• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

خطبه صد و بیست و هشت، بخش سوم

 

فَقَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ : لَقَدْ أُعطِیْتَ یا

بیشتر...

صبر در برابر گناه،آیت الله العظمی مظاهری

دریافت فایل

حجم: 8 MB

زمان: 35 دقیقه

بیشتر...

توفیق یارى حق ، فرازهایی از صحیفه سجادیه

صحیفه سجادیه - دعای شماره ۶ - فراز ۱۸

اللَّهُمَّ صَلِّ

بیشتر...

شهید آیت الله صدوقی

مقدمه 

شهید آیت الله صدوقی از یاران صدیق و باوفا و سی‌ساله

بیشتر...

آيات الاحكام در آثار شهيد مصطفى خمينى(ره)

 

قانونهاى اسلام بر پايه قرآن بنيان نهاده شده و سرچشمه و

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
33986
43816
144442965
امروز چهارشنبه, 26 دی 1403
اوقات شرعی

مجازات قتل عمد

شرح آیه 93 سوره مبارکه النساء

93- وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا

93- و هر کس، فرد با ایمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است; در حالى که جاودانه در آن خواهد بود; و خداوند بر او غضب مى کند; و او را از رحمتش دور مى سازد; و مجازات بزرگى براى او آماده ساخته است

 

یکى از مسلمانان به نام «مقیس بن صبابه کنانى»، کشته برادر خود «هشام» را در محله «بنى النجّار» پیدا کرد، جریان را به عرض پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسانید، پیامبر(صلى الله علیه وآله) او را به اتفاق «قیس بن هلال فهرى» نزد بزرگان «بنى النجّار» فرستاد و دستور داد:

اگر قاتل «هشام» را مى شناسند، او را تسلیم برادرش «مقیس» نمایند و اگر نمى شناسند، خون بها و دیه او را بپردازند آنان هم چون قاتل را نمى شناختند، دیه را به صاحب خون پرداختند و او هم تحویل گرفت و به اتفاق «قیس بن هلال» به طرف «مدینه» حرکت کردند در بین راه بقایاى افکار جاهلیت، «مقیس» را تحریک نمود و با خود گفت: قبول دیه موجب سرشکستگى و ذلت است، لذا هم سفر خود را که از قبیله «بنى النجّار» بود به انتقام خون برادر کشت و به طرف «مکّه» فرار نمود و از اسلام نیز کناره گیرى کرد.

پیامبر(صلى الله علیه وآله) هم در مقابل این خیانت خون او را مباح نمود، و آیه فوق به همین مناسبت نازل شد که مجازات قتل عمد در آن بیان شده است.(1)

تفسیر:

مجازات قتل عمد

قرآن بعد از بیان حکم قتل خطا در این آیه، به مجازات کسى که فرد با ایمانى را از روى عمد به قتل برساند پرداخته است.

از آنجا که آدم کشى یکى از بزرگ ترین جنایات و گناهان خطرناک است و اگر با آن مبارزه نشود، امنیت که یکى از مهم ترین شرائط یک اجتماع سالم است به کلى از بین مى رود، قرآن در آیات مختلف آن را با اهمیت فوق العاده اى ذکر کرده است، تا آنجا که قتل بى دلیل یک انسان را همانند کشتن تمام مردم روى زمین معرفى مى کند، مى فرماید:

مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْس أَوْ فَساد فِى الأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمِیْعاً:

«آن کس که انسانى را بدون این که قاتل باشد و یا در زمین فساد کند بکشد، گویا همه مردم را کشته است».(2)

به همین دلیل، در آیه مورد بحث، نیز براى کسانى که فرد با ایمانى را عمداً به قتل برسانند، چهار مجازات و کیفر شدید اخروى (علاوه بر مسأله قصاص که مجازات دنیوى است) ذکر شده است:

1 ـ خلود یعنى جاودانه در آتش دوزخ، مى فرماید: «کسى که مؤمنى را از روى عمد بکشد مجازات او دوزخ است که در آن جاودانه مى ماند» (وَ مَنْ یَـقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فیها).

2 ـ خشم و غضب الهى، مى فرماید: «و خداوند بر او خشم مى گیرد»
(وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِ).

3 ـ دورى از رحمت خدا، مى فرماید: علاوه بر آن «خداوند او را از رحمتش دور مى سازد» (وَ لَعَنَهُ).

4 ـ مهیّا ساختن عذاب عظیمى براى او، مى فرماید: «و عذاب عظیمى براى او فراهم ساخته است» (وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظیماً).

و به این ترتیب، از نظر مجازات اخروى حداکثر تشدید در مورد قتل عمدى شده است، به طورى که در هیچ مورد از قرآن این چنین مجازات شدیدى بیان نگردیده.

اما کیفر دنیوى قتل عمد، همان قصاص است که شرح آن در ذیل آیه 179 سوره «بقره» در جلد اول گذشت.

* * *

نکته ها:

1 ـ آیا قتل نفس مجازات جاودانى دارد؟

در اینجا این سؤال پیش مى آید، و آن این که مى دانیم: «خلود» یعنى مجازات جاودانى مخصوص کسانى است که بى ایمان از دنیا بروند در حالى که قاتل عمد ممکن است ایمان داشته باشد، حتى پشیمان گردد و از گناه بزرگى که انجام داده جداً توبه کند و گذشته را تا آنجا که قدرت دارد جبران نماید، پاسخ این چه مى تواند باشد؟

در پاسخ این سؤال مى توان گفت:

منظور از قتل مؤمن در آیه این است: انسانى را به خاطر ایمان داشتن به قتل برساند و یا کشتن او را مباح بشمرد، روشن است چنین قتلى نشانه کفر قاتل است و لازمه آن خلود در عذاب مى باشد.

حدیثى نیز از امام صادق(علیه السلام) به این مضمون نقل شده است.(3)

این احتمال نیز هست که قتل افراد با ایمان و بى گناه، سبب شود که انسان بى ایمان از دنیا برود و توفیق توبه نصیب او نگردد و به خاطر همین موضوع گرفتار عذاب جاویدان شود.

این هم ممکن است که منظور از خلود، در این آیه عذاب بسیار طولانى باشد، نه عذاب جاویدان.

* * *

2 ـ آیا قتل عمد توبه پذیر است؟

سؤال دیگرى نیز در اینجا مطرح مى شود که: اصولاً آیا در قتل عمد، توبه پذیرفته است؟!

جمعى از مفسران، صریحاً به این سوال پاسخ منفى داده، مى گویند: قتل نفس طبق آیه فوق اصلاً قابل توبه نیست، و در پاره اى از روایات که در ذیل آیه وارد شده است نیز اشاره به این معنى گردیده که: «لا تَوْبَةَ لَهُ».(4)

ولى آنچه از روح تعلیمات اسلام، روایات پیشوایان بزرگ دینى و فلسفه توبه که پایه تربیت و حفظ از گناه در آینده زندگى است، استفاده مى شود این است: هیچ گناهى نیست که قابل توبه نباشد، اگر چه توبه پاره اى از گناهان، بسیار سخت و شرائط سنگینى دارد، قرآن مجید مى فرماید: اِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرِکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ:

«خداوند تنها گناه شرک را نمى بخشد اما غیر آن را براى هر کس بخواهد و صلاح ببیند خواهد بخشید».(5)

حتى سابقاً ذیل همین آیه اشاره کردیم که این آیه درباره آمرزش گناهان از طریق شفاعت و مانند آن سخن مى گوید، و الاّ گناه شرک نیز با توبه کردن و بازگشت به سوى توحید و اسلام، قابل بخشش است، همان طور که بیشتر مسلمانان صدر اسلام، در آغاز مشرک بودند، سپس توبه کردند، و خداوند گناه آنها را بخشید.

بنابراین، شرک تنها گناهى است که بدون توبه بخشیده نمى شود، و اما با توبه کردن همه گناهان، حتى شرک قابل بخشش است چنان که در سوره «زمر» آیات 53 و 54 مى خوانیم: ...اِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیْعاً اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیْمُ * وَ أَنِیْبُوا اِلى رَبِّکُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ:

«...خداوند همه گناهان را مى بخشد; زیرا او بخشنده مهربان است * و به سوى خدا بازگشت کنید، توبه نمائید و تسلیم فرمان او باشید».

و این که بعضى از مفسران گفته اند: آیات، مربوط به آمرزش همه گناهان در پرتوِ توبه، به اصطلاح از قبیل «عام» و قابل «تخصیص» مى باشد، صحیح نیست; زیرا لسان این آیات که در مقام امتنان بر گنهکاران مى باشد و با تأکیدات مختلف همراه است قابل تخصیص نیست (به اصطلاح آبى از تخصیص است).

از این گذشته، اگر به راستى کسى که قتل عمدى از او سرزده به کلى از آمرزش خداوند مأیوس گردد، و براى همیشه (حتى پس از توبه مؤکّد و جبران عمل زشت خود، با اعمال نیک فراوان) در لعن و عذاب جاویدان بماند هیچگونه دلیلى ندارد که در باقیمانده عمر، اطاعت خدا کند و دست از اعمال خلاف و حتى قتل نفس هاى مکرر بر دارد، و این چگونه با روح تعلیمات انبیاء که براى تربیت بشر در هر مرحله آمده اند سازگار است؟!

در تواریخ اسلام نیز، مى بینیم: پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) از گنهکاران خطرناکى همچون «وحشى» قاتل «حمزة بن عبدالمطلب» گذشت و توبه او را پذیرفت و نمى توان گفت: قتل نفس در حال شرک و ایمان آن قدر تفاوت دارد که در یک حال بخشوده شود و در حال دیگر به هیچ وجه قابل بخشش نباشد.

اصولاً ـ همان طور که گفتیم ـ هیچ گناهى بالاتر از شرک نیست و مى دانیم که این گناه نیز با توبه و پذیرش اسلام بخشوده مى شود، چگونه مى توان باور کرد گناه قتل، حتى با توبه واقعى قابل بخشش نباشد؟

ولى اشتباه نشود آنچه در بالا گفتیم به این معنى نیست که قتل عمد، کار کوچک و کم اهمیتى است، یا به این سادگى مى توان از آن توبه کرد، بلکه به عکس، توبه واقعى از این گناه کبیره بسیار مشکل است، نیاز به جبران این عمل دارد و جبران آن کار آسانى نیست.(6)

بنابراین، منظور فقط این است که راه توبه به روى چنین افرادى به طور کلى بسته نمى باشد.

* * *

3 ـ انواع قتل

فقها در کتاب «قصاص» و «دیات» از کتب فقهى با الهامى که از آیات و روایات اسلامى گرفته اند، قتل را به سه نوع تقسیم کرده اند: «قتل عمد»، «قتل شبه عمد» و «قتل خطا».

قتل عمد، قتلى است که با تصمیم قبلى و با استفاده از وسائل قتل، صورت گیرد، مثل این که: انسان به قصد کشتن دیگرى از حربه یا چوب یا سنگ یا دست استفاده کند.

قتل شبه عمد، آن است که: تصمیمى بر کشتن نباشد، اما تصمیم بر کارى در مورد مقتول داشته باشد، که بدون توجه منجر به قتل گردد، مثل این که: کسى را عمداً کتک مى زند، بدون این که تصمیم کشتن او را داشته باشد، ولى این ضرب اتفاقاً منجر به قتل گردد.

قتل خطا، آن است که: هیچگونه تصمیمى نه به قتل داشته باشد، نه انجام عملى در مورد مقتول، مثل این که مى خواهد حیوانى را شکار کند اما تیر خطا مى رود، به انسانى مى خورد و او را به قتل مى رساند.

هر یک از این سه نوع، احکام مشروحى دارد که در کتب فقهى آمده است.(7)

* * *


1 ـ «مجمع البیان»، جلد 3، صفحه 159، ذیل آیه مورد بحث، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات بیروت، طبع اول، 1415 هـ ق ـ «بحار الانوار»، جلد 22، صفحه 21 ـ «المیزان»، جلد 5، صفحه 44، انتشارات جامعه مدرسین ـ تفسیر «قرطبى»، جلد 5، صفحه 333، مؤسسة التاریخ العربى بیروت، 1405 هـ ق ـ«درّ المنثور»، جلد 2، صفحه 195، دار المعرفة، مطبعة الفتح جدّة، طبع اول، 1365 هـ ق.

2 ـ مائده، آیه 32.

3 ـ در کتاب «کافى» و تفسیر «عیاشى» در ذیل آیه از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل شده که فرمود: «مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً عَلى دِیْنِهِ فَذلِکَ الْمُتَعَمِّدُ الَّذِى قالَ اللّهُ تَعالى عَزَّوَجَلَّ فِى کِتابِهِ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِیِماً».

«کافى»، جلد 7، صفحه 275، دار الکتب الاسلامیة ـ تفسیر «عیاشى»، جلد 1، صفحه 267، چاپخانه علمیه تهران، 1380 هـ ق ـ «وسائل الشیعه»، جلد 29، صفحه 31، چاپ آل البیت ـ «بحار الانوار»، جلد 101، صفحه 375 ـ «نور الثقلین»، جلد 1، صفحه 534، مؤسسه اسماعیلیان، طبع چهارم، 1412 هـ ق.

4 ـ «کافى»، جلد 7، صفحه 276، دار الکتب الاسلامیة ـ «من لایحضره الفقیه»، جلد 4، صفحه 96 (پاورقى)، انتشارات جامعه مدرسین قم، طبع دوم، 1404 هـ ق ـ «مجمع البیان»، جلد 3، صفحه 161، ذیل آیه مورد بحث، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات بیروت، طبع اول، 1415 هـ ق ـ تفسیر «ابن کثیر»، جلد 1، صفحه 550، دار المعرفة بیروت، 1412 هـ ق.

5 ـ نساء، آیه 48.

6 ـ در روایات، تعبیراتى درباه اهمیت قتل افراد بى گناه و با ایمان وارد شده که پشت انسان را مى لرزاند، در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده که فرمود: لَزَوالُ الدُّنْیا أَهْوَنُ عَلَى اللّهِ مِنْ قَتْلِ امْرِء مُسْلِم: «از بین رفتن جهان در پیشگاه خدا از کشتن یک فرد مسلمان آسان تر است». و نیز مى فرماید: لَوْ أَنَّ رَجُلاً قُتِلَ بِالْمَشْرِقِ وَ آخَرَ رَضِىَ بِالْمَغْرِبِ لاَ َشْرَکَ فِى دَمِهِ: «اگر کسى در شرق جهان کشته شود و دیگرى در غرب به آن راضى باشد، شریک خون او است».

(المنار، جلد 5، صفحه 361)

7 ـ به کتاب «قصاص و دیات» در کتاب هاى فقهى مراجعه فرمائید.

........................

تفسیر نمونه

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری