• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

تفسیر سوره مبارکه انبیاء جلسه 17،آیت الله جوادی

دریافت فایل صوتی

حجم: 3.7 MB

زمان: 30 دقیقه

بیشتر...

تهور در راه سلوک،مرحوم آیت الله شجاعی-بارگزاری7

دریافت فایل صوتی

حجم: 6.5 MB

زمان: 56 دقیقه

بیشتر...

شناخت های اساسی انسان از دیدگاه امام صادق علیه

هدف پژوهش حاضر بررسی شناخت های اساسی انسان از دیدگاه امام

بیشتر...

انحطاط فرهنگى در آيينه قرآن

 

در بسيارى از آيات قرآن «سمع‏» بر «بصر» مقدم شده و در

بیشتر...

سير تاريخى ظاهرنگرى در آيات صفات

 

چکیده: در اين نوشتار، پس از نگاهى اجمالى به آيات صفات

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
32711
48621
147270989
اوقات شرعی

خطبه صد و نود و پنج، بخش اول


اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی أَظْهَرَ مِنْ آثَارِ سُلْطَانِهِ، وَ جَلاَلِ کِبْرِیَائِهِ، مَا حَیَّرَ مُقَلَ الْعُقُولِ مِنْ عَجَائِبِ قُدْرَتِهِ، وَ رَدَعَ خَطَرَاتِ هَمَاهِمِ النُّفُوسِ عَنْ عِرْفَانِ کُنْهِ صِفَتِهِ.
وَ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلهَ إِلاَّ اللّهُ، شَهَادَةَ إِیمان وَ إِیقَان، وَ إِخْلاَص وَ إِذْعَان. وَ أَشْهَدُ أَنَّ محَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، أَرْسَلَهُ وَ أَعْلاَمُ الْهُدَى دَارِسَةٌ، وَ مَنَاهِجُ الدِّینِ طَامِسَةٌ، فَصَدَعَ بِالْحَقِّ; وَ نَصَحَ لِلْخَلْقِ، وَ هَدَى إِلَى الرُّشْدِ، وَ أَمَرَ بِالْقَصْدِ، صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ.

حمد و ستايش مخصوص خداوندى است که از آثار عظمت و جلال کبرياييش آن قدر آشکار ساخته که ديده عقول را از شگفتى هاى قدرتش در حيرت فرو برده، و انديشه هاى بلند انسان ها را از شناخت کنه صفاتش باز داشته است، و گواهى مى دهم که معبودى جز خداوند يکتا نيست; گواهىِ برگرفته از ايمان و يقين و اخلاص و اذعان، و گواهى مى دهم که محمد(صلى الله عليه وآله) بنده و فرستاده اوست. هنگامى او را فرستاد که نشانه هاى هدايت کهنه و فرسوده و جادّه هاى دين محو شده بود. او حق را آشکار ساخت و براى مردم دلسوزى و خيرخواهى کرد و آنان به سوى کمال، هدايت نمود و به عدل و داد، امر فرمود. رحمت و سلام خدا بر او و خاندانش باد.

 

شرح و تفسیر

قیام پیامبر در شرایط بسیار سخت

همان گونه که در آغاز خطبه اشاره شد، امام(علیه السلام) این خطبه را ـ مانند بسیارى از خطبه هاى دیگر ـ با حمد و ثناى الهى شروع مى کند; ولى با تغییراتى تازه و تشبیهاتى نوین و روح پرور.

مى فرماید : «حمد و ستایش مخصوص خداوندى است که از آثار عظمت و جلال کبریاییش آن قدر آشکار ساخته که دیده عقول را از شگفتى هاى قدرتش در حیرت فرو برده، و اندیشه هاى بلند انسان ها را از شناخت کنه صفاتش باز داشته است»; (اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی أَظْهَرَ مِنْ آثَارِ سُلْطَانِهِ، وَ جَلاَلِ کِبْرِیَائِهِ، مَا حَیَّرَ مُقَلَ(1) الْعُقُولِ مِنْ عَجَائِبِ قُدْرَتِهِ، وَ رَدَعَ خَطَرَاتِ هَمَاهِمِ(2) النُّفُوسِ عَنْ عِرْفَانِ کُنْهِ صِفَتِهِ).

به راستى اگر کسى در جهان آفرینش از ذرات اتم گرفته تا منظومه هاى آسمانى و کهکشانها و از انواع گیاهان و گلها و میوه ها گرفته تا اقسام شگفت انگیز حیوانات، پرنده ها و درنده ها و ماهیان دریاها و وحوش بیابانها و انواع عجیب حشرات و جانداران ذره بینى، دقت کند هر روز عجایب تازه و شگفتیهاى نوینى در آنها مى بیند و پیشرفت علم و دانش بشرى نیز هر روز پرده جدیدى از این شگفتیها را نشان مى دهد، به گونه اى که انسان در قدرت آفریدگار حیران مى شود و روز به روز این حقیقت آشکارتر مى گردد که او بالاتر از خیال و قیاس و وهم ماست و بالاتر است از آنچه دیده ایم و خوانده ایم و نوشته ایم.

سپس امام(علیه السلام) به سراغ اقرار به شهادتین مى رود; ولى هر یک از آن دو را با تعبیراتى تازه بیان مى کند و مى فرماید: «و گواهى مى دهم که معبودى جز خداوند یکتا نیست، گواهى برگرفته از ایمان و یقین و اخلاص و اذعان»; (وَ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلهَ إِلاَّ اللّهُ، شَهَادَةَ إِیمان وَ إِیقَان، وَ إِخْلاَص وَ إِذْعَان(1)).

این چهار تعبیر (ایمان و ایقان و اخلاص و اذعان) اشاره به چهار مرحله از باورهاى دینى است; ایمان مرحله اوّل است که انسان چیزى را مى پذیرد و باور مى کند، هر چند ممکن است در اطراف آن، شکوک و شبهات جزئى وجود داشته باشد; ولى مرحله ایقان مرحله اى است که گرد و غبار آن شبهات و شکها زدوده مى شود و باورهاى قلبى شفاف و درخشنده مى گردد.

مرحله اخلاص مرحله نفى ما سوى الله است که همه چیز را غیر خدا کنار مى زند، تنها او را مى بیند و به او عشق مىورزد و با او سخن مى گوید و از او طلب مى کند و سرانجام مرحله اذعان فرا مى رسد که به گفته اهل لغت به معناى اقرار آمیخته با خضوع است; یعنى ایمان او در جاى جاى اعمال و گفتار و رفتار او آشکار مى شود و همه زندگى او به رنگ الهى در مى آید و مصداق (صِبْغَةَ اللهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللهِ صِبْغَةً)(2) مى شود.

بدیهى است هر گاه ایمان و یقین و اخلاص در وجود انسان ریشه دار شود ثمره نهایى آن همان اعمال انسان است.

آن گاه امام بعد از شهادت به یکتایى پروردگار، به شهادت نبوّت با ذکر صفات برجسته اى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و اشاراتى به اهداف نبوّت مى پردازد و مى فرماید: «و گواهى مى دهم که محمّد بنده و فرستاده اوست، هنگامى او را فرستاد که نشانه هاى هدایت کهنه و فرسوده، و جادّه هاى دین محو شده بود. او حق را آشکار ساخت و براى مردم دلسوزى و خیرخواهى کرد و به سوى کمال هدایت نمود، و به عدل و داد امر فرمود. رحمت و سلام خدا بر او و خاندانش باد»; (وَ أَشْهَدُ أَنَّ محَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، أَرْسَلَهُ وَ أَعْلاَمُ الْهُدَى دَارِسَةٌ(1)، وَ مَنَاهِجُ الدِّینِ طَامِسَةٌ(2)، فَصَدَعَ(3) بِالْحَقِّ; وَ نَصَحَ لِلْخَلْقِ، وَ هَدَى إِلَى الرُّشْدِ، وَ أَمَرَ بِالْقَصْدِ، صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ).

اعلام هدى به معناى نشانه هایى است که در مسیر راه مسافران قرار مى دهند تا جاده را گم نکنند (مانند علائم راهنمایى امروز که بر سر راهها مى گذراند تا هر کس مقصد خویش را بشناسد و پیش گیرد) و در اینجا اشاره به تعلیمات آنها و پیشوایان دین و آموزه هاى کتب آسمانى است.

جمله «وَ مَنَاهِجُ الدِّینِ طَامِسَةٌ» اشاره به قوانین آسمانى است که در عصر جاهلیّت به فراموشى سپرده شده بود.

آرى در چنین شرایط و چنین محیطى که ظلمت کفر، همه جا را فرا گرفته بود، پیغمبر اسلام قیام کرد و چهار برنامه را اجرا فرمود: نخست حق را در معارف دینى آشکارا بیان کرد. سپس به خیر خواهى مردم بر خاست و با اندرزها و نصایح خود آنها را به ترک گناه و فساد و زشتیها و نامردیها فرا خواند و در مرحله سوم آنها را به آنچه مایه تکامل انسان بود هدایت کرد و در چهارمین مرحله دعوت به عدل و داد و میانه روى و اعتدال در همه چیز فرمود (درود و سلام پروردگار بر او و آلش باد).

امام در این عبارات کوتاه، هم ترسیم واضحى از وضع عصر جاهلیت نموده و هم ارکان دعوت پیغمبر اسلام را بیان کرده است.

1. «مقل» جمع «مقله» بر وزن «غرفه» به معناى قسمت دورى چشم اعم از سياهى و سفيدى است و در اينجا امام(عليه السلام)
 عقل را تشبيه به انسانى کرده که داراى چشمى است که به اشياى شگفت انگيزى خيره شده و در آن حيران شده است.
2. «هماهم» جمع «همهمه» به معناى صداى آهسته يا صدايى است که به گوش مى خورد اما معنا و مفهوم آن درک نمى شود.
3. «اذعان» از «ذعن» بر وزن
 «وطن» به معناى خضوع و فرمانبردارى و اطاعت است، لذا در عبارت بالا امام(عليه السلام) آن را در چهارمين مرحله
 قرار داده است. نخست ايمان و بعد يقين و بعد مرحله اخلاص فرا مى رسد و نتيجه آن اطاعت و فرمانبردارى حق است.
4. بقره، آيه 138 .
5. «دارسة» از ريشه «دراست» در اصل به معناى تکرار چيزى است و از آنجا که به هنگام فرا گرفتن
 چيزى، استاد مطالب را تکرار مى کند به آن درس مى گويند و چون حوادث پى در پى، و باد و باران سبب فرسودگى
 و کهنگى بناها مى شود اين تعبير به معناى فرسودگى نيز به کار مى رود و در خطبه بالا اشاره به همين معناست.
6. «طامسة» از «طمس» بر وزن «شمس» به معناى محو شدن و از بين رفتن آثار چيزى است و به معناى محو کردن نيز آمده است.
7. «صدع» از ريشه «صدع» بر وزن «صبر» در اصل به معناى مطلق شکافتن يا شکافتن اجسام محکم است و چون با شکافتن چيزى
. درونش آشکار مى شود اين واژه به معناى آشکار کردن نيز به کار مى رود و در خطبه بالا همين معنا اراده شده است.

 

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری