- تـازه هـا
- آموزش قرآن
- پربازدید
- مقالات و پژوهش های قرآنی در
- نکات و تفاسیر قرآنی در
- ویژه های احسن الحدیث در
- نکات و تفاسیر قرآنی در
- نکات و تفاسیر قرآنی در
- ویژه های احسن الحدیث در
- شرح نهج البلاغه در
- شرح نهج البلاغه استاد مفسر دکتر محمدعلی انصاری (2625 کلیپ) در
- نکات و تفاسیر قرآنی در
- شرح نهج البلاغه استاد مفسر دکتر محمدعلی انصاری (2625 کلیپ) در
نیایشی در طلب فرجام نیک
سخنرانی دهه فاطمیه (اصفهان)، بروزرسانی 8 اسفند 96
اصفهان:بلوار آیینه
اصلاح زبان قبل از هر چیز، آیت الله مکارم شیرازی،
زمان: 60 دقیقه
خطبه صد و پنجاه و سه، بخش اول
وَ هُوَ فِی مُهْلَة مِنَ اللّهِ یَهْوِی مَعَ
خطبه نود و یک،بخش دوم
فَانْظُرْ أَیُّهَا السَّائِلُ: فَمَا دَلَّکَ الْقُرْآنُ
آمار بازدید
انتخاب دوازده سرپرست
شرح آیه 12 سوره مبارکه المائده
12- ۞ وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا ۖ وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ ۖ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنتُم بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَّأُكَفِّرَنَّ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚ فَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ
12- خدا از بنى اسرائیل پیمان گرفت. و از آنها، دوازده نقیب [= سرپرست] برانگیختیم. و خداوند (به آنها) گفت: «من با شما هستم; اگر نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و به پیامبران من ایمان بیاورید و آنها را یارى کنید، و به خدا قرض نیکویى دهید (و به نیازمندان کمک کنید)، گناهان شما را مى بخشم و شما را در باغهاى بهشتى، که نهرها از پاى درختانش جارى است، وارد مى کنم. امّا هر کس از شما بعد از این کافر شود، از راه راست منحرف شده است.»
این آیه به اخذ میثاق از بنى اسرائیل و قرار دادن دوازده رهبر براى آنها و نیز اعلام به این که خدا با آنها است و اگر یک سلسله وظائف را به انجام برسانند، صاحب نعمت هاى مادّى و معنوى خواهند شد، اشاره کرده است.
در ضمن این سوره همان گونه که از آغاز به مسأله وفاى به عهد اشاره نموده، و نیز به طور ضمنى به آن اشاره رفته است، به مناسبت هاى مختلف تکرار گردیده، از جمله، در آیه فوق.
و شاید یکى از فلسفه هاى این همه تأکید پى در پى روى مسأله وفاى به عهد، و مذمت از پیمان شکنى، براى اهمیت دادن به مسأله پیمان غدیر باشد، که در آیه 67 خواهد آمد.
نخست مى فرماید: «خدا از بنى اسرائیل پیمان گرفت (که به دستورات او عمل کنند) و به دنبال این پیمان از میان خودشان دوازده رهبر و سرپرست براى آنها برگزیدیم، تا هر یک سرپرستى یکى از طوائف دوازده گانه بنى اسرائیل را بر عهده گیرد» (وَ لَقَدْ أَخَذَ اللّهُ میثاقَ بَنی إِسْرائیلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقیباً).
«نقیب» در اصل، از ماده «نقب» (بر وزن نقد) به معنى روزنه هاى وسیع، مخصوصاً راه هاى زیرزمینى مى باشد، و به رئیس و رهبر یک جمعیت از آن جهت «نقیب» مى گویند که: از اسرار جمعیت آگاه است، گوئى در میان آنها نقبى ایجاد کرده و از وضع آنها آگاه شده.
و گاهى «نقیب» به کسى گفته مى شود که: رئیس جمعیت نیست و تنها معرِّف و وسیله شناسائى آنها است، و اگر به فضائل اشخاص، عنوان «مناقب» اطلاق مى شود، به خاطر آن است که با فحص و کنجکاوى باید از آنها آگاه گشت.
بعضى از مفسران «نقیب» در آیه فوق را تنها به معنى آگاه و مطلع از اسرار گرفته اند.
ولى این معنى بسیار بعید به نظر مى رسد; زیرا آنچه از تاریخ و حدیث استفاده مى شود، آن است که: نقباى بنى اسرائیل هر یک سرپرست طایفه خود بودند، در تفسیر «روح المعانى» از «ابن عباس» چنین نقل شده: اِنَّهُمْ کانُوا وُزَراءَ وَ صارُوا أَنْبِیاءَ بَعْدَ ذلِکَ: «نقباى بنى اسرائیل، در آغاز وزیران بودند و بعد به مقام نبوت رسیدند».(1)
در حالات پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: در «لیله عقبه» که جمعى از مردم «مدینه» به دعوت آن حضرت به محل «عقبه» آمده بودند، دستور داد: دوازده نفر «نقیب» از میان خودشان به تعداد نقباى بنى اسرائیل انتخاب کنند، که مسلماً وظیفه آنها نیز مسأله رهبرى جمعیت بود، نه تنها خبرگزارى.(2)
جالب توجه این که: در روایات متعددى که از طرق اهل تسنن وارد شده اشاره به خلفا و جانشینان دوازده گانه پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) گردیده و تعداد آنها به تعداد نقباى بنى اسرائیل معرفى شده است که ما در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره مى کنیم:
1 ـ پیشواى معروف اهل تسنن «احمد حنبل» در «مُسند» خود از «مسروق» نقل مى کند: از «عبداللّه بن مسعود» پرسیدم: چند نفر بر این امت حکومت خواهند کرد؟
«ابن مسعود» در پاسخ گفت:
لَقَدْ سَئَلْنا رَسُولَ اللّهِ(صلى الله علیه وآله) فَقالَ: اِثْنى عَشَرَ کَعِدَّةِ نُقَباءِ بَنِى اِسْرائِیْلَ:
«ما از پیامبر(صلى الله علیه وآله) همین سؤال را کردیم و او در پاسخ فرمود: دوازده نفر به تعداد نقباى بنى اسرائیل».(3)
2 ـ در «تاریخ ابن عساکر» از «ابن مسعود» چنین نقل شده که مى گوید: از پیامبر(صلى الله علیه وآله) سؤال کردیم چند خلیفه بر این امت حکومت خواهند کرد؟
فرمود: اِنَّ عِدَّةَ الْخُلَفاءِ بَعْدِى عِدَّةُ نُقَباءِ مُوسى: «عده خلفاى بعد از من به تعداد نقباى موسى خواهد بود».(4)
3 ـ در «منتخب کنز العمال» از «جابر بن سمره» چنین نقل شده: «بر این امت دوازده خلیفه حکومت خواهند کرد، به عدد نقباء بنى اسرائیل».(5)
نظیر این حدیث در «ینابیع الموده»، صفحه 445 و در کتاب «البدایة و النهایه»، جلد 6، صفحه 247 نیز نقل شده است.(6)
پس از آن، وعده خدا به بنى اسرائیل را چنین تشریح مى کند که خداوند به آنها گفت: «من با شما خواهم بود و از شما حمایت مى کنم» (وَ قالَ اللّهُ إِنِّی مَعَکُمْ).
روشن است وقتى خداوند صاحب قدرت و علم مطلق با کسى یا جمعیتى باشد، مشکلى نخواهند داشت، هم امکانات لازم را به آنها مى بخشد و هم در برابر دشمن از آنها دفاع مى کند.
سپس به آنها اعلام مى کند: اگر آنها خود را مقید به انجام چند عمل کنند، از نعمت هائى بهره مندشان مى کند، این اعمال عبارتند از:
1 ـ «اگر نماز را بر پا دارید» (لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ).
2 ـ «و زکات خود را بپردازید» (وَ آتَیْتُمُ الزَّکاةَ).
3 ـ «به پیامبران من ایمان بیاورید و آنها را یارى کنید» (وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلی وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ).(7)
4 ـ علاوه بر این، «از انفاق هاى مستحب که یک نوع قرض الحسنه به خدا است، بدهید و خوددارى ننمائید» (وَ أَقْرَضْتُمُ اللّهَ قَرْضاً حَسَناً).
اگر به این پیمان عمل کنید، «من به طور مسلّم سیئات و گناهان گذشته شما را مى بخشم» (لاَ ُکَفِّرَنَّ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ).
«و شما را در باغ هاى بهشت که از زیر درختان آن نهرها جارى است داخل مى کنم» (وَ لاَ ُدْخِلَنَّکُمْ جَنّات تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ).
پس از آن، هشدار مى دهد: ولى «آنها که بعد از این پیمان راه کفر، انکار و عصیان را پیش گیرند، مسلماً از طریق مستقیم گمراه شده اند» (فَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبیلِ).
درباره این که: چرا انفاق در قرآن مجید به عنوان قرض دادن به خدا نامیده شده؟ توضیح لازم را در تفسیر «نمونه» در جلد 2، ذیل آیه 245 سوره «بقره»، داده ایم.
اما در اینجا سؤالى باقى مى ماند، و آن این که: چرا مسأله «نماز و زکات» بر ایمان به انبیاء از جمله موسى(علیه السلام) و حمایت از آنان مقدم داشته شده است؟ با این که ایمان به او قبل از عمل است؟
جمعى از مفسران پاسخ سؤال را چنین داده اند که: منظور از «رسل» در آیه فوق، پیامبرانى است که بعد از موسى(علیه السلام) آمده اند، نه خود موسى(علیه السلام)، بنابراین، دستورى نسبت به آینده مى باشد که مى تواند بعد از نماز و زکات قرار گیرد.
این احتمال نیز هست که «رسل» اشاره به همان نقباى بنى اسرائیل باشد که پیمان وفادارى نسبت به آنها از بنى اسرائیل گرفته شده است.
در تفسیر «مجمع البیان» مى خوانیم: بعضى از مفسران پیشین احتمال داده اند: نقباى بنى اسرائیل رسولان خدا بودند و این احتمال آنچه را در بالا گفتیم تأیید مى کند.(8)
* * *
1 ـ تفسیر «روح المعانى»، جلد 6، صفحه 78.
2 ـ «سفینة البحار»، جلد 2، صفحه 607، ماده «نقب»، انتشارات کتابخانه سنائى ـ «مستدرک سفینة البحار»، جلد 10، صفحه 133، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1419 هـ ق.
3 ـ «مسند احمد»، جلد 1، صفحه 398، طبع مصر، سال 1313 هـ ق.
4 ـ «تاریخ مدینه دمشق» ابن عساکر، جلد 16، صفحه 286، دار الفکر، 1415 هـ ق ـ «فیض القدیر» (شرح جامع الصغیر)، جلد 2، صفحه 459.
5 ـ «منتخب کنز العمال»، در حاشیه مسند احمد، جلد 5، صفحه 312.
6 ـ «ینابیع المودة» قندوزى، جلد 2، صفحه 315، و جلد 3، صفحه 290، دار الاسوة، طبع اول، 1416 هـ ق ـ «البدایة و النهایة»، ابن کثیر، جلد 6، صفحه 221، دار احیاء التراث العربى بیروت، طبع اول، 1408 هـ ق.
7 ـ «عَزَّرْتُمُوهُمْ» از ماده «تعزیر» به معنى منع کردن و یارى نمودن است، اگر به پاره اى از مجازات هاى اسلامى «تعزیر» گفته مى شود، به خاطر آن است که به وسیله آن در حقیقت کمکى به گناهکاران شده و از گناه بازداشته شده اند و این نشان مى دهد: مجاازت هاى اسلامى جنبه انتقامى ندارد، بلکه جنبه تربیتى دارد و لذا نام آن هم «تعزیر» گذاشته شده است.
8 ـ «مجمع البیان»، جلد 3، صفحه 295، ذیل آیه مورد بحث، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات بیروت، طبع اول، 1415 هـ ق.
...........................
تفسیر نمونه