عضو هیئت علمی دانشگاه ضمن توضیح درباره روش «کشف تحلیلی سیال» به عنوان روشی جدید در انتقال معارف دین به دانشجویان گفت: این روش مبتنی بر تحلیل و توسعه روابط میان محتواها و پدیدههای خارجی با متن درسی است.
به گزارش ایکنا، حامد پوررستمی؛ عضو هیئت علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران بهتازگی روش جدیدی برای انتقال آموزههای دینی و اعتقادی به ویژه آموزهها و تعالیم قرآن و نهجالبلاغه به نسل جدید اعم از دانشجویان و دانشآموزان طراحی کرده که به گفته وی میتواند تحولی در عرصه آموزش معارف دینی ایجاد کند.
با هدف آشنایی با این روش با این پژوهشگر قرآن و حدیث گفتوگو کردیم که حاصل آن را در ادامه میخوانید؛
ایکنا ـ در ابتدا بفرمایید چه ضرورتی دارد برای انتقال معارف و آموزههای دینی به سمت شیوههای نوین حرکت کنیم؟
پاسخ این سوال روشن است؛ همه اصحاب فن و حتی عموم مردم متوجه هستند که امروز باید زبان جدیدی را برای انتقال معارف و اشتراکگذاری آموزههای آسمانی به خصوص در دانشگاهها و مدارس به کار گرفت. نسل امروز که به آن نسل Z گفته میشود دیگر روشهای قدیمی را کمتر برمیتابد یا اصلا برنمیتابد لذا باید آن را با روشهای تلفیقی درگیر کرد.
امروز عصر رسانه است و یک جنگ شناختی پیچیده درگرفته و ذهن جوان ما با پیشفرضهای جادوی رسانه مهندسی شده است. این خیلی بحث مهمی است. شاید خودش هم حواسش نباشد که چگونه آن را دچار اختلال در محاسبات و خطای محاسباتی کردند. بمباران دادههای هدفمند از سوی هژمونیهای زر و زور و آنهایی که امپراتوریهای رسانهای را در اختیار دارند جوان امروز را با خطر بیهویتی فرهنگی مواجه کرده، با بیانگیزگی اجتماعی مواجه کرده است.
این مشکل مختص ایران نیست و حتی در آمریکا و انگلیس هم از شبکهای اجتماعی نظیر اینستاگرام نالان هستند و به خاطر همین احساس خطر میکنند و فیلترهایی میگذارند و این پدیدهها را با هویت فرهنگی خودشان مخالف میبینند.
اگر امروز استاد ما، معلم قرآن ما، معلم دینی ما نتواند به زبان این نسل سخن بگوید این آموزههای دینی چندان تاثیر نخواهد داشت، نفوذ نخواهد کرد و نسل جوان با میراث آسمانی خودش ارتباط نخواهد گرفت. جالب است پیمایشی صورت گرفته بود که عناصر تدریس چقدر در اثرگذاری موثر هستند. این پیمایش نشان میداد که مثلا عدم توجه به جنبههای عاطفی و اخلاقی فقط ۱۰ درصد در کلاس موثر است یا عدم تسلط استاد ۱۲ درصد موثر است یا روزآمد نبودن استاد ۲۰ درصد موثر است ولی جذاب نبودن روش تدریس ۶۰ درصد موثر است.
اگر ما در انتقال معارف دینی به نسل جوان موفق نبودیم به خاطر این است که در روش انتقال آموزه جذاب و بهروز و موثر و کاربردی عمل نکردیم. در دانشگاه تهران در هر ترم ۳۰۰ کلاس برگزار میشود. اگر یک درصد بر کیفیت روش تدریس افزوده شود، به همان میزان افسردگی کاهش پیدا میکند، فکر خودکشی کاهش پیدا میکند و خیلی ناهنجاریها کاهش پیدا خواهد کرد. پس ضرورت اینکه به سمت روشهای نو برویم بر کسی پوشیده نیست.
ایکنا ـ این روش نوینی که شما ارائه کردید چیست و چه مراحلی دارد؟
ما اسم این روش را روش «کشف تحلیلی سیال» گذاشتیم. تعریف این روش این است: فرآیند تحلیل و توسعه روابط میان محتواها و پدیدههای خارجی با متن درسی؛ یعنی بین پدیدهها و محتواهای بیرونی و متن درسی چه ارتباطی برقرار است و فرآیند تحلیلی آن به چه نحو است. دانشجو با کشف ارتباط میان محتوای رسانهها یا محتوای بیرونی با متن درسی، آموزهها را بهتر متوجه میشود. پس فرآیند تحلیل و توسعه روابط که درونش خیلی فرآورده دارد روش کشف تحلیلی سیال نامیده میشود.
کشف تحلیلی پنج مرحله دارد؛ مرحله اول این است که استاد یک بارش ذهنی در کلاس ایجاد کند بدین طریق که یک محتوای رسانهای مرتبط و معتبر به دانشجویان عرضه کند و از آنها بخواهد درباره آن محتوای رسانهای فکر کنند. مثلا محتوای رسانهای میتواند گزارش نیویوک تایمز درباره نحوه پوشش در مدارس ژاپن باشد. تاکید میشود محتوای ما اگر خبر و گزارش است باید معتبر باشد. استاد میتواند از دانشجویان سوال کند که شما چه تیتری برای این گزارش انتخاب میکنید و مفاهیم کلیدی ناظر به این محتوای رسانهای چیست. گروههای کلاسی درباره این دو سوال فکر میکنند؛ یکی اینکه تیتر چیست، دو اینکه مفاهیم محوری چیست.
مرحله دوم مرحله کشف معنایی و ارتباطی است یعنی وقتی ما به دانشجو گفتیم روی این محتوای رسانهای کار کن، بعد به او میگوییم ارتباط این محتوای رسانهای با متن درسی چیست. در همین راستا یک فرصت ۱۰ دقیقهای به آنها میدهیم و میگوییم متن درس امروز را بخوانید. بعد میگوییم کدام صفحه با محتوای رسانهای ارتباط دارد. اینگونه تمرکز تدریس روی حوزه کشف میرود و دانشجو میتواند بدین طریق با قرآن و نهج البلاغه ارتباط برقرار کند، مثلا بگوید در فلان صفحه یک خطبه یا آیهای هست که با محتوای رسانهای ارتباط دارد.
مرحله سوم تحلیل مفهومی است یعنی به دانشجو میگوییم تحلیل خودت از این مسئله چیست و وجه ارتباطی این دو متن چیست. گام چهارم تبیین افزوده استاد است یعنی وقتی این مراحل پیش رفت استاد ۲۰ دقیقه صحبت میکند و آنچه دانشجویان نگفتند را توضیح میدهد و به سوالات پاسخ میدهد. گام پنجم هم توسعه کاربردی است یعنی به دانشجو میگوییم آیا میتوانی یک مثال دیگر بیاوری که با آن صفحه کتاب ارتباط داشته باشد؟ این توسعه کاربردی قدرت خلاقیت دانشجو را بالا میبرد. این پنج مرحله کار ما است. ویژگی این روش این است که دانشجو بر عنصر کشف متمرکز میشود، متن را بهتر متوجه میشود و هنر عرضه محتوای رسانهای به متن را بیشتر میآموزد.
ایکنا ـ برای روشنتر شدن این طرح، به ویژگیها و کارکردهای این روش اشاره بفرمایید؟
ما حداقل میتوانیم ۱۲ ویژگی را در این روش ببینیم. این ویژگیها فقط حسب مطالعات نظری نیست چون این روش در دو فاز در دانشگاهها انجام شد و حدود ۴۰ دانشگاه در این طرح مشارکت کردند لذا حسب همان بازخوردها این ویژگیها را برای این روش تدریس میتوانیم برشماریم، یکی تازگی و جذابیت است. وقتی شما خبرهای بهروز و هیجانانگیز میآوری دانشجو احساس میکند درسهایش یا مسائل روز و حوادث پیرامونی ارتباط دارد. نکته دوم تحلیلی و کشفمحور بودن است. نکته سوم فاصلهگیری از عنصر حفظ است یعنی نمیخواهیم دانشجو چیزی حفظ کند بلکه میخواهیم قدرت کشف و تحلیل دانشجو تقویت شود و این امر در حوزه قرآن کریم و نهج البلاغه بسیار حائز اهمیت است.
ویژگی دیگر تلفیق آموزش با تفریح است یعنی وقتی دانشجو میگردد یک چیزی پیدا میکند شبیه بازی جدول است. ویژگی دیگر کاربردی بودن و ناظر به مسائل روز بودن است. ویژگی بعدی مطالعه نقد در کلاس است یعنی دانشجو در هر جلسه، متن درسی را میخواند و این امر خیلی اهمیت دارد. ویژگی بعدی مشارکتی بودن و همافزا بودن. ویژگی بعدی که خیلی مهم است نشان دادن کارآمدی دینی و فرازمانی بودن آموزههای دینی است.
ویژگی دیگر سیالیت است یعنی این روش در یک محتوا توقف ندارد و میتوانید مثالهای مختلفی را در آن به کار ببرید. ویژگی دیگر فریضه جهاد تبیین در بستر آموزش است. در عرصه علم و آموزش است که دانشجو با هویت خودش بیشتر ارتباط میگیرد. ویژگی بعد این است که این روش بستر خوبی فراهم میکند تا استاد با دانشجو ارتباط بهتری برقرار کند چون ذات این روش تعاملمحور است.
ویژگی دیگر اینکه استاد یا معلم انرژی کمتری صرف میکند ولی بازدهیاش بیشتر است. ویژگی آخر تمرین هنر عرضه محتوای بیرونی به متن است. دانشجو این مهارت را پیدا میکند محتوای رسانهای را به متن عرضه کند و جواب بگیرد. این متن میتواند قرآن یا نهج البلاغه یا متن درسی باشد.