• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

تفسیر سوره مبارکه غافر، بخش پایانی، آیت الله

حکمت 147 نهج البلاغه

لِكُمَيْلِ بْنِ زِيَاد النَّخَعِيِّ قَالَ كُمَيْلُ بْنُ

بیشتر...

معيار پژوهش قرآنی

چكيده: مقاله معيار پژوهش قرآني به بيان شاخص‌هاي اساسي

بیشتر...

قمی مشهدی، میرزا محمد

قمی مشهدی، میرزا محمد

 نام های دیگر: میرزا محمد قمی

بیشتر...

حکمت 40 نهج البلاغه

لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ، وَقَلْبُ الاَْحْمَقِ

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
5286
25076
143216300
امروز یکشنبه, 18 شهریور 1403
اوقات شرعی

بازگشت آدم (ع) به سوى خدا

شرح آیات 37 لغایت 39 سوره مبارکه بقره

37- فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

38- قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ

39- وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ

37- سپس آدم از پروردگارش کلماتى دریافت داشت; (و با آنها توبه کرد.) و خداوند توبه او را پذیرفت; زیرا او توبه پذیر و مهربان است.

38- گفتیم: «همگى از آن، فرود آیید! ولى هرگاه هدایتى از طرف من براى شما آمد، کسانى که از آن پیروى کنند، نه ترسى بر آنهاست،و نه اندوهگین مى شوند».

39- و کسانى که کافر شدند، و آیات ما را تکذیب کردند اهل دوزخند; و جاودانه در آن خواهند بود.

بازگشت آدم به سوى خدا

بعد از ماجراى وسوسه ابلیس و دستور خروج آدم(علیه السلام) از بهشت، آدم متوجه شد راستى به خویشتن ستم کرده، و از آن محیط آرام و پر نعمت، بر اثر فریب شیطان بیرون رانده شده، و در محیط پر زحمت و مشقت بار زمین قرار خواهد گرفت، در اینجا آدم به فکر جبران خطاى خویش افتاد و با تمام جان و دل متوجه پروردگار شد، توجهى آمیخته با کوهى از ندامت و حسرت.

لطف خدا نیز در این موقع به یارى او شتافت و چنان که قرآن در آیات فوق مى گوید: «آدم از پروردگار خود کلماتى دریافت داشت، سخنانى مؤثر و دگرگون کننده، و با آن توبه کرد و خدا نیز توبه او را پذیرفت» (فَتَلَقّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمات فَتابَ عَلَیْهِ).

«چرا که او تواب و رحیم است» (إِنَّهُ هُوَ التَّوّابُ الرَّحیمُ).

«توبه» در اصل به معنى «بازگشت» است، و در لسان قرآن به معنى بازگشت از گناه مى آید، این در صورتى است که به شخص گنهکار نسبت داده شود، ولى گاه این کلمه به خدا نسبت داده مى شود، در آنجا به معنى بازگشت به رحمت است، یعنى رحمتى را که به خاطر ارتکاب گناه، از بنده سلب کرده بود بعد از بازگشت او به خط اطاعت و بندگى به او باز گرداند، و به همین جهت در مورد خدا تعبیر به «توّاب» (بسیار بازگشت کننده به رحمت) مى شود.

و به تعبیر دیگر «توبه» لفظى است مشترک، میان خدا و بندگان، هنگامى که بندگان به آن توصیف شوند مفهومش این است که به سوى خدا بازگشته اند زیرا هر گنهکارى در حقیقت از پروردگارش فرار کرده، هنگامى که توبه مى کند به سوى او باز مى گردد.

خداوند، نیز در حالت عصیان بندگان، گوئى از آنها روى گردان مى شود، هنگامى که خداوند به توبه توصیف مى شود، مفهومش این است که نظر لطف و رحمت و محبتش را به آنها باز مى گرداند.(1)

درست است که آدم(علیه السلام) در حقیقت کار حرامى انجام نداده بود، ولى همین ترک اولى نسبت به او عصیان محسوب مى شد، او به سرعت متوجه وضع خود شد و به سوى پروردگارش بازگشت.

در این که منظور از «کَلِمات» چه بوده در پایان این بحث سخن خواهیم گفت.

* * *

به هر حال آنچه نمى بایست بشود ـ یا مى بایست بشود ـ شد، و با این که توبه آدم پذیرفته گردید، ولى اثر وضعى کار او که هبوط بود تغییر نیافت، و چنان که آیات فوق مى گوید: «ما به آنها گفتیم: همگى (آدم و حوا) به زمین فرود آئید، هر گاه از جانب ما هدایتى براى شما آید کسانى که از آن پیروى کنند، نه ترسى دارند و نه اندوهگین خواهند شد» (قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمیعاً فَإِمّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ ).

* * *

«ولى آنان که کافر شوند و آیات ما را تکذیب کنند براى همیشه در آتش دوزخ خواهند ماند» (وَ الَّذینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ).

* * *

نکته ها:

1 ـ کلماتى که خدا بر آدم القاء کرد چه بود؟

در این که «کلمات» و سخنانى را که خدا براى توبه به آدم تعلیم داد چه سخنانى بوده است در میان مفسران گفتگو است.

معروف این است که: همان جملات سوره «اعراف» آیه 23 مى باشد: قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرین: «گفتند: خداوندا ما بر خود ستم کردیم، اگر تو ما را نبخشى و بر ما رحم نکنى از زیانکاران خواهیم بود».

بعضى گفته اند: منظور از کلمات، این دعا و نیایش بوده است:

أَللّهُمَّ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ وَ بِحَمْدِکَ رَبِّ إِنِّى ظَلَمْتُ نَفْسِى فَاغْفِرْ لِى إِنَّکَ خَیْرُ الْغافِرِیْنَ.

أَللّهُمَّ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ وَ بِحَمْدِکَ رَبِّ إِنِّى ظَلَمْتُ نَفْسِى فَارْحَمْنِى إِنَّکَ خَیْرُ الرّاحِمِیْنَ.

أَللّهُمَّ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ وَ بِحَمْدِکَ رَبِّ إِنِّى ظَلَمْتُ نَفْسِى فَتُبْ عَلَىَّ إِنَّکَ أَنْتَ التَّوّابُ الرَّحِیْمِ:

«پروردگارا! معبودى جز تو نیست، پاک و منزهى، تو را ستایش مى کنم، من به خود ستم کردم مرا ببخش که بهترین بخشندگانى.

خداوندا! معبودى جز تو نیست، پاک و منزهى، تو را ستایش مى کنم، من به خود ستم کردم بر من رحم کن که بهترین رحم کنندگانى.

بار الها! معبودى جز تو نیست، پاک و منزهى، تو را حمد مى گویم، من به خویش ستم کردم، رحمتت را شامل حال من کن و توبه ام را بپذیر که تو تواب و رحیمى».

این دعا و کلمات در روایتى از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است.(2)

نظیر همین تعبیرات در آیات دیگر قرآن در مورد یونس(علیه السلام) و موسى(علیه السلام)مى خوانیم، یونس به هنگام در خواست بخشش از خدا مى گوید: سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمین: «خداوندا منزهى من از کسانى هستم که به خود ستم کرده ام».(3)

درباره حضرت موسى(علیه السلام) مى خوانیم: قالَ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسی فَاغْفِرْ لی فَغَفَرَ لَهُ: «گفت: پروردگارا من به خود ستم کردم مرا ببخش و خدا او را بخشید».(4)

در روایات متعددى که از طرق اهل بیت(علیهم السلام) وارد شده است مى خوانیم: مقصود از کلمات، تعلیم اسماء بهترین مخلوق خدا یعنى محمّد و على و فاطمهو حسن و حسین(علیهم السلام) بوده است، و آدم با توسل به این کلمات از درگاه خداوند تقاضاى بخشش نمود و خدا او را بخشید.(5)

این تفسیرهاى سه گانه هیچ گونه منافاتى با هم ندارد، چرا که ممکن است مجموع این کلمات به آدم، تعلیم شده باشد تا با توجه به حقیقت و عمق باطن آنها انقلاب روحى تمام عیار، براى او حاصل گردیده و خدا او را مشمول لطف و هدایتش قرار دهد.

* * *

2 ـ چرا جمله «إِهْبِطُوا» تکرار شده است؟

در آیات مورد بحث، و آیات پیش از آن خواندیم قبل از توبه و بعد از توبه، به آدم و همسرش حوا خطاب شده به زمین فرود آئید، در این که این تکرار براى تأکید است یا اشاره به دو مطلب دیگر در میان مفسران گفتگو است، ولى ظاهر این است جمله دوم اشاره به این واقعیت باشد که «آدم» گمان نکند با پذیرش توبه او، هبوط به زمین منتفى شده است، بلکه او این راه را باید برود! یا به این جهت که از اول براى این هدف آفریده شده بود، و یا به خاطر این که این هبوط اثر وضعى عمل او بوده است، این اثر وضعى با توبه دگرگون نمى شود.

* * *

3 ـ مخاطب در «إِهْبِطُوا» کیست؟

«إِهْبِطُوا» به صیغه جمع آمده است در حالى که آدم و حوا که مخاطب اصلى این سخن بودند دو نفر بیشتر نبودند و باید «صیغه تثنیه» آورده شود، اما به خاطر این که هبوط آدم(علیه السلام) و حوا به زمین، نتیجه اش این بود که فرزندان و نسل هاى آنها نیز در زمین ساکن خواهند شد، به صورت صیغه جمع آمده است.


1 ـ به همین دلیل «توبه» هنگامى که به بنده نسبت داده مى شود با کلمه «إِلى» و هنگامى که به خدا نسبت داده مى شود با کلمه «عَلى» متعدى مى شود (در صورت اول «تابَ إِلَیْه» گفته مى شود و در صورت دوم «تابَ عَلَیْه») (تفسیر کبیر فخر رازى و تفسیر صافى، ذیل آیه مورد بحث).

2 ـ «مجمع البیان»، ذیل آیات مورد بحث ـ «کافى»، جلد 8، صفحه 304، حدیث 472، با اندکى تفاوت (دار الکتب الاسلامیة) ـ «بحار الانوار»، جلد 11، صفحه 157 (با اندکى تفاوت).

3 ـ انبیاء، آیه 87.

4 ـ قصص، آیه 16.

5 ـ «بحار الانوار»، جلد 11، صفحات 191 و 192 ـ «کافى»، جلد 8، صفحه 304، حدیث 472 (دار الکتب الاسلامیة) ـ «وسائل الشیعه»، جلد 7، صفحه 99، حدیث 8845 (چاپ آل البیت).

...................

تفسیر نمونه

محتوای بیشتر در این بخش: « آدم در بهشت یاد نعمت هاى خدا »

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری