• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

اجتنابات، مرحوم آیت الله شجاعی

دریافت فایل

حجم: 3 MB

زمان: 26 دقیقه

بیشتر...

خود سازی با نماز، آیت الله العظمی مظاهری-بارگزاری

دریافت فایل صوتی

حجم: 19 MB

زمان: 55 دقیقه

بیشتر...

حکمت 50 نهج البلاغه

قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِيَّةٌ، فَمَنْ تَأَلَّفَهَا

بیشتر...

ای اهل کتاب وظیفه شما عمل به تورات و انجیل است

شرح آیات 68 و 69 سوره مبارکه المائده

68- قُلْ يَا

بیشتر...

خطبه صد و هشتاد و پنج، بخش پنجم

 

وَ إِنْ شِئْتَ قُلْتَ فِی الْجَرَادَةِ، إِذْ خَلَقَ

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
33041
48621
147272639
اوقات شرعی

بئر معطله و قصر مشید!

شرح آیات 42 لغایت 45 سوره مبارکه حج

42وَ إِنْ یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوح وَ عادٌ وَ ثَمُودُ

43وَ قَوْمُ إِبْراهِیمَ وَ قَوْمُ لُوط

44وَ أَصْحابُ مَدْیَنَ وَ کُذِّبَ مُوسى فَأَمْلَیْتُ لِلْکافِرِینَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَکانَ نَکِیرِ

45فَکَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَة أَهْلَکْناها وَ هِیَ ظالِمَةٌ فَهِیَ خاوِیَةٌ عَلى عُرُوشِهاوَ بِئْر مُعَطَّلَة وَ قَصْر مَشِید

ترجمه:

42 ـ اگر تو را تکذیب کنند، (امر تازه اى نیست;) پیش از آنها قوم نوح و عاد و ثمود (پیامبرانشان را) تکذیب کردند.

43 ـ و همچنین قوم ابراهیم و قوم لوط.

44 ـ و اصحاب مدین (قوم شعیب); و نیز موسى (از سوى فرعونیان) تکذیب شد; اما من به کافران مهلت دادم، سپس آنها را مجازات کردم. دیدى چگونه (عمل آنها را) انکار نمودم؟!

45 ـ چه بسیار شهرها و آبادى هائى که آنها را نابود و هلاک کردیم در حالى که (مردمش) ستمگر بودند، به گونه اى که بر سقف هاى خود فرو ریخت! و چه بسیار چاه پر آب که بى صاحب ماند; و چه بسیار قصرهاى محکم و مرتفع!

تفسیر:

بئر معطله و قصر مشید!

از آنجا که در آیات گذشته، سخن از مشکلات طاقت فرسائى بود که دشمنان اسلام براى مؤمنان فراهم ساخته بودند، آنها را اذیت و آزار مى کردند و از خانه و کاشانه شان ـ به جرم یکتاپرستى ـ آواره مى ساختند، لذا دستور جهاد در برابر آنها صادر شد.

در آیات مورد بحث، از یکسو به پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مؤمنان دلدارى مى دهد و از سوى دیگر، عاقبت شوم کافران را روشن مى سازد.

نخست، مى گوید: «اگر تو را تکذیب کنند، غمگین مباش! چرا که پیش از آنها قوم نوح و عاد و ثمود، پیامبرانشان را تکذیب کردند» (وَ إِنْ یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوح وَ عادٌ وَ ثَمُودُ).

* * *

«و همچنین قوم ابراهیم و قوم لوط، این دو پیامبر بزرگ را تکذیب نمودند» (وَ قَوْمُ إِبْراهِیمَ وَ قَوْمُ لُوط).

* * *

و نیز «مردم سرزمین مدین، به تکذیب شعیب برخاستند، و موسى از سوى فرعون و فرعونیان تکذیب شد» (وَ أَصْحابُ مَدْیَنَ وَ کُذِّبَ مُوسى).

همان گونه که این مخالفت ها و تکذیب ها موجب سستى این پیامبران بزرگ در دعوتشان به سوى توحید و حق و عدالت نگشت، مسلماً در روح پاک و پر استقامت تو نیز اثر نخواهد گذارد.

ولى این کافران کور دل تصور نکنند براى همیشه مى توانند به این برنامه هاى ننگین ادامه دهند: «من در گذشته به کافران مهلت دادم، تا امتحان خود را کاملاً بدهند، و بر آنها اتمام حجت شود، و غرق ناز و نعمت گردند، سپس آنها را زیر ضربات مجازات گرفتم» (فَأَمْلَیْتُ لِلْکافِرِینَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ).

«دیدى چگونه من شدیدا عملشان را انکار کردم و زشتى آن را نشان دادم»

(فَکَیْفَ کانَ نَکِیرِ).(1)

نعمت هاى آنها را گرفتم و نقمت و بدبختى به آنها دادم، حیاتشان را گرفتم و مرگ در عوض آن دادم.

* * *

در آخرین آیه مورد بحث، چگونگى مجازات خدا را که در جمله قبل سر بسته بود، به طور گسترده بیان شده است، مى فرماید: «چه بسیار شهرها و آبادى ها که ما آنها را هلاک کردیم در حالى که ظالم و ستمگر بودند» (فَکَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَة أَهْلَکْناها وَ هِیَ ظالِمَةٌ).

«آنها بر سقف هاى خود فرو ریختند» (فَهِیَ خاوِیَةٌ عَلى عُرُوشِها).

یعنى شدت حادثه به قدرى بود که نخست سقف ها فرو ریختند و بعد دیوارها به روى سقف ها!.

«و چه بسیار چاه هاى پر آبى که صاحبانش نابود و آب هایش در زمین فرو رفته بود، معطل و بى مصرف ماندند، نه کسى از آنها آبى مى کشد و نه تشنه اى از آن سیراب مى گردد» (وَ بِئْر مُعَطَّلَة).

«و چه بسیار قصرهاى پرشکوه و کاخ هاى سر به آسمان کشیده و به صورت زیبا گچکارى شده، ویران گشتند» و صاحبانش به دیار عدم شتافتند (وَ قَصْر مَشِید).(2)

و به این ترتیب، هم مساکن پر زرق و برق و مستحکم آنها بى صاحب ماند    و هم آب هائى که مایه آبادى زمین هایشان بود.

* * *

نکته:

جالب است: در روایاتى که از طرق اهلبیت(علیهم السلام) به ما رسیده جمله «وَ بِئْر مُعَطَّلَة» به علماء و دانشمندانى که در جامعه تنها مانده اند و کسى از علومشان بهره نمى گیرد، تفسیر شده است!.

از امام موسى بن جعفر(علیه السلام) در تفسیر جمله وَ بِئْر مُعَطَّلَة وَ قَصْر مَشِید» مى خوانیم: اَلْبِئْرُ الْمُعَطَّلَةُ الاِمامُ الصّامِتُ، وَ الْقَصْرُ الْمَشِیْدُ الاِمامُ النّاطِقُ:

«چاه معطل، که از آن بهره نمى گیرند، امام خاموش، و قصر محکم سر برافراشته امام ناطق است».

نظیر همین مضمون از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل شده است.(3)

این تفسیر در حقیقت نوعى از تشبیه است (همان گونه که حضرت مهدى(علیه السلام) و عدالت عالمگیر او در روایات به «ماء مَعِیْن» (آب جارى) تشبیه شده است.

یعنى هنگامى که امام در مسند حکومت قرار گیرد، همچون قصر رفیع محکمى است که از دور و نزدیک دیده ها را به خود جلب مى کند، و پناهگاهى براى همگان است، اما هنگامى که از مسند حکومت دور گردد، و مردم اطراف او را خالى کرده، نا اهلان به جاى او بنشینند به چاه پر آبى مى ماند که به دست فراموشى سپرده شود، نه تشنه کامان از آن بهره مى گیرند، و نه درختان و گیاهان با آن پرورش مى یابند.

و در همین زمینه، شاعر عرب چه جالب سروده است: بِئْرٌ مُعَطَّلَةٌ وَ قَصْرٌ مُشْرَفٌ *** مَثَلٌ لاِ لِ مُحَمَّد مُسْتَطْرَفٌ

فَالْقَصْرُ مَجْدُهُمُ الَّذِى لا یُرْتَقى *** وَ الْبِئْرُ عِلْمُهُمُ الَّذِى لا یُنْزَفُ:

«چاه متروک و قصر برافراشته، مثال زیبائى براى آل محمّد(صلى الله علیه وآله) است.

«قصر»، مجد و عظمت آنها است که کسى به آن نمى رسد، و «چاه»، علم و دانش آنها است که هرگز پایان نمى گیرد».(4)

* * *


1 ـ «نَکِیرِ» به معنى «انکار» و در اینجا اشاره به مجازات است.

2 ـ «مَشِید» از ماده «شید» (بر وزن صید) به دو معنى آمده است: نخست، به معنى ارتفاع، و دیگرى به معنى گچ، در صورت اول، «مشید» به معنى قصرهاى مرتفع و سر به آسمان کشیده است، و در صورت دوم، به معنى قصرهائى است که بسیار محکم بنا مى شود تا از حوادث روزگار مصون بماند; زیرا در آن زمان بیشتر خانه ها از گِل ساخته مى شده است، و خانه هائى که با گچ مى ساختند نسبت به خانه هاى گلین بسیار محکم تر بود.

3 ـ تفسیر «برهان»، جلد 3، صفحه 30.

4 ـ تفسیر «برهان»، جلد 3، صفحه 30.

.................................

تفسیر نمونه

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری