شرح آیات 162 و 163 سوره مبارکه آل عمران
162- أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللَّهِ كَمَن بَاءَ بِسَخَطٍ مِّنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ ۚ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ
163- هُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ
162- آیا کسى که به دنبال رضاى خدا بوده، همانند کسى است که به خشم الهى گرفتار شده و جایگاه او جهنّم، و پایان کار او بسیار بد است؟!
163- هر یک از آنان، درجه و مقامى در پیشگاه خدا دارند; وخداوند به آنچه انجام مى دهند، بیناست.
آنها که در جهاد شرکت نکردند
در آیات گذشته از جوانب مختلف درباره جنگ «احد» و نتائج آن بحث شد، اکنون نوبت منافقان و مؤمنان سست ایمانى است که به پیروى از آنها در میدان جنگ، حضور نیافتند; زیرا در روایات مى خوانیم:
هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمان حرکت به سوى «احد» را صادر کرد، جمعى از منافقان به بهانه این که یقین به وقوع جنگ ندارند از حضور در میدان، خوددارى کردند و بعضى از مسلمانان ضعیف الایمان نیز به آنها ملحق شدند، آیه مورد بحث، سرنوشت آنها را تشریح مى کند و مى گوید: «آیا کسانى که فرمان خدا را اطاعت کردند و از خشنودى او پیروى نمودند، همانند کسانى هستند که به سوى خشم خدا بازگشتند و جایگاه آنها جهنم و بازگشت و پایان کار آنها، زشت و ناراحت کننده است» (أَ فَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللّهِ کَمَنْ باءَ بِسَخَط مِنَ اللّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ).
* * *
سپس مى فرماید: «هر یک از آنها براى خود درجه و موقعیتى در پیشگاه خدا دارند» (هُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ اللّهِ).
اشاره به این که نه تنها منافقان تن پرور و مجاهدان با هم فرق دارند، بلکه هر یک از کسانى که در این دو صف قرار دارند به تفاوت درجه فداکارى و جانبازى و یا نفاق و دشمنى با حق در پیشگاه خدا درجه خاصى خواهند داشت که از صفر شروع مى شود و تا ما فوق آنچه تصور شود ادامه مى یابد.
جالب توجه این که: در روایتى از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) نقل شده که فرمود: هر درجه اى به اندازه فاصله میان آسمان و زمین است.(1)
و در حدیث دیگرى وارد شده: بهشتیان، کسانى را که در درجات علیین (بالا) قرار دارند آن چنان مى بینند که ستاره اى در آسمان دیده مى شود.(2)
اما باید توجه داشت که «درجه» معمولاً به پله هائى گفته مى شود که انسان به وسیله آنها به نقطه مرتفعى صعود مى کند و اما پله هائى که از آن براى پائین رفتن به نقطه گودى استفاده مى شود «دَرْک» (بر وزن مرگ) مى گویند و لذا درباره پیامبران در سوره «بقره» آیه 253 مى خوانیم: «وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجات» و درباره منافقان در سوره «نساء» آیه 145 مى خوانیم: «إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْکِ الأَسْفَلِ مِنَ النّارِ».
ولى در آیه مورد بحث، چون سخن از هر دو طایفه در میان بوده، جانب طایفه مؤمنان، گرفته شده و تعبیر به درجه شده است (این طرز بیان را در اصطلاح ادبى تغلیب مى گویند).
و در پایان آیه مى فرماید: «خداوند نسبت به اعمال همه آنها بینا است» (وَ اللّهُ بَصیرٌ بِما یَعْمَلُونَ).
و به خوبى مى داند هر کسى طبق نیت، ایمان و عمل خود، شایسته کدامین درجه است.
* * *
نکته:
یک روش مؤثر تربیتى
در قرآن مجید، بسیارى از حقایق مربوط به معارف دینى و اخلاقى و اجتماعى در قالب سؤال، طرح و طرفین مسأله در اختیار شنونده گذارده مى شود تا او با فکر خود یکى را انتخاب کند.
این روش که باید آن را روش غیر مستقیم نامید، اثر فوق العاده اى در تأثیر برنامه هاى تربیتى دارد; زیرا انسان، معمولاً به افکار و برداشت هاى خود از مسائل مختلف، بیش از هر چیز اهمیت مى دهد.
هنگامى که مسأله به صورت یک مطلب قطعى و جزمى طرح شود، گاهى در مقابل آن، مقاومت بخرج مى دهد و همچون یک فکر بیگانه به آن مى نگرد، ولى هنگامى که به صورت سؤال طرح شود و پاسخ را از درون وجدان و قلب خود بشنود آن را فکر و تشخیص خود مى داند و به عنوان «یک فکر و طرح آشنا» به آن مى نگرد.
لذا در مقابل آن مقاومت بخرج نمى دهد، این طرز تعلیم مخصوصاً در برابر افراد لجوج و همچنین در برابر کودکان مؤثر است.
در قرآن از این روش استفاده فراوان شده که به چند نمونه از آن در اینجا اشاره مى کنیم:
1 ـ هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لایَعْلَمُونَ: «آیا دانایان با نادانان مساویند»؟(3)
2 ـ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الأَعْمى وَ الْبَصیرُ أَ فَلا تَتَفَکَّرُونَ: «بگو: آیا نابینا با شخص بینا مساوى است آیا فکر نمى کنید»؟(4)
3 ـ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الأَعْمى وَ الْبَصیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُماتُ وَ النُّورِ: «بگو: آیا شخص بینا با شخص نابینا مساوى است آیا تاریکى با روشنائى یکسان است»؟(5)
* * *
1 ـ «نور الثقلین»، جلد 1، صفحه 406، مؤسسه اسماعیلیان، طبع چهارم، 1412 هـ ق ـ تفسیر «عیاشى»، جلد 1، صفحه 205، چاپخانه علمیه، 1380 هـ ق ـ «بحار الانوار»، جلد 66، صفحه 171.
2 ـ «مجمع البیان»، ذیل آیه مورد بحث ـ تفسیر «التبیان»، جلد 3، صفحه 37، مکتب الاعلام الاسلامى، 1409 هـ ق ـ «مسند احمد»، جلد 3، صفحه 72 و 93، دار صادر بیروت.
3 ـ زمر، آیه 9.
4 ـ انعام، آیه 50.
5 ـ رعد، آیه 16.
.......................
تفسیر نمونه