• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

سیرۀ رسول الله؛ شاخصِ ارزش‌گذاری اعمال

دریافت فایل صوتی

حجم: 2.6 MB

زمان: 12 دقیقه

بیشتر...

قرآن، نگهبان بندگان از خطور وسوسه ‏ها

صحیفه سجادیه - دعای شماره ۴۲ - فراز ۱۰

اللَّهُمَّ

بیشتر...

دو عامل مقابله با حقيقت و تعاليم پيامبران در طول

دریافت فایل

حجم: 5 MB

زمان: 20 دقیقه

بیشتر...

شرح دعای 5 صحیفه سجادیه،استاد مفسردکتر محمدعلی

تفسير واعظانه

 

شيوه هاى تفسيرى در يك تقسيم بندى كلى به دو گونه روايى و

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
42186
48621
147318364
اوقات شرعی

خطبه نود و چهار، بخش سوم

 

حَتَّى أَفْضَتْ کَرَامَةُ اللهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى إِلَى مُحَمَّد(صلى الله علیه وآله); فَأَخْرَجَهُ مِنْ أَفْضَلِ الْمَعَادِنِ مَنْبِتاً، وَ أَعَزِّ الأَرُومَاتِ مَغْرِساً; مِنَ الشَّجَرَةِ الَّتِی صَدَعَ مِنْهَا أَنْبِیَاءَهُ، وَانْتَجَبَ مِنْهَا أُمَنَاءَهُ. عِتْرَتُهُ خَیْرُ الْعِتَرِ، وَ أُسْرَتُهُ خَیْرُ الأُسَرِ، وَ شَجَرَتُهُ خَیْرُ الشَّجَرِ; نَبَتَتْ فِی حَرَم، وَ بَسَقَتْ فِی کَرَم; لَهَا فُرُوعٌ طِوَالٌ; وَ ثَمَرٌ لاَیُنَالُ; فَهُوَ إِمَامُ مَنِ اتَّقَى، وَ بَصِیرَةُ مَنِ اهْتَدَى، سِرَاجٌ لَمَعَ ضَوْؤُهُ، وَ شِهَابٌ سَطَعَ نُورُهُ، وَ زَنْدٌ بَرَقَ لَمْعُهُ، سِیرَتُهُ الْقَصْدُ، وَ سُنَّتُهُ الرُّشْدُ، وَ کَلاَمُهُ الْفَصْلُ، وَ حُکْمُهُ الْعَدْلُ; أَرْسَلَهُ عَلَى حِینِ فَتْرَة مِنَ الرُّسُلِ، وَ هَفْوَة عَنِ الْعَمَلِ، وَ غَبَاوَة مِنَ الأُمَمِ.

عنايات خداوند متعال در جهت ارسال رسل همچنان ادامه يافت، تا نوبت به محمّد(صلى الله عليه وآله) رسيد; در اين هنگام گوهر دانش را از بهترين معادن استخراج نمود و نهال وجودش را از اصيل ترين و عزيزترين سرزمين ها برآورد، و شاخه هستى او را ازهمان درختى که پيامبرانش را آفريد، و امينان درگاه خود را از آن برگزيد، به وجود آورد. عترتش بهترين عترت ها، خاندانش بهترين خاندان ها، و درخت پربار وجودش بهترين درختان بود. درختى که در حرم (امن خداوند) روييد و در آسمان کرامت و فضيلت سر برکشيد، درختى با شاخه هاى بلندى و ميوه هايى (بسيار شيرين و پر ارزش) که دست (فرومايگان) هرگز بدان نمى رسد.
به همين دليل، او پيشواى پرهيزکاران و سبب بينايى، هدايت جويان است. چراغى است درخشان، و شهابى است پرفروع، و آتش زنه اى است که برقش آشکار است. راه و رسم او معتدل، سنّت و روش او صحيح و متين، سخنش روشنگر حق از باطل، و حکمش عين عدالت است. خداوند هنگامى او را به رسالت برگزيد که ميان او و پيامبران پيشين، فاصله زيادى افتاده بود و جهانيان از نيکى ها دورى گزيده، و منحرف گشته و امّت ها به جهل و نادانى گراييده بودند
.

 

ویژگى هاى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)

امام(علیه السلام) در این بخش از خطبه، به دنبال اشاره اى که در بخش قبل درباره سلسله انبیا فرمود، به خاتم انبیا محمّد(صلى الله علیه وآله) و فضائل و کمالات و صفات برجسته آن حضرت، در جهات مختلف اشاره مى کند.

نخست از اجداد پاک و ریشه پربرکت و با فضیلت خاندانش سخن مى گوید; سپس به شاخ و برگ هاى شجره پربار وجود او، یعنى عترت و فرزندانش مى پردازد.

در مرحله سوم، شایستگى هاى او را براى رهبرى توصیف مى کند و در مرحله چهارم، از زمان ظهور و قیام او سخن مى گوید; که هر یک از این ابعاد چهارگانه مى تواند بخشى از عظمت آن حضرت را نمایان سازد.

در قسمت اوّل مى فرماید: «عنایات خداوند متعال در جهت ارسال رسل همچنان ادامه یافت، تا نوبت به محمّد(صلى الله علیه وآله) رسید». (حَتَّى أَفْضَتْ کَرَامَةُ اللهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى إِلَى مُحَمَّد(صلى الله علیه وآله)).

«در این هنگام، او را از بهترین معادن استخراج کرد و نهال وجودش را از اصیل ترین و عزیزترین سرزمین ها برآورد و شاخه هستى او را از همان درختى که
پیامبرانش را از آن آفرید، به وجود آورد. از همان شجره (طیّبه)اى که امینان درگاه خود را از آن برگزید». (فَأَخْرَجَهُ مِنْ أَفْضَلِ الْمَعَادِنِ مَنْبِتاً، وَ أَعَزِّ الأَرُومَاتِ(1)الشَّجَرَةِ الَّتِی صَدَعَ مِنْهَا أَنْبِیَاءَهُ، وَانْتَجَبَ مِنْهَا أُمَنَاءَهُ). مَغْرِساً; مِنَ

به یقین، یکى از ابعاد شخصیّت انسان را مسأله وراثت او تشکیل مى دهد و پدران پاک و بافضیلت و مادران با تقوا و صاحب شخصیّت، زمینه هاى قداست فرزندان را به وجود مى آورند، (بى آن که اجبارى در کار باشد) و پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) از این نظر کاملا برجسته بود; از دودمان ابراهیم(علیه السلام) و پیامبران بزرگى که از تبار او برخاستند، از صُلب بنى هاشم که فداکارى و ایثار و بخشندگى جزء صفات برجسته آنان بود; از فرزندان عبدالمطّلب که ایمان و عدالت و شجاعت در خمیره وجود او قرار داشت و در حقیقت آنچه خوبان همه داشتند او تنها داشت.

این نکته نیز مسلّم است که فرزندان با شخصیّت و نواده هاى با فضیلت، دلیل دیگرى بر شخصیّت هر انسانى است! چرا که «از کوزه همان برون تراود که در او است». لذا امام(علیه السلام) در بخش دیگر این خطبه مى فرماید: «عترت او بهترین عترت ها، خاندانش بهترین خاندان ها، و درخت پربارِ وجودش بهترین درختان بود». (عِتْرَتُهُ(2)خَیْرُ الْعِتَرِ، وَ أُسْرَتُهُ خَیْرُ الأُسَرِ، وَ شَجَرَتُهُ خَیْرُ الشَّجَرِ).

«درختى که در حرم (امن خداوند) رویید، و در آسمان کرامت و فضیلت سر برکشید». (نَبَتَتْ فِی حَرَم; وَ بَسَقَتْ فِی کَرَم).

«این درخت، شاخه هاى بلندى دارد و میوه هایى (بسیار شیرین و پرارزش،) که دست (فرومایگان) هرگز بدان نمى رسد». (لَهَا فُرُوعٌ طِوَالٌ، وَ ثَمَرٌ لاَیُنَالُ).

امام(علیه السلام) با این تعبیرات بسیار زیبا، حقّ سخن را درباره پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و عترت او ادا فرموده و عظمت و برکت این شجره طیّبه را روشن ساخته و با تشبیهات و تعبیراتى دلنشین، فضایل آنها را بیان فرموده است.

جمله «نَبَتَتْ فِی حَرَم» بنا به عقیده جمعى از «شارحان نهج البلاغه» اشاره به «حرم مکّه» است، که شجره وجودى پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) از آن رویید و در آن پرورش یافت; ولى بعضى دیگر گفته اند منظور از حرم در اینجا عزّت و حرمت است; یعنى درخت پربار وجود آن حضرت، در نهایت حرمت و عزّت رویید; ولى معناى اوّل مناسب تر به نظر مى رسد.

جمله «بَسَقَتْ فِی کَرَم» اشاره به این است که نه تنها پیامبر در سرزمین و خانواده آبرومندى متولّد شد، بلکه پرورش و نموّ و رشد او نیز، در محیطى مملوّ از کرامت و بزرگوارى تحقّق یافت; (چون «بُسوق» در اصل به معناى بلند شدن و طولانى شدن شاخه هاى درخت نخل است).

جمله «ثَمَرٌ لاَیُنَالُ» به این معنا نیست که هیچ کس دستش به ثمره این درخت پربار نمى رسد; چرا که این فضیلتى نیست! بلکه یا همان طور که در بالا گفتیم منظور این است فرومایگان و افراد نالایق دستشان به میوه هاى این درخت فضیلت نمى رسد; یا آنکه منظور آن است که آنچنان میوه هاى این شجره مبارکه پر ارزش است که احدى نمى تواند، همانند آنها شود.

از آنچه در بالا گفتیم معلوم شد که «شَجَرَه» در جمله اوّل اشاره به حضرت ابراهیم و انبیاى پیشین است و در جمله بعد اشاره به شجره وجود خود پیامبر است، که عترتش شاخه هاى پربارش بودند.

در قسمت دیگرى از همین بخش، اوصاف مهم و پرارزشى را از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله)ضمن نُه جمله کوتاه و بسیار گویا بیان مى فرماید. نخست مى گوید: «به همین دلیل
او پیشواى پرهیزکاران، و سبب بینایى هدایت جویان است» (فَهُوَ إِمَامُ مَنِ اتَّقَى وَ بَصِیرَةُ مَنِ اهْتَدَى).

«چراغى است که نورش درخشان، و شهابى است پرفروغ، و آتش زنه اى است که برقش آشکار است». (سِرَاجٌ لَمَعَ ضَوْؤُهُ، وَ شِهَابٌ سَطَعَ نُورُهُ، وَ زَنْدٌ(3)). بَرَقَ لَمْعُهُ

«راه و رسم او معتدل، سنّت و روش او صحیح و متین، سخنش روشنگر حق از باطل، و حکمش عادلانه است!». (سِیرَتُهُ الْقَصْدُ، وَ سُنَّتُهُ الرُّشْدُ، وَ کَلاَمُهُ الْفَصْلُ، وَ حُکْمُهُ الْعَدْلُ).

تعبیر «إمَامُ مَنِ التَّقَى...» شبیه «هُدىً لِلْمُتَّقِینَ» درباره قرآن در آیه دوم سوره بقره است و منظور این است که تنها کسانى مى توانند از این چراغ پرفروغ هدایت و پیشواى بزرگ و بى نظیر بهره بگیرند که چشمى بینا و روحى حقّ طلب و حقیقت جو، داشته باشند.

به تعبیر دیگر: حداقّل تقوا، یعنى آمادگى براى پذیرش حق در وجود آنها باشد; لذا جاى تعجّب نیست که افراد لجوج، متعصّب، کینه توز و کور باطن از وجود او بهره نبرند; همان گونه که نابینا از نور آفتاب عالم تاب بهره اى نمى برد.

تعبیر به «سِرَاج» و «شَهَاب» و «زَنْد»، ممکن است تأکید بر مطلب واحدى باشد که همان نورانیّت وجود پیامبر اکرم و سخنان و افعال و افکار اوست و احتمال دارد که «سراج» اشاره به جنبه هدایت و «شَهَاب» اشاره به دفع شیاطین و مخالفان حق باشد (با توجّه به آیاتى از قرآن که «شَهَاب» را تیرى براى طرد شیاطین شمرده)(4) و «زَنْد» (آتش زنه، یا چیزى که آتش با آن مى افروزد) اشاره به این باشد که وجود پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) جرقّه هاى نخستین را در افرادى که قابلیّت دارند، مى زند و آنها را در مسیر تکامل به راه مى اندازد.

جمله «سِیرَتُهُ الْقَصْدُ» شبیه چیزى است که در قرآن آمده: «وَ کَذلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطاً».(5) و اشاره به اعتدالِ سیره پیامبر و دورى او از هرگونه افراط و تفریط در تمام زمینه هاى عبادى و اخلاقى و سیاسى و اقتصادى بود.

ممکن است براى کسى این توهم ایجاد شود که جمله «وَحُکْمُهُ الْعَدْلُ; حکم او عین عدالت است» که با این حدیث معروف متضاد است; آنجا که رسول خدا (صلى الله علیه وآله)فرمود: «إِنَّمَا أَقْضَی بَیْنَکُمْ بِالْبَیِّنَاتِ وَ الأَیْمَانِ، وَ بَعْضُکُمْ أَلْحَنُ بِحُجَّتِهِ مِنْ بَعْض; فَأَیُّمَا رَجُل قَطَعْتُهُ مِنْ مَالِ أَخِیهِ شَیْئاً، فَإِنَّمَا قَطَعْتُ لَهُ بِهِ قِطْعَةً مِنَ النَّارِ; من در میان شما به وسیله شهود و قسم داورى مى کنم و ممکن است بعضى از شما در اقامه دلیل خود، از بعضى گویاتر باشد (و بتواند ادّعاى خود را در ظاهر ثابت کند و من مطابق آن حکم خواهم کرد،) ولى بدانید هر کسى که من بخشى از مال برادر مسلمانش را (بدین طریق) به او بدهم، بخشى از آتش دوزخ را به او داده ام!» (6)

چرا که مفهوم این حدیث این است که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) ممکن است، حکمى بر خلاف واقع بدهد.

ولى جواب این سخن روشن است; هیچ گاه پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) در مقام قضاوت از وحى الهى و جبرئیل کمک نمى گرفت; بلکه احکام او همیشه مطابق مدارک موجود بود; و این عین عدالت است که قاضى بر طبق مدارک موجود قضاوت کند; حال اگر شخصى نتواند مدارک خود را خوب ارائه دهد و یا مدارک خویش را بر اثر سهل انگارى و یا هر عامل دیگر از دست داده باشد و مظلوم واقع شود، هیچ گونه خدشه اى در حکم عادلانه قاضى وارد نمى شود و اگر غیر از این باشد، عادلانه نیست.

در آخرین قسمت از این بخش امام(علیه السلام) به شرایط سخت و بحرانى عصر ظهور پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى پردازد، تا عظمت دعوت او و زحمات طاقت فرساى آن حضرت را روشن کند. مى فرماید: «خداوند هنگامى او را به رسالت برگزید که میان او و پیامبران پیشین فاصله زیادى افتاده بود; (به همین دلیل، جهانیان) از عمل نیک دورى گزیده و منحرف گشته، و امّت ها به جهل و نادانى گراییده بودند». (أَرْسَلَهُ عَلَى حِینِ فَتْرَة مِنَ الرُّسُلِ، وَ هَفْوَة(7)). عَنِ الْعَمَلِ، وَ غَبَاوَة(8) مِنَ الأُمَمِ

تاریخ جامعه بشریّت در آستانه ظهور پیامبر اسلام و مخصوصاً جاهلیّت عرب، حقیقت جمله هاى بالا را به خوبى تأیید مى کند.(9)

بدیهى است هر قدر شرایط نامساعدتر و حاکمیّت جهل و نادانى، قوى تر و گسترش دامنه فساد در جامعه بیشتر باشد، کار رهبران الهى و منادیان عدل و داد و اخلاق و فضیلت، سخت تر و سنگین تر است به همین نسبت، عظمت مقام آنها به هنگام پیروزى بر مشکلات نمایان تر مى شود.

 

نکته ها

1- عظمت مقام پیامبر در نظر دیگران

آنچه در خطبه بالا درباره صفات و فضایل پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله) و برنامه هدایت آن حضرت آمده است، چیزى نیست که فقط امیرمؤمنان على(علیه السلام) و دوستان و پیروان او مى گویند; بلکه مطلبى است که حتّى دور افتادگان و شخصیّت هاى غربى نیز بدان اعتراف دارند.

«برنارد شاو» فیلسوف انگلیسى در یکى از گفته هاى خود چنین مى گوید: دین محمّد(صلى الله علیه وآله) تنها دینى است که این واقعیت از آن نمایان است که براى تمام اشکال زندگى انسانها شایستگى دارد، به گونه اى که مى تواند براى هر قوم و گروهى جاذبه داشته باشد...

باید محمّد(صلى الله علیه وآله) را نجات دهنده بشر بنامیم و من معتقدم اگر کسى مانند او پیدا مى شد که رهبرى جهان امروز را بر عهده بگیرد بر همه مشکلات پیروز مى شد، به گونه اى که جهان را به سعادت و صلح سوق مى داد. محمّد(صلى الله علیه وآله) کاملترین بشر از سابقین و حاضرین بوده است و در آینده نیز وجود شخصى همانند او تصوّر نمى شود.(10)

گواهى هاى زیادى از گروهى دیگر از دانشمندان غیر مسلمان، در این زمینه نقل شده که بعضى نویسندگان آن را جمع آورى کرده و به صورت کتاب منتشر کرده اند.(11)

این نکته را با اشعارى در وصف رسول خدا (صلى الله علیه وآله) به پایان مى بریم:

اى از بر سدره شاهراهت وى قبّه عرش تکیه گاهت

اى طاق نهم، رواق بالا بشکسته ز گوشه کلاهت

هم عقل دویده در رکابت هم شرع خزیده در پناهت

اى چرخ کبود، ژنده دلقى در گردن پیر خانقاهت

مه، طاسک گردن سمندت شب، طُرّه پرچم سیاهت

جبریل، مقیم آستانت افلاک، حریم بارگاهت

چرخ ار چه رفیع، خاک پایت عقل ار چه بزرگ، طفل راهت

خوردست خدا ز روى تعظیم سوگند به روى همچو ماهت!

ایزد که رقیب جان، خرد کرد نام تو ردیف نام خود کرد

2- شرافت خاندان پیغمبر(صلى الله علیه وآله)

نه تنها در خطبه بالا در کلام مبارک على(علیه السلام) از عظمت خاندان پیغمبر یاد شده است، بلکه در روایاتى که از خود پیغمبر(صلى الله علیه وآله) در منابع شیعه و اهل سنّت آمده است، تعبیراتى دیده مى شود که رفعت مقام و عظمت جایگاه آنها را در پیشگاه خدا روشن مى سازد. از جمله در حدیثى مى خوانیم، که آن حضرت فرمود: «إِنَّ جَبْرَائِیلَ(علیه السلام) قَالَ لِی: یا مُحَمَّدُ! قَدْ طُفْتُ الأَرْضَ شَرْقاً وَ غَرْبَاً، فَلَمْ أَجِدْ فِیهَا أَکْرَمَ مِنْکَ، وَ لاَ بَیْتاً أَکْرَمَ مِنْ بَنی هَاشِم; شرق و غرب جهان را گشتم کسى را از تو گرامى تر و خاندانى را از بنى هاشم گرامى تر نیافتم»(12) و در حدیث دیگرى مى فرماید: «سَادَةُ أَهْلِ مَحْشَر سَادَةُ أَهْلِ الدُّنْیَا: أَنَا وَ عَلِىٌّ وَ حَسَنٌ وَ حُسَیْنٌ وَ حَمْزَةُ وَ جَعْفَرٌ; سروران اهل محشر سروران اهل دنیا هستند: من و على و حسن و حسین و حمزه و جعفر»(13). و در حدیث سومى آمده است که فرمود: «إِنَّهُ لاَ یُبْغِضُ أَحَدٌ أَهْلِی إِلاَّ حَرَّمَهُ اللهُ الْجَنَّةَ; هر کس با خاندان من دشمنى ورزد خداوند او را از بهشت محروم مى سازد».(14)

در حدیث دیگرى از عایشه نقل شده است که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: «جبرئیل به من گفت: اى محمّد! شرق و غرب زمین را جستجو کردم انسانهایى بهتر از بنى هاشم نیافتم»(15) و «صحیح مسلم» که از معروفترین منابع اهل سنّت است در بحث «فضائل الصحابه» در نقل داستان غدیر آمده است که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در خطبه خود سه بار این جمله را تکرار کرد: «أُذَکِّرُکُمُ اللهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی; به شما یادآورى مى کنم که خدا را در مورد اهل بیت من فراموش نکنید (احترام و حق آنها را ضایع ننمایید)».(16)

جالب اینکه «الامام الحافظ ابوالعباس احمد بن عمر بن ابراهیم القرطبى» از علماى معروف اهل سنّت در کتاب «المُفهم» که در شرح «صحیح مسلم» نوشته است هنگامى که به این حدیث مى رسد چنین مى گوید: «جاى تعجّب است که با وجود این توصیه هاى پیغمبر(صلى الله علیه وآله) بنى امیّه به مخالفت با آن برخاستند و حقّ آنها را ضایع کردند; خونهاى اهل بیت را ریختند، زنان و کودکان آنها را اسیر کردند، خانه هاشان ویران نمودند و سبّ و لعن آنها را مباح دانستند و بر خلاف وصیّت پیغمبر و آرزوى او رفتار کردند; واى از شرمسارى آنها و رسوائیشان در قیامت!!» (17)

و از آن شگفت انگیزتر کار بى خبرانى است که با این همه رسوایى هاى بنى امیّه باز هم ظالمان بى ایمانى همچون معاویه رامحترم مى شمرند و از او دفاع مى کنند.

به هر حال شجره طیّبه وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله) و شاخه هاى پرثمر آن مصداق آیه شریفه 24 و 25 سوره «ابراهیم» است: «کَشَجَرَة طَیِّبَة أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِى السَّمَاءِ * تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِین بِإِذْنِ رَبِّهَا; همچون درخت پاکیزه اى که ریشه آن ثابت و شاخه هاى آن در آسمان است و هر زمان به اذن پروردگار میوه خود را (در اختیار طالبان و جویندگان) قرار مى دهد».

این سخن را با اشعار پر معنایى در این زمینه پایان مى دهیم:

یَا حَبَّذَا دَوْحَةٌ فی الْخُلْدِ نَابِتَةُ مَا مِثْلُهَا نَبَتَتْ فِی الْخُلْدِ مِنْ شَجَرِ

أَلْمُصْطَفَى أَصْلُهَا وَ الْفَرعُ فَاطِمَةُ ثُمَّ اللِّقَاحُ عَلِىٌّ سَیِّدُ الْبَشَرِ

وَ الْهَاشِمِیَّانِ سِبْطَاهُ لَهَا ثَمَرُ وَ الشَّیعَةُ الْوَرَقُ الْمُلْتَفُّ بِالثَّمَرِ

هذَا مَقُالُ رَسُولِ اللهِ جَاءَ بِهِ أَهْلُ الرِّوَایَةِ فِی الْعَالِی مِنَ الْخَبَرِ «آفرین بر آن درخت تناورى که در بهشت برین روییده که همانند آن، درختى در بهشت نیست.

مصطفى ریشه آن، فاطمه شاخه آن و على(علیه السلام) - آقاى انسانها - مایه بارورى آن است.

و آن دو هاشمى (حسن و حسین(علیهما السلام)) نوه هاى پیامبر (صلى الله علیه وآله)، میوه آن هستند و شیعیان برگهایى هستند که اطراف میوه ها را گرفته اند.

این سخن رسول الله (صلى الله علیه وآله) است که راویان در اخبار معتبر آن را آورده اند.»(18)

1. «أرومات» جمع «اُرومه» به معناى اصل و اساس چيزى است و به ريشه درخت نيز اطلاق مى شود. 
2. «عترت» از ماده «عَتر» (بر وزن سطر) به معناى فرزندان و نوه ها و عشيره است و معناى اصلى آن همان اصل و ريشه است. 
3. «زَند» به معناى چيزى است که با آن آتش مى افزوند; مانند کبريت و سنگ چخماق، يا وسايل ديگرى که در قديم با آن آتش مى افروختند. 
4. سوره حجر، آيات 17 - 18. 
5. سوره بقره، آيه 142.
6. وسائل الشيعه، جلد 18، صفحه 169، حديث 1. 
7. «هَفوه» از مادّه «هفو» (بر وزن هفت) به معناى لغزش است. 
8. «غَباوه» به معناى کند ذهنى و کودنى است. 
9. در جلد اوّل اين شرح، ذيل خطبه اوّل، صفحه 228 به بعد، بحث گويايى در اين زمينه داشتيم. 
10. محمّد جواد مغنيه، فى ظلال نهج البلاغه، جلد 1، صفحه 63.
11. يکى از نويسندگان (مرحوم حسين عبداللّهى خوروش) کتابى محقّقانه در اين زمينه نگاشته به نام «فرهنگ اسلام شناسان خارجى» که گواهى بيش از دو هزار نفر از دانشمندان و محقّقان و خاورشناسان و
استادان مهم دانشگاههاى جهان - که پيرامون اسلام و پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله) کتاب يا مقاله اى نوشته اند - در آن گرد آورى شده است. 12. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، جلد 7، صفحه 63. 13. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، جلد 7، صفحه 63. 14. همان، صفحه 64. 15. عُمده ابن بطريق، صفحه 273. همين مضمون در کتاب «فضائل الصحابة» احمد بن حنبل، جلد 2، صفحه 628 آمده است. 16. صحيح مسلم، جلد 4، صفحه 1873، (کتاب فضائل الصحابه حديث 36). 17. المُفهم، جلد 6، صفحه 304. 18. منهاج البراعه، جلد 7، صفحه 110.

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری