• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

خطبه صد و چهل و هفت، بخش سوم

 

وَإنَّما هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ بِطُولِ آمَالِهِمْ

بیشتر...

خطبه چهلم

 

شرح نهج البلاغه،آیت الله مکارم شیرازی

قال (علیه

بیشتر...

مقام حمد و ابزار آن‌

وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ

بیشتر...

خطبه هشتاد و هفت،بخش اول

 

عِبَادَ اللهِ! إِنَّ مِنْ أَحَبِّ عِبَادِاللهِ إِلَیْهِ

بیشتر...

شرح نهج البلاغه،خطبه 75،استاد مفسر دکتر محمدعلی

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
34086
48621
147277864
اوقات شرعی

خطبه صد و هشت، بخش چهارم

 

قَدِ انْجَابَتِ السَّرائِرُ لاَِهْلِ الْبَصَائِرِ، وَ وَضَحَتْ مَحَجَّةُ الْحَقِّ لِخَابِطِهَا وَ أَسْفَرَتِ السَّاعَةُ عَنْ وَجْهِهَا، وَ ظَهَرَتِ الْعَلاَمَةُ لِمَتَوسِّمِهَا. مَا لی أَرَاکُمْ أَشْبَاحاً بِلاَ أَرْوَاح، وَ أَرْوَاحاً بِلاَ أَشْبَاح، وَ نُسَّاکاً بِلاَ صَلاَح، وَ تُجَّاراً بِلاَ أَرْبَاح، وَ أَیْقَاظاً نُوَّماً، وَ شَهُوداً غُیَّباً، وَ نَاظِرَةً عَمْیَاءَ، وَ سَامِعَةً صَمَّاءَ، وَ نَاطِقَةً بَکْمَاءَ.

و باطن آنها (منافقان) براى اهل بصيرت آشکار است، و راه حق براى پويندگان آن هويدا گشته است (قيامت نزديک است و) رستاخيز، نقاب از چهره برداشته، و نشانه هاى آن براى جستجوگران هوشيار آشکار گشته است! چرا شما را پيکرهاى بى روح، و روح هاى بى پيکر مى بينم؟ عبادت کنندگانى ناصالح، تجّارى بى سود، بيدارانى خواب آلود، حاضرانى غايب، ناظرانى نابينا، شنوندگانى کر و سخنگويانى گنگ مشاهده مى کنم؟

 

شرح و تفسیر

پیکرهاى بى روح!

امام(علیه السلام) در این بخش از خطبه، اشاره به وضع منافقین و معاندین بنى امیّه مى کند. مى فرماید: «سرائر و باطن آنها براى اهل بصیرت آشکار شده، و راه حق براى پویندگان آن هویدا گشته است. (و به این ترتیب، امروز حجّت بر همه کس تمام شده است)». (قَدِ انْجَابَتِ(1)).(2) السَّرَائِرُ لاَِهْلِ الْبَصَائِرِ، وَ وَضَحَتْ مَحَجَّةُ الْحَقِّ لِخَابِطِهَا

و در ادامه مى افزاید: «رستاخیز، نقاب را از چهره برداشته، و نشانه هاى آن، براى جستجو گران هوشیار آشکار گشته است». (وَ أَسْفَرَتِ(3)الْعَلاَمَةُ لِمُتَوَسِّمِهَا). السَّاعَةُ عَنْ وَجْهِهَا، وَ ظَهَرَتِ

ممکن است منظور از ظهور علامات قیامت، همان بعثت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) - که خاتم انبیا و آخرین فرد از سلسله پیامبران خداست - و همچنین آشکار شدن فتنه ها در جهان اسلام و در صفحه روى زمین، بوده باشد و این مطلب منافات با گذشتن هزار سال و بیشتر، از آن زمان ندارد; چرا که در قیاس با عمر دنیا، این مقدار از زمان، مقدار کوتاهى است.

در حدیثى نیز از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «بُعِثْتُ أَنَا وَ السَّاعَةُ کَهَاتَیْنِ - وَ ضَمَّ السَّبَّابَةَ وَ الْوُسْطَى-; بعثت من و قیامت همانند این دواست - و اشاره به دو انگشت مبارک سبّابه و وسطاى خویش نمود-»(4).

بنابراین، با آشکار شدن اسرار درون و روشن شدن راه حق و نزدیک شدن قیامت، جاى این است که همه غافلان از خواب غفلت بیدار شوند! از گناهان خود به درگاه خدا توبه کنند و راه حق را پیش گیرند; ولى با این حال، امام(علیه السلام) از عدم عکس العمل مناسب از سوى بسیارى از مردم در برابر این جریان تعجّب مى کند و در ادامه این سخن مى فرماید: «چرا شما را پیکرهاى بى روح، و روح هاى بى پیکر مى بینم؟!، عبادت کنندگانى ناصالح، تجّارى بى سود، بیدارانى در خواب، حاضرانى غائب، ناظرانى نابینا، شنوندگانى کر، و سخن گویانى گنگ، مشاهده مى کنم!» (مَا لی أَرَاکُمْ أَشْبَاحاً بِلاَ أَرْوَاح، وَ أَرْوَاحاً بِلاَ أَشْبَاح، وَ نُسَّاکاً(5)أَیْقَاظاً(6)). نُوَّماً(7)، وَ شُهُوداً غُیَّباً، وَ نَاظِرَةً عَمْیَاءَ، وَ سَامِعَةً صَمَّاءَ، وَ نَاطِقَةً بَکْمَاءَ! بِلاَ صَلاَح، وَ تُجَّاراً بِلاَ أَرْبَاح، وَ

منظور از «أشْباح بِلاَ أَرْوَاح، وَ أَرْوَاح بِلاَ أَشْبَاح» گروههایى هستند که یا قدرت ظاهرى دارند، امّا تفکّر و تدبیر ندارند و یا صاحب تفکّر و تدبیرند امّا قدرت بکارگیرى آن را ندارند! بدیهى است هیچ یک از این دو گروه، راه به جایى نمى برند; همانگونه که جسم بى روح و روح بى جسم کارایى ندارد.

تعبیر به «نُسَّاکاً بِلاَ صَلاَح» اشاره به عبادت هاى بى محتواى عابدان آن زمان است. زیرا نخستین اثر عبادت، تربیت و اصلاح انسان است; اگر عابدى ناصالح بود، دلیل بر این است که عبادتش پوست بى مغزى بوده است.

«تُجّاراً بِلاَ أَرْوَاح» ممکن است اشاره به چیزى باشد که در سوره «عصر» نیز آمده است که مى فرماید: «همه انسانها در خسرانند، مگر آنها که ایمان و عمل صالح دارند و دعوت به حق و صبر مى کنند».

و تعبیر به «أَیْقَاظاً نُوَّماً» و چهار تعبیر دیگرى که بعد از آن آمده، اشاره به افرادى است که بر حسب ظاهر بیدارند و در صحنه حاضرند و چشم و گوش و زبان دارند، امّا چون هیچ عکس العملى در برابر حوادث نیک و بد از خود نشان نمى دهند; گویى واقعاً خوابند و از صحنه غایبند; نابینا و کر و لالند!

آرى، اسلام وجود هر چیزى را در آثار آن مى بیند; انسان زنده بى اثر، گویى در صف مردگان است و بینایان بى بصیرت، گویى کورند و همچنین شنوندگان و گویندگان بى خاصیّت، کران و لالان محسوب مى شوند. شبیه این تعبیر، کراراً در آیات قرآن آمده است که از افراد منافق و بى ایمان به «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْىٌ فَهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ»(8)و یا مانند آن، تعبیر مى کند.

به این ترتیب از مجموع کلام بالا چنین استفاده مى شود که على(علیه السلام) یاران خود را شدیداً سرزنش مى کند که چرا بعد از آشکار شدن باطن بنى امیّه و اهداف شوم حکومت آنها، حرکتى از شما دیده نمى شود و همچون افراد خواب و بى خبر، کور و کر و لال از کنار فجایع بنى امیّه مى گذرید و نمى دانید چه آینده تاریکى براى اسلام و مسلمین در پیش است.

 

نکته

وجود بى خاصیّت، همچون عدم است

معمولا وجود و عدم اشیا را با عینیّت آنها در خارج و عدم آن محاسبه مى کنند; ولى در منطق قرآن مجید و روایات اسلامى وجود و عدم اشیا با آثار آنها محاسبه مى شود. زندگان بى اثر، در صف مردگانند و مردگانِ زنده یاد، در صف زندگان. قرآن مجید بارها روى این مطلب تأکید کرده است. گاه به پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «إِنَّکَ لاَ تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَ لاَ تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرینَ; به یقین تو نمى توانى سخنت را به گوش مردگان برسانى و نمى توانى کران را هنگامى که روى برمى گردانند و پشت مى کنند فرا خوانى».(9)

مسلّم است که منظور از مردگان و کران در اینجا افرادى هستند که ظاهراً زنده و داراى گوش شنوا مى باشند; امّا چون عکس العمل مناسبى در برابر دعوت پیامبر(صلى الله علیه وآله) نشان نمى دهند، در زمره مردگان و کران محسوب شده اند.

و در جاى دیگر مى فرماید: «وَ مَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَ مَا یَنْبَغی لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ وَ قُرآنٌ مُبینٌ * لِیُنْذِرَ مَنْ کَانَ حَیّاً; ما شعر به او تعلیم ندادیم و سزاوار او نیست. این (کتاب آسمانى) فقط ذکر و قرآن مبین است، تا افرادى را که زنده اند، بیم دهد».(10)

امیرمؤمنان على(علیه السلام) به کمیل بن زیاد فرمود: «هَلَکَ خُزَّانُ الاْمْوَالِ وَ هُمْ أَحْیَاءٌ، وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بِقَیَ الدَّهْرُ: أَعْیَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ، وَ أَمْثْالُهُمْ فِی الْقُلْوبِ مَوْجُودَةٌ; ثروت اندوزان مرده اند در حالى که ظاهراً زنده اند! ولى دانشمندان، تا دنیا برقرار است، زنده مى مانند: جسم آنها از میان مردم بیرون رفته، ولى چهره آنان در آینه دلها نقش بسته است».(11)

اگر با این مقیاس قرآنى و روایى، اشخاص و افراد و تمدّن ها و برنامه ها را بسنجیم، جهان چهره دیگرى در نظر ما خواهد داشت و باید هم مقیاس سنجش، همین باشد; چرا که موجود زنده چیزى است که داراى آثار حیات است; آن کس و آن چیز که آثار حیات نداشته باشد، در واقع مرده است و اگر مردگانى بعد از حیات خود آثار وجودى نشان دهند، تا آن زمان که آثار وجود آنها در جامعه بشرى است، در زمره زندگان محسوب مى شوند. شهیدان راه خدا چون آثارشان باقى است، زنده جاویدانند (گذشته از زندگى برزخى بهشتى).

و ظالمان بیدادگر که جز تباهى و فساد و ویرانى و مرگ اثرى ندارند، به یقین در صف مردگان مى باشند.

اگر على(علیه السلام) گروهى از مردم کوفه و عراق را به عنوان «أَشْبَاح بِلا أَرْواح» و ناظران نابینا و شنوندگان کر، معرّفى مى کند به خاطر پیروى از همین منطق و همین فلسفه اسلامى است.

1. «إنجابت» از مادّه «جَوْب» (بر وزن قوم) و «جوبه» (بر وزن توبه) به معناى قطع کردن و بريدن است و پاسخ کلام را از اين رو «جواب» مى گويند که سؤال را قطع مى کند و به آن پايان مى دهد و
هنگامى که اين کلمه به باب انفعال مى رود، به معناى انکشاف و آشکار شدن است و در خطبه بالا به همين معنا آمده است. 2. «خابط» از مادّه «خبط» گاه به معناى ضرب شديد آمده و گاه به معناى راه سپردن بدون هدايت، همچون کسى که در شب بدون چراغ طىّ طريق مى کند و در خطبه بالا معناى دوم منظور است. 3. «أسفرت» از مادّه «سُفور» به معناى باز کردن پوشش و کشف حجاب است و لذا به زنان بى حجاب «سافرات» گفته مى شود. و «مسافر» را از اين جهت «مسافر» گويند که در حال عادّى در
لابه لاى خانه ها و ديوارهاى شهر ناپيداست; امّا به هنگامى که گام به بيابان مى گذارد، آشکار مى شود. 4. بسيارى از مفسّران شيعه و اهل سنّت حديث بالا را در تفسير آيه 18 سوره محمّد (صلى الله عليه وآله) آورده اند. 5. «نُسّاک» جمع «ناسک» به معناى عبادت کننده است. 6. «أيقاظ» جمع «يقظان» به معناى بيدار است. 7. «نوّم» جمع «نائم» به معناى شخص خواب است. 8. سوره بقره، آيه 171. 9. سوره نمل، آيه 80. 10. سوره يس، آيات 69 - 70. 11. نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 147.

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری