مكشوف است. نه «نظر» در آنجا معنا دارد و نه اختلاف نظر: تو از اين رستاخيز در غفلت بودي، ما پرده را از برابر تو برگرفتيم و چشم تو امروز تيز است (ق /50/22). چون انسان وارد عالم آخرت ميشود، بر او آشكار ميگردد كه در اين جهان هيچيك از علل و اسباب، در تأثير استقلال نداشتهاند و هميشه مؤثر واقعي فقط خداوند بوده است: در روز رستاخيز خدا پاداش ايشان را بيكاستي خواهد داد و ايشان خواهند دانست كه تنها حق آشكار خدا است (نور /24/25). آنچه در عالم آخرت به انسان ميرسد، يا «نعمت» است يا «عذاب». نعمتها و عذابهاي اخروي از نظر ايجاد لذت و درد براي آدمي با نعمتها و عذابهاي دنيا قابل مقايسه نيست و كميت و كيفيت آنها به حدود شناخته شده در اين جهان محدود نيست: در آنجا (در بهشت) است آنچه جانها آرزو كند و چشمها را خوش آيد و شما در آن جاودانان خواهيد بود (زخرف /43/71)؛ كسي كه روي بگرداند و كافر شود، خدا او را به بزرگترين عذابها معذب خواهد ساخت (غاشيه /88/23ـ24). در قرآن مجيد «بهشتها» كه به پهناي آسمانها و زمين است و «خشنودي خدا» كه از بهشتها بسي بزرگتر است، دو مظهر اساسي نعمتهاي اخروي معرفي شده است: خدا وعده داده است به مردان و زنان مؤمن، بهشتهايي را كه از زير درختان آنها جويها روان است و اينان در آن جاودانند و جايگاههاي نيكو در بهشتهاي پاينده، و خشنودي خدا بزرگتر است و اين، رستگاري بزرگ است (توبه /9/72). آتش جهنم و «محجوبيت از خداوند» دو مظهر اساسي عذاب اخروي به شمار آمده است: چنين نيست (كه كافران ميپندارند)، ايشان در آن روز از ]رحمت[ خداوند خويش باز محجوبند. آنگاه ايشان به دوزخ افكنده خواهند شد (مطّففين /83/15ـ16). در عين حال همة انسانهايي كه در عالم آخرت به نعمت يا عذاب ميرسند، در درجات نعمت و يا دركات عذاب مساوي نيستند. اين درجات و دركات متناسب با افكار و اعمال انسانها در اين جهان، مراتب بسيار متفاوت دارد: درجات و مراتب آخرت برتر و بزرگتر است (اسراء /17/21). در عالم دنيا ممكن است عواملي انسان را از رسيدن به نتايج پارهاي از كوششهاي دنيوي باز دارد، ولي در عالم آخرت، همة نتايج تمام افكار و اعمال آدمي به وي ميرسد و هيچ عاملي از اين وصول ممانعت نميكند: هر كس به اندازة ذرهاي كار نيك كند ]پاداش[ آن را خواهد ديد و هر كس به اندازة ذرهاي كار بد كند، به كيفرش خواهد رسيد (زلزله /99/7ـ 8). در عين حال، در عالم آخرت مغفرت و رحمت الهي، بسياري از آدميان را كه شايستة اين مغفرت و رحمت باشند، از عذاب اخروي نجات خواهد داد: در آخرت (براي كافران) عذاب سخت و (براي مؤمنان) آمرزش و خشنودي خداوند خواهد بود (حديد /57/20).
كارهاي نيك آدمي در دنيا چون «بذر» است و در عالم آخرت، نتايج آن چون كشت (حَرْث) بيرون خواهد آمد و به صاحب عمل خواهد رسيد. آنان كه همة تلاش خود را فقط براي رسيدن به بهرههاي دنيا به كار برند، در آخرت هيچ بهرهاي ندارند: هر كس بهرة آخرت را بخواهد، بر بهرة او خواهيم افزود و هر كس كشت دنيا را بخواهد او را از آن نصيبي خواهيم داد و او را در آخرت نصيبي نخواهد بود (شوروي /42/20). از نظر قرآن، عالم آخرت محدود به انسان نيست و همة موجودات در آخرت در پيشگاه خدا محشور خواهند شد. همة آنها كه در آسمانها و زمينند، به حال بندگي به پيشگاه خدا خواهند آمد (مريم /19/93). از قرآن مجيد چنين برميآيد كه ايمان به عالم آخرت يكي از اركان اساسي دعوت همة پيامبران بوده است، چه انبياي عرب مانند هود پيامبرِ قوم عاد، صالح پيامبر قوم نمود و چه پيامبران اقوام ديگر مانند نوح، ابراهيم، موسي و عيسي. آن دسته از آيات قرآن، كه به وحدت اصول دعوت پيامبران دلالت ميكند گواه اين مطلب است.
مفسران، متكلمان، فلاسفه و عرفاي عالم اسلام دربارة تفصيلات عالم آخرت آراء و عقايد مشروحي ابراز داشتهاند كه در مقالة «معاد» بررسي خواهد شد.
ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند، دارالفكر، بيروت، راغب اصفهاني، حسين بن محمد، مفردات القرآن، ذيل آخر؛ نهجالبلاغه، به كوشش محمد عبده، مصر، مطبعه الاستقامه.
------------------