وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لابْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ يا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ (1)
به خاطر بياور هنگامى را كه لقمان به فرزندش - در حالى كه او را موعظه مىكرد-گفت: پسرم، چيزى را شريك خدا قرار مده كه شرك ظلم عظيمى است.
در این آیه و چند آيه بعد از آن، سخن از لقمان حكيم و بخشى از اندرزهاى مهم اين مرد الهى به فرزندش در زمينه توحيد و مبارزه با شرك و نیز بیان مسائل مهم اخلاقى می باشد. اين اندرزهاى دهگانه كه در طى شش آيه بيان شده، هم مسائل اعتقادى را به طرز جالبى بيان مىكند و هم اصول وظايف دينى و هم مباحث اخلاقى را.
قرائن نشان مىدهد که لقمان پيامبر نبود، بلكه مردى بود وارسته و مهذب كه در ميدان مبارزه با هواى نفس پيروز شده، و خداوند نيز چشمههاى علم و حكمت را در قلب او گشوده بود.
حكمت لقمان ايجاب مىكند كه قبل از هر چيز به سراغ اساسىترين مساله عقيدتى برود و آن مساله" توحيد" است، توحيد در تمام زمينهها و ابعاد، زيرا هر حركت تخريبى و ضد الهى از شرك سرچشمه مىگيرد، از دنيا پرستى، مقام پرستى، هوا پرستى، و مانند آن كه هر كدام شاخهاى از شرك محسوب مىشود. اساس تمام حركتهاى صحيح و سازنده، توحيد است. (2)
از دیگر آیات ناظر به موضوع هدایت اعتقادی فرزندان می توان به آیات 132 و 133 بقره اشاره نمود که وصیت و سفارش ابراهیم(ع) و یعقوب(ع) به فرزندانشان برای یکتاپرستی و دوری از شرک را یادآر می شوند. جالب اینکه یعقوب(ع) حتی در بستر بیماری و در آخرین روزهای عمرش، از هدایت اعتقادی و نظارت بر باورهای آسمانی فرزندانش غفلت نمی کند. (3)
چند نکته:
1- از بهترين راههاى تربيت صحيح فرزند، گفتگوى صميمى با اوست. «وَ هُوَ يَعِظُهُ يا بُنَيَّ»
2- از رسالتهاى پدر نسبت به فرزند، موعظه است. «قالَ لُقْمانُ لِابْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ»
3- فرزند، به نصيحت نياز دارد. «وَ هُوَ يَعِظُهُ»
4- با نوجوان بايد با زبان موعظه سخن گفت، نه سرزنش. «وَ هُوَ يَعِظُهُ يا بُنَيَّ»
5- موعظه بايد با محبّت و عاطفه همراه باشد. «يا بُنَيَّ» (4)
وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلى وَهْنٍ وَ فِصالُهُ فِي عامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ وَ إِنْ جاهَداكَ عَلى أَنْ تُشْرِكَ بِي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (5)
و ما انسان را درباره پدر و مادرش سفارش كرديم، مادرش او را حمل كرد در حالى كه هر روز ناتوانتر مىشد (و شير دادن) و از شير گرفتنش در دو سال است (به او سفارش كرديم كه) براى من و پدر و مادرت سپاس گزار، كه بازگشت (همه) فقط به سوى من است.
و اگر آنها تلاش كردند چيزى را كه بدان علم ندارى شريك من قرار دهی، از آنها فرمان مبر، ولى با آنان در دنيا به نيكى رفتار كن، و راه كسى را پيروى كن كه به سوى من باز آمده است، پس بازگشت شما به سوى من است و من شما را به آنچه عمل مىكرديد آگاه خواهم ساخت.
در این دو آيه خداوند سبحان همه انسانها را به احترام و رعایت حقوق والدین سفارش می کند و تشکر از آنها را در کنار شکر خود یادآور می شود و بدین وسیله اهمیت این موضوع را به همگان گوشزد می کند.
در آیات زیادی از قرآن به احترام والدین خصوصا مادر (6)، تأکید فراوان شده است.(7)
اين مساله از نظر علمى ثابت شده و تجربه نيز نشان داده كه مادران در دوران باردارى گرفتار وهن و سستى مىشوند، چرا كه از تمام مواد حياتى وجود خود، بهترينش را تقديم جنین خویش مى کنند. به همين دليل مادران در دوران باردارى گرفتار كمبود انواع ويتامينها مىشوند كه اگر جبران نگردد ناراحتيهايى براى آنها به وجود مىآورد. اين مطلب در دوران رضاع و شير دادن نيز ادامه مىيابد، چرا كه شير، شيره جان مادر است لذا در ادامه مى فرماید: پايان دوران شيرخوارگى او دو سال است. (8)
مادر در اين 33 ماه (دوران حمل و دوران شيرخوارگى) بزرگترين فداكارى را هم از نظر روحى و عاطفى و هم از نظر جسمى و هم از جهت خدمات در مورد فرزندش انجام مىدهد. جالب اينكه در آغاز به احترام و تکریم پدر و مادر سفارش می کند اما به هنگام بيان زحمات و خدمات، روى زحمات مادر تکیه مى کند تا انسان را متوجه ايثارگريها و حق عظيم او نماید. (9)
از آنجا كه توصيه به نيكى در مورد پدر و مادر، ممكن است اين توهم را براى بعضى ايجاد كند كه حتى در مسایل عقیدتی و كفر و ايمان بايد با آنها مماشات كرد، در آيه بعد مىافزايد: «و هر گاه آن دو، تلاش و كوشش كنند كه چيزى را شريك من قرار دهى كه از آن آگاهى ندارى، از آنها اطاعت مكن». (10)
هرگز نبايد رابطه انسان و پدر و مادرش، مقدم بر رابطه او با خدا باشد و هرگز نبايد عواطف خويشاوندى، حاكم بر اعتقادات مذهبی او گردد. وظيفه فرزندان اين است كه هرگز در برابر اين فشارها تسليم نشوند و استقلال فكرى خود را حفظ كرده، عقيده توحيد را با هيچ چيز معاوضه نكنند.
باز از آنجا كه ممكن است اين فرمان، اين توهم را به وجود آورد كه در برابر پدر و مادر مشرك، بايد شدت عمل و بى حرمتى به خرج داد، بلافاصله اضافه مىكند كه عدم اطاعت آنها در مساله كفر و شرك، دليل بر قطع رابطه مطلق با آنها نيست بلكه در عين حال با آنها در دنيا به طرز شايسته اى رفتار كن.
از نظر دنيا و زندگى مادى با آنها مهر و محبت و ملاطفت كن و از نظر اعتقاد و برنامه هاى مذهبى تسليم افكار و پيشنهادهاى آنها نباش. لذا در ادامه مى افزايد: و راه كسانى را پيروى كن كه به سوى من باز گشته اند؛ راه پيامبر و مؤمنان راستين. چرا كه بعد از آن بازگشت همه شما به سوى من است و من شما را از آنچه در دنيا عمل مىكرديد، آگاه مى سازم و بر طبق آن پاداش و كيفر مىدهم. (11)
پاورقی:
------------------------------------------
1-لقمان/13
2-تفسير نمونه،ج17/ص 35
3-بقره/133
4-تفسير نور،ج9/ ص 244
5-لقمان/14و15
6-لقمان/14 ، احقاف/15
7-بقره/83 ، نساء/36 ، انعام/151 ، إسراء/23 ، مریم/14 ، عنکبوت/8 ، انسان/14
8-در آیه 223 بقره نیز می فرماید: وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ(بقره/ 233) مادران فرزندانشان را دو سال تمام شير مىدهند. (البته منظور دوران كامل شيرخوارگى است، هر چند ممكن است گاهى كمتر از آن انجام شود)
9-بعضى از مفسران در اينجا به نكتهاى توجه كردهاند كه در قرآن مجيد تاكيد بر رعايت حقوق پدر و مادر كرارا آمده است، اما سفارش نسبت به فرزندان كمتر ديده مىشود (جز در مورد نهى از كشتن فرزندان كه يك عادت شوم و زشت استثنايى در عصر جاهليت بوده است). اين به خاطر آن است كه پدر و مادر به حكم عواطف نيرومندشان كمتر ممكن است فرزندان را به دست فراموشى بسپارند، در حالى كه زياد ديده شده است كه فرزندان، پدر و مادر را مخصوصا به هنگام پيرى و از كار افتادگى فراموش مىكنند.
10-تعبير به جاهداك اشاره به اين است كه پدر و مادر گاه به گمان اينكه سعادت فرزند را مىخواهند، تلاش و كوشش مىكنند كه او را به عقيده انحرافى خود بكشانند، و اين در مورد همه پدران و مادران ديده مىشود.
11-تفسير نمونه،ج17/ص 39