• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

شرح خطبه 19 نهج البلاغه

    شرح خطبه 19 نهج البلاغه - استاد دکتر
بیشتر...

«شجر» در قرآن کریم (درختان زمینی و غیرزمینی)

در آیه های 24 تا 26 از سورۀ 14 (ابراهیم)، کلام پاک به درخت

بیشتر...

خطبه صد و نود و سه، بخش دوم


أَمَّا اللَّیْلُ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ، تَالِینَ
بیشتر...

شرح خطبه 115 نهج البلاغه

    شرح خطبه 115 نهج البلاغه - استاد دکتر
بیشتر...

مهدویت، آیت الله العظمی مظاهری

دریافت فایل

زمان: 27 دقیقه

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
7391
17596
144042273
امروز چهارشنبه, 14 آذر 1403
اوقات شرعی

سوره شناسی (5): نگاهی به سوره مریم

 

در این شماره از سوره‏ شناسی، در پرتو مقاله ارسالی یکی از خوانندگان گرامی، میهمان سوره مریم(س) هستیم. قبل از شروع، این نکته را یادآور می‏شویم که در شماره پیش نمونه ‏های گرافیکی ارائه ‏شده از طرح ابتکاری تدبر در قرآن، تنها دو مورد از ده‏ها نمونه ‏ای بود که توسط آقای مسعود جعفری ترسیم و ارسال شده بود که به خاطر محدودیت صفحه سوره‏ شناسی به همان‏ها بسنده شد.

قرآن، بهترین یادگاه!

جمله واذکر فی‏الکتاب "یادکن در کتاب" به‏ عنوان تکیه‏ کلام و - به قول ادبا - ترجیع‏ بند آیات، بارها در سوره مریم(س) تکرار شده است و به‏ عنوان سرآغاز یکایک داستان‏های موجود در این سوره قرار گرفته است. بنابراین، سوره مریم(س) پیش از آن‏که از مریم(س) و ابراهیم(ع) و موسی(ع) و اسماعیل(ع) و ادریس(ع) سخن گوید و آنان را بستاید، از "کتاب" می‏گوید و جایگاه آن را می‏ ستاید. سوره مریم(س) پیش از آن‏که سوره مریم(س) باشد سوره "کتاب" است و پیش از آن‏که در خدمت مریم(س) و عیسی(ع)، زکریا(ع) و یحیی(ع)، ابراهیم(ع) و موسی(ع) باشد، در خدمت قرآن است.
واذکر فی‏الکتاب، یادکن، اما در کتاب یادکن، اگر می‏خواهی به خوبی و درستی و در کمال صحت و یقین از مریم(س) و زکریا(ع) سخن بگویی و سرگذشت آنان را بازیابی و بازشناسی، دست‏ به‏ دامن قرآن شو؛ تنها در پرتو این کتاب است که می‏توانی از مریم(س) و عیسی(ع)، زکریا(ع) و یحیی(ع) - آن‏گونه که شایسته آنان است - یاد کنی. سیمای اصلی و حقیقی ابراهیم را تنها و تنها در آیینه "کتاب" می‏توانی به نظاره بنشینی. موسی(ع) را - آن‏سان که بایسته اوست - تنها در کوچه‏ باغ‏های "کتاب" می‏توانی بجویی و بیابی. سیمای اسماعیل و ادریس را - به همان زیبایی و استواری که بودند و هستند - تنها در پرتو این "کتاب "می‏توانی به تماشا بنشینی؛ سرگذشت آنان را - کما هو حقّه - در بیرون از این کتاب، البته نمی‏یابی! پس یاد کن، اما در کتاب یاد کن. در بیان راستین قرآن یاد کن واذکر فی‏الکتاب!!
در پرتو این خطاب الهی و آسمانی، خانم م. الف. از تهران "مریم(س)" و "زکریا(ع)" را در یادگاه "کتاب "آسمانی، یاد کرده ‏اند و گوشه‏ هایی از شخصیت فکری و عملی آن دو بزرگ را به زیبایی ترسیم نموده ‏اند که ضمن تشکر و قدردانی از ایشان مقاله ارسالی با اندکی تلخیص نقل می‏شود.

محور موضوعی سوره مریم(س)

سوره مریم(س) شامل پنج واحد موضوعی (رکوع) است1. با توجه به تکرار کلمه "ربّ" (23 بار) و کلمه "رحمان" (16 بار) می‏توان حدس زد که محور اصلی سوره "ربوبیت" الهی است که جز در پرتو "رحمانیت" کارساز و نتیجه‏ بخش نیست. بر این اساس، موضوع سوره با نام مریم(س) و نقش مادری و تربیت او پیوند می‏خورد.
واحد موضوعی نخست (آیات 1 تا 15) در رابطه با حضرت زکریا(ع) و واحد موضوعی دوم (16 تا 40) در ارتباط با حضرت مریم(س) است که هر دوی آنان به‏طور معجزه‏ آسایی صاحب فرزند می‏شوند و هریک متناسب با شخصیت خاصی که دارند، در مواجهه با این نوع از اعجاز خداوندی، رفتار متفاوتی از خود بروز می‏دهند.
برخی از ویژگی‏های شخصیتی آن دو بزرگوار، با دقت و تأمل در همگونی‏ها و شباهت‏های جالب و ظریفی که میان این دو واحد موضوعی به چشم می‏خورد، قابل بازیابی است.
زکریا(ع) به عنوان پیامبر الهی و مریم(س) در کسوت زنی پاکدامن - به موجب فرزندی که خداوند به آنان عطا می‏کند - در مسیر یک جریان کاملاً غیرعادی و باورنکردنی قرار می‏گیرند. این رخداد برای مریم(س) بسیار پرمخاطره و تزلزل‏برانگیز می‏شود، اما در مورد زکریا(ع) مایه آبرومندی هرچه بیشتر و تحکیم نبوت او می‏گردد. قرآن کریم این دو برهه حساس از زندگی مریم(س) و زکریا(ع) را روبه‏روی هم نهاده است تا انسان با مقایسه آنها با تفاوت‏های فردی و شخصیتی این دو بنده خاص الهی پی ببرد.
با دقت در واحد موضوعی نخست در می‏یابیم که زکریا(ع) با میل و رغبت کامل و با اعتراف به پیری و فرسودگی خود و همسرش از خدا طلب فرزند می‏کند، اما در واحد موضوعی دوم، مادرشدن مریم(س) به‏عنوان یک پدیده غیرمنتظره و ناخواسته معرفی شده است. مریم(س) در محراب عبادت به ناگاه مردی را می‏بیند و به هراس می‏افتد. در آن حال به دور از هرگونه رفتار ناسنجیده، در پرتو تقرب و انسی که با خداوند داشت، از شرّ احتمالی آن مرد به خدا پناه می‏برد و وقتی می‏فهمد که آن مرد مأمور دمیدن روح الهی در اوست، نگرانیش شدّت می‏یابد، چرا که باید حامل فرزندی شود که توجیه آن برای مردم به هیچ‏روی ممکن نیست.

مریم(س) و زکریا(ع) در برابر بشارت الهی

آیات 8 و 20 که شبیه هم‏اند، تفاوت موجود در نخستین برخورد زکریا(ع) و مریم(س) در برابر این جریان غیرطبیعی را به تصویر می‏کشند:
برخورد زکریا(ع): قال رب انّی یکون لی غلام وکانت امراتی عاقراً و قد بلغت من‏الکبر عتیاً: «زکریا(ع) گفت خدایا من چگونه می‏توانم صاحب فرزند شوم در حالی که همسرم عقیم و خودم پیر و فرتوت هستم2».
برخورد مریم(س): قالت انّی یکون لی غلام ولم یمسسنی بشر ولم اک بغیاً: مریم(س) گفت: چگونه مرا فرزندی باشد حال آن‏که هیچ بشری مرا لمس نکرده است و هرگز دامان خود را نیالوده‏ام3».
هر دو شگفت‏زده می‏شوند و ناباورانه به این مسئله می‏نگرند با این فرق که زکریا(ع) سال‏های سال پیامبر و نیز، در آرزوی داشتن فرزند است اما مریم(س) نه پیامبر و نه طالب فرزند می‏باشد.

پاسخ خداوند به مریم(س) و زکریا(ع)

پاسخ به زکریا(ع): قال کذلک قال ربک هو علی هین و قد خلقتک من قبل ولم‏تک شیئاً: «گفت خداوند چنین فرموده است که این کار برای من آسان است. پیش از این هم تو را از هیچ آفریدم4».
پاسخ به مریم(س): قال کذلک قال ربک هو علی هین و لنجعله آیة للنّاس و رحمة منّا و کان امراً مقضیاً: «گفت خداوند چنین فرموده است که این کار برای من آسان است و ما این پسر را نشانه‏ای برای مردم و رحمتی از سوی خودمان قرار می‏دهیم و قضای الهی بر این کار رفته است5».
هم‏چنان که ملاحظه می‏فرمایید فراز نخست هر دو آیه، یکسان است (قال کذلک...) اما فرازهای بعدی متفاوت‏اند. خداوند در پاسخ به زکریا(ع) می‏فرماید: وقد خلقتک من قبل... یعنی: پیش از این که یحیی(ع) را به تو عطا کنیم، خود تو را از هیچ آفریدیم، چرا در مورد آفرینش خودت - که به مراتب عجیب‏تر است - شگفت‏زده نمی‏شوی، حال که می‏خواهیم فرزندی به تو عطا کنیم شگفت‏زده می‏شوی!؟ این پاسخ تنبه‏آمیز، اسلوبی است که برای اثبات مسائلی چون حشر و نشر و... بارها در قرآن کریم به‏کار رفته است. اما در پاسخ به مریم(س) جمله‏ای می‏فرماید که سرشار از مهر و عطوفت و رحمت الهی است: ولنجعله آیةً للناس و رحمة منّا....

رفتار زکریا(ع) و مریم(س) در برابر پاسخ خداوند

زکریا(ع): قال ربّ اجعل لی آیة: «خدایا برای من نشانه و حجتی بر این بشارت قرار ده6».
مریم(س): فحملته فانتبذت به مکاناً قصیاً: «پس مریم(س) به آن فرزند حامله گشت و به مکانی دور خلوت گزید»7.
زکریا(ع) بی‏آن‏که به پاسخ نه چندان ملاطفت‏آمیز خداوند توجهی کند، دوباره سیر تفکر پیشین خود را پی‏می‏گیرد و از خداوند، مدرک و نشانه‏ای می‏طلبد، اما مریم(س) بدون اندک تأمّل و تردیدی - بی‏آن‏که نشانه‏ای درخواست کند - در کمال تسلیم و خضوع در برابر اراده الهی، به منظور وضع حمل و برای آن‏که از سرزنش قوم در امان ماند، مکانی دور می‏گزیند.
گویی زکریا(ع) نه برای خود که به منظور اثبات حقانیتش از خداوند درخواست حجت و نشانه می‏کند، در حالی که وجود مدرک و نشانه برای مریم(س) به مراتب حیاتی‏تر است تا برای زکریا(ع).
به‏هرحال خداوند برای این‏که زکریا(ع) را قانع کند و تردید او را در ارتباط با تولّد یحیی(ع) از میان بردارد، سکوت سه روزه را به عنوان نشانه برای او قرار می‏دهد و به این ترتیب سوءالات و تردیدهای او پایان می‏پذیرد. پس از آن زکریا(ع) به میان قوم خود می‏رود و آنان را به تسبیح پروردگار فرا می‏خواند: فخرج علی قومه... 8.
بشارت فرزند برای زکریا(ع) سرآغاز خروج و خلاصی از آزارها و زخم زبان‏های مردم است اما برای مریم(س) نقطه آغاز تحمل تهمت‏ها و افتراهاست. ضرب‏آهنگ و ترکیب موسیقایی کلمات فخرج در آیه 11 و فحملته در آیه 22 این تفاوت ظریف را خودبه‏خود القا می‏کند. زکریا(ع) با شنیدن بشارت، گویی از یک تنگنا خارج می‏شود (فخرج) و مریم(س) گویی باری گران و کمرشکن به دوش می‏گیرد (فحملته). اوج نگرانی مریم(س) جایی است که ندا برمی‏آورد: «ای کاش مرده بودم و از خاطره‏ها محو می‏شدم9».
از همین‏رو، در چندین آیه - پشت‏سرهم - از مریم(س) دلجویی می‏گردد و در پرتو جملاتی بسیار روح‏بخش و نویدآفرین - توأم با آهنگ جریان آب و صدای جوشش الطاف الهی - از نگرانی‏های او کاسته می‏شود و سرانجام بی‏آن‏که درخواستی از سوی مریم(س) ابراز شود با ارائه راه‏حلّی مطمئن (روزه سکوت) آخرین دغدغه‏های او خاموش می‏گردد: فناداها من تحتها الاّ تحزنی قدجعل ربّک تحتک سریاً. و هذّی الیک بجذع النخلة تساقط علیک رطباً جنیاً. فکلی واشربی و قرّی عیناً. فامّا تریّن من‏البشر احداً فقولی انّی نذرت للرحمن صوماً فلن اکلّم الیوم انسیاً: «فرشته‏ای از زیر آن درخت او را ندا کرد که غمگین مباش، پروردگارت از زیر پایت چشمه‏ای جاری ساخته است. شاخه درخت را تکان ده تا از آن برای تو خرمای تازه فرو ریزد. آن‏گاه بخور و بیاشام و چشم خود به فرزندت روشن دار و هرکه را دیدی بگو برای خدا روزه سکوت نذر کرده‏ام و امروز با کسی نخواهم گفت10».

دو گونه سکوت

سکوت مریم(س) یادآور سکوت زکریاست. سکوت زکریا(ع) نشانه‏ای است که خداوند آن را در پاسخ به درخواست او و برای رفع تردید او قرار می‏دهد، اما سکوت مریم(س) راه‏حلّی است که او را - بی‏آن‏که درخواستی نماید - در برابر سیل تهمت‏ها و نارواهای مردم، آرام و مطمئن، مقاوم و پایدار می‏گرداند آن‏سان که با گام‏هایی استوار، کودک خویش را نزد قوم خود می‏برد و بی‏هیچ ترس و لرزی با آنان روبه‏رو می‏شود: فأتت به قوم‏ها تحمله... 11.

نتیجه

از منظر این سوره، حضرت مریم(س) شخصیتی است پاکدامن، موءمن، متوکل، تسلیم محض در برابر امر الهی، صبور، محکم و پایدار. ویژگی‏های اخیر در تصوراتی که مسیحیان از آن حضرت ارائه می‏دهند، چندان موردتوجه و عنایت نیست.
شخصیت آن حضرت در بیان قرآن نه هراسان که در کمال صلابت و پایداری است و پاکی او نه صرفاً معصومیتی کودکانه، بلکه وصفی است عمیق و برآمده از نفسی توانا و خودساخته که در اوان جوانی درجات معرفت را یک‏به‏یک پیموده است و در این راه، گوی سبقت را از پیامبر بزرگی همچون زکریا(ع) ربوده است.
این دو واحد موضوعی (داستان زکریا(ع) و مریم(س)) حاکی از دیدگاه قرآن نسبت به مقام و جایگاه رفیع زن و بیانگر مراحل و چگونگی سیر در طریق کمال برای زنان عالم است و این‏که چگونه توانایی‏های بالقوه مادری، سلوک را برای زن آسان‏تر و طبیعی‏تر می‏گرداند و چگونه ربوبیت الهی در پرتو رحمانیت الهی با نقش تربیتی زن منطبق می‏گردد و دست ردّ بر سینه کسانی می‏زند که احساسات لطیف زنانه را مانع زندگی عاقلانه او می‏دانند و به این وسیله زن را به انزوا می‏کشانند. موجودی که در هر بار مادرشدن می‏تواند - و بلکه باید - مسیر تعالی و تکامل را بی‏هیچ تکلف و به دور از های‏وهوی و شعارهای عارف‏مآبانه بپیماید و نیز راه تکامل را برای دیگران هموار سازد.
خداوند در این سوره از چهره حقیقی مریم(س) پرده برمی‏دارد و به این ترتیب، جایگاه "رحمانیت" خود را که در عواطف و احساسات ظریف زن تجلّی یافته است بازمی‏شناساند. عواطف و احساساتی که هر مردی - اگرچه زکریای پیامبر باشد - برای نیل به شناخت و معرفت، ناگزیر از کسب آنهاست.
در پایان باید این نکته را یادآور شویم که: آیا بهتر نیست آن هنگام که می‏خواهیم به بیان داستان‏های قرآن بپردازیم، پیش از پرداختن به روایات درست یا نادرست، قصه‏های صحیح یا ناصحیح و تاریخ دست‏کاری شده، قدری آیات قرآن را زمزمه کنیم و با آن مأنوس شویم و با تدبر در آنها به درون و بیرون انسان‏ها - یکجا - دست یابیم و از این طریق بتوانیم الگوهای عینی و عملی برای جامعه امروز ارائه دهیم!؟

پی‏نوشت:

1. طبق تعلیم پیامبراکرم(ص)، قرآن به 555 واحد موضوعی تقسیم می‏شود. این واحدهای موضوعی که هریک به موضوع خاصی می‏پردازند در قرآن‏های قدیمی با حرف "ع" در آخر آنها، مشخص شده‏اند.
2. مریم(س) / 8.
3. مریم(س) / 20.
4. مریم(س) / 9.
5. مریم(س) / 21.
6. مریم(س) / 10.
7. مریم(س) / 22.
8. مریم(س) / 11.
9. مریم(س) / 23.
10. مریم(س) / 26-24.
11. مریم(س) / 27.

----------------------------------------

 

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری