بادهاى بارانزا
بادها، مأموریتهاى متفاوتى دارند. آنها گردهی گل گیاهان را از درختى به درخت دیگر منتقل مىكنند. گردههاى نر، بر گلهاى ماده مىنشیند و درخت بارور مىشود. ابرها به وسیلهی باد جابجا مىشوند و در محیطهاى مناسب مىبارند و به این ترتیب، آب در طبیعت گردش مىكند و آبادانى پدید مىآورد. خالق یكتا مىفرماید:
و بادها را باردار كننده فرستادیم. پس، از آسمان آبى فرو فرستادیم و شما را با آن سیراب كردیم و شما انبار كنندهی آن نیستید.
آیهی 22
ما وارث هستیم
خالقِ یكتا، انسان را مىآفریند و به او مدت معینى عمر مىدهد. سپس او را در این جهان مىمیراند و براى زندگى جاوید در جهان آخرت به سراى باقى انتقال مىدهد. اوست كه همیشه زنده است و از گذشتگان و آیندگان باخبر است و مىفرماید:
و به یقین ما هستیم كه زنده مىكنیم و مىمیرانیم و ما وارث هستیم. و به یقین پیشینیان شما را شناختهایم و آیندگان را هم شناختهایم و به راستى پروردگار توست كه آنان را محشور مىكند. به راستى او حكیم داناست.
آیات 23 الى 25
گِل خشكیده
خداوند یگانه، انسان را از گل خشكیده آفرید و قبل از انسان، جن را از آتش گرم و سوزان خلق كرده بود. جنها موجوداتى با شعور و بااراده هستند كه از حواس ما پنهانند. در قرآن مىخوانیم:
و به یقین انسان را از گِلى خشكیده، از گِلى سیاه و بد بو آفریدیم. و پیش از آن، جن را از آتشى سوزان خلق كردیم.
آیات 26 و 27
بیرون شو!
خداوندِ یگانه، بشر را آفرید و به فرشتگان فرمان داد كه براى او سجده كنند. فرشتگان همه اطاعت كردند و به سجده درآمدند، جز ابلیس كه متكبرانه سجده نكرد. خداوند یگانه از او پرسید: «چرا سجده نكردى؟» ابلیس گفت: «مقام من از او بالاتر است. مرا از آتش آفریدى و او را از خاك.» خداوند به سبب این نافرمانى، ابلیس را از صف فرشتگان بیرون راند و او را از رحمت خود دور ساخت. داستان را در قرآن چنین مىخوانیم:
و آنگاه كه پروردگارت به فرشتگان گفت: من بشرى را از گلى خشك، از گلى سیاه و بد بو مىآفرینم. پس هنگامى كه او را آراستم و از روحم در او دمیدم پس براى او سجده كنید. فرشتگان همه با هم سجده كردند، جز ابلیس، از این كه از سجده كنندگان باشد خوددارى كرد. گفت: اى ابلیس، تو را چه شده است كه از سجده كنندگان نبودى؟ گفت: من آن نیستم كه براى بشرى كه او را از گلى خشك، از گلى سیاه و بدبو آفریدهاى، سجده كنم. گفت: پس، از آن بیرون شو. به راستى كه تو رانده شدهاى و به راستى تا روز قیامت بر تو لعنت است.
آیات 28 الى 35
مهلت بده
ابلیس براى آن كه بتواند انسان را گمراه كند از خداوند خواست كه تا روز رستاخیز به او مهلت بدهد، و خداوند تا روز و وقت معینى به او مهلت داد. انسان به كمك عقل و راهنمایى پیامبران مىتواند با شیطان مقابله كند، اما شیطان قسم خورده است كه از راههاى گوناگون در دل انسان نفوذ كند و باطل را چنان در نظر انسان بیاراید كه فریب بخورد. البته بندگان مخلص خداوند، كه خود را براى پروردگارشان خالص كردهاند، فریب شیطان را نمىخورند و شیطان به وجودشان راهى نمىیابد؛ ولى گمراهان، دعوت شیطان را مىپذیرند و مانند او از رحمت الهى دور مىشوند و جایگاهشان جهنم است. در قرآن چنین مىخوانیم:
گفت: پروردگارا! پس تا روزى كه برانگیخته مىشوند به من مهلت بده. گفت: پس به راستى تو از مهلت داده شدگانى، تا روزِ آن وقت معلوم. گفت: پروردگارا به سبب آن كه مرا از رحمت خود دور كردى، من برایشان در زمین زینت مىدهم و همهی آنان را از رحمت تو دور مىكنم، به جز بندگان مخلصت. گفت: این راهى راست به سوى من است. به راستى تو بر بندگانم تسلطى ندارى، به جز كسانى از گمراهان كه از تو پیروى مىكنند و به راستى جهنم، وعدهگاه همهی آنان است كه هفت در دارد؛ براى هر درى بخشى معیّن از آنان.
آیات 36 الى 44
.............
تبیان