صحیفه سجادیه - دعای شماره ۳۷ - فراز ۱
اللَّهُمَّ إِنَّ أَحَداً لَا يَبْلُغُ مِنْ شُكْرِكَ غَايَةً إِلَّا حَصَلَ عَلَيْهِ مِنْ إِحْسَانِكَ مَا يُلْزِمُهُ شُكْراً.
بار خدایا کسى به پایان شکر و سپاس تو نمى رسد مگر اینکه از احسان و نیکى تو چیزى (نعمتى که آن توانائى بر شکرگزارى است) بر او فراهم مى آید که او را به شکرى دیگر وادار مىگرداند (گفته اند: شکر هر نعمتى ممکن است جز نعمت خداى تعالى، زیرا شکر نعمت او نعمت دیگرى است از او که شکر آن بر بنده واجب است، پس منتهى شکر نعمت خدا اقرار به عجز و ناتوانى از اداى شکر او است، حضرت صادق- علیه السلام- فرموده: خداى عزوجل به موسى- علیه السلام- وحى نمود: اى موسى شکر مرا چنانکه شایسته است بجا آور، موسى گفت: پروردگارا چگونه شکر تو را چنانکه شایسته است بجا آورم در حالى که شکرگزاردن من تو را نعمتى است که به من بخشیده اى؟ خداى تعالى فرمود: اکنون شکر مرا بجا آوردى که دانستى آن نعمت از جانب من است).
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۳۷ - فراز ۲
وَ لَا يَبْلُغُ مَبْلَغاً مِنْ طَاعَتِكَ وَ إِنِ اجْتَهَدَ إِلَّا كَانَ مُقَصِّراً دُونَ اسْتِحْقَاقِكَ بِفَضْلِكَ.
و هر چند کوشش نماید به حدى از طاعت و فرمانبرداریت نخواهد رسید جز آنکه در برابر استحقاق و سزاوار بودن تو بر اثر فضل و احسانت (یا کمال و برتریت) عاجز و ناتوان است.
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۳۲ - فراز ۶
وَ لَا يَبْلُغُ أَدْنَى مَا اسْتَأْثَرْتَ بِهِ مِنْ ذَلِكَ أَقْصَى نَعْتِ النَّاعِتِينَ.
و منتهاى وصف وصف کنندگان به پائین ترین مرتبه اى از رفعت و بزرگوارى که به خود اختصاص داده اى نمى رسد (نتوانسته اند او را به وصفى که لائق و سزاوار او است وصف نمایند، و پائین تر و بالاتر مرتبه از رفعت و بزرگوارى حق تعالى نسبت به نظر مخلوقین و تعقل ایشان است وگرنه بزرگوارى او عبارت از کمال قدرت او است و در آن تفاوت نیست).
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۳۲ - فراز ۵
وَ اسْتَعْلَى مُلْكُكَ عُلُوّاً سَقَطَتِ الْأَشْيَاءُ دُونَ بُلُوغِ أَمَدِهِ.
و پادشاهى تو چنان بلند پایه است که همه چیز پیش از رسیدن به پایان آن (که پایانى براى آن نیست) فرومانده (نتوانسته آن را درک نماید).
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۴۶ - فراز ۱۲
انْصَرَفَتِ الْآمَالُ دُونَ مَدَى كَرَمِكَ بِالْحَاجَاتِ، وَ امْتَلَأَتْ بِفَيْضِ جُودِكَ أَوْعِيَةُ الطَّلِبَاتِ، وَ تَفَسَّخَتْ دُونَ بُلُوغِ نَعْتِكَ الصِّفَاتُ، فَلَكَ الْعُلُوُّ الْأَعْلَى فَوْقَ كُلِّ عَالٍ، وَ الْجَلَالُ الْأَمْجَدُ فَوْقَ كُلِّ جَلَالٍ.
آرزوها پیش از رسیدن به منتهى و پایان جود و بخشش تو با (روا شدن) خواسته ها برگشتند (زیرا غایت و منتهى براى کرم وجود تو نیست) و جامهاى حاجات و خواسته ها به جریان و روان شدن جود و بخشش تو پر شد، و اوصاف پیش از رسیدن به (کنه و حقیقت) وصف تو از هم گسیختند (ناتوان گشته مانده اند) زیرا بلندترین بلندى بر بالاى هر بلندى، و بزرگترین بزرگى بر بالاى هر بزرگى بس تو را است (نه غیر تو را).
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۴۶ - فراز ۱۸
كُلُّهُمْ صَائِرُونَ، إِلَى حُكْمِكَ، وَ اُمُورُهُمْ آئِلَةٌ إِلَى أَمْرِكَ، لَمْ يَهِنْ عَلَى طُولِ مُدَّتِهِمْ سُلْطَانُكَ، وَ لَمْ يَدْحَضْ لِتَرْكِ مُعَاجَلَتِهِمْ بُرْهَانُكَ.
همه ى ایشان (نیکبختان و بدبختان) به حکم تو مىرسند، و گفتار و کردارشان به فرمان تو بازمىگردد (بازگشت همه به سوى تو است، و تو درباره ى ایشان به پاداش و کیفر و گذشت حکم کرده فرمان خواهى داد، چنانکه در قرآن کریم «س 6 ى 60( فرموده: ثم الیه مرجعکم ثم ینبئکم بما کنتم تعملون یعنى پس بازگشت شما «بعد از مرگ» به سوى او است، سپس «در روز قیامت» شما را به آنچه بجا مى آورید آگاه مىسازد) و طول مدت (مهلت دادن توبه ى) ایشان حجت و دلیل تو را (در انتقام بر آنها) سست نساخته (چنانکه جز تو هر که را بر دیگرى حجتى باشد و به وسیله ى آن در گرفتن حق خود شتاب ننماید تا آنکه به طول انجامد حجتش سست و از گرفتن حق خود ناتوان گردد) و از جهت شتاب نکردن درباره ى (بازخواست از) اینان دلیل آشکار تو (درباره ى عذاب آنان) باطل و نادرست نشده (به اینکه گفته شود: اگر خداى تعالى را بر آنها حجت و دلیلى بود مهلتشان نمىداد).