فَاسْتَوْدَعَهُمْ فِی أَفْضَلِ مُسْتَوْدَع، وَ أَقَرَّهُمْ فِی خَیْرِ مُسْتَقَرٍّ، تَنَاسَخَتْهُمْ کَرَائِمُ الأَصْلاَبِ إِلَى مُطَهَّرَاتِ الأَرْحَامِ; کُلَّمَا مَضَى مِنْهُمْ سَلَفٌ، قَامَ مِنْهُمْ بِدِینِ اللهِ خَلَفٌ.
خداوند پيامبران را در برترين جايگاه قرار داد و در بهترين مکان مستقر ساخت و پيوسته آنها را از اصلاب با ارزش (پدران) به ارحام پاک (مادران) منتقل نمود; هر زمان يکى از آنها بدرود حيات گفت، ديگرى براى پيشبرد آيين خدا به جاى او برخاست.
موقعیّت ممتاز پیامبران
امام(علیه السلام) در این بخش از خطبه، اشاره به پیامبرانى مى کند که در طول تاریخ بشریّت یکى بعد از دیگرى ظاهر شدند، تا بحث توحید را با بحث نبوّت تکمیل کند. قرائن به خوبى نشان مى دهد که در میان این بخش و بخش اوّل خطبه، قسمت هایى حذف شده است و اینها، همه گزیده هایى است از خطبه طولانى ترى که امام بیان فرموده است.
به هر حال، این بخش در واقع اشاره به چند نکته مهم دارد: نخست اینکه، سلسله پیامبران، تاریخ بشریّت را زیر پوشش خود قرار داده و یکى بعد از دیگرى به وظیفه ارشاد بر مى خاستند و دیگر اینکه، همه آنها هدف واحدى را دنبال مى کردند و نکته سوم، اینکه همواره در صُلب پدران با فضیلت و ارحام مادران پاک پرورش یافتند.
مى فرماید: «خداوند آنها را در برترین جایگاه، قرار داد و در بهترین مکان مستقر ساخت». (فَاسْتَوْدَعَهُمْ فِی أَفْضَلِ مُسْتَوْدَع، وَ أَقَرَّهُمْ فِی خَیْرِ مُسْتَقَرٍّ).
سپس به شرح این مجمل پرداخته، مى فرماید: «پیوسته اصلاب با ارزش (پدران) آنها را به ارحام پاک (مادران) منتقل نمود» (تَنَاسَخَتْهُمْ(1)مُطَهَّرَاتِ الأَرْحَامِ). کَرَائِمُ الأَصْلاَبِ إِلَى
در واقع «أَفْضَلِ مُسْتَوْدَع» همان صلب پدران با فضیلت است و «خَیْرِ مُسْتَقَرّ» همان ارحام مادران پاک دامن مى باشد.
سپس به استمرار رسالت انبیا و تداوم آن اشاره کرده، مى فرماید: «هر زمان یکى از آنها بدرود حیات گفت، دیگرى براى پیشبرد آیین خدا به جاى او برخاست». (کُلَّمَا مَضَى مِنْهُمْ سَلَفٌ، قَامَ مِنْهُمْ بِدِینِ اللهِ خَلَفٌ).
در حقیقت باغستان زندگى انسانها هیچ گاه از شجره طیّبه و درخت پربار وجود آنان خالى نمانده; و همواره انسانها از این درختان پرثمر، که به مصداق «تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِین بِإِذْنِ رَبِّهَآ»(2) نتایج وافر مى گرفتند و قوت جان و قوّت روان را از شاخه هاى پربار آن مى چیدند، و از این بذرهاى اصلاح شده و درختان پرثمر بهره ها مى بردند.
مسأله پاکى پدران و مادران انبیا، مسأله مهمّى است که در روایات اسلامى و زیارات بازتاب گسترده اى دارد. چرا که هم از نظر قانون وراثت داراى آثار عمیقى است و هم از نظر اجتماعى و اعتماد مردم و پیوند در میان امّت ها و انبیا، آثار انکارناپذیرى دارد.
به همین دلیل، در روایات اسلامى که مربوط به انتخاب و گزینش همسر است تأکید شده است که مردم به سراغ خانواده هاى پاکدامن و مشهور به تقوا بروند و زنان زیباى فریبنده اى که در خانواده هاى آلوده پرورش مى یابند، به گیاهان و گلهایى که بر مزبله ها مى رویند، تشبیه شده اند.(3)
این نکته نیز قابل توجّه است که تعبیر «جانشینى انبیا نسبت به یکدیگر و نشستن خَلَف به جاى سَلَف» اشاره به این حقیقت است که آنها به مصداق «لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَد مِنْ رُسُلِهِ»(4) همه، برنامه هاى واحد داشتند که در اصول یکسان بود; هر چند گاهى در بعضى از فروع به خاطر تفاوت زمانها و مکانها، متفاوت بود; همه دعوت به توحید و عدل و معاد داشتند و حتّى در اصول مسائل فرعیّه نیز یکسان بودند; همگى مردم را به نیایش و عبادت دعوت مى کردند و به فضایل و اخلاق سوق مى دادند و از صفات رذیله برحذر مى داشتند; قانون را محترم مى شمردند و رعایت نظم را لازم مى دانستند.
1. «تَناسَخ» از مادّه «نسخ» در اصل به معناى زايل کردن و جابه جا نمودن چيزى است و در اينجا به معناى انتقال نطفه پدران به رحم مادران است. 2. سوره ابراهيم، آيه 25. 3. پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: «أَيُّهَا النَّاسُ إِيَّاکُمْ و خَضْرَاءَ الدِّمَنِ! قيلَ: يا رَسُول الله! وَ مَا خَضْراءُ الدِّمَنْ؟ قَالَ: أَلْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبَتِ السّؤءِ». (وسائل الشيعه، جلد 14، صفحه 29، حديث 4). 4. سوره بقره، آيه 285.