• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

تفسیر سوره مبارکه عبس

    تفسیر قرآن - استاد مفسر دکتر محمدعلی
بیشتر...

فراخ نمودن روزى خدا بر بنده

صحیفه سجادیه - دعای شماره ۲۰ - فراز ۳

اللَّهُمَّ صَلِّ

بیشتر...

گزارش گنهکار به امام صادق(ع)، استاد فاطمی نیا

دریافت فایل

حجم: 5 MB

زمان: 17 دقیقه

بیشتر...

سیمای حجاب و فواید آن در عقل و نقل

سیمای حجاب و فواید آن در عقل و نقل
 

سیمای حقیقی حجاب،

بیشتر...

هوای نفس،آیت الله شجاعی-بارگزاری19مهر94

دریافت فایل صوتی

حجم: 3 MB

زمان: 25 دقیقه

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
15846
33471
142773627
امروز یکشنبه, 27 خرداد 1403
اوقات شرعی

شیخ‌ صدوق‌

ابن بابِوِیه‌ْ، محمد بن علی‌ بن حسین‌ بن موسی‌ بن بابویه‌ قمی‌، ملقب‌ به‌ شیخ‌ صدوق‌ (ح‌ ۳۰۵-۳۸۱ق‌/ح‌۹۱۷-۹۹۱م‌)، محدث‌ و فقیه‌ بزرگ‌ شیعه امامیه‌، شیخ‌ طوسی‌ در اسانید الاستبصار [۱][۲] از وی‌ با لقب‌ «عمادالدین‌» یاد کرده‌ است‌.

زندگی‌نامه

 

تولد

محمد بن علی بن بابویه معروف به شيخ صدوق در حدود سال ۳۰۶ ق . در شهر قم متولد شد. در مورد زمان‌ و مکان‌ ولادت‌ وی اطلاع‌ روشنی‌ در دست‌ نیست‌.
جمعی‌ از نویسندگان‌ قرون‌ اخیر با تکیه‌ بر برخی‌ روایات‌ تولد ابن بابویه‌ را اندکی‌ پس‌ از سال‌ ۳۰۵ق‌ دانسته‌اند. [۳][۴]
دونالدسون‌ تولد وی‌ را در ۳۱۱ق‌/ ۹۲۳م‌ یا چند سالی‌ پیش‌ از آن‌ در خراسان‌ دانسته‌ است‌.

نسب و نژاد

يکى از معروف ترين خاندان‌هاى بزرگ که بيش از سي‌صد سال در مرکز ایران دانشمندان نامور از آن برخاسته‌اند خاندان بابویه است که صدوق بزرگ‌ترين شخصيت اين خاندان به شمار مى رود .
بابویه جد اعلاى صدوق است . اولين کسى که از اين خاندان لقب ابن بابويه گرفت پدر صدوق يعنى على بن حسین بن موسی بن بابویه است .
ابن بابويه خود از دانشمندان بنام شیعه بوده و بيش از يک‌صد کتاب در موضوعات مختلف نگاشته است . وى پيشواى شيعه در قم و اطراف آن در زمان خود بوده و در عصر امام حسن عسکری عليه‌السلام و غیبت صغرای حضرت ولی عصر ( عج ) و در عهد نیابت خاصه حسین بن روح مى‌زيسته است.
ابن عالم بزرگ وارسته و پارسا در قم مغازه اى داشت که در کنار کارهاى علمى بخشى از وقت خود را به کسب و کار مى‌پرداخت و با درآمد آن مخارج زندگى خويش را تأمين مى کرد. اما در حقيقت او دانشمندى سترگ بود که نه تنها در مجامع علمى آن روز از مقام و منزلت علمی بالايى برخوردار بود هم‌اکنون نيز مورد احترام دانش‌پژوهان و اساتيد بزرگ علوی اسلامی است.

داستان تولد

ساليانى آن‌چه روح پدر را آزرده مى ساخت نداشتن فرزند بود، گرچه پنجاه بهار از عمر او مى گذشت و رو به پیری مى‌رفت هرگز از رحمت الهی نااميد نبود و بارها از خدای خويش درخواست کرده بود تا فرزندى به او عطا کند، اما از گره کار مطلع نبود.
روزى بر آن شد تا نامه‌اى به امام و پیشوای خود حضرت مهدی (عج) بنويسد و از ايشان بخواهد تا برايش دعا کند. به دنبال فرصتى مناسب و فردى مطمئن بود تا به واسطه او نامه ارسال کند تا آن‌که زمانى کاروانى از قم به عراق مى‌رفت. در بين آن کاروان يکى از دوستانش به نام ابوجعفر محمد بن علی الاسود را يافت که مى‌توانست نامه وى را به مقصد برساند.
او نامه‌اى به محضر پيشواى خود ولی عصر (عج) نوشت و به وى سپرد تا در عراق به حسين بن روح بدهد و از او بخواهد که اين نامه را به حضرت برساند.
ابوجعفر ‌گويد من نامه او را به نماينده مهدی موعود (عج) رساندم و پس از سه روز به من خبر داد که حضرت براى ابن بابويه دعا کرد و در آينده نزديک خداوند به او فرزندى خواهد داد که منشاء برکات زيادى خواهد شد. [۵]
شیخ طوسی در کتاب غيبت، درباره تولد صدوق چنين نگاشته است:
بسيار از بزرگان قم نقل کرده‌اند که على بن حسين بن بابويه با دخترعموى خود ازدواج کرد ولى از وى صاحب فرزند نشد. نامه‌اى به شیخ ابوالقاسم حسین بن روح نوشت که از حضرت ولی عصر (عج) بخواهد تا براى او دعا کند که خداوند به او فرزند عطا فرمايد از حضرت جواب آمد که از اين همسر صاحب فرزند نمى‌شوى ولى بزودى با کنیزی ديلمى ازدواج خواهى کرد که خداوند از او دو فرزند فقیه به تو خواهد داد. [۶]
شيخ صدوق خود نيز ماجراى دعاى حضرت ولى عصر (عج) و ولادت خود را در کتاب اکمال‌الدین آورده است و در ادامه نوشته است که هر گاه ابو جعفر محمد بن على اسود مرا مى‌ديد که براى آموختن حدیث و علوم اهل بیت عليهم‌السلام با اشتياق تمام به درس اساتيد مى‌رفتم، مى‌فرمود: اين ميل و اشتياق به علم‌آموزی که تو دارى جاى تعجب نيست، زيرا تو به دعاى امام زمان متولد شده‌اى.
به هر تقدير اين بشارت به ابن بابويه رسيد و پس از مدتى در پى ازدواج با کنيزى ديلمى خداوند محمد را به او عطا فرمود که در آن سنين مايه اميد و چشم‌روشنى پدر گشت و سپس پسر ديگرى به او داد و نامش را حسين نهاد.
حسین بن علی بن بابویه نيز از دانشمندان و پس از پدر و برادرش محمد بزرگ‌ترين و معروف‌ترين شخصيت خاندان بابویه است.

دوران کودکى و نوجوانى

زمانى که خداوند محمد را به على داد پدر دوران جوانى خود را پشت سر گذاشته و مسائل دينى و آداب اسلامی را در مکتب عالمان و محدثان آن روزگار فرا گرفته بود و در آن زمان او يکى از شخصيت‌هاى بزرگ عالم اسلامی و رئيس طايفه شیعه در قم به شمار مى‌رفت و شايد حکمت و خواست الهى بر اين بود که محمد در آن هنگام به خانواده پدر پاى نهد تا تجربه و انتظار بستر پرورش صحيح اين کودک را بگستراند و اين نهال نوپا در مرزعه ادب و دانش دینی بارور شود، و بدين سبب بود که مادر او را به خوبى رشد داد و پدر به نيکى آن را شکوفاند.

دوران تحصيل

 

محمد در سنين کودکى فراگيرى دانش دينى را نزد پدر آغاز کرد و تحصيلات ابتدايى و رشد اوليه او در علوم، در شهر قم، که آن روز، محضر دانشمندان و محدثان بود، به انجام رسيد.
با جديت تمام و سعى پيگير به فراگيرى علم و معرفت همت گماشت. روزى نمى‌گذشت که بر اندوخته‌هاى علمى او افزوده نگردد. عمده مطالب را از پدر خود على بن بابويه آموخت و افزون بر آن در مجالس و محافل درسى بزرگان علم و ادب حاضر مى‌شد.
پس از آن‌که به مرتبه بالايى از تحصيل رسيد براى درک محضر اساتيد بزرگ و حديث شناسان آن دوران سفرهاى علمى خود را آغاز کرد و شايد بتوان گفت: يکى از عوامل موثر در موفقيت وى اساتيد بسيار زيادى است که ديده و از خرمن علوم آن‌ها خوشه‌ها برگرفته است. از همين رو نمى‌توان به طور کامل اساتيد او را شمارش کرد. دانشمند محقق شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی رحمةالله در پيش‌گفتار کتاب شريف معانی الاخبار که شرح زندگانى وى را نگاشته، ۲۵۲ تن از اساتید صدوق را نام برده است. [۷]

مشایخ قم

 

ابن بابویه‌ که در قم‌ در خاندانی‌ اهل‌ دانش‌ پرورش‌ یافته بود و در خردسالی‌ از محضر مشایخ‌ آن‌ شهر استفاده‌ کرد، دیری‌ نپایید که‌ استعداد او در فراگیری‌ علم‌ زبان‌زد محافل‌ علمی‌ قم‌ گردید. [۸][۹][۱۰]
از مشایخ‌ ابن بابویه‌ در این‌ دوره‌ می‌توان‌ پدرش‌ علی‌ بن بابویه‌، محمد بن حسن‌ بن احمد بن ولید، محمد بن علی‌ ماجیلویه‌ و احمد بن علی‌ بن ابراهیم‌ قمی‌ را ذکر کرد، [۱۱][۱۲][۱۳] لیکن‌ بررسی‌ اسناد روایات‌ ابن بابویه‌ نشان‌ می‌دهد که‌ در میان‌ حدود ۲۵۰ استاد شناخته‌ شده خود بیش‌ از همه‌ از پدرش‌ و ابن ولید استفاده‌ کرده‌ و تحت‌ تأثیر آن‌ها بوده‌ است‌.

هجرت به ری

 

ابن بابویه‌ در تاریخ‌ نامعلومی‌ قم‌ را ترک‌ کرده‌ و به‌ ری‌ که‌ در آن‌ زمان‌ پایتخت‌ آل‌ بویه‌ بود رفته‌ و در این‌ شهر اقامت‌ گزیده‌ است‌. [۱۴]

تاریخ

تنها اطلاع‌ ما درباره تاریخ‌ سفر وی‌ به‌ ری‌ این‌ است‌ که‌ در رجب‌ ۳۳۹ق‌ بخشی‌ از روایات‌ علی‌ بن ابراهیم‌ قمی‌ و دیگران‌ را از شریف‌ حمزة بن محمد علوی‌ در قم‌ شنیده‌ [۱۵][۱۶][۱۷] و در رجب‌ ۳۴۷ق‌ در ری‌ بوده‌ است‌. [۱۸][۱۹]

علل

با ملاحظه این‌که‌ ابن ولید که‌ پس‌ از پدر نزدیک‌ترین‌ استاد ابن بابویه‌ به‌ او بوده‌ و به‌ سال‌ ۳۴۳ق‌/۹۵۴م‌ وفات‌ یافته‌، [۲۰] می‌توان‌ حدس‌ زد که‌ این‌ اتفاق‌، علقه ابن بابویه‌ را با قم‌ سست‌ کرده‌ و مقدمه هجرت‌ وی‌ به‌ ری‌ را فراهم‌ کرده‌ باشد.
به‌ هر حال‌ او در ری‌ از مشایخ‌ آن‌ شهر چون‌ احمد بن محمد بن صقر صائغ‌ و محمد بن ابراهیم‌ بن اسحاق‌ طالقانی‌ حدیث‌ شنیده‌ است‌. [۲۱][۲۲]
يکى از حوادث مهم دوران زندگى شيخ صدوق روى کار آمدن سلسله ايرانى‌نژاد و شيعى مذهب آل بويه بود که ميان سال‌هاى ۳۲۲ ـ ۴۴۸ هجری قمری بر بخش بزرگى از ایران و عراق و جزيره تا مرزهاى شمالى شام فرمان راندند.
هجرت شيخ صدوق از قم به ری و اقامت در آن‌جا نيز به خواست يکى از حاکمان اين سلسله، رکن الدوله ديلمى بوده است.
علامه شوشتری ماجراى هجرت شيخ صدوق از قم به رى را اين‌گونه نگاشته است:
رکن الدوله (ركن الدوله، لقب حسن فرزند ابو شجاع ديلمى است) به منظور ترويج مذهب حق، التماس قدوم شيخ به دار الخلافه نموده، خدمت شيخ اجازت فرموده، سلطان در مجلس اول سوالى چند که در تحقيق مذهب حق به خاطر داشت بر شيخ عرض نمود و جواب صواب استفاده فرموده، شيخ را تعظیم و تکریم تمام نمود و جوايز و اقطاع مقرر فرمود. [۲۳]

برکات

به نظر مى‌رسد علت اصلى اين دعوت و عزیمت، خلاءيى بوده که از هجرت شیخ کلینی از رى به بغداد و سپس رحلت او پيش آمده بوده است. در حقيقت وجود شيخ صدوق در رى مى‌توانست منشاء برکات فراوان باشد، و آن بزرگوار نيز با توجه به اهميت موضوع دعوت رکن الدوله را پذيرفت و زادگاه خويش را رها کرد و عازم رى گشت .
بحث‌هاى بسيارى که صدوق در مدت اقامت خود در رى در موضوعات مختلف اسلامى به ويژه در دو موضوع مهم امامت و غیبت حضرت ولی عصر (عج) با رهبران مذاهبی مختلف انجام داد شاهد خوبى بر اين مدعاست. حاصل آن گفتگوها که برخى نيز در حضور رکن الدوله بود کتاب‌هاى ارزشمندى است که از آن فقیه نامى باقى مانده است .

سفرهای علمی

 

با مطالعه و دقت در اين بخش از زندگانى صدوق در مى‌يابيم که عشق به جمع‌آورى احادیث در وجود او موج مى‌زده و حفظ و حراست از سخنان پیشوایان دینی و نشر و توزيع آن‌ها را سرلوحه کار خود قرار داده بود و براى رسيدن به اين هدف، از بلخ و بخارا تا کوفه و بغداد و از آن‌جا تا مکه و مدینه سفر کرده و به تمام مراکز اسلامى آن زمان ـ اعم از شیعه و سنی ـ سر زده است و چه بسيار که در اين سفرها با مشکلات فراوانى مواجه گشته ولى همه را به جان خريد و غم غربت را تحمل کرده و با کوله‌بارى از احادیث پیامبر و اهل بیت عليهم‌السلام از سفر باز گشته است .
او به هر شهرى وارد مى‌شد به دنبال نخبگان مى‌گشت و از دانش آنان بهره مى‌گرفت و نيز علاقه‌مندان علوم دینی را از منبع سرشار اندوخته‌هاى خود سيراب مى‌کرد.

مشهد

ابن بابویه‌ در ماه رجب ۳۵۲ق‌/۹۶۳م‌ قصد سفر نمود و با کسب‌ اجازه‌ از رکن الدوله‌ امیر ری‌ در رجب‌ همین‌ سال‌ راهی‌ مشهد گردید. [۲۴]

نیشابور

وی‌ طی‌ راه‌ در ماه‌ شعبان‌ در نیشابور بود و از مشایخ‌ بزرگ‌ آن‌ شهر چون‌ عبدالواحد بن محمد بن عبدوس‌ نیشابوری‌، حاکم‌ ابوعلی‌ حسین‌ بن احمد بیهقی‌ و ابو طیب‌ حسین‌ بن ا حمد رازی‌ حدیث‌ شنید. [۲۵][۲۶][۲۷]
در آن شهر اهالى آن‌جا گرداگرد او را گرفتند و وى با بحث‌هاى روشن‌گرانه خود تشتت فکری عجيبى که نسبت به غیبت مهدی موعود (عج) در ميان آن‌ها رواج داشت، از بين برد.
او خود شرح اين واقعه را در کتاب اکمال‌الدین آورده است. علاوه بر آن از عده‌اى از بزرگان آن ديار حدیث شنيده و نقل کرده است از جمله: حسين بن احمد بيهقى، ابوالطيب حسين بن احمد و عبدالله بن محمد بن عبدالوهاب .

مرو

در مرو نيز از گروهى ديگر از محدثان حديث شنيده و نقل کرده است. از جمله: محمد بن علی شاه فقیه و ابو یوسف، رافع بن عبدالله بن عبدالوهاب بن عبدالملک.

عراق

او سپس به بغداد مسافرت کرد و در همان سال از عده‌اى ديگر از بزرگان بغداد نيز حديث شنيد از جمله: حسین بن یحیی علوی، ابراهیم بن هارون و علی بن ثابت والیبی.
در سال ۳۵۴ وارد کوفه شد و از مشايخ آن‌جا استماع حدیث کرد.
درنگی‌ پرثمر در کوفه‌ که‌ امکان‌ استماع‌ از افزون‌ بر ۱۰ شیخ‌ بزرگ‌ کوفی‌ از جمله‌ ابوالقاسم‌ حسن‌ بن محمد سکونی‌، محمد بن بکران‌ نقاش‌ و احمد بن ابراهیم‌ فامی‌ را برای‌ وی‌ فراهم‌ کرد. [۲۸][۲۹][۳۰]
در بغداد نیز وی‌ ضمن‌ استماع‌ از مشایخ‌ بزرگ‌ آن‌ شهر چون‌ حافظ محمد بن عمر بن جعابی‌ و حسن‌ بن محمد بن یحیی‌ علوی‌، [۳۱][۳۲] برخی‌ مناظرات‌ ارشادی‌ نیز داشته‌ است‌. [۳۳]
همین‌ اقامت‌ کوتاه‌ برای‌ جمعی‌ از مشایخ‌ بغداد چون‌ شیخ‌ مفید، این‌ امکان‌ را فراهم‌ کرد که‌ از وی‌ استماع‌ حدیث‌ کرده‌ و اجازه‌ دریافت‌ کنند.

حرمین شریفین

در آن سال براى زیارت بیت الله الحرام و انجام مناسک حج عازم حجاز شد.
وی‌ ظاهراً در اواخر ۳۵۳ق‌/۹۶۴م‌ ری‌ را به‌ قصد سفر حج‌ ترک‌ کرد، به‌ طوری‌ که‌ در ذیحجه همان‌ سال‌ مناسک‌ حج‌ را به‌ جای‌ آورد.
در مورد استفاده‌ ابن بابویه‌ از مشایخ‌ حرمین‌ سندی‌ در دست‌ نیست‌، لیکن‌ می‌دانیم‌ که‌ وی‌ در بازگشت‌ به‌ عراق‌ در اوایل‌ ۳۵۴ق‌ در فید (میانه راه‌ حجاز به‌ عراق‌) با ابوعلی‌ احمد بن ابی‌ جعفر بیهقی‌ دیدار کرده‌ و از او حدیث‌ شنیده‌ است‌. [۳۴]

همدان

بار ديگر در سال ۳۵۵ به بغداد وارد شد و شايد اين امر پس از بازگشت از زیارت خانه خدا بوده است.
وی‌ در همین‌ سال‌ عراق‌ را ترک‌ و در مسیر مراجعت‌ به‌ ری‌ وارد همدان‌ شده‌ و از جمعی‌ از مشایخ‌ آن‌ دیار چون‌ قاسم‌ بن محمد بن عبدویه‌ همدانی‌، احمد بن زیاد بن جعفر همدانی‌ و ابوالعباس‌ فضل‌ بن فضل‌ بن عباس‌ کندی‌ استماع‌ حدیث‌ کرده‌ و یا اجازه‌ دریافت‌ کرده‌ است‌ [۳۵][۳۶][۳۷][۳۸] و سرانجام‌ با ترک‌ همدان‌ به‌ سفر غربی‌ خود خاتمه‌ بخشید و با توشه‌ای‌ ارزشمند به‌ وطن‌ مراجعت‌ نمود.
نجاشی‌ [۳۹] ورود ابن بابویه‌ به‌ بغداد را بر اساس‌ شنیده‌ها در ۳۵۵ق‌/۹۶۶م‌ دانسته‌ که‌ مخالف‌ صریح‌ سخن‌ ابن بابویه‌ است‌.
برخی‌ از معاصران‌ از سفر ابن بابویه‌ به‌ استراباد و جرجان‌ سخن‌ گفته‌اند [۴۰] که‌ تنها مبتنی‌ بر حدس‌ بوده‌ و قابل‌ اثبات‌ نیست‌.

سفرهای دیگر مشهد

از کتاب المجالس صدوق بر مى‌آيد که دو بار ديگر به زيارت مشهد رفته است، يک بار در سال ۳۶۷ که در آن‌جا بر سيد ابى البرکات علی بن حسین حسینی و ابی بکر محمد بن علی حدیث خواند و قبل از محرم سال ۳۶۸ به رى بازگشت. بار ديگر آن‌گاه که قصد سفر به ماوراءالنهر داشت.

سفر مشرق

ابن بابویه‌ در ۳۶۷ق‌/۹۷۸م‌ راهی‌ سفر مشرق‌ شد.
او در ۱۷ و ۱۸ ذیحجه‌ در مشهد بود، [۴۱][۴۲] سپس‌ به‌ نیشابور رفته‌ و تا شعبان‌ ۳۶۸ق‌ در آن‌جا سکنی‌ گزید.
تصریح‌ به‌ این‌که‌ مجلس‌ ۸۹ از مجالس‌ وی‌ در خانه‌ سید ابی‌ محمد یحیی‌ بن محمد علوی‌ برگزار شده‌، [۴۳] با علم‌ به‌ این‌که‌ خانه‌ این‌ سید در نیشابور بوده‌ [۴۴][۴۵] و از محرم‌ تا شعبان‌ ۳۶۸ق‌ مجالس‌ ۲۷-۹۳ بدون‌ انقطاع‌ برگزار شده‌، این‌ مطلب‌ را ثابت‌ می‌کند.
وی‌ در ۱۷- ۱۹ شعبان‌ در مشهد بوده‌، و روز ۱۹ شعبان‌ عازم‌ ماوراءالنهر گردید. [۴۶]
ابن بابویه‌ در مسیر خود از مشهد به‌ ترکستان‌ می‌بایست‌ شهرهای‌ سرخس‌، مرو، مرورود، بلخ‌ و سمرقند را به‌ ترتیب‌ پشت‌ سر گذاشته‌ باشد. [۴۷][۴۸]
وی‌ در هر یک‌ از این‌ شهرها درنگی‌ داشته‌ و در سرخس‌ از ابونصر محمد بن احمد سرخسی‌، [۴۹] در مرو از احمد بن حسین‌ آبی‌، [۵۰][۵۱] در مرورود از محمد بن علی‌ بن شاه‌ و ابویوسف‌ رافع‌ بن عبدالله‌، [۵۲][۵۳][۵۴] در بلخ‌ از افراد متعددی‌ چون‌ حسین‌ بن محمد اشناتی‌ و محمد بن سعید سمرقندی‌ [۵۵][۵۶] و در سمرقند از افرادی‌ چون‌ عبدوس‌ بن علی‌ جرجانی‌ و عبدالصمد بن عبدالشهید انصاری‌ [۵۷][۵۸] استماع‌ حدیث‌ کرده‌ است‌.
از سمرقند نیز دو سفر به‌ عمق‌ ترکستان‌ داشته‌ است‌.
در سفری‌ به‌ فرغانه‌ (جنوب‌ شرقی‌ ازبکستان‌ کنونی‌) از جمعی‌ از مشایخ‌ آن‌ دیار چون‌ اسماعیل‌ بن منصور قصار [۵۹] و محمد بن عبدالله‌ بن طیفور دامغانی‌ [۶۰] حدیث‌ شنید.
ابن بابویه‌ در برخی‌ از قرای‌ فرغانه‌ چون‌ اخسیکت‌ و جبل‌ بوتک‌ [۶۱] نیز به‌ تحصیل‌ حدیث‌ پرداخته‌ است‌.
وی‌ در سفر دیگری‌ به‌ منطقه ایلاق‌ (اطراف‌ تاشکند کنونی‌) ر اهی‌ گشته‌ و از محضر مشایخی‌ چون‌ حاکم‌ بکر بن علی‌ حنفی‌ [۶۲] و علی‌ بن عبدالله‌ فقیه‌ اسواری‌ [۶۳] استفاده‌ کرده‌ است‌.
ملاقات‌ ابن بابویه‌ با شریف‌ محمد بن حسن‌ علوی‌ معروف‌ به‌ نعمه و تألیف‌ کتاب‌ من‌ لایحضره‌ الفقیه‌ برای‌ وی‌ در همین‌ شهر واقع‌ شده‌ است‌. [۶۴]
نظر به‌ این‌که‌ کتاب‌ کمال‌الدین‌ پس‌ از سفر ماوراءالنهر تألیف‌ شده‌، از مقدمه آن‌ [۶۵] معلوم‌ می‌شود که‌ ابن بابویه‌ در بازگشت‌ از ماوراءالنهر برای‌ زیارت‌ مجدداً وارد مشهد شده‌، و سپس‌ به‌ نیشابور رفته‌ و مدتی‌ در آن‌جا اقامت‌ گزیده‌ است‌.
وی‌ در این‌ دوره اقامت‌ خود به‌ تبلیغ‌ اعتقاد شیعه‌ در مورد غیبت‌ پرداخته‌ و حداقل‌ بخشی‌ از کمال‌الدین‌ را تألیف‌ کرده‌ است‌.

بازگشت به ری

معلوم‌ نیست‌ ابن بابویه‌ که‌ در نیشابور آرزوی‌ بازگشت‌ به‌ وطنش‌ ری‌ را داشته‌، [۶۶] چه‌ زمانی‌ به‌ ری‌ بازگشته‌ است‌، اما می‌دانیم‌ که‌ تا پایان‌ عمر در ری‌ بوده‌، و در همان‌جا درگذشت‌ [۶۷] و مقبره وی‌ در ری‌ امروزه‌ معروف‌ و زیارت‌گاه‌ است‌.

مقام علمى

 

رفته رفته به مبارکى دعاى حضرت ولی عصر ( عج ) برکت وجود شيخ صدوق فراگير و شهرتش عالم‌گير شد و تمام دانشوران، زبان به مدح و ثنای او گشودند و در برابر عظمت و گستردگى دانش او خضوع کردند. پس از سفر به بغداد شهرت علمى او آن‌چنان دانشمندان آن ديار را تحت تأثير قرار داده بود که تمام آن‌ها را مجذوب خود کرد و از شعاع وجودى خود بهره‌مند ساخت.
شيخ صدوق را نمى‌توان، تنها يک محدث يا فقیه يا اصولی ناميد بلکه با نظر به گوناگونى تأليفات او و سخنان عالمان دینی در حق وى، پى به دامنه دانش بي‌کران او خواهيم برد.
عمر رضا کحاله از عالمان اهل سنت در حق او نوشته است:
محمد بن علی بن الحسین ... شیعی ( ابوجعفر ) مفسر، فقيه، اصولى، محدث، حافظ، آشناى به رجال، ... ( بوده است ). [۶۸]
بيشترين فرصت و زحمت وى صرف جمع‌آورى و تدوین و تبویب و نشر احادیث و نگارش کتب مختلف شد و اين امر جز با تسلط او بر آن رشته‌هاى علمى تحقق نخواهد يافت.
تبويب و تدوين حديث با توجه به موقعيت زمانى صدوق و نبود يا کمبود امکانات نگارشى و تحقيقى در آن عصر، حاکى از تلاش طاقت‌فرساى او است. امروزه انجام چنين امر بزرگ با وجود امکانات زياد حتى از توان يک گروه علمى هم خارج است.
صدوق با کار ابتکارى خود در تنظيم آثار معصومین (علهيم السلام) چشمه‌سارى را جارى ساخت که نسل‌هاى آينده توانستند از جويبار روان و زلال آن نيازهاى علمى و دينى بشريت را مرتفع سازند.

علم کلام

 

مکتب فکری

ابن بابویه‌ را می‌بایست‌ از نظر فکری‌ از مکتب‌ اخباریان‌ متقدم‌ قم‌ به‌ شمار آورد.
صرف نظر از چند شخصیت‌ نه‌ چندان‌ برجسته‌، او را باید آخرین‌ متفکر این‌ مکتب‌ دانست‌ که‌ آثارش‌ بخش‌ عمده میراث‌ اخباریان‌ را تشکیل‌ می‌دهد.
مشخصه کلی‌ این‌ مکتب‌ که‌ به‌ روشنی‌ در آثار ابن بابویه‌ دیده‌ می‌شود، تکیه‌ بر اخبار و احادیث‌ در تعریف‌ مفاهیم‌ و اثبات‌ قضایای‌ کلامی‌ است‌.
در واقع‌ کلام‌ ابن بابویه‌ را باید متون‌ احادیث‌ دانست‌ که‌ با کم‌ترین‌ تصرف‌ ممکن‌ در قالب‌ یک‌ نظام‌ کلامی‌ ریخته‌ شده‌ و تدوین‌ گشته‌ است‌.

مقایسه مکاتب کلامی

اگر چه‌ کلام‌ اخباری‌ ابن بابویه‌ در کلیات‌ با کلام‌ سایر مکاتب‌ امامیه‌ هم‌خوانی‌ دارد، اما در مقایسه‌ای‌ بین‌ رساله اعتقادات‌ ابن بابویه‌ و رساله تصحیح‌ الاعتقاد شیخ‌ مفید که‌ در نقد آن‌ نوشته‌ شده‌، آشکار می‌شود که‌ اختلافات‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ در مسائل‌ فرعی‌ وجود دارد.
یکی‌ از مهم‌ترین‌ موارد اختلاف‌ مسأله‌ جواز سهو در نماز بر پیامبر (ص‌) است‌.
ابن بابویه‌ چون‌ برخی‌ دیگر از بزرگان‌ مکتب‌ اخباری‌ قم‌ نه‌ تنها سهو در نماز را بر پیامبر (ص‌) جایز می‌شمارد، بلکه‌ مخالف‌ این‌ نظر را به‌ اهل‌ غلو نسبت‌ می‌دهد. [۶۹][۷۰] (رجوع کنید به رساله مفید یا سید مرتضی در مسأله سهو بر پیامبر [۷۱]).

برخوردهای کلامی

ابن بابویه‌ از جنبه کلامی‌ با مکاتب‌ و مذاهب‌ متنوعی‌ در برخورد بوده‌ است‌، از طرف‌ وی‌ با برخی‌ از مکاتب‌ امامی‌ که‌ از آن‌ها به‌ اهل‌ غلو و اهل‌ تقصیر (کوتاهی‌ در حق‌ ائمه‌) تعبیر می‌کند، درگیر بوده‌ و کتابی‌ تحت‌ عنوان‌ ابطال‌ الغلو و التقصیر، در رد این‌ دو گروه‌ تألیف‌ کرده‌ است‌. [۷۲]
بخش‌ دیگری‌ از برخوردهای‌ کلامی‌ وی‌ را مسأله‌ مهدویت‌ تشکیل‌ می‌دهد.
ابن بابویه‌ در تبیین‌ مهدویت‌ از دیدگاه‌ امامیه‌ ضمن‌ تألیف‌ آثار متعدد به‌ خصوص‌ مهم‌ترین‌ آن‌ها کمال‌الدین‌ به‌ رد ایرادات‌ معتزله‌، زیدیه‌ و دیگر مخالفان‌ پرداخته‌ و سعی‌ بلیغی‌ در نقض‌ آراء قائلین‌ به‌ فترت‌ (انفصال‌ رشته امامت‌) و رفع‌ شک‌ امامیان‌ متحیر نموده‌ است‌.

رد اتهامات بر امامیه

دیگر از ابعاد کلام‌ ابن بابویه‌ رد اتهاماتی‌ است‌ که‌ از جانب‌ مخالفین‌ متوجه‌ امامیه‌ می‌گردید.
به‌ عنوان‌ نمونه‌ وی‌ کتاب‌ التوحید را چنان‌چه‌ در مقدمه آن‌ [۷۳] متذکر شده‌ به‌ منظور رد اتهامات‌ وارده‌ به‌ امامیه‌ در مورد قول‌ به‌ تشبیه‌ و جبر تألیف‌ کرده‌ است‌.

تفاوت ناصبی و سنی

ابن بابویه‌ مانند اکثر مکاتب‌ دیگر امامی‌ بین‌ اهل‌ سنت‌ و ناصبی‌ فرق‌ آشکار گذاشته‌، ضمن‌ احترام‌ به‌ اهل‌ سنت‌ (چنان‌که‌ مثلاً از تمجید مشایخ‌ سنی‌ توسط او بر می‌آید) ناصبی‌ را کافر شمرده‌ [۷۴] و برائت‌ از ظالمین‌ نسبت‌ به‌ ائمه‌ را از واجبات‌ دانسته‌ است‌. [۷۵][۷۶]

رساله‌های اعتقادی

یکی‌ از حرکت‌های‌ مهم‌ ابن بابویه‌ در کلام‌ امامیه‌ را باید تدوین‌ آثاری‌ دانست‌ که‌ نه‌ شکل‌ استدلالی‌ و نه‌ روایی‌، بلکه‌ شکل‌ یک‌ رساله اعتقادی‌ را داشته‌اند.
رسالة الاعتقادات‌ ابن بابویه‌ در واقع‌ نخستین‌ نمونه شناخته‌ شده‌ از این‌ نوع‌ رسائل‌ در کلام‌ امامیه‌ است‌ که‌ خود ادامه‌ کار او در مجلس‌ ۹۳ از الامالی‌ [۷۷] و مقدمه «الهدایة» [۷۸] می‌باشد.
این‌ حرکت‌ پس‌ از ابن بابویه‌ نیز توسط سید مرتضی‌ در بخش‌ اول‌ رسالة جمل‌ العلم‌ و العمل‌ و شیخ‌ طوسی‌ در رسالة اعتقادات‌ و بعضی‌ دیگر دنبال‌ شد، لیکن‌ دوام‌ چندانی‌ نیافت‌.

علم فقه

 

برخى از کسانى که زندگانى فقیهان را نگاشته‌اند صدوق را از قلم انداخته و او را در زمره فقهاى نام‌دار شیعه نياورده‌اند‌! حال آن‌که صدوق در بسياری از کتاب‌هاى خود از جمه کتاب معروف من لایحضره الفقیه ( يکى از کتاب‌های چهارگانه اصلی شیعه) روایات را بر اساس مبانى فقهى خود تنظيم کرده و در مقدمه آن نيز نوشته است: آن‌چه در اين کتاب آوده‌ام به آن فتوا مى‌دهم. [۷۹] يعنى مطابق نظريات وى در احکام است. هم‌چنين کتاب معروف المقنع وى در شمار کتب اوليه فقهى عالم تشیع قرار دارد و کاملا جنبه فتوايى دارد و ساير فقها در قرون و اصعار پس از وى به همين کتاب به مثابه نظريه هاى فقهى وى استناد کرده اند، بعلاوه بسيارى از رجال نويسان او را در زمره فقيهان آورده‌اند.

مکتب فقهی

فقه‌ وی‌ که‌ نمونه‌ بارزی‌ از مکتب‌ اخباری‌ قم‌ می‌باشد، اساساً تکیه‌ بر حدیث‌ دارد.

استنباط و استخراج

ابن بابویه‌ نه‌ تنها قیاس‌ بلکه‌ استنباط و استخراج‌ را نیز غیرمجاز دانسته‌ است‌. [۸۰]
آثار فقهی‌ ابن بابویه‌ نیز هم‌چون‌ آثار کلامی‌ وی‌ عمدتاً متشکل‌ از متون‌ احادیث‌ با حفظ یا حذف‌ اسناد آن‌هاست‌ و البته‌ در پاره‌ای‌ موارد به‌ جای‌ لفظ حدیث‌ معنای‌ آن‌ آمده‌ است‌.
ابن بابویه‌ معمولاً به‌ متن‌ حدیث‌ اکتفا می‌کند و از استنباط خودداری‌ می‌ورزد.

جمع بین احادیث

وی‌ در جمع‌ بین‌ احادیث‌ متعارض‌ روشی‌ دارد که‌ خود آن‌ را «اصل‌ و رخصت‌» می‌نامد. روش‌ دیگری‌ که‌ وی‌ در جمع‌ بین‌ احادیث‌ پیشنهاد می‌کند ارجاع‌ احادیث‌ مجمله‌ به‌ احادیث‌ مفسره‌ است‌ [۸۱] که‌ از نظر تاریخ‌ علم‌ اصول‌ قابل‌ ملاحظه‌ می‌باشد.

رد حدیث

ابن بابویه‌ در مواردی‌ نیز به‌ رد حدیث‌ می‌پردازد. مثلاً در بعضی‌ از موارد که‌ دو حدیث‌ متعارض‌ یکی‌ موافق‌ رأی‌ عامه‌ و دیگری‌ مخالف‌ رأی‌ ایشان‌ است‌ حدیث‌ مخالف‌ را ترجیح‌ داده‌، حدیث‌ موافق‌ را حمل‌ بر تقیه‌ می‌کند. [۸۲][۸۳]
موارد دیگری‌ نیز به‌ چشم‌ می‌خورد که‌ ابن بابویه‌ حدیثی‌ را در مقابل‌ معارض‌ آن‌ کنار گذارده‌، لیکن‌ علت‌ ترجیح‌ را بیان‌ نکرده‌ و این‌ احتمال‌ می‌رود که‌ وی‌ در این‌ ترجیح‌ بر رجال‌ سند تکیه‌ داشته‌ است‌. [۸۴][۸۵][۸۶]

اخبار آحاد

ابن بابویه‌ گاه‌ نه‌ فروع‌ فقهی‌، بلکه‌ برخی‌ اصول‌ کلی‌ را بر اخبار آحاد بنا کرده‌ است‌.

اصل اطلاق

اگر چه‌ اصل‌ اطلاق‌ پیش‌ از ورود نهی‌ که‌ او مطرح‌ کرده‌، [۸۷] پس‌ از او نیز به‌ عنوان‌ یک‌ اصل‌ عقلایی‌ توسط مکاتب‌ دیگر فقه‌ امامی‌ پذیرفته‌ شد.

فقه تعلیلی

ابن بابویه‌ اگر چه‌ در فقه‌ خود مخالف‌ سرسخت‌ قیاس‌ و اجتهاد بود، لیکن‌ فقه‌ وی‌ را نباید یک‌ فقه‌ تعبدی‌، بلکه‌ باید یک‌ فقه‌ تعلیلی‌ به‌ شمار آورد.

ریشه احکام

وی‌ به‌ پیروی‌ از احادیث‌، معتقد بود احکام‌ شرع‌ اغلب‌ تابع‌ مصالح‌ بندگان‌ هستند و این‌ طرز فکر نه‌ تنها در کتاب‌ علل‌ الشرائع‌ به‌ طور گسترده‌ مطرح‌ شده‌، بلکه‌ حتی‌ در کتاب‌ فقهی‌ من‌ لایحضره‌ الفقیه‌، جا به‌ جا مطرح‌ گشته‌ است‌.

فتاوی شاذ

ابن بابویه‌ برخی‌ فتاوی‌ شاذ فقهی‌ دارد که‌ موافقی‌ در شیعه‌ برای‌ وی‌ نمی‌شناسیم‌ (فهرستی‌ از این‌ فتاوی‌ را موسوی‌ خرسان‌ در ص‌ «أیا» آورده‌ است‌ [۸۸]).

تغییر فتوا

گاه‌ دیده‌ می‌شود که‌ فتوای‌ وی‌ در طول‌ زمان‌ دچار تغییر شده‌ است‌.
به‌ عنوان‌ نمونه‌ در این‌ مسأله‌ که‌ آیا ماه‌ رمضان‌ همیشه‌ ۳۰ روز است‌ یا می‌تواند ۲۹ روز هم‌ باشد، نظر قدیم‌ وی‌ چنان‌که‌ به‌ صراحت‌ در رساله «المقنع‌» [۸۹] آمده‌ احتمال‌ ۲۹ و ۳۰ می‌باشد و ظاهراً در آن‌ هنگام‌ پیرو نظریه رایج‌ در مکتب‌ اخباری‌ قم‌ بوده‌ است‌ (به‌ عنوان‌ نمونه‌ به این منبع رجوع کنید [۹۰])، لیکن‌ در آثار متأخر وی‌ چون‌ الخصال‌ [۹۱] و رسالة الرد علی‌ الجنیدیة [۹۲] به‌ صراحت‌ به‌ ۳۰ روز بودن‌ ماه‌ رمضان‌ فتوی‌ داده‌ است‌.

علم حدیث

 

عصر صدوق را بايد عصر حديث ناميد. دوره‌اى که با حرکت علمى کلینی آغاز شد و با تلاش‌هاى پي‌گير و بى وقفه صدوق ادامه يافت. شیخ کلینی که او نيز از کلين به ری هجرت کرد و در آن‌جا کتاب کافی اولى کتاب از مجموعه چهارگانه روائى شيعه ـ را نگاشت، با اين حرکت علمى جديد، مکتب حدیث‌نگاری اهل بیت عليهم‌السلام را پى نهاد که ديگران از جمله شيخ صدوق، بناى مستحکم ضبط و نشر حدیث را بر آن بنياد نهادند.
صدوق براى ادامه راهى که کلينی در آن قدم نهاده بود سفرهاى علمى خود را آغاز کرد، که اين بخش زندگى او را مى‌توان فصل جديدى ناميد.

وثاقت

قدیم‌ترین‌ توثیقی‌ که‌ در مورد ابن بابویه‌ در دست‌ داریم‌ توثیق‌ ابن ادریس‌ [۹۳] و پس‌ از او ابن طاووس‌ [۹۴] است‌.
ابن طاووس‌ [۹۵][۹۶] متذکر شده‌ که‌ در مورد عدالت‌ وی‌ اتفاق‌ نظر وجود دارد.

لقب صدوق

لقب‌ «صدوق‌» بلیغ‌ترین‌ کلمه‌ در بیان‌ امانت‌ وی‌ در روایت‌ است‌. نخستین‌ کسی‌ که‌ ابن بابویه‌ را صدوق‌ نامیده‌ ابن ادریس‌ [۹۷] است‌، لیکن‌ پس‌ از وی‌ تا زمان‌ شهید اول‌ [۹۸] این‌ لقب‌ شهرت‌ نداشته‌ است‌.
برخی‌ از علمای‌ رجال‌ متأخر مراسل‌ وی‌ را در حکم‌ مسانید دانسته‌اند. [۹۹][۱۰۰]

ارباب جرح و تعدیل

ابن بابویه‌ خود از ارباب جرح و تعدیل‌ است‌.
او در ضبط اسناد، اصطلاحات‌ مربوط به‌ نحوه تحمل‌ حدیث‌ (که‌ در آثار وی‌ هویداست‌)، تفکیک‌ لفظ از معنی‌ در مواردی‌ که‌ حدیث‌ واحد با اسناد متعدد ذکر شده‌، [۱۰۱] روایت‌ حدیث‌ واحد با اسناد مختلف‌، مانند حدیث‌ اثنا عشر جابر بن سمره از ۱۹ طریق‌ مختلف‌، [۱۰۲] بسیار دقیق‌ است‌.

ویژگی آثار حدیثی

اغلب‌ آثار حدیثی‌ ابن بابویه‌ آمیخته‌ای‌ از احادیث‌ شیعه‌ با احادیث‌ برگزیده اهل‌ سنت‌ است‌.
ابن بابویه‌ به‌ عنوان‌ یک‌ محدث‌ نه‌ تنها میراث‌ عظیمی‌ را به‌ آیندگان‌ انتقال‌ داده‌ و بخش‌ قابل‌ توجهی‌ از احادیث‌ موجود در کتب‌ روایی‌ مسند شیعه‌ پس‌ از سده ۵ق‌ چون‌ آثار خزاز، مفید، طوسی‌، ابن رستم‌ طبری‌ و دیگران‌ را به‌ خود اختصاص‌ داده‌، بلکه‌ در مورد انتقال‌ آثار گذشتگان‌ به‌ آیندگان‌ نیز نقشی‌ اساسی‌ ایفا کرده‌ است‌، به‌ طوری‌ که‌ نوری‌ [۱۰۳] وی‌ را یکی‌ از ۱۲ تنی‌ دانسته‌ که‌ سلسله اجازات‌ به‌ ایشان‌ منتهی‌ می‌شود.

نقاد حدیث

ابن بابویه‌ در عالم‌ حدیث‌ نه‌ تنها به‌ عنوان‌ ناقل‌، بلکه‌ چنان‌که‌ طوسی‌ [۱۰۴] یادآور شده‌، به‌ عنوان‌ نقاد احادیث‌ و آگاه‌ به‌ رجال‌ مطرح‌ است‌.

غریب الحدیث

کتاب‌ معانی‌ الاخبار وی‌ دلیل‌ قاطعی‌ بر تبحر او در فقه‌ الحدیث‌ و غریب‌ الحدیث‌ است‌.
نجاشی‌ [۱۰۵] و طوسی‌ [۱۰۶] کتابی‌ نیز در مورد غریب‌ حدیث‌ پیامبر (ص‌) و علی (ع‌) برای‌ او ذکر کرده‌اند.
نقد اسناد برخی‌ احادیث‌ و حکم‌ به‌ غرابت‌ سندی‌ آن‌ در مواضع‌ مختلف‌ از آثار وی‌ دیده‌ می‌شود. [۱۰۷][۱۰۸]

علم رجال

در زمینه رجال‌ نیز وی‌ آثار متعددی‌ داشته‌ [۱۰۹][۱۱۰] و برخی‌ نظریات‌ او در کتب‌ رجالی‌ (به‌ عنوان‌ نمونه‌ به این منبع رجوع کنید [۱۱۱][۱۱۲][۱۱۳]) منعکس‌ شده‌ است‌.

تفسیر روایی

در میان‌ عناوین‌ آثار ابن بابویه‌ عناوینی‌ چون‌ التاریخ‌، مقتل‌ الحسین‌ (ع‌) و تفسیر القرآن‌ دیده‌ می‌شود [۱۱۴][۱۱۵][۱۱۶] که‌ با توجه‌ به‌ شیوه وی‌ می‌توان‌ حدس‌ زد که‌ جنبه تاریخ‌ و تفسیر روایی‌ داشته‌اند نه‌ درایی‌.

مشایخ حدیثی

در مورد مشایخ‌ ابن بابویه‌ فهرست‌ نسبتاً کامل‌ و دقیقی‌ بالغ‌ بر ۲۱۱ تن‌ در «حیات‌ الشیخ‌ الصدوق‌» [۱۱۷] آمده‌ که‌ برخی‌ از آنان‌ در این‌ مقاله‌ ذکر شده‌اند.

راویان

در مورد روایت‌ و شاگردان‌ وی‌ فهرست‌ ناقصی‌ در دست‌ است‌ [۱۱۸] که‌ از میان‌ ایشان‌ می‌توان‌ شیخ‌ مفید محمد بن محمد بن نعمان‌، هارون‌ بن موسی‌ تلعکبری‌، علی‌ بن محمد خزاز و حسین‌ بن عبیدالله‌ بن غضائری‌ را ذکر کرد (برای‌ تکمیل‌ فهرست‌ مزبور به این منابع رجوع کنید [۱۱۹][۱۲۰][۱۲۱][۱۲۲][۱۲۳][۱۲۴][۱۲۵][۱۲۶][۱۲۷][۱۲۸][۱۲۹]).

آثار

 

ابن بابویه‌ کثیر التألیف‌ بوده‌، چنان‌که‌ مثلاً هنگام‌ حضور در ایلاق‌، حدود سال‌ ۳۶۸ق‌ به‌ گفته خودش‌ بالغ‌ بر ۲۴۵ تألیف‌ داشته‌ است‌. [۱۳۰]

آثار چاپی‌

الاعتقادات‌، الامالی‌؛ التوحید؛ ثواب‌ الاعمال‌ و عقاب‌ الاعمال‌؛ الخصال‌؛ علل‌ الشرائع‌؛ عیون‌ الاخبار الرضا (ع‌)؛ کمال الدین و تمام النعمة، معانی‌ الاخبار؛ «المقنع‌»؛ من‌ لایحضره‌ الفقیه‌؛ «الهدایة»؛ فضائل‌ الاشهر الثلاثة (برای‌ اطلاع‌ از مشخصات‌ این‌ آثار نک: مآخذ همین‌ مقاله‌).
هم‌چنین‌ دو کتاب‌ دیگر وی‌ با عنوان‌های‌ صفات‌ الشیعة و فضائل‌ الشیعة یک‌ بار در نجف‌ و یک‌ بار با ترجمه فارسی‌ در تهران‌، ۱۳۸۱ق‌، منتشر شده‌ است‌.
به جز این‌ آثار کتاب‌ مصادقة الاخوان‌ که‌ در ۱۳۲۵ش‌ در تهران‌ و در ۱۹۷۶م‌ در بغداد به‌ کوشش‌ دکتر حسین‌ علی‌ محفوظ به‌ چاپ‌ رسیده‌، هم‌ به‌ او، هم‌ به‌ پدرش‌ نسبت‌ داده‌ شده‌ است‌ و ظاهر روایت‌ مؤلف‌ کتاب‌ از محمد بن یحیی‌ عطار با لفظ «حدثنا» انتساب‌ آن‌ به‌ پدر را تقویت‌ می‌کند. [۱۳۱]
مورد دیگر اثری‌ است‌ که‌ در قم‌ در ۱۳۵۱ش‌ بر اساس‌ نسخه‌ای‌ خطی‌ از کتابخانه ناصریه‌ در لکهنو همراه‌ با ترجمه عزیزالله‌ عطاردی‌ با عنوان‌ المواعظ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌، اما این‌ اثر بر خلاف‌ تصور مترجم‌ مزبور چیزی‌ جز نوادر من‌ لایحضره‌ الفقیه‌ نیست‌ و ارتباطی به کتاب مفقود مواعظ که‌ [۱۳۲] و طوسی‌ [۱۳۳] از آن‌ نام‌ برده‌اند ندارد.

آثار خطی‌

 

اثبات النص

اثبات النص علی الائمة (ع‌)، دوسلان‌، نسخه‌ای‌ تحت‌ عنوان‌ النصوص‌ علی‌ الائمة الاثنی‌ عشر در کتابخانه ملی‌ پاریس‌ معرفی‌ کرده‌ و احتمال‌ می‌دهد که‌ تألیف‌ ابن بابویه‌ باشد.
دانش‌پژوه‌ نیز نسخی‌ را معرفی‌ کرده‌ [۱۳۴][۱۳۵][۱۳۶] که‌ انتساب‌ آن‌ها را به‌ ابن بابویه‌ به‌ عنوان‌ احتمال‌ مطرح‌ کرده‌ است‌.
آقابزرگ‌ [۱۳۷] نیز نسخه‌ای‌ از آن‌ معرفی‌ کرده‌ است‌.
به‌ هر حال‌ بخش‌ عمده احادیث‌ آن‌ را شاگردش‌ خزاز در کفایة الاثر نقل‌ کرده‌ است‌.

الغیبه و الفضائل

الغیبة، این‌ نام‌ اغلب‌ بر همان‌ کمال‌الدین‌ اطلاق‌ می‌شود.
نسخه‌ای‌ تحت‌ عنوان‌ الغیبة در کتابخانه مجلس شورا موجود است‌ [۱۳۸] که‌ آغاز آن‌ با کمال‌الدین‌ [۱۳۹] تطابق‌ کامل‌ دارد و احتمال‌ اتحاد را مطرح‌ می‌کند.
الفضائل‌، نسخه‌ای‌ تحت‌ این‌ عنوان‌ در کتابخانه سماوی‌ نجف‌ موجود است‌. و نیز نسخه‌ای‌ تحت‌ عنوان‌ فضائل‌ علی‌ (ع‌) در کتابخانه مرکزی‌ و مرکز اسناد دانشگاه‌ تهران‌ [۱۴۰] وجود دارد.
به‌ هر حال‌ در مورد انتساب‌ این‌ دو نسخه‌ به‌ ابن بابویه‌ جای‌ تردید وجود دارد.

دیگر آثار

دو نسخه‌ با عنوان‌های‌ «اسماء الله‌ الحسنی‌» و «حدیث‌ جامع‌ للاداب‌ و الحِکَم‌» در کتابخانه مرکزی‌ دانشگاه‌ تهران‌ [۱۴۱][۱۴۲] موجود است‌ که‌ محتمل‌ است‌ متعلق‌ به‌ ابن بابویه‌ باشد.
الناسخ‌ و المنسوخ‌. [۱۴۳]

آثار منسوب‌

عناوین حدود ۲۰۰ اثر منسوب‌ به‌ وی‌ در رجال‌ نجاشی‌ [۱۴۴] و طوسی‌ [۱۴۵] و ابن شهر آشوب‌ [۱۴۶] ذکر شده‌ است‌.
علاوه‌ بر عناوین‌ مزبور ابن طاووس‌ [۱۴۷][۱۴۸] و خود ابن بابویه‌ [۱۴۹] چند عنوان‌ دیگر را یاد کرده‌اند.
در میان‌ این‌ آثار مهم‌ترین‌ مورد کتاب‌ مدینة العلم‌ می‌باشد. این‌ کتاب‌ مجموعه حدیثی‌ بزرگ‌تر از من‌ لایحضره‌ الفقیه‌ [۱۵۰] و بنا به‌ قول‌ ابن شهر آشوب‌ [۱۵۱] بالغ‌ بر ۱۰ جزء بوده‌ است‌ و گفته‌ می‌شود تا زمان‌ شیخ‌ حسین‌ بن عبدالصمد پدر شیخ‌ بهائی‌ موجود بوده‌ و از آن‌ پس‌ مفقود گشته‌ است‌. [۱۵۲]

اساتید

 

شیخ صدوق به خاطر مسافرت‌های بسیاری که داشت از محضر اساتید بسیاری کسب فیض کرد و تقریبا شمارش اساتید غیرممکن می‌نماید. برای نمونه چند تن از اساتید مشهور وی بیان می‌شود:
پدرش علی بن بابویه قمی؛ محمد بن حسن بن احمد بن ولید؛ احمد بن علی بن ابراهیم بن هاشم قمی؛ احمد بن محمد بن یحیی عطار اشعری؛ محمد بن احمد بن علی اسدی معروف به ابن جراده بروعی؛ احمد بن محمد بن صقر صائغ العدل؛ احمد بن محمد بن حسن قطان؛ حسین بن احمد بیهقی؛ احمد بن ابراهیم بن بکر خوزی؛علی بن ثابت دوالیبی؛ محمد بن بکران نقاش؛ حسن بن محمد بن عمرو بصری.

شاگردان

 

شیخ مفید؛ حسین بن علی بن موسی؛ حسن بن حسین بن علی؛ علی بن احمد پدر نجاشی؛ ابوالقاسم علی بن محمد بن خزازی؛ حسین بن عبیدالله غضائری؛ هارون بن موسی تلعکبری؛ محمد بن طلحه نعالی بغدادی؛ ابوبکر محمد بن احمد بن علی.

وفات

 

وی پس از گذشت هفتاد و پنج سال از عمرش، در سال ۳۸۱ دعوت حق را لبیک گفت و در شهر ری دیده از جهان فرو بست و در نزدیکی مرقد عبدالعظیم حسنی مدفون گردید.
امروزه آرام‌گاهش به نام ابن بابویه در شهر ری مشهور و آرام‌گاهش زیارت‌گاه مسلمانان و محل استجابت دعای مؤمنان است.

فهرست منابع

 

(۱) آقابزرگ‌ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة.
(۲) ابن ادریس‌، محمد، السرائر، قم‌.
(۳) ابن بابویه‌، محمد، الاعتقادات‌، سنگی‌، تهران‌، ۱۳۰۰ق‌.
(۴) ابن بابویه‌، محمد، الامالی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/ ۱۹۸۰م‌.
(۵) ابن بابویه‌، محمد، التوحید، به‌ کوشش‌ هاشم‌ حسینی‌ طهرانی‌، تهران‌، ۱۳۸۷ق‌/۱۹۶۷م‌.
(۶) ابن بابویه‌، محمد، ثواب‌ الاعمال‌ و عقاب‌ الاعمال‌، به‌ کوشش‌ محمد مهدی‌ حسن‌ خرسان‌، نجف‌، ۱۳۹۲ق‌/ ۱۹۷۲م‌.
(۷) ابن بابویه‌، محمد، الخصال‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۲ش‌.
(۸) ابن بابویه‌، محمد، علل‌ الشرائع‌، نجف‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۶م‌.
(۹) ابن بابویه‌، محمد، عیون‌ اخبار الرضا (ع‌)، نجف‌، المکتبة الحیدریة.
(۱۰) ابن بابویه‌، محمد، فضائل‌ الاشهر الثلاثة، به‌ کوشش‌ غلامرضا عرفانیان‌، نجف‌، ۱۳۹۶ق‌.
(۱۱) ابن بابویه‌، محمد، کمال‌ الدین‌ و تمام‌ النعمة، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۹۰ق‌.
(۱۲) ابن بابویه‌، محمد، معانی‌ الاخبار، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۱ش‌.
(۱۳) ابن بابویه‌، محمد، «المقنع‌»، الجوامع‌ الفقهیة، تهران‌، ۱۲۷۶ق‌.
(۱۴) ابن بابویه‌، محمد، من‌ لایحضره‌ الفقیه‌، به‌ کوشش‌ حسن‌ موسوی‌ خرسان‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌.
(۱۵) ابن بابویه‌، محمد، «الهدایة»، الجوامع‌ الفقهیة، تهران‌، ۱۲۷۶ق‌.
(۱۶) ابن داوود حلی‌، تقی‌، الرجال‌، نجف‌، ۱۳۹۲ق‌/۱۹۷۲م‌.
(۱۷) ابن رستم‌ طبری‌، محمد، دلائل‌ الامامة، قم‌، ۱۳۶۳ق‌/۱۹۴۴م‌.
(۱۸) ابن شهر آشوب‌، محمد، معالم‌ العلماء، نجف‌، ۱۲۸۰ق‌/۱۹۶۱م‌.
(۱۹) ابن طاووس‌، علی‌، فرج‌ المهموم‌، قم‌، ۱۳۶۳ش‌.
(۲۰) ابن طاووس‌، علی‌، فلاح‌ السائل‌، قم‌، دفتر تبلیغات‌ اسلامی‌.
(۲۱) ابن طاووس‌، علی‌، کشف‌ المحجة، نجف‌، ۱۳۷۰ق‌/۱۹۵۰م‌.
(۲۲) ابن طاووس‌، علی‌، الیقین‌، نجف‌، ۱۳۶۹ق‌/۱۹۵۰م‌.
(۲۳) ابن عنبه‌، احمد، عمدة الطالب‌، نجف‌، ۱۳۸۰ق‌/۱۹۶۱م‌.
(۲۴) بحرالعلوم‌، مهدی‌، الرجال‌، به‌ کوشش‌ محمد صادق‌ و حسین‌ بحرالعلوم‌، تهران‌، ۱۳۶۳ش‌.
(۲۵) جوینی‌، ابراهیم‌، فرائد السمطین‌، به‌ کوشش‌ محمدباقر محمودی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/۱۹۸۰م‌.
(۲۶) حسکانی‌، عبیدالله‌، شواهد التنزیل‌، به‌ کوشش‌ محمدباقر محمودی‌، بیروت‌، ۱۳۹۳ق‌/ ۱۹۷۴م‌.
(۲۷) خوانساری‌، محمدباقر، روضات‌ الجنات‌، به‌ کوشش‌ اسدالله‌ اسماعیلیان‌، تهران‌، مکتبة اسماعیلیان‌.
(۲۸) ذهبی‌، محمد، سیر اعلام‌ النبلاء، به‌ کوشش‌ شعیب‌ الارنؤوط و اکرم‌ البوشی‌، بیروت‌، ۱۴۰۴ق‌/۱۹۸۴م‌.
(۲۹) سید مرتضی‌، علی‌، رسالة «الرد علی‌ اصحاب‌ العدد»، رسائل‌ الشریف‌ المرتضی‌، به‌ کوشش‌ احمد حسینی‌، قم‌، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۵م‌.
(۳۰) شورا، خطی‌.
(۳۱) شوشتری‌، قاضی‌ نورالله‌، مجالس‌ المؤمنین‌، تهران‌، ۱۳۷۵ق‌/۱۹۵۶م‌.
(۳۲) طوسی‌، محمد، الاستبصار، نجف‌، ۱۳۷۵ق‌.
(۳۳) طوسی‌، محمد، الغیبة، با مقدمه آقابزرگ‌ تهرانی‌، نجف‌، ۱۳۲۳ق‌/۱۹۰۵م‌.
(۳۴) طوسی‌، محمد، الفهرست‌، به‌ کوشش‌ محمدصادق‌ آل‌ بحرالعلوم‌، نجف‌، المکتبة المرتضویة.
(۳۵) فقه‌ الرضا (ع‌)، مشهد، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۶م‌.
(۳۶) مامقانی‌، عبدالله‌، تنقیح‌ المقال‌، نجف‌، ۱۳۵۰ق‌/۱۹۳۱م‌.
(۳۷) مجلسی‌، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
(۳۸) کتابخانه مرکزی‌ دانشگاه‌ تهران‌، خطی‌.
(۳۹) مرکزی‌ و مرکز اسناد، خطی‌.
(۴۰) مفید، محمد، «تصحیح‌ الاعتقاد»، اوائل‌ المقالات‌، تبریز، ۱۳۷۱ق‌/ ۱۹۵۲م‌.
(۴۱) منتجب‌ الدین‌ رازی‌، علی‌، الاربعون‌ حدیثا، قم‌، ۱۴۰۸ق‌/ ۱۹۸۸م‌.
(۴۲) منزوی‌، خطی‌.
(۴۳) موسوی‌ خرسان‌، حسن‌، «حیاة الشیخ‌ الصدوق‌»، مقدمة من‌ لایحضره‌ الفقیه‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
(۴۴) نجاشی‌، احمد، رجال‌، به‌ کوشش‌ زنجانی‌، قم‌، ۱۴۰۷ق‌/ ۱۹۸۷م‌.
(۴۵) نوری‌، حسین‌، مستدرک‌ الوسائل‌، تهران‌، ۱۳۸۲ق‌/۱۹۶۲م‌.
(۴۶) یعقوبی‌، احمد، البلدان‌، لیدن‌، ۱۹۸۲م‌.

پانویس


۱. طوسی‌، محمد، ج۴، ص۳۲۷، الاستبصار، نجف‌، ۱۳۷۵ق‌.
۲. طوسی‌، محمد، ج۴، ص۳۳۲، الاستبصار، نجف‌، ۱۳۷۵ق‌.
۳. بحرالعلوم‌، مهدی‌، ج۳، ص۳۰۱، الرجال‌، به‌ کوشش‌ محمد صادق‌ و حسین‌ بحرالعلوم‌، تهران‌، ۱۳۶۳ش‌.
۴. موسوی‌ خرسان‌، حسن‌، ج۱، ص‌ «ط - ی‌»، «حیاة الشیخ‌ الصدوق‌»، مقدمة من‌ لایحضره‌ الفقیه‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
۵. تنقيح المقال، ج۳، ص۱۵۴.
۶. الغيبه، شیخ طوسی، ص۱۸۸.
۷. معانى الاخبار، ص۳۷.
۸. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۵۰۳، کمال‌ الدین‌ و تمام‌ النعمة، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۹۰ق‌.
۹. طوسی‌، محمد، ج۱، ص۱۱۸، الغیبة، با مقدمه آقابزرگ‌ تهرانی‌، نجف‌، ۱۳۲۳ق‌/۱۹۰۵م‌.
۱۰. طوسی‌، محمد، ج۱، ص۱۹۵، الغیبة، با مقدمه آقابزرگ‌ تهرانی‌، نجف‌، ۱۳۲۳ق‌/۱۹۰۵م‌.
۱۱. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۱۵، ثواب‌ الاعمال‌ و عقاب‌ الاعمال‌، به‌ کوشش‌ محمد مهدی‌ حسن‌ خرسان‌، نجف‌، ۱۳۹۲ق‌/ ۱۹۷۲م‌.
۱۲. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۱۷، ثواب‌ الاعمال‌ و عقاب‌ الاعمال‌، به‌ کوشش‌ محمد مهدی‌ حسن‌ خرسان‌، نجف‌، ۱۳۹۲ق‌/ ۱۹۷۲م‌.
۱۳. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۴۰، ثواب‌ الاعمال‌ و عقاب‌ الاعمال‌، به‌ کوشش‌ محمد مهدی‌ حسن‌ خرسان‌، نجف‌، ۱۳۹۲ق‌/ ۱۹۷۲م‌.
۱۴. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۳، کمال‌ الدین‌ و تمام‌ النعمة، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۹۰ق‌.
۱۵. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۱۱، الخصال‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۲ش‌.
۱۶. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۳۰۱، معانی‌ الاخبار، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۱ش‌.
۱۷. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۱۷۸، عیون‌ اخبار الرضا (ع‌)، نجف‌، المکتبة الحیدریة.
۱۸. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۶۴۱، الخصال‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۲ش‌.
۱۹. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۱۹۳، الامالی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/ ۱۹۸۰م‌.
۲۰. نجاشی‌، احمد، ج۱، ص۳۸۳، رجال‌، به‌ کوشش‌ زنجانی‌، قم‌، ۱۴۰۷ق‌/ ۱۹۸۷م‌.
۲۱. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۴۲۹، الخصال‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۲ش‌.
۲۲. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۳۵۹، معانی‌ الاخبار، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۱ش‌.
۲۳. مجالس المومنين، قاضى نور الله شوشترى، ج۲، ص۳۲۵.
۲۴. ابن بابویه‌، محمد، ج۲، ص۲۸۴، عیون‌ اخبار الرضا (ع‌)، نجف‌، المکتبة الحیدریة.
۲۵. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۱۲، عیون‌ اخبار الرضا (ع‌)، نجف‌، المکتبة الحیدریة.
۲۶. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۸۱، عیون‌ اخبار الرضا (ع‌)، نجف‌، المکتبة الحیدریة.
۲۷. ابن بابویه‌، محمد، ج۲، ص۲۴۰، عیون‌ اخبار الرضا (ع‌)، نجف‌، المکتبة الحیدریة.
۲۸. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۱۱۵، الخصال‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۲ش‌.
۲۹. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۲۳۲، التوحید، به‌ کوشش‌ هاشم‌ حسینی‌ طهرانی‌، تهران‌، ۱۳۸۷ق‌/۱۹۶۷م‌.
۳۰. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۱۱۷، عیون‌ اخبار الرضا (ع‌)، نجف‌، المکتبة الحیدریة.
۳۱. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۳۸۶، الامالی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/ ۱۹۸۰م‌.
۳۲. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۵۰۵، کمال‌ الدین‌ و تمام‌ النعمة، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۹۰ق‌.
۳۳. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۱۶، کمال‌ الدین‌ و تمام‌ النعمة، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۹۰ق‌.
۳۴. ابن بابویه‌، ج۲، ص۵۸، محمد، عیون‌ اخبار الرضا (ع‌)، نجف‌، المکتبة الحیدریة.
۳۵. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۱۰۶، الخصال‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۲ش‌.
۳۶. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۲۹۵، الخصال‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۲ش‌.
۳۷. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۳۲۰، الخصال‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۲ش‌.
۳۸. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۳۶۹، کمال‌ الدین‌ و تمام‌ النعمة، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۹۰ق‌.
۳۹. نجاشی‌، احمد، ج۱، ص‌ ۳۸۹، رجال‌، به‌ کوشش‌ زنجانی‌، قم‌، ۱۴۰۷ق‌/ ۱۹۸۷م‌.
۴۰. موسوی‌ خرسان‌، حسن‌، ج۱، ص۴، «حیاة الشیخ‌ الصدوق‌»، مقدمة من‌ لایحضره‌ الفقیه‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
۴۱. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۱۰۳، الامالی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/ ۱۹۸۰م‌.
۴۲. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۱۰۶، الامالی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/ ۱۹۸۰م‌.
۴۳. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۴۸۷، الامالی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/ ۱۹۸۰م‌.
۴۴. نجاشی‌، احمد، ج۱، ص۴۴۳، رجال‌، به‌ کوشش‌ زنجانی‌، قم‌، ۱۴۰۷ق‌/ ۱۹۸۷م‌.
۴۵. ابن عنبه‌، احمد، ج۱، ص۳۴۷، عمدة الطالب‌، نجف‌، ۱۳۸۰ق‌/۱۹۶۱م‌.
۴۶. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۵۲۱ -۵۳۶، الامالی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/ ۱۹۸۰م‌.
۴۷. یعقوبی‌، احمد، ج۱، ص۲۷۹، البلدان‌، لیدن‌، ۱۹۸۲م‌.
۴۸. یعقوبی‌، احمد، ج۱، ص۲۹۱-۲۹۳، البلدان‌، لیدن‌، ۱۹۸۲م‌.
۴۹. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۱۹۷، الخصال‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۲ش‌.
۵۰. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۴۳۳، کمال‌ الدین‌ و تمام‌ النعمة، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۹۰ق‌.
۵۱. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۴۷۶، کمال‌ الدین‌ و تمام‌ النعمة، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۹۰ق‌.
۵۲. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۳۲۰، الخصال‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۲ش‌.
۵۳. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۴۱۰، الخصال‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۲ش‌.
۵۴. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۵۹۲، الخصال‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۲ش‌.
۵۵. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۶۸، التوحید، به‌ کوشش‌ هاشم‌ حسینی‌ طهرانی‌، تهران‌، ۱۳۸۷ق‌/۱۹۶۷م‌.
۵۶. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۹۶، التوحید، به‌ کوشش‌ هاشم‌ حسینی‌ طهرانی‌، تهران‌، ۱۳۸۷ق‌/۱۹۶۷م‌.
۵۷. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۴۵، الخصال‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۲ش‌.
۵۸. ابن بابویه‌، محمد، ج۲، ص۸، عیون‌ اخبار الرضا (ع‌)، نجف‌، المکتبة الحیدریة.
۵۹. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۲۶۸، الخصال‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۲ش‌.
۶۰. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۶۳، علل‌ الشرائع‌، نجف‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۶م‌.
۶۱. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۴۷۳، کمال‌ الدین‌ و تمام‌ النعمة، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۹۰ق‌.
۶۲. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۲۹۲، کمال‌ الدین‌ و تمام‌ النعمة، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۹۰ق‌.
۶۳. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۶۴۲، کمال‌ الدین‌ و تمام‌ النعمة، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۹۰ق‌.
۶۴. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۲-۳، من‌ لایحضره‌ الفقیه‌، به‌ کوشش‌ حسن‌ موسوی‌ خرسان‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌.
۶۵. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۲۴، کمال‌ الدین‌ و تمام‌ النعمة، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۹۰ق‌.
۶۶. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۳، کمال‌ الدین‌ و تمام‌ النعمة، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۹۰ق‌.
۶۷. نجاشی‌، احمد، ج۱، ص۳۹۲، رجال‌، به‌ کوشش‌ زنجانی‌، قم‌، ۱۴۰۷ق‌/ ۱۹۸۷م‌.
۶۸. معجم المولفين، ج۱۱، ص۳.
۶۹. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۲۳۴-۲۳۵، من‌ لایحضره‌ الفقیه‌، به‌ کوشش‌ حسن‌ موسوی‌ خرسان‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌.
۷۰. مفید، محمد، ج۱، ص۶۵ - ۶۶، اوائل‌ المقالات‌، تبریز، ۱۳۷۱ق‌/ ۱۹۵۲م‌.
۷۱. مجلسی‌، محمدباقر، ج۱۷، ص۱۲۲- ۱۲۹، بحارالانوار، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
۷۲. نجاشی‌، احمد، ج۱، ص۳۹۲، رجال‌، به‌ کوشش‌ زنجانی‌، قم‌، ۱۴۰۷ق‌/ ۱۹۸۷م‌.
۷۳. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص‌ ۱۷، التوحید، به‌ کوشش‌ هاشم‌ حسینی‌ طهرانی‌، تهران‌، ۱۳۸۷ق‌/۱۹۶۷م‌.
۷۴. ابن بابویه‌، محمد، ج۳، ص۲۵۸، من‌ لایحضره‌ الفقیه‌، به‌ کوشش‌ حسن‌ موسوی‌ خرسان‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌.
۷۵. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۴۰، الاعتقادات‌، سنگی‌، تهران‌، ۱۳۰۰ق‌.
۷۶. شوشتری‌، قاضی‌ نورالله‌، ج۱، ص۴۵۷، مجالس‌ المؤمنین‌، تهران‌، ۱۳۷۵ق‌/۱۹۵۶م‌.
۷۷. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص‌ ۵۰۹ -۵۱۱، الامالی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/ ۱۹۸۰م‌.
۷۸. ابن بابویه‌، محمد، «الهدایة»، ص‌ ۴۶- ۴۸، الجوامع‌ الفقهیة، تهران‌، ۱۲۷۶ق‌.
۷۹. من لا یحضره الفقیه ج۱، ص۳.
۸۰. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۶۲، علل‌ الشرائع‌، نجف‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۶م‌.
۸۱. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۴۷، الاعتقادات‌، سنگی‌، تهران‌، ۱۳۰۰ق‌.
۸۲. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۴۹، الاعتقادات‌، سنگی‌، تهران‌، ۱۳۰۰ق‌.
۸۳. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۵۳۱، الخصال‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۲ش‌.
۸۴. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۵۰۱، علل‌ الشرائع‌، نجف‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۶م‌.
۸۵. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۵۰۲، علل‌ الشرائع‌، نجف‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۶م‌.
۸۶. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۵۱۱، علل‌ الشرائع‌، نجف‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۶م‌.
۸۷. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۴۷، الاعتقادات‌، سنگی‌، تهران‌، ۱۳۰۰ق‌.
۸۸. موسوی‌ خرسان‌، حسن‌، ج۱، ص «أیا»، «حیاة الشیخ‌ الصدوق‌»، مقدمة من‌ لایحضره‌ الفقیه‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
۸۹. ابن بابویه‌، محمد، «المقنع‌»، ص‌ ۱۶، الجوامع‌ الفقهیة، تهران‌، ۱۲۷۶ق‌.
۹۰. فقه‌ الرضا (ع‌)، مشهد، ج۱، ص۲۰۳، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۶م‌.
۹۱. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص‌ ۵۳۱، الخصال‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۲ش‌.
۹۲. سید مرتضی‌، علی‌، ج۱، ص۲۹، رسالة «الرد علی‌ اصحاب‌ العدد»، رسائل‌ الشریف‌ المرتضی‌، به‌ کوشش‌ احمد حسینی‌، قم‌، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۵م‌.
۹۳. ابن ادریس‌، محمد، ج۱، ص‌ ۵۳۲، السرائر، قم‌.
۹۴. ابن طاووس‌، علی‌، کشف‌ المحجة، ص۱۲۳، نجف‌، ۱۳۷۰ق‌/۱۹۵۰م‌.
۹۵. ابن طاووس‌، علی‌، ج۱، ص۱۱، فلاح‌ السائل‌، قم‌، دفتر تبلیغات‌ اسلامی‌.
۹۶. ابن طاووس‌، علی‌، ج۱، ص۱۲۹، فرج‌ المهموم‌، قم‌، ۱۳۶۳ش‌.
۹۷. ابن ادریس‌، محمد، ج۱، ص‌ ۵۳۲، السرائر، قم‌.
۹۸. مجلسی‌، محمدباقر، ج۱۰۴، ص۱۹۰، بحارالانوار، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
۹۹. خوانساری‌، محمدباقر، ج۶، ص۱۳۳، روضات‌ الجنات‌، به‌ کوشش‌ اسدالله‌ اسماعیلیان‌، تهران‌، مکتبة اسماعیلیان‌.
۱۰۰. مامقانی‌، عبدالله‌، ج۳، ص۱۵۴، تنقیح‌ المقال‌، نجف‌، ۱۳۵۰ق‌/۱۹۳۱م‌.
۱۰۱. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۲۸۹-۲۹۴، کمال‌ الدین‌ و تمام‌ النعمة، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۹۰ق‌.
۱۰۲. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۴۶۹- ۴۷۳، الخصال‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، ۱۳۶۲ش‌.
۱۰۳. نوری‌، حسین‌، ج۳، ص۵۲۴، مستدرک‌ الوسائل‌، تهران‌، ۱۳۸۲ق‌/۱۹۶۲م‌.
۱۰۴. طوسی‌، محمد، ج۱، ۲۳۷، الفهرست‌، به‌ کوشش‌ محمدصادق‌ آل‌ بحرالعلوم‌، نجف‌، المکتبة المرتضویة.
۱۰۵. نجاشی‌، احمد، ج۱، ص‌ ۳۹۱، رجال‌، به‌ کوشش‌ زنجانی‌، قم‌، ۱۴۰۷ق‌/ ۱۹۸۷م‌.
۱۰۶. طوسی‌، محمد، ج۱، ۲۳۷، الفهرست‌، به‌ کوشش‌ محمدصادق‌ آل‌ بحرالعلوم‌، نجف‌، المکتبة المرتضویة.
۱۰۷. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۲۰۰، عیون‌ اخبار الرضا (ع‌)، نجف‌، المکتبة الحیدریة.
۱۰۸. ابن بابویه‌، محمد، فضائل‌ الاشهر الثلاثة، ص۶۳، به‌ کوشش‌ غلامرضا عرفانیان‌، نجف‌، ۱۳۹۶ق‌.
۱۰۹. نجاشی‌، احمد، ج۱، ص۳۹۰-۳۹۲، رجال‌، به‌ کوشش‌ زنجانی‌، قم‌، ۱۴۰۷ق‌/ ۱۹۸۷م‌.
۱۱۰. طوسی‌، محمد، ج۱، ص۲۳۷، الفهرست‌، به‌ کوشش‌ محمدصادق‌ آل‌ بحرالعلوم‌، نجف‌، المکتبة المرتضویة.
۱۱۱. ابن داوود حلی‌، تقی‌، ج۱، ص۷۲، الرجال‌، نجف‌، ۱۳۹۲ق‌/۱۹۷۲م‌.
۱۱۲. ابن داوود حلی‌، تقی‌، ج۱، ص۸۷، الرجال‌، نجف‌، ۱۳۹۲ق‌/۱۹۷۲م‌.
۱۱۳. ابن داوود حلی‌، تقی‌، ج۱، ص۱۰۰، الرجال‌، نجف‌، ۱۳۹۲ق‌/۱۹۷۲م‌.
۱۱۴. نجاشی‌، احمد، ج۱، ص۳۹۰، رجال‌، به‌ کوشش‌ زنجانی‌، قم‌، ۱۴۰۷ق‌/ ۱۹۸۷م‌.
۱۱۵. نجاشی‌، احمد، ج۱، ص۳۹۲، رجال‌، به‌ کوشش‌ زنجانی‌، قم‌، ۱۴۰۷ق‌/ ۱۹۸۷م‌.
۱۱۶. طوسی‌، محمد، ج۱، ص۲۳۷، الفهرست‌، به‌ کوشش‌ محمدصادق‌ آل‌ بحرالعلوم‌، نجف‌، المکتبة المرتضویة.
۱۱۷. موسوی‌ خرسان‌، حسن‌، ج۱، ص‌ «ر اد»، «حیاة الشیخ‌ الصدوق‌»، مقدمة من‌ لایحضره‌ الفقیه‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
۱۱۸. موسوی‌ خرسان‌، حسن‌، ج۱، ص‌ «أه - أز»، «حیاة الشیخ‌ الصدوق‌»، مقدمة من‌ لایحضره‌ الفقیه‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
۱۱۹. ابن رستم‌ طبری‌، محمد، ج۱، ص۴، دلائل‌ الامامة، قم‌، ۱۳۶۳ق‌/۱۹۴۴م‌.
۱۲۰. ابن رستم‌ طبری‌، محمد، ج۱، ص۱۰، دلائل‌ الامامة، قم‌، ۱۳۶۳ق‌/۱۹۴۴م‌.
۱۲۱. ابن رستم‌ طبری‌، محمد، ج۱، ص۸۹، دلائل‌ الامامة، قم‌، ۱۳۶۳ق‌/۱۹۴۴م‌.
۱۲۲. منتجب‌ الدین‌ رازی‌، علی‌، ج۱، ص۸۹، الاربعون‌ حدیثا، قم‌، ۱۴۰۸ق‌/ ۱۹۸۸م‌.
۱۲۳. حسکانی‌، عبیدالله‌، ج۱، ص۱۹۲، شواهد التنزیل‌، به‌ کوشش‌ محمدباقر محمودی‌، بیروت‌، ۱۳۹۳ق‌/ ۱۹۷۴م‌.
۱۲۴. جوینی‌، ابراهیم‌، ج۲، ص۱۴۲، فرائد السمطین‌، به‌ کوشش‌ محمدباقر محمودی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/۱۹۸۰م‌.
۱۲۵. جوینی‌، ابراهیم‌، ج۲، ص۱۹۰، فرائد السمطین‌، به‌ کوشش‌ محمدباقر محمودی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/۱۹۸۰م‌.
۱۲۶. جوینی‌، ابراهیم‌، ج۲، ص۱۹۳، فرائد السمطین‌، به‌ کوشش‌ محمدباقر محمودی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/۱۹۸۰م‌.
۱۲۷. جوینی‌، ابراهیم‌، ج۲، ص۱۹۶، فرائد السمطین‌، به‌ کوشش‌ محمدباقر محمودی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/۱۹۸۰م‌.
۱۲۸. جوینی‌، ابراهیم‌، ج۲، ص۲۲۳، فرائد السمطین‌، به‌ کوشش‌ محمدباقر محمودی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/۱۹۸۰م‌.
۱۲۹. ذهبی‌، محمد، ج۱۶، ص۳۰۴، سیر اعلام‌ النبلاء، به‌ کوشش‌ شعیب‌ الارنؤوط و اکرم‌ البوشی‌، بیروت‌، ۱۴۰۴ق‌/۱۹۸۴م‌.
۱۳۰. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۲-۳، من‌ لایحضره‌ الفقیه‌، به‌ کوشش‌ حسن‌ موسوی‌ خرسان‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌.
۱۳۱. آقابزرگ‌ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۱، ص۹۷.
۱۳۲. نجاشی‌، احمد، ج۱، ص۳۹۱، رجال‌، به‌ کوشش‌ زنجانی‌، قم‌، ۱۴۰۷ق‌/ ۱۹۸۷م‌.
۱۳۳. طوسی‌، محمد، ج۱، ص۲۳۷، الفهرست‌، به‌ کوشش‌ محمدصادق‌ آل‌ بحرالعلوم‌، نجف‌، المکتبة المرتضویة.
۱۳۴. کتابخانه مرکزی‌ دانشگاه‌ تهران‌، خطی‌، شم ۳۲۷.
۱۳۵. کتابخانه مرکزی‌ دانشگاه‌ تهران‌، خطی‌، شم ۵۲۴۰.
۱۳۶. مرکزی‌ و مرکز اسناد، خطی‌، شم ۷۴۶۸.
۱۳۷. آقابزرگ‌ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۴، ص۱۷۹.
۱۳۸. شورا، خطی‌، ج۱۴، ص۵۵.
۱۳۹. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص‌ ۱۶، کمال‌ الدین‌ و تمام‌ النعمة، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۹۰ق‌.
۱۴۰. مرکزی‌ و مرکز اسناد، خطی‌، شم ۵۹۲۳.
۱۴۱. کتابخانه مرکزی‌ دانشگاه‌ تهران‌، خطی‌، شم ۸۵۵۵.
۱۴۲. کتابخانه مرکزی‌ دانشگاه‌ تهران‌، خطی‌، شم ۵۹۲۳.
۱۴۳. آقابزرگ‌ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۴، ص۱۱.
۱۴۴. نجاشی‌، احمد، ج۱، ص‌ ۳۸۹-۳۹۲، رجال‌، به‌ کوشش‌ زنجانی‌، قم‌، ۱۴۰۷ق‌/ ۱۹۸۷م‌.
۱۴۵. طوسی‌، محمد، ج۱، ص۲۳۷، الفهرست‌، به‌ کوشش‌ محمدصادق‌ آل‌ بحرالعلوم‌، نجف‌، المکتبة المرتضویة.
۱۴۶. ابن شهر آشوب‌، محمد، ج۱، ص‌ ۱۴۶-۱۴۷، معالم‌ العلماء، نجف‌، ۱۲۸۰ق‌/۱۹۶۱م‌.
۱۴۷. ابن طاووس‌، علی‌، ج۱، ص۵۷، فرج‌ المهموم‌، قم‌، ۱۳۶۳ش‌.
۱۴۸. ابن طاووس‌، علی‌، ج۱، ص۱۵۷، الیقین‌، نجف‌، ۱۳۶۹ق‌/۱۹۵۰م‌.
۱۴۹. ابن بابویه‌، محمد، ج۱، ص۲۳۵، من‌ لایحضره‌ الفقیه‌، به‌ کوشش‌ حسن‌ موسوی‌ خرسان‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌.
۱۵۰. طوسی‌، محمد، ج۱، ص۲۳۸، الفهرست‌، به‌ کوشش‌ محمدصادق‌ آل‌ بحرالعلوم‌، نجف‌، المکتبة المرتضویة.
۱۵۱. ابن شهر آشوب‌، محمد، ج۱، ص‌ ۱۴۷، معالم‌ العلماء، نجف‌، ۱۲۸۰ق‌/۱۹۶۱م‌.
۱۵۲. آقابزرگ‌ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۰، ص۲۵۱-۲۵۳.

........................

ویکی فقه

آخرین ویرایش در دوشنبه, 04 دی 1402 ساعت 15:17
محتوای بیشتر در این بخش: « ابن‌شعبه حرانی یحیی بن بطریق »

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری