• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

اشاره ای بر دعای ارزشمند تحویل سال، آیت الله

بسم الله الرحمن الرحیم

در سلسله مطالب روزانه که توسط

بیشتر...

تحریم ربا خوارى

شرح آیات 130 لغایت 132 سوره مبارکه آل عمران

130- يَا

بیشتر...

مبعث رسول اکرم (ص)

ستمگران پیشین و شما

شرح آیات 13 و 14 سوره مبارکه یونس

13وَ لَقَدْ أَهْلَکْنَا

بیشتر...

تکیه گاه مطمئن

شرح آیات 20 تا 24 سوره مبارکه لقمان

20أَ لَمْ تَرَوْا

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
18841
33471
142788602
امروز یکشنبه, 27 خرداد 1403
اوقات شرعی

همه مى میرند!

شرح آیات 34 و 35 سوره مبارکه انبیاء

34وَ ما جَعَلْنا لِبَشَر مِنْ قَبْلِکَ الْخُلْدَ أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخالِدُونَ

35کُلُّ نَفْس ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ

ترجمه:

34 ـ پیش از تو (نیز) براى هیچ انسانى جاودانگى قرار ندادیم; (وانگهى آنها که انتظار مرگ تو را مى کشند،) آیا اگر تو بمیرى، آنان جاوید خواهند بود؟!

35 ـ هر انسانى طعم مرگ را مى چشد. و شما را با بدى ها و خوبى ها آزمایش مى کنیم; و سرانجام به سوى ما بازگردانده مى شوید!

تفسیر:

همه مى میرند!

در قسمتى از آیات گذشته، خواندیم مشرکان براى تردید در نبوت پیامبر(صلى الله علیه وآله) به مسأله انسان بودن او متوسل مى شدند، و معتقد بودند: پیامبر حتماً باید فرشته و خالى از هر گونه عوارض بشرى باشد.

آیات مورد بحث، اشاره اى به بعضى دیگر از ایرادات آنها است: گاه آنها مى گفتند: سر و صدائى که پیامبر ـ و به گفته آنها این شاعر ـ به راه انداخته دوامى ندارد و با مرگش، همه چیز پایان مى یابد چنان که در آیه 30 سوره «طور» مى خوانیم: «أَمْ یَقُولُونَ شاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَیْبَ الْمَنُونِ».

و گاه چنین مى پنداشتند چون این مرد معتقد است خاتم پیامبران است باید هرگز نمیرد، تا حافظ آئین خویش باشد، بنابراین مرگ او در آینده دلیلى خواهد بود بر بطلان ادعاى او!

قرآن در نخستین آیات فوق، در جمله کوتاهى به آنها پاسخ مى دهد مى گوید: «ما براى هیچ بشرى قبل از تو زندگى جاویدان قرار ندادیم» (وَ ما جَعَلْنا لِبَشَر مِنْ قَبْلِکَ الْخُلْدَ).

این قانون تغییرناپذیر آفرینش است که هیچ کس زندگى جاویدان ندارد.

وانگهى، اینها از مرگ تو هم اکنون شادى مى کنند، «اگر تو بمیرى آیا خودشان زندگى جاویدان خواهند داشت»؟! (أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخالِدُونَ).

شاید نیاز به توضیح نداشته باشد که بقاى شریعت، دین و آئین نیاز به بقاى آورنده آن ندارد، آئین ابراهیم(علیه السلام) و موسى(علیه السلام) و عیسى(علیه السلام) هر چند جاویدان نبودند ولى قرن ها بعد از وفات این پیامبران بزرگ (و در مورد حضرت مسیح(علیه السلام)بعد از صعود او به آسمان) باقى ماندند.

بنابراین جاودانگى مذهب، نیاز به پاسدارى دائمى پیامبر ندارد، ممکن است جانشینان او خط او را ادامه دهند.

و اما این که: آنها خیال مى کنند با درگذشت پیامبر(صلى الله علیه وآله) همه چیز پایان مى یابد در حقیقت کور خوانده اند; زیرا این سخن در مورد مسائلى صحیح است که قائم به شخص باشد، اسلام نه قائم به شخص پیامبر بود، و نه اصحاب و یارانش، آئینى بود زنده و پویا که بر اساس حرکت درونیش پیش مى رود، و مرزهاى زمان و مکان را مى شکافد و به سیر خود ادامه مى دهد.

* * *

سپس قانون کلى مرگ را درباره همه نفوس، بدون استثناء چنین بازگو مى کند: «هر انسانى طعم مرگ را مى چشد» (کُلُّ نَفْس ذائِقَةُ الْمَوْتِ).

لازم به یادآورى است که واژه «نَفْس» در قرآن مجید، در معانى مختلفى به کار رفته، نخستین معنى نفس «ذات» یا خویشتن خویش است، این معنى وسیعى است که حتى بر ذات پاک خداوند اطلاق مى شود، چنان که مى خوانیم: کَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ: «خداوند رحمت را بر خویش لازم کرده است».(1)

آنگاه این کلمه در انسان یعنى مجموعه جسم و روح او به کار رفته است مانند: مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْس أَوْ فَساد فِی الاْ َرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمِیعاً: «کسى که انسانى را بدون این که قتلى انجام دهد یا فساد در زمین کرده باشد بکشد گوئى همه انسان ها را کشته است».(2)

و گاهى در خصوص روح انسان استعمال شده مانند: أَخْرِجُوا أَنْفُسَکُمُ: «فرشتگان قبض ارواح مى گویند: روح خود را خارج کنید».(3)

پیدا است منظور از «نفس» در آیات مورد بحث همان معنى دوم است بنابراین منظور بیان قانون کلى مرگ درباره انسان ها است، و به این ترتیب جاى ایرادى در آیه باقى نمى ماند که تعبیر به نفس، شامل خداوند یا فرشتگان هم مى شود چگونه باید آیه را تخصیص زد و اینها را خارج کرد.(4)

بعد از ذکر قانون عمومى مرگ این سؤال مطرح مى شود: هدف از این حیات ناپایدار چیست؟ و چه فایده اى دارد؟

قرآن در دنباله همین سخن مى گوید: «ما شما را با بدى ها و نیکى ها امتحان مى کنیم، و سرانجام به سوى ما باز مى گردید» (وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ ).

جایگاه اصلى شما این جهان نیست، بلکه جاى دیگر است شما تنها براى دادن امتحانى در اینجا مى آئید و پس از پایان امتحان و کسب تکامل لازم، به جایگاه اصلى خود که سراى آخرت است خواهید رفت.

قابل توجه این که: در میان مواد امتحانى «شرّ» مقدم بر «خیر» ذکر شده و باید هم چنین باشد; زیرا آزمایش الهى هر چند، گاهى با نعمت است و گاهى با بلا، ولى مسلماً آزمایش به وسیله بلاها سخت تر و مشکل تر است.

ذکر این نکته نیز لازم است که «شرّ» در اینجا به معنى شرّ مطلق نیست; زیرا فرض این است: شرّى که وسیله آزمایش و تکامل مى باشد، بنابراین منظور، شرّ نسبى است، و اصولاً در مجموع عالم هستى با بینش صحیح توحیدى، شرّ مطلق وجود ندارد! (دقت کنید).

لذا در حدیثى از امیر مؤمنان على(علیه السلام) چنین مى خوانیم: امام بیمار شده بود، جمعى از برادران (و یاران) به عیادتش آمده عرض کردند: کَیْفَ نَجِدُکَ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ؟ قالَ بِالشَّرِّ: «حالتان چطور است اى امیر مؤمنان؟ فرمود: شرّ است»!!

قالُوا ما هذا کَلامُ مِثْلِکَ: «گفتند: این سخن شایسته مثل شما نیست».

فرمود: إِنَّ اللّهَ تَعالى یَقُولُ وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَهً فَالْخَیْرُ الصِّحَّةُ وَ الْغِنا وَ الشَّرُّ الْمَرَضُ وَ الْفَقْرُ:

«خداوند متعال مى گوید: ما شما را با «شرّ» و «خیر» آزمایش مى کنیم، خیر، تندرستى است و بى نیازى و شرّ بیمارى و فقر است» (و این تعبیرى است که من از قرآن مجید انتخاب کرده ام).(5)

در اینجا سؤال مهمى باقى مى ماند که: خداوند چرا بندگان را آزمایش مى کند؟ و اصولاً آزمایش در مورد خداوند چه مفهومى دارد؟!

پاسخ این سؤال را در جلد اول تفسیر «نمونه»، ذیل آیه 155 سوره «بقره» آورده ایم که آزمایش در مورد خداوند به معنى «پرورش دادن» است (شرح کامل این موضوع را در آنجا مطالعه فرمائید).

* * *


1 ـ انعام، آیه 12.

2 ـ مائده، آیه 32.

3 ـ انعام، آیه 93.

4 ـ «المیزان»، جلد 14، صفحه 312.

5 ـ «بحار الانوار»، جلد 5، صفحه 213.
.......................
تفسیر نمونه

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری