• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

تعبیر غضب در روایات،مرحوم آیت الله شجاعی

دریافت فایل

حجم: 3 MB

زمان: 28 دقیقه

بیشتر...

خاکسترى بر سینه تندباد

شرح آیه 18 سوره مبارکه ابراهیم

18 مَثَلُ الَّذِینَ

بیشتر...

گفتگوى صریح شیطان و پیروانش

شرح آیات 21 لغایت 23 سوره مبارکه ابراهیم

21 وَبَرَزُوا

بیشتر...

مبارزه با یک رسم زشت جاهلى

شرح آیات 226 و 227 سوره مبارکه بقره

226- لِّلَّذِينَ

بیشتر...

لزوم ایمان به پنج اصل

شرح آیه 136 سوره مبارکه النساء

136- يَا أَيُّهَا الَّذِينَ

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
34541
48621
147280139
اوقات شرعی

خطبه هشتاد و نه، بخش دوم

 

فَاعْتَبِرُوا عِبَادَاللهِ! وَ اذْکُرُوا تِیکَ الَّتی آبَاؤُکُمْ وَ إِخْوَانُکُمْ بِهَا مُرْتَهَنُونَ، وَ عَلَیْهَا مُحَاسَبُونَ. وَ لَعَمْرِی مَا تَقَادَمَتْ بِکُمْ وَلاَ بِهِمُ الْعُهُودُ، وَلاَ خَلَتْ فِیمَا بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمُ الاَْحْقَابُ وَالْقُرُونُ[ الدهور]، وَ مَا أَنْتُمُ الْیَوْمَ مِنْ یَوْمَ کُنْتُمْ فِی أَصْلاَبِهِمْ بِبَعِید. وَاللهِ مَا أَسْمَعَکُمُ الرَّسُولُ شَیْئاً إِلاَّ وَهَا أَنَاذَا مُسْمِعُکُمُوهُ وَ مَا أَسْمَاعُکُمُ الْیَوْمَ بِدُونِ أَسْمَاعِکُمْ بِالاَْمْسِ، وَلاَ شُقَّتْ لَهُمُ الاَْبْصَارُ، وَلاَ جُعِلَتْ لَهُمُ الاَْفْئِدَةُ فِی ذلِکَ الزَّمَانِ، إِلاَّ وَ قَدْ أُعْطِیتُمْ مِثْلَهَا فِی هذَا الزَّمَانِ [الاوان]. وَ وَاللهِ مَا بُصِّرْتُمْ بَعْدَهُمْ شَیْئاً جَهِلُوهُ، وَلاَ أُصْفِیتُمْ بِهِ وَ حُرِمُوهُ، وَ لَقَدْ نَزَلَتْ بِکُمُ الْبَلِیَّةُ جَائِلا خِطَامُهَا، رِخْواً بِطَانُهَا، فَلاَ یَغُرَّنَّکُمْ مَا أَصْبَحَ فِیهِ أَهْلُ الْغُرُورِ، فَإِنَّمَا هُوَ ظِلٌّ مَمْدُودٌ، إِلَى أَجَل مَعْدُود.

اى بندگان خدا! عبرت گيريد، و شرايطى که پدران و برادرانتان (که از جهان رخت بربسته اند) در گرو آن هستند و در برابر آن محاسبه مى شوند، به ياد آريد. به جانم سوگند! پيمان ويژه اى با شما و آنها بسته نشده است (و هيچ کس از مجازات الهى مصونيّت ندارد) و هنوز روزگار زيادى ميان من و شما و آنها فاصله نيفتاده است و امروز شما و آن روز که در صلب آنها بوديد، زياد دور نيست (و چيزى نمى گذرد که راهى ديار عدم مى شويد)، به خدا سوگند! رسول خدا(صلى الله عليه وآله) چيزى به آنها گوشزد نکرد، مگر اينکه من همان را به شما گوشزد مى کنم و شنوايى امروز شما از شنوايى ديروز شما کمتر نيست; چشم ها و قلب هايى در آن زمان به آنها داده نشد، مگر اينکه مثل آن هم، امروز به شما بخشيده شده است (پس چرا نمى بيند و نمى شنويد)، به خدا سوگند! بعد از آنها چيزى به شما نشان داده نشده که بر آنان مجهول باشد و شما به چيزى اختصاص نيافتيد که آنان از آن محروم شده باشند (و خداوند به شما وعده خاصى براى رهايى از عذابش نداده است.) به يقين بلا بر شما نازل شده، بلايى که مهارش رها گرديده و تنگ آن سست است (و قابل کنترل نيست) بنابراين، نعمت ها و پيروزيهاى موقّتى دنيا، که مغروران فريب خورده در آن هستند، شما را نفريبد که اين سايه اى است گسترده، تا سر آمدى معيّن (و عمرش بسيار کوتاه است).

شرح و تفسیر

همه مسئول هستید!

در بخش دوم این خطبه، امام(علیه السلام) مردم عصر خود را مخاطب قرار داده و به آنها هشدار مى دهد که اوضاع زمان جاهلیّت، ممکن است در زمان شما تکرار گردد و آلودگى ها و بدبختى هاى آن زمان، دامان شما را بگیرد. به هوش باشید! که در لب پرتگاه قرار گرفته اید; مى فرماید «پس اى بندگان خدا! عبرت بگیرید و آن وضعى که پدران و برادرانتان (که از جهان رخت بربسته اند) در گرو آن هستند و در برابر آن محاسبه مى شوند، به یاد آورید.»(فَاعْتَبِرُوا عِبَادَ اللّهِ! وَ اذْکُرُوا تِیکَ الَّتِی آبَاؤُکُمْ وَ إِخْوَانُکُمْ بِهَا مُرْتَهِنُونَ، وَ عَلَیْهَا مُحَاسَبُونَ).

«تیک» که با «تِلْکَ» یک مفهوم دارد، اشاره سربسته اى است به تمام گناهان و آلودگى هایى که مردم عصر جاهلیّت گرفتار آن بودند و خداوند به حساب همه آنها رسیدگى خواهد کرد و چون «مشارٌ الیه» در فراز گذشته، به روشنى بیان شد، نیاز به تکرار آن نبوده است. بعضى از «شارحان نهج البلاغه» احتمال داده اند که این اسمِ اشاره، ناظر به دنیا و زندگى دنیا، یا ناظر به امانت الهى اى باشد که در آیه «إِنَّا عَرَضْنَا الاَْمَانَةَ...»(1) به آن اشاره شده است. ولى این احتمالات با توجّه به صدر و ذیل خطبه، بسیار بعید به نظر مى رسد.

سپس مى افزاید: «به جانم سوگند! پیمان خاصى با شما و آنها بسته نشده است (و هیچ کس در برابر مجازات الهى مصونیت ندارد) و هنوز روزگار زیادى میان شما و آنها فاصله نیفتاده است، و امروزِ شما با آن روز که در صلب آنها بودید، زیاد دور نیست (و چیزى نمى گذرد که راهى دیار عدم مى شوید).» (وَ لَعَمْرِی مَا تَقَادَمَتْ بِکُمْ وَ لاَ بِهِمُ الْعُهُودُ، وَ لاَ خَلَتْ فِیمَا بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمُ الاَْحْقَابُ(2) و الْقُرُونُ، وَ مَا أَنْتُمُ الْیَوْمَ مِنْ یَوْمَ کُنْتُمْ فِی أَصْلاَبِهِمْ بِبَعِید).

بنابر تفسیر بالا، «عهود» به معناى پیمانهاست و اشاره به همان چیزى است که در قرآن مجید آمده است که: «هیچ کس نزد خدا پیمان و عهدى ندارد که در برابر اعمال سوءش از مجازات در امان بماند».(3) ولى جمعى از «شارحان نهج البلاغه» «عهود» را در اینجا به معناى دورانها گرفته اند که در این صورت مفهوم آن با جمله بعد (وَ لاَخَلَتْ فِیمَا بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمُ الاَْحْقَابُ وَ الْقُرُونُ) یکى خواهد شد.

سپس امام(علیه السلام) به موقعیّت خودش در آن زمان اشاره مى کند که همچون موقعیّت پیامبر(صلى الله علیه وآله) در برابر فجایع زمان جاهلیّت بود و مى فرماید: «به خدا سوگند! رسول خدا چیزى به آنها گوشزد نکرد مگر آن که من همان را به شما گوشزد مى کنم، و شنوایىِ امروزِ شما، از شنوایى دیروز آنها کمتر نیست. چشم ها و قلبهایى در آن زمان به آنها داده نشد، مگر این که مثل آن هم، امروز به شما بخشیده شده است (پس چرا نمى بینید و نمى شنوید؟!).» (وَ اللّهِ مَا أَسْمَعَکُمُ(4)مُسْمِعُکُمُوهُ، وَ مَا أَسْمَاعُکُمُ الْیَوْمَ بِدُونِ أَسْمَاعِکُمْ(5) بِالاَْمْسِ، وَ لاَشُقَّتْ لَهُمُ الاَْبْصَارُ، وَ لاَ جُعِلَتْ لَهُمُ الاَْفْئِدَةُ فِی ذلِکَ الزَّمَانِ، إِلاَّ وَ قَدْ أُعْطِیتُمْ مِثْلَهَا فِی هذَا الزَّمَانِ). الرَّسُولُ شَیْئاً إِلاَّ وَهَا أَنَا ذَا

سپس اضافه مى فرماید: «به خدا سوگند! بعد از آنها چیزى به شما نشان داده نشده، که بر آنان مجهول باشد و شما به چیزى اختصاص نیافتید که آنان از آن محروم شده باشند (و خداوند به شما وعده خاصى براى رهایى از عذابش نداده است).» (وَ وَاللّهِ مَا بُصِّرْتُمْ بَعْدَهُمْ شَیْئاً جَهِلُوهُ، وَلاَ أُصْفِیتُمْ بِهِ وَ حُرِمُوهُ).

بنابراین، شما در همه چیز مثل آنها هستید، در حالى که آنها پیروان حق شدند و شما روى گردان هستید.

در واقع امام(علیه السلام) به طور ضمنى این حقیقت تلخ را اعلام مى کند که در عصر او - به خاطر سوء تدبیر خلفاى پیشین و به خاطر غرق شدن در ثروت هاى باد آورده که از طریق غنایم جنگى در فتوحات اسلامى، جزیره عربستان را پر کرده بود - جاهلیّت دیگرى آغاز شده و مردم در آن گرفتار شده اند. بت ها به اَشکال دیگرى ظاهر گشته اند; هر درهم و دینارى بتى شده و هر پست و مقامى، صنمى!

هوا و هوس هاى جاهلى و تعصّب هاى کورکورانه و رقابت هاى ویرانگر قبایل و آلودگى هاى اخلاقى همچون خوره بر پیکر مسلمین ظاهر گشته و آنها را رنج مى دهد.

امام مى فرماید: رسالت من در این عصر و زمان، همان رسالت رسول اللّه است.

آنچه را پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در زمان خود براى مردم عصر جاهلیّت بیان فرمود، من همه را براى شما بازگو کردم و چیزى را فروگذار ننمودم. سپس مى فرماید: چشم و گوش و دل شما ناتوان تر از چشم و گوش و قلب مردم عصر جاهلى که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در آن قیام نمود، نیست; شما نیز همان درک و فهم و شعور و چشم و گوش را دارید (بلکه از جهتى از آنها فراترید! چرا که به خاطر ظهور اسلام زمینه هاى مثبت در شما آماده تر است، امّا با این حال چرا دست از اعمال نادرست خود بر نمى دارید و چرا از طریق گمراهى به شاهراه هدایت باز نمى گردید و چرا از خواب غفلت بیدار نمى شوید).

در پایان خطبه به آنها هشدار مى دهد که: «به یقین بلا بر شما نازل شد، بلایى که مهارش رها گردیده و تنگ آن سست است (و قابل کنترل نیست).» (وَ لَقَدْ نَزَلَتْ بِکُمُ الْبَلِیَّةُ جَائِلاً(6)(7)، رِخْواً بِطَانُها(8)). خِطَامُهَا

بسیارى از «شارحان نهج البلاغه» معتقدند که این بلیّه اشاره به حکومت «بنى امیّه» است که به صورت بلاى عظیمِ هشدار دهنده بر مسلمانان آن زمان، فرود آمد; بلایى که بسیارى از جانها و اموال و نوامیس مردم را در کام خود فرو برد و نابود کرد.

جالب اینکه امام(علیه السلام) این بلاى ویرانگر و سرکش را به شتر چموشى تشبیه مى کند که مهارش سست است (یا به کلّى رها شده و روى زمین افتاده) و یا آنکه شخصى که بر آن سوار است بر اثر وحشت، یا عامل دیگر، زمامش را سست کرده; همچنین بندى که زیر شکم این شتر براى نگهدارى جهاز (چیزى شبیه زین یا پالان) بسته مى شود، چنان سست شده که قادر به نگهدارى آن نیست. بنابراین، آن کس که بر آن سوار است، نمى تواند خود را نگه دارد، تا چه رسد به اینکه شتر سرکش را مهار کند. به یقین چنین شترى به هر جا برود مرگ و ویرانى مى آفریند. بلاى «بنى امیّه» نیز به راستى چنین بود; چه تشبیهى از این زیباتر و گویاتر براى آن حکومت شوم مى توان بیان کرد.

در آخرین جمله، هشدار دیگرى مى دهد و مى فرماید: «نعمت ها و پیروزى هاى موقّتى دنیا که مغروران فریب خورده در آن هستند، شما را نفریبد که این سایه اى است گسترده، تا سرآمدى معیّن (که عمرش بسیار کوتاه است!)» (فَلاَ یَغُرَّنَّکُمْ مَا أَصْبَحَ فِیهِ أَهْلُ الْغُرُورِ، فَإِنَّمَا هُوَ ظِلٌّ مَمْدُودٌ، إِلَى أَجَل مَعْدُود).

* * *

1. سوره احزاب، آيه 72.
2. «أَحْقاب» جمع «حُقُب» (بر وزن عنق) در اصل به معناى مدّت طولانى است و گاه مقدار آن را هشتاد سال تعيين کرده اند.
3. «قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللّهِ عَهْداً فَلَنْ يُخْلِفَ اللّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَتَعْلَمُونَ» (سوره بقره، آيه80). 
4 و 5- روشن است که ضميرها در اينجا نبايد به صورت ضمير مخاطب (کُمْ) باشد، بلکه بايد به صورت ضمير غائب (هُمْ) باشد; زيرا اشاره به مردمى است که در عصر پيامبر مى زيستند. به نظر مى رسد
اشتباه از «ناسخين» باشد و لذا بسيارى از «شارحان نهج البلاغه» همين گونه پذيرفته اند. 6. «جائل» از مادّه «جَولان» در اصل به معناى زائل شدن چيزى از مکانش مى باشد; لذا هنگامى که مهار حيوان را رها کنند که به هر سو گردش کند، اين تعبير درباره آن به کار مى رود. 7. «خِطام» به معناى مهار و افسار مى باشد که گاه از چرم يا از پشم و ليف خرما بافته شده. 8. «بِطان» از مادّه «بطن» به معناى شکم است. اين واژه را در مورد شتر.
----------------------------
شرح نهج البلاغه، آیت الله مکارم شیرازی
آخرین ویرایش در پنج شنبه, 25 شهریور 1395 ساعت 15:23

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری