خاتونآبادی، میرمحمدصالح بن عبدالواسع، فقیه، محدّث و عالم امامی قرن یازدهم میباشد.
معرفی اجمالی
در ۱۰۵۸ در خانوادهای مشهور در اصفهان به دنیا آمد. [۱] اما در کتاب های شرح حال، نکته ای درباره زادگاه و محل رشد و بالیدن او ذکر نشده است؛ هر چند می توان حدس زد که او بیشتر عمرش را در اصفهان سپری کرده است؛ زیرا مدت سی سال در خدمت علامه مجلسی بوده در این که میر محمد صالح، داماد محمّد تقی مجلسی است یا داماد فرزندش علامه محمّد باقر مجلسی، برخی از صاحبان تراجم نظر اول را پذیرفته اند؛ اما بیشتر آنان قول دوم را مقدم داشته اند. با توجه به مطالبی که پژوهشگر معاصر علی دوانی، از کتاب های انساب خاندان مجلسی، مرآه الأحوال و فوائد رضویه نقل کرده، قول دوم صحیح است. [۲] و بیست سال نزد محقق خوانساری شاگردی کرده و سال های آخر عمرش، شیخ الاسلام اصفهان گردیده است.
معرفی پدر
پدر محمد صالح، میر عبدالواسع نام داشت. سال تولدش در منابع ذکر نشده است؛ اما از آن جا که در وقایع السنین و الأعوام وفاتش در ۷۳ سالگی و ۱۰۹۸ هـ.ق ذکر شده، [۳] مولف این کتاب برادر مادری میر عبد الواسع است. معروف ترین اثر وی، همین کتاب است که به بیان وقایع از ابتدای خلقت تا سال ۱۱۹۵ هـ.ق پرداخته است. میر عبد الحسین هم از عالمان برجسته این خاندان به شمار می رود. می توان گفت ولادت او به سال ۱۰۲۵ هـ.ق رخ داده است.
علامه سید محسن امین از وی به عنوان «عالمی فاضل و معاشر مجلسی اول (پدر علامه مجلسی) » [۴] یاد کرده است. از کلام مؤلف وقایع السنین بر می آید که او مدتی به تحصیل و تدریس اشتغال داشته است؛ اما پس از چندی به «کدخدایی و کارهای دیگر» [۵] روی آورده است. او در اواخر عمر نابینا گردیده و تنها به عبادت مشغول بوده است. [۶] محل دفن این عالم فاضل را در نجف اشرف، در سردابی نزدیک مضجع مطهر علوی ذکر کرده اند. [۷]
استادان
۱ـ علامه محمد باقر مجلسی (۱۰۳۷ ـ ۱۱۱۱ هـ.ق).
۲ـ ملا میرزا محمد بن حسین شیروانی (۱۰۹۸ ـ ۱۰۲۳ هـ.ق)
۳ـ محقق خوانساری (آقا حسین بن جمال الدین محمد ۱۰۱۶ ـ ۱۰۹۸ هـ.ق). [۸]
فقه و حدیث را نزد محمد بن حسن شِروانی، معروف به ملامیرزا (متوفی ۱۰۹۸) فراگرفت.
بیست سال نزد آقاحسین خوانساری (متوفی ۱۰۹۸) درس خواند و شرح اشارات، شفا و شرح لمعه را از او فراگرفت.
سی سال نیز نزد محمدباقر مجلسی (متوفی ۱۱۱۰) تتلمذ کرد و از او اجازه نقل حدیث داشت. [۹][۱۰]
خاتونآبادی به گفته خود ابتدا به حکمت و علوم عقلی گرایش داشت، اما بعدها با تأثیرپذیری از علامه محمدباقر مجلسی، بیشتر به تحصیل و تحقیق در فقه و حدیث روی آورد [۱۱] و در کلام و تفسیر قرآن نیز تبحر یافت. [۱۲]
خاتونآبادی، داماد محمدباقر مجلسی و بسیار مورد احترام و اعتماد او بود. [۱۳][۱۴] چنانچه هنگام وفات مجلسی، هشت مجلد از بحارالانوار به صورت مُسَوَّده و بدون توضیح باقیمانده بود، و مجلسی، اتمام آن را به میرمحمدصالح وصیت کرد. همچنین مجلسی از وی خواسته بود شرح ناتمام او بر کافی، با نام مرآةالعقول را به پایان رساند. [۱۵][۱۶]
شاگردان
برخی از شاگردانش عبارتاند از: فرزندش میرمحمدحسین خاتونآبادی، خواهرزادهاش ابوالحسن بن محمدطاهر فتونی (متوفی ۱۱۳۸ یا ۱۱۳۹)، احمد بن اسماعیل جزائری (متوفی ۱۱۵۱)، نورالدین بن نعمتاللّه جزائری (متوفی ۱۱۵۸) و احمد علوی خاتونآبادی (متوفی ۱۱۶۱). [۱۷][۱۸][۱۹][۲۰]
گرایش علمی
میر محمد صالح، گویا در اوایل تحصیل شوق فراوانی به علوم عقلی و فلسفی داشته است؛ چنان که خود هنگام شرح حال استادش علامه مجلسی، می گوید:
«در اوایل حال، این قاصر حریص بودم بر تحصیل علوم عقلی و اوقات خود را صرف کتب حکمت می نمودم».
استادان وی در این عرصه، ملا میرزا محمد شیروانی و محقق خوانساری بوده اند (در بخش استادان، کلام میر محمّد صالح در این باره نقل شده است).
تا این که در سفر خود به بیت الله الحرام، به سبب آشنایی با علامه مجلسی و تشویق او، از حکمت و علوم عقلی صرف نظر می کند و به طور ویژه به دانش حدیث اهتمام می ورزد، به طوری که در آثارش هیچ ردّی از فلسفه و منطق دیده نمی شود (چنان که موضوع آثار او حاکی از این امر است). البته ممکن است علاوه بر تشویق های علامه، وضعیت علمی آن زمان نیز در رغبت او به حدیث تأثیر داشته است؛ زیرا چنان که خواهد آمد یکی از ویژگی های عصر میر محمّد صالح، حدیث گرایی و رونق دانش حدیث بوده است.
در این میان، برخی آثار میر محمّد صالح مانند «التهلیلیه»، «شرح من لا یحضره الفقیه»، «رساله هلالیه»، نشان می دهد که وی فقیهی صاحب نظر و مجتهد بوده است؛ اما از مباحث تفسیری، کلامی، حدیثی و اخلاقی غفلت نورزیده و آثاری را در این زمینه ها به یادگار گذاشته است. با این همه، از عناوین کتاب های وی این نکته به دست می آید که به احتمال زیاد وی در این تألیفات، رویکردی حدیثی داشته است.
از پاره ای قراین و نکات که درباره میر محمد صالح نقل شده، معلوم می شود که او از لحاظ علمی مورد اعتماد و عنایت علامه مجلسی بوده است، به طوری که حکایت شده علامه مجلسی پیش از تألیف «زاد المعاد»، مردم را به کتاب «ذریعه النجاح» میر محمّد صالح ارجاع می داده است، [۲۱] هم چنان که او به اشاره علامّه، «شرح استبصار» را تصنیف و «شرح کافی» را تکمیل کرده است. [۲۲] یکی از نوادگان علاّمه در یکی از آثارش گفته است:
«هرگاه معنی حدیثی از مجلد شانزدهم بحارالانوار بر تو مشتبه شد، به کتاب های روادع النفوس، تقویم المؤمنین و انوار المشرقیه (از تألیفات میر محمد صالح) مراجعه کن». [۲۳]
حاصل کلام آن که میر محمّد صالح در فقه و حدیث تبحر داشته و تألیفات او عمدتاً بر اساس این دو محور بوده است.
علمای معاصر میر محمّد صالح
میر محمّد صالح در زمان حیات خویش، با عالمان برجسته ای هم عصر بود. در این جا به اختصار، به ذکر نام برخی از آنان بسنده می کنیم:
۱ـ محمد بن حر عاملی (۱۰۳۳ ـ ۱۱۰۴ هـ.ق).
۲ـ امیر محمد باقر مدرس
۳ـ آقا جمال خوانساری
۴ـ شیخ جعفر قاضی (حویزه ای کمره ای)
۵ـ میرزا عبدالله افندی
۶ـ سید نعمت الله جزایری
۷ـ ملا محسن فیض کاشانی
جایگاه علمی و اجتماعی
درباره جایگاه علمی و اجتماعی خاندان میر محمّد صالح باید به صراحت اعتراف کرد که در بیشتر ـ یا همه ـ آثار شرح حال نگاری، به طور مشروح، مطلبی نیامده است؛ اما از مناصبی که میر محمد صالح و برخی از اعقابش داشته اند، این مطلب به خوبی استفاده می شود که آنان حضوری فعال و تأثیرگذار در عرصه دانش و اندیشه و امور اجتماعی داشته و مقبول عام و خاص بوده اند.
برای پی بردن به جایگاه اجتماعی و علمی این خاندان، لازم است علاوه بر توجه به وظایف کسانی که به امامت جمعه و شیخ الاسلامی منصوب می شده اند، به این نکته نیز عنایت شود که این دو منصب از میان ده ها عالم هر زمان به افرادی با شرایط علمی و مقبولیت خاص اعطا می شده است.
مناصب
خاتونآبادی پس از درگذشت مجلسی، با وجود عالمان بزرگی مانند فاضل هندی (متوفی ۱۱۳۷) و آقاجمالالدین خوانساری (متوفی ۱۱۲۲)، امام جمعه و سرپرست حوزه علمی اصفهان شد [۲۴][۲۵][۲۶][۲۷] و پس از وفات جعفر بن عبداللّه کَمَرِهای (شیخالاسلام اصفهان) در ۱۱۱۵، شیخالاسلام شهر شد [۲۸] اما پس از مدتی مناسبات او با شاهسلطان حسین (حک: ۱۱۰۵ـ۱۱۳۵)، که از ابتدا نیز رغبت چندانی به انتصاب او در این سِمَت نداشت، تیره گشت و در ربیعالآخر ۱۱۲۴ عزل شد ولی بار دیگر در ۱۱۲۵، با وساطت مریمبیگم عمه شاه، به این سمت منصوب شد. [۲۹]
وفات
سال وفاتِ خاتونآبادی، در پارهای منابع [۳۰][۳۱] ۱۱۱۶ ذکر شده، اما در تتمیم وقایع السنین و الاعوام ، در ذکر رویدادهای سالهای ۱۱۲۴ تا ۱۱۲۶ از او نام برده شده [۳۲] و بنابراین به نظر میرسد که تاریخ وفات او ۱۱۲۶ است و سال فوت میراسماعیل خاتونآبادی، از عموزادگان او، ۱۱۱۶ بوده است.
میرمحمدصالح در اصفهان درگذشت و در نجفاشرف به خاک سپرده شد. [۳۳][۳۴]
لیست آثار
میر محمّد صالح خاتون آبادی، آثار گوناگونی را در موضوعات مختلف تألیف کرد که نام برخی از آن ها در کتابخانه های خطی دیده می شود. این آثار عبارتند از:
۱ـ آداب سنیه؛
۲ـ حدائق المقرّبین؛ [۳۵]
۳ـ ذریعه النجاح فی اعمال السنه؛
۴ـ اصول العقائد؛ [۳۶]
۵ـ اسرار الصلوه؛ [۳۷]
۶ـ اسماء من استبصر من العلماء و رجع الی الطریقه الاثنی عشریه
۷ـ الانوار المشرقه؛ [۳۸]
۸ـ الایمان و الکفر؛ [۳۹]
۹ـ اثبات عصمه الأئمه؛ [۴۰]
۱۰ـ احوال الملائکه؛ [۴۱]
۱۱ـ تفسیر سوره الفاتحه؛ [۴۲]
۱۲ـ تفسیر سوره الاخلاص؛ [۴۳]
۱۳ـ التهلیله؛
۱۴ـ تکمله مرآه العقول؛ الذریعه این کتاب را ذکر نکرده، ولی در ریحانه الأدب آمده است.
۱۵ـ الحدیقه السلیمانیه؛ [۴۴]
۱۶ـ روادع النفوس فی الاخلاق و المواعظ؛
۱۷ـ شرح من لا یحضره الفقیه؛ [۴۵]
۱۸ـ کتاب المزار؛ [۴۶]
۱۹ـ النجم الثاقب فی اثبات الواجب؛ [۴۷]
۲۰ـ الهدایه فی حکم اثبات رؤیه الهلال بحکم الحاکم؛ [۴۸] [۴۹]
۲۱ـ رساله ای در هلال؛ [۵۰]
وی گذشته از تألیفات مذکور، آثار دیگری نیز داشته است که از ذکر آن ها پرهیز شد. [۵۱]
تالیفات
مهمترین تألیفات خاتونآبادی که حوزههای گوناگون علوم اسلامی را دربرمیگیرند عبارتاند از:
۱) آثار حدیثی و فقهی شامل شرح کتاب مَن لایَحضُرُه الفقیه، شرح کتاب الاستبصار، رساله اسرارالصلوة، رساله التهلیلیة و چندین رساله درباره رؤیت هلال [۵۲][۵۳][۵۴][۵۵][۵۶][۵۷][۵۸][۵۹][۶۰]
۲) آثار تفسیری شاملِ تفسیر سورةالاخلاص و تفسیر سورةالفاتحه [۶۱][۶۲]
۳) آثار کلامی از جمله الایمان و الکفر، الجامع فی الاصول و العقاید یا اصول العقاید و رسالةٌ فی عصمةالانبیاء. [۶۳][۶۴][۶۵][۶۶]
وی همچنین حدائقالمقرّبین را درباره ملائکه و سرگذشت انبیا، ائمه و علما، رَوادعالنفوس را به فارسی در علم اخلاق و ذریعةالنجاح را به فارسی درباره ادعیه نگاشت که مجلسی قبل از تألیف زادالمعاد، مردم را به کتاب اخیر ارجاع میداد. [۶۷][۶۸][۶۹] همچنین خاتونآبادی یکی از آثار خود با نام تقویمالمؤمنین را با عنوان التقویم الشرعی یا منتخب تقویمالمؤمنین تلخیص کرد که یکی از مباحث آن، روزهای خوشیُمن و بدیُمن سال است. [۷۰][۷۱][۷۲][۷۳][۷۴][۷۵][۷۶][۷۷][۷۸][۷۹]
وفات
وی در سال ۱۱۲۶ هـ.ق وفات کرد. بنابر قولی پیکرش در نجف اشرف دفن شد. [۸۰]
در «اعیان الشیعه» [۸۱] و مواضع متعددی از کتاب الذریعه و برخی کتاب های دیگر، سال وفات میر محمّد صالح ۱۱۱۶ هـ.ق ذکر شده است؛ اما با توجه به نکات ذیل، قطعاً او پس از ۱۱۲۰ هـ.ق در گذشته است.
۱ـ چنان که گذشت، تاریخ نگارش آداب سنیه، سال ۱۱۲۰ هـ.ق بوده است.
۲ـ بنابر گزارش میر عبد الحسین خاتون آبادی، میر محمّد صالح در سال ۱۱۲۲ هـ.ق در قید حیات بوده است. [۸۲]
۳ـ همو در وقایع سال ۱۱۲۴ هـ.ق از معزول شدن میر محمّد صالح از منصب شیخ الاسلامی و سپس نصب مجدد او به سال ۱۱۲۵ خبر داده است. [۸۳]
فهرست منابع
(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلامالشیعة: الکواکب المنتشرة فی القرن الثانی بعدالعشرة، چاپ علینقی منزوی، تهران ۱۳۷۲ش.
(۳) امین، اعیانالشیعه.
(۴) محمدعلی حبیبآبادی، مکارمالآثار، ج ۲، اصفهان ۱۳۶۲ش.
(۵) احمد حسینیاشکوری، تلامذة العلامة المجلسی و المجازون منه، چاپ محمود مرعشی، قم ۱۴۱۰.
(۶) عبدالحسین بن محمدباقر خاتونآبادی، وقایعالسنین و الاعوام، یا، گزارشهای سالیانه از ابتدای خلقت تا سال ۱۱۹۵ هجری، چاپ محمدباقر بهبودی، تهران ۱۳۵۲ش.
(۷) محمدصالح بن عبدالواسع خاتونآبادی، حدائقالمقربین، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۳/۵۵۰۱.
(۸) خوانساری، روضاتالجنّات.
(۹) اشراف جعفر سبحانی، موسوعة طبقاتالفقهاء، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
(۱۰) حسین بن محمدتقی نوری، فیض قدسی: زندگینامه علامه محمدباقر مجلسی (۱۰۳۷ـ۱۱۱۰ه ق)، ترجمه جعفر نبوی، تهران ۱۳۷۴ش.
پانویس
۱.دوانی، علی، علامه مجلسی مرد علم و دین، ص ۳۶۹.
۲.دوانی، علی، علامه مجلسی مرد علم و دین، ص ۳۶۹-۳۷۰.
۳.خاتون آبادی، میر عبد الحسین، وقایع السنن و الاعوام، انتشارات اسلامیه، ص ۵۱۷.
۴.اعیان الشیعه، ج ۸، ص ۱۳۱.
۵.. وقایع السنن والاعوام، ص ۵۱۷.
۶.وقایع السنن والاعوام، ص ۵۴۳.
۷.کتابی، سید محمد باقر، رجال اصفهان، ج ۱، ص ۵۴.
۸.اعیان الشیعه، مجلد ۶، ص ۱۴۹.
۹.محمدصالح بن عبدالواسع خاتونآبادی، حدائقالمقربین، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۳/۵۵۰۱.
۱۰.احمد حسینیاشکوری، تلامذة العلامة المجلسی و المجازون منه، ج۱، ص۱۱۱، چاپ محمود مرعشی، قم ۱۴۱۰.
۱۱.محمدصالح بن عبدالواسع خاتونآبادی، حدائقالمقربین، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۳/۵۵۰۱.
۱۲.اشراف جعفر سبحانی، موسوعة طبقاتالفقهاء، ج ۱۲، ص ۳۸۴، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
۱۳.خوانساری، روضاتالجنّات. ج۲، ص۳۶۴.
۱۴.حسین بن محمدتقی نوری، فیض قدسی: زندگینامه علامه محمدباقر مجلسی (۱۰۳۷ـ۱۱۱۰ه ق)، ج۱، ص۱۴۸، ترجمه جعفر نبوی، تهران ۱۳۷۴ش.
۱۵.محمدصالح بن عبدالواسع خاتونآبادی، حدائقالمقربین، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۳/۵۵۰۱.
۱۶.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۴، ص۴۱۵، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۱۷.امین، اعیانالشیعه، ج۲، ص۴۸۰.
۱۸.احمد حسینیاشکوری، تلامذة العلامة المجلسی و المجازون منه، ج۱، ص۱۲ـ۱۳، چاپ محمود مرعشی، قم ۱۴۱۰.
۱۹.احمد حسینیاشکوری، تلامذة العلامة المجلسی و المجازون منه، ج۱، ص۱۱۱، چاپ محمود مرعشی، قم ۱۴۱۰.
۲۰.اشراف جعفر سبحانی، موسوعة طبقاتالفقهاء، ج ۱۲، ص ۳۸۴، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
۲۱.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۱۰، ص۳۲.
۲۲.اعیان الشیعه، مجلد نهم، ص۳۷۱ـ۳۷۲.
۲۳.اعیان الشیعه، مجلد نهم، ص۳۷۱ـ۳۷۲.
۲۴.خوانساری، روضاتالجنّات، ج۲، ص۳۶۴.
۲۵.محمدعلی حبیبآبادی، مکارمالآثار، ج۲، ص۳۱۵، ج ۲، اصفهان ۱۳۶۲ش.
۲۶.محمدعلی حبیبآبادی، مکارمالآثار، ج۲، ص۳۱۸ـ۳۱۹، ج ۲، اصفهان ۱۳۶۲ش.
۲۷.امین، اعیانالشیعه، ج۹، ص۲۵۳.
۲۸.عبدالحسین بن محمدباقر خاتونآبادی، وقایعالسنین و الاعوام، ج۱، ص۵۵۳ـ۵۵۵، یا، گزارشهای سالیانه از ابتدای خلقت تا سال ۱۱۹۵ هجری، چاپ محمدباقر بهبودی، تهران ۱۳۵۲ش.
۲۹.عبدالحسین بن محمدباقر خاتونآبادی، وقایعالسنین و الاعوام، ج۱، ص۵۶۵، یا، گزارشهای سالیانه از ابتدای خلقت تا سال ۱۱۹۵ هجری، چاپ محمدباقر بهبودی، تهران ۱۳۵۲ش.
۳۰.حسین بن محمدتقی نوری، فیض قدسی: زندگینامه علامه محمدباقر مجلسی (۱۰۳۷ـ۱۱۱۰ه ق)، ج۱، ص۱۴۸، ترجمه جعفر نبوی، تهران ۱۳۷۴ش.
۳۱.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۲، ص۴۸، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۳۲.عبدالحسین بن محمدباقر خاتونآبادی، وقایعالسنین و الاعوام، ج۱، ص۵۶۵ـ۵۶۷، یا، گزارشهای سالیانه از ابتدای خلقت تا سال ۱۱۹۵ هجری، چاپ محمدباقر بهبودی، تهران ۱۳۵۲ش.
۳۳.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلامالشیعة: الکواکب المنتشرة فی القرن الثانی بعدالعشرة، ج۱، ص۳۶۸، چاپ علینقی منزوی، تهران ۱۳۷۲ش.
۳۴.احمد حسینیاشکوری، تلامذة العلامة المجلسی و المجازون منه، ج۱، ص۱۱۱، چاپ محمود مرعشی، قم ۱۴۱۰.
۳۵.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج ۶، ص ۲۸۹.
۳۶.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج ۲، ص ۱۹۷.
۳۷.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج ۲، ص ۴۸.
۳۸.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج ۲، ص ۴۴۰.
۳۹.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج ۲، ص ۵۱۶.
۴۰.ریحانه الادب.
۴۱.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج ۱، ص ۳۰۶.
۴۲.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج ۴، ص ۳۳۹.
۴۳.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج ۴، ص ۳۳۵.
۴۴.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج ۶، ص ۳۸۵.
۴۵.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج ۱۴، ص ۹۴.
۴۶.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج ۲۰، ص ۳۱۹.
۴۷.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج ۲۴، ص ۶۹.
۴۸.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج ۲۵، ص ۲۳۹ .
۴۹.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج ۱۱، ص ۲۳۰.
۵۰.ریحانه الادب.
۵۱.ریحانه الأدب، ج ۲، ص ۱۰۲.
۵۲.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۲، ص۴۸، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵۳.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۴، ص۵۱۶، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵۴.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۶، ص۲۷۲، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵۵.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۱۱، ص۱۶۰، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵۶.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۱۱، ص۲۳۰، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵۷.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۱۱، ص۳۰۹، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵۸.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۱۳، ص۸۴، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵۹.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۱۴، ص۹۴، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۶۰.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۲۵، ص۲۳۹، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۶۱.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۴، ص۳۳۵، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۶۲.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۴، ص۳۳۹، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۶۳.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۲، ص۱۹۷ـ۱۹۸، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۶۴.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۲، ص ۵۱۵ـ۵۱۶، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۶۵.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۵، ص۲۸، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۶۶.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۱۵، ص۲۷۳، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۶۷.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۶، ص۲۸۹، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۶۸.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۱۰، ص۳۲ـ۳۳، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۶۹.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۱۱، ص۲۵۶، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۷۰.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۴، ص۳۹۷، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۷۱.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۴، ص۴۰۳، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۷۲.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۲۲، ص۳۸۷ـ ۳۸۸، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۷۳.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۱، ص۳۰۶، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۷۴.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۲، ص۴۴۰، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۷۵.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۳، ص۴۴۷، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۷۶.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۷، ص۱۰۷، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۷۷.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۷، ص۲۴۲، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۷۸.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۱۱، ص۴۱ـ۴۲، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۷۹.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج۲۰، ص۳۱۹، چاپ علی نقی منزوی و احمدمنزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۸۰.محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، ج ۴، ص ۳۹۷.
۸۱.اعیان الشیعه، ج ۶، ص ۲۷۱.
۸۲.وقایع السنین و الاعوام، ص ۵۶۱.
۸۳.وقایع السنین و الاعوام، ص ۵۶۵.
....................
سایت اندیشه قم
ویکی فقه