• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

غدیر نقشه راه امت اسلام

زمان پیدایش روح و نقش بعد روحی در تکامل انسان،آیت

دریافت فایل صوتی

حجم: 8.7 MB

زمان: 37 دقیقه

بیشتر...

قضاوقدر-جلسه دوم،آیت الله العظمی

دریافت فایل صوتی

حجم: 8 MB

زمان: 35 دقیقه

بیشتر...

معنای رجوع الی الله، استاد دکتر محمد علی انصاری

دریافت فایل صوتی

حجم: ۲ MB

زمان= ۱۰:۴۶ دقیقه

بیشتر...

سیدنعمت‌الله جزایری

جزایری‌، سید نعمت‌اللّه‌، فقیه‌، محدّث‌ و ادیب‌ امامی‌ قرن‌

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
28656
40821
142885768
امروز دوشنبه, 04 تیر 1403
اوقات شرعی

شهید سید حسن شیرازی

شهید سید حسن شیرازی
موطن: نجف اشرف
نام پدر : حاج سیدمیرزا مهدی حسینی شیرازی
تاریخ وفات: ۱۴۰۰قمری

زندگینامه ها:

منبع: ستارگان حرم شماره ۱۵

اشاره:
آیةالله شهید سیدحسن شیرازی قدس سره یکی از عالمان بنام، بود که در
بخشهای گسترده از سرزمین اسلام، سالیان متمادی خدمت کرد و چندین سال از
عمر شریفش را صرف مبارزه با ظلم و فساد نمود.

او دانشوری فعّال، زاهد و متقی، شیدای اهل بیت علیهم السلام و خدمتگزار
مخلصی بود که در عرصه های علم، سیاست و فضیلت، قدم نهاد و تا مرز خونین
شهادت، لحظه ای از خدمت و دفاع باز نایستاد.

دانش سرشار، فکر اصیل، اندیشه جهانی، تبلیغ شریعت، خلوص در دین، حمایت از
نهضت های آزادی بخش، احساسات پک انسانی، اخلاق پیامبرگونه، عطش به خدمت،
ادبیات ابتکاری، ذوق شعری و منطق شیرین از

صفحه ۸۳

ویژگی های او بود که درکمتر شخصیّتی گرد می آید.

… این قلم برآن است که در حد توان، گوشه های از خدمات، مبارزات و
تحوّلات زندگی آن شهید گرانقدر را به تصویر بکشد.

تولد
شهید سیدحسن شیرازی در سال ۱۳۵۴ ه’ .ش در شهر نجف اشرف چشم به جهان گشود.
پدرش آیةالله حاج سیدمیرزا مهدی حسینی شیرازی بود. یکی از خانواده های
برجسته شیعه تعلق داشت که بیش از یک قرن زعامت و رهبری دینی جامعه تشیّع
را به عهده داشتند.

دودمان علم و مرجعیّت
خاندان این شهید زنده یاد، خاندان اصیل و ریشه داری بود که در فضائل
انسانی و اسلامی کمتر خاندانی به این عظمت دیده شده است.

این خاندان از زمان های دور تعداد بسیاری از فقهاء، مراجع تقلید، ادبا و
شعرای نمونه را در خود پرورش داده است. در حدود یک قرن، مرجعیّت شیعه در
این خاندان تداوم یافته است. مهمترین مراجعی که این نسل پک، پرورش داده
به شرح ذیل می باشند.

۱٫ آیةالله سید میرزا محمدحسن شیرازی
در سال ۱۲۸۲ ق. – که شیخ مرتضی انصاری دیده از جهان فروبست – مردم در
تقلید و فتوا به مجددّ کبیر، مجاهد بزرگ، سید محمدحسن شیرازی، رهبر تحریم
تنبکو رجوع نمودند و ایشان به رهبری دینی و سیاسی جامعه تشیّع برگزیده
شد. او با تحریم تنبکو با استعمار انگلیس به مبارزه برخاست و سرانجام در
ادامه این مبارزه پیروزمندانه به وسیله دشمنان زخم خورده،

صفحه ۸۴

مسموم شد و در سال ۱۳۱۲ ه’ .ق. به شهادت رسید.

۲٫ آیةالله شیخ محمدتقی شیرازی
پس از شهادت آیةالله سیدمیرزا محمدحسن شیرازی، جهان تشیّع به شاگرد
مجتهدش، آیةالله شیخ محمدتقی شیرازی رجوع کردند و از ایشان به عنوان مرجع
تقلید پیروی نمودند.

شیخ محمدتقی شیرازی نیز در سال ۱۳۳۸ ق توسط دشمنان دین مسموم شد و شربت
شهادت نوشید.

۳٫آیةالله میرزا علی آقا شیرازی
بعد از شهادت آیةالله شیخ محمدتقی شیرازی، زعامت دینی مردم به دوش
آیةالله میرزا علی آقا شیرازی افتاد. ایشان با تکیه به منصب مرجعیت شیعه
به حل و فصل امور شیعیان پرداخت.

بعد از رحلت وی، مرجعیت به دو عالم بزرگ دیگر این خاندان رسید که عبارت بودند از:

۱/۴٫ آیةالله سیدمیرزا عبدالهادی شیرازی
ایشان یکی از پسرعموهای آیةالله شهید سیدحسن شیرازی بود.

۲/۴٫ آیةالله سیدمیرزا مهدی شیرازی
وی پدر بزرگوار آیةالله شهید سیدحسن شیرازی است.

۵٫ آیةالله سیدمحمد حسینی شیرازی
ایشان برادر بزرگ آیةالله شهید سیدحسن شیرازی است که مدتی رهبری دینی
شیعیان را به عهده داشت.

۶٫ آیةالله سیدصادق شیرازی
ایشان برادر دیگر شهید سیدحسن شیرازی است. کنون وارث مقام

صفحه ۸۵

مرجعیت نیکان خویش است که رجوع کنندگانش را رهبری می نماید.

به این ترتیب، سیر مرجعیت و رهبری دینی این خاندان، از یک قرن پیش تکنون،
استمرار و ادامه داشته است.

تحصیلات
شهید سیدحسن شیرازی از سنین کودکی به فراگیری علوم اسلامی پرداخت و در
مدتی اندک، با تلاش خستگی ناپذیر خویش، از مراجع بزرگ تقلید زمان، اجازه
اجتهاد دریافت نمود.

او علاوه بر علوم حوزوی به فراگیری و تبیین مسائل فکری، فرهنگی، اقتصادی
و سیاسی جامعه اسلامی پرداخت و یکی از برجسته ترین نظریه پردازان مسلمان،
در زمینه های مختلف علوم اسلامی، سیاسی و اقتصادی شد.

نقش فعّال و ثمرساز او در ارائه مسائل سیاسی و تحلیل های ژرفش از تحوّلات
ممالک اسلامی، باعث شد دوران مهمی از زندگی اش را در زندان و یا در تبعید
بگذراند.

اساتید
آیةالله شهید سیدحسن شیرازی فقه، اصول، تفسیر و فلسفه را نزد اساتید
عالیقدر زیر تلمّذ نمود:

۱٫ پدر مجتهدش، آیةالله حاج سیدمیرزا مهدی شیرازی؛

۲٫ برادر بزرگش، آیةالله حاج سیدمحمد شیرازی؛

۳٫ آیةالله حاج سید محمدهادی میلانی؛

۴٫ آیةالله شیخ محمدرضا مسجد شاهی اصفهانی؛

صفحه ۸۶

آثار قلمی
شهید سیدحسن شیرازی در عرصه تألیف و تحقیق نیز کوشا بود؛ او با قلم روان،
جذّاب و ذوق هنری، آثاری به یادگار گذاشت که به مهمترین آنها اشاره می
کنیم:

۱٫ کلمة الله؛

۲٫ کلمة الرسول الاعظم صلی الله وعلیه وآله وسلم؛

۳٫ کلمة الامام الحسن علیه السلام؛

۴٫ کلمة الاسلام؛

۵٫ کلمة الامام امیرالمؤمنین علیه السلام؛

۶٫ کلمة فاطمةالزّهراعلیهاالسلام؛

۷٫ کلمة الامام الحسین علیه السلام؛

۸٫ کلمة الامام زین العابدین علیه السلام؛

۹٫ کلمة الامام الباقرعلیه السلام؛

۱۰٫ کلمة الامام الصادق علیه السلام؛

۱۱٫ کلمة الامام الکاظم علیه السلام؛

۱۲٫ کلمة الامام الرضاعلیه السلام؛

۱۳٫ کلمة الامام الجوادعلیه السلام؛

۱۴٫ کلمة الامام الهادی علیه السلام؛

۱۵٫ کلمة الامام العسکری علیه السلام؛

۱۶٫ کلمة الامام المهدی علیه السلام؛

۱۷٫ کلمة الانبیاءعلیهم السلام؛

۱۸٫ کلمة السیدة زینب علیهاالسلام؛

۱۹٫ کلمة العلماء و الحکماء؛

تذکر: کتاب های فوق تحت عنوان «موسوعة الکلمة»(۱) نام گذاری شده است که
متأسفانه برخی از آنها تا هنوز چاپ نشده است.

۲۰٫ خواطری عن القرآن(در چهار جلد)؛

۲۱٫ العمل الأدبی؛

۲۲٫ الأدب الموجّه؛

۲۳٫ التوجیه الدّینی؛

۲۴٫ الاقتصاد الاسلامی (در دو جلد)؛

۲۵٫ الشعائر الحسینیه؛

۲۶٫ مسند الامام موسی بن جعفر؛

۲۷٫ حدیث رمضان؛

۲۸٫ اله الکون؛

۲۹٫ النّصر الاول للاسلام؛

۳۰٫ بطل الاسلام الخالد؛

صفحه ۸۷

۳۱٫ موقف الاسلام الفاضل؛

۳۲٫ رسول الحیاة؛

۳۳٫ دیوان اشعار؛(۲)

خصوصیات اخلاقی
۱٫ زهد و ساده زیستی
شهید سیدحسن شیرازی از زهد و تقوای بالای برخوردار بود. وی مدتها در
کشورهای عراق، سوریه و لبنان زندگی کرد و در تمام این مدت، به عنوان یک
مبلّغ دین و روحانی فعّال، سرپرست چندین مؤسّسه دینی و حوزه علمیه به
عهده او سپرده شده بود. از طرف مسلمانان خیّر مبالغ زیادی از وجوهات و…
با ارقام درشت، در اختیار ایشان قرار می گرفت. وی تمام این وجوهات را در
مدارس علمیه، طلاب، مؤسّسات مذهبی، فرهنگی، سیاسی و مستمندان صرف می کرد.
او با در اختیار داشتن این همه امکانات مادّی، در هنگام شهادت حتی مالک
یک وجب زمین نبود.

علاوه بر این، زهد و ساده زیستی او نسبت به امور طلاب و مستمندان، به
قدری بود که در هنگام شهادت، دهها برابر ثروتش – اعم از لباس، اثاث خانه
و کتاب – بدهکاری داشت.

۲٫ خدمت به طلاب و حوزه های علمیه
بعضی از بازرگانان متدیّن، بارها از آن شهید بزرگوار خواسته بودند تا با
هزینه آنان، برای خودش منزلی در دمشق، خریداری کند. ولی او قبول نکرد. او
همه آن کمک ها و وجوهات آنان را تحویل می گرفت و صرف حوزه علمیه زینبیه
می کرد. و چون این هدایا، و وجوهات، مصارف حوزات، اساتید

صفحه ۸۸

و طلاب محترم را کفایت نمی کرد؛ اقدام به دریافت قرض می نمود. یکی از
مؤمنین به ایشان گفته بود که: «چرا این همه قرض می کنید به این و آن می
دهید؟»

ایشان در پاسخ گفته بود: «مادام که به خاطر بدهکاری در راه خدا، زندان
نشده ام و کسی هم به این سبب، اهانتی به من نکرده است، چرا نباید قرض کنم
و بگذارم که مؤسّسات دینی، طلاب و حوزه ها در گرفتاری و مشکلات مالی
باشند؟»

ساده زیستی، خلوص و یک رنگی، عبادت، دلسوزی نسبت به جهان اسلام و
مسلمانان، شجاعت، فدکاری، عشق و علاقه به دین و مکتب حیات بخش اسلام،
شجاعت، ایثار، از خودگذشتگی و محبّت به خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام
از دیگر ویژگی های اخلاقی و ملکات نفسانی آن شهید عزیز بود که بیان همه
آنها در حوصله این نوشتار نیست.

فعّالیّت های فرهنگی
شهید سیدحسن شیرازی از معدود شخصیت های فرهنگی، دینی و سیاسی جهان اسلام
بود که هرگز خود را متعلق به کشور و سرزمین خاصّی نمی دانست. به همین
جهت، حوزه فعالیت های سیاسی و اجتماعی آن شهید والامقام، بسیار وسیع و
گسترده بود. او به کثر کشورهای اسلامی سفر کرد و از نزدیک در جریان مسائل
دینی و فرهنگی مسلمانان قرار گرفت و در راستای حل مشکلات آنها اقداماتی
انجام داد. مهمترین کشورهای که عرصه فعالیت های این شهید عزیز قرار گرفت،
عراق، سوریه و لبنان بود. علاوه بر این، به قاره های آفریقا، اروپا و
استرالیا نیز سفرهایی داشت و با مسلمانان آن

صفحه ۸۹

مناطق دیدارهای سازنده انجام داد.

۱٫ عراق
بیشترین عرصه فعالیت این شهید پرتلاش، در زادگاهش، کشور «عراق» بود.
شایسته است که در اینجا به بخش های از فعالیت های فرهنگی و اجتماعی وی در
عراق، اشاره شود:

وی علاقمند بود که ادبیات عرب به سبک جدید، مورد توجه قشر روحانیت قرار
گیرد و از این رهگذر، به زبان مردم، بیش از قبل، آشنا شوند. برای رسیدن
به این مهم، کارهای زیر را انجام داد:

۱٫ آثار و کتاب های خودش را به سبک جدید به نگارش در آورد.

۲٫ با تشکیل مجالس ادبی و فعالیت گسترده، زمینه آشنا کردن طلاب جوان را،
با شعر و ادب، فراهم ساخت.

۳٫ کتابی به نام «الأدب الموجّه» را – که در زمینه ادبیات عرب است – به
رشته تحریر در آورد.

۴٫ مجله «الأخلاق و الآداب» را تأسیس کرد و خود مسئولیت آن را بر عهده گرفت.

وی علاوه بر مسائل ادبی، برای مسائل دینی نیز اهمیّت فوق العاده قائل
بود. برخی از خدمات فرهنگی ایشان در این راستا عبارتند از:

الف) مجلّه «اجوبة المسائل الدّنیّیة» – که به صورت ماهانه منتشر می شد -
سؤالهای اعتقادی مسلمانان را که از فراسوی کشورهای اسلامی فرستاده می شد؛
پاسخ می داد و در این مجله منتشر می کرد.

ب) مجله نداء الاسلام؛ در این نشریه ماهانه، علاوه بر طرح مسائل مربوط به
علوم قرآن و تحلیل احادیث، مطالبی از مسائل «روز» و «نسل جوان» مطرح

صفحه ۹۰

می گردید.

ج) القرآن یهدی؛ این مجله ماهانه، مخصوص تفسیر قرآن بود که آیات همراه
تفسیر به صورت مختصر و شیوا به چاپ می رسید.

د) اعلام الشیعه؛ سلسله کتب مختصری بود که ماهانه در مورد زندگی علما و
بزرگان شیعه – چون: سیدمرتضی، شیخ مفید، شیخ صدوق و علامه حلّی و…-
انتشار می یافت.

ه’.) منابع الثّقافة السلامیة؛ سلسله کتبی بودند که در مورد مسائل مختلف
اسلامی، به صورت ماهانه منتشر می شد.

و) صوت المبلّغین؛ مجلّه ای بود که مقالات وعاظ و مبلغین مشهور با محوریت
آن شهید عزیز چاپ و نشر می یافت.

ز) تشکیل و هدایت مجالسی یادبود در میلاد و وفیات معصومان علیهم السلام
که معمولاً باسخنرانی های شورانگیز و آگاهی بخش آن شهید بزرگوار همراه
بود.

۲٫ سوریه
سوریه دومین کشوری بود که در عرصه فعالیت فرهنگی شهید سیدحسن شیرازی قرار
گرفت. بارزترین تلاش فرهنگی او را در این کشور، می توان به شرح ذیل بیان
کرد:

۱٫ حوزه علمیّه زینبیّه؛
شهید شیرازی به خوبی موقعیت سیاسی و فرهنگی سوریه را می شناخت. با توجه
به همین شناخت حوزه علمیه زینبیّه را در جوار حرم حضرت زینب علیهاالسلام
در سال ۱۳۹۴ ه’ . ق. بنا کرد. او توجه داشت داشت که در

صفحه ۹۱

طول سال، صدها هزار زائر به شهر دمشق مسافرت می کنند و بعد از مشرّف شدن
به حرم دختر امیرمؤمنان علیه السلام، از چگونگی دروس و برنامه های حوزه
علمیّه زینبیّه مطّلع می شوند.

به همین جهت تلاشهایش را در جهت ساخت و رونق این حوزه علمیّه به کار
گرفت. او تمام سختی ها را به جان خرید و راه طولانی و خسته کننده ساخت و
تکمیل این بنای مقدس را تا پایان، پیمود. او برای این که در بین راه
موانعی پدید نیاید؛ اجازه ساخت آن را از دولت مردان سوریه گرفت. آنگاه به
فعالیت های فرهنگی و عمرانی خویش ادامه داد. او بعد از ساخت و راه اندازی
این بنای ماندگار، به انجام امور زیر همت گماشت که هریک به جای خود از
اهمیّت خاصّی برخوردار است.

الف) جهت سکونت اساتید و خانواده هایشان، منازلی به وجود آورد.

ب) برای سکونت طلاب و خانواده هایشان، خانه های اختصاص داد.

ج) برای سکونت طلاب مجرد نیز محلهای خاصّی را فراهم کرد.

د) برای تدریس و ایراد سخنرانی، سالن های تهیه نمود و در مناسبت های
مذهبی، برای آگاهی جوانان، مجالسی برپا می نمود.

۲٫ رابطه و جذب علویّون
علویون، گروهی از مسلمانان هستند که در کشورهای مختلف از جمله لبنان و
سوریه زندگی می کنند. آنها به «علی اللهی» و «اهل حق» مشهورند. مهمترین
شاخصه های فکری و عقیدتی آنان را می توان چنین فهرست کرد:

- در عقاید خود بسیار محکم و سخت گیرند.

- علاقه شدیدی به علی علیه السلام دارند.

- عقاید خود را عمیق، و فکر شیعیان را سطحی می دانند.

صفحه ۹۲

- به تقیّه اعتقاد دارند و معنی آن را در همه چیز جاری می سازند.

شهید شیرازی به این فکر افتاد که روحانیت شیعه نباید از این طایفه دور
باشد. لذا تصمیم گرفت تا آنجا که ممکن است در تقارب و نزدیک ساختن آنان
به شیعیان تلاش کند. از ظرافت نگری های او این بود که در تماس هایش، به
نکات زیر توجه کرد:

- از نظر فکری و روحی آنها را بررسی کرد و قبل از تماس، با افکار و روحیه
های آنان آشنا شد.

- به جای ارتباط با عوام، با افرادی از علما و روشنفکران آنها به عنوان
رفاقت و دوستی آشنا شد.

او در یکی از جلسات خصوصی خود با علما و بزرگان اهل حق چنین لب به سخن می گشود:

«ما و شما همگی [از] اصحاب (ولایت) می باشیم. هرکس که صاحب ولایت باشد در
این دنیا مشکلات زیادی خواهد داشت…. تمام دشمنان شما، دشمنان ما و تمام
دشمنان ما دشمنان شما هستند. ما نیروی شما و شما نیروی ما هستید و چه
بخواهیم یا نخواهیم سرنوشتمان به یکدیگر بستگی دارد.

مدت زمانی استعمارگران در دورانهای تاریک تاریخ میان ما و شما جدایی
انداختند؛ ولی کنون وقت آن رسیده که به یکدیگر نزدیک شویم و به همدیگر
اعتماد کنیم. روی مان نسبت به یکدیگر باز باشد. از یکدیگر نترسیده و از
همدیگر خجالت نکشیم و تقیّه را کنار بگذاریم. هر آنچه داریم با کمال
صراحت، بر دیگری عرضه کنیم.

بحث و مناقشه نماییم… و خوشبختانه برای حل مشکلات فکری و عقیده ای
خداوند عقل را وسیله ای نیرومند در ما قرار داده و در درجه دوم از

صفحه ۹۳

کتاب و سنت می توانیم، استفاده کنیم. ممکن است یکایک افکار خود را با کمک
یکدیگر بررسی نماییم. هرآنچه صحیح بود همگی به آن ملتزم می شویم و آنچه
درست نبود هردو آن را رها خواهیم نمود.»

شهید شیرازی در جلسات متعددی در زمینه های مختلف از جمله فلسفه، کلام و
سایر علوم اسلامی گفت و گو کرد. در یکی از این جلسات، یکی از علمای آنان
سؤالی را مطرح کرد و پس از آن که شهید جواب فلسفی و مستدلی داد، از باب
مزاح گفت:

«به خدا قسم! آنچه را که می گوئی صحیح است ولی ما تکنون باور نداشتیم
شیعه این قدر بفهمند.»

پس از جلسات زیاد و اقبال فکری علویّون، شهید شیرازی به نتیجه اصلی این
مذکرات می اندیشید. او نیتجه اصلی مذکراتش را اعلام تشیع از سوی آنان می
دانست. اما در این مسیر، از مخالفت دو قشر زیر هراس داشت.

۱٫ سیاستمداران علویّون.

البته بعد از اعلان تشیّع از سوی علمای علوی، خوشبختانه سیاستمداران آنها
مخالفتی نکردند. زیرا می دانستند در صورت هماهنگ شدن با شیعیان، حدود
دویست میلیون شیعه جهان، پشتیبان آنها خواهد بود.

۲٫ علمای دیگر آنان که هنوز زمینه گفت و گو با آنها فراهم نشده بود؛ شهید
شیرازی قبل از صدور اعلامیه و اعلان تشیّع اهل حقّ، به هر نحوی بود؛ سایر
علمای آنها را نیز قانع کرد.

سرانجام شهید با جلب رضایت دو گروه فوق، موفق شد که اهل حق را به شیعه
نزدیک کند. آنها برای تثبیت هویتی دینی خود، اعلامیه ای صادر کردند. این
اعلامیه با امضای هشاد نفر از علمای اهل حق چاپ منتشر شد.

صفحه ۹۴

مقاله حاضر، گنجایش ذکر کامل اعلامیّه علماء اهل حق را ندارد ولی آوردن
مقدمه آن که توسط شهید بزرگوار آیةالله سیدحسن شیرازی نگاشته شده است؛
خالی از لطف نیست.

«بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، والصلوة و السلام علی نبیّه، و الأطهار من عترته.

بحمدلله، خداوند به من توفیق داد، و از تاریخ سوم تا هفتم شعبان ۱۳۹۲ ه’
. برادران مسلمان و (علویان) کشور جمهوری سوریه را ملاقات کردم، و سپس در
طرابلس لبنان به ملاقات برادران مسلمان علوی رفتم؛ این ملاقاتها به
همراهی جمعی از روحانیون و مبلغین دینی و به امر برادر بزرگوارم حضرت
آیةالله مجاهد سیدمحمد شیرازی دام ظله صورت گرفت. با جمعی از علما و
روشنفکران (علویون) و گروه های بسیاری از شهرها و روستائیان علوی در
اجتماعات و مرکز علمی و دانشکده های آن ملاقات کردیم و با آنان گفت و
گوهای فراوان رد و بدل نمودیم و همان گونه که در باره آنان فکر می کردیم
آنان را شیعه اهل بیت: یافتیم و اخلاص و صفا و پیروی از حق در آنان احساس
می شد.

و اینک توجه شما را به بیانیّه ای جلب می کنیم که دانشمندان و علمای علوی
بر آن اتفاق نموده اند. و بدین وسیله برادران مسلمان ما (علویون) با
سرافرازی تهمت های نا به جائی را از خود دفع می کنند تا با صدایی بلند،
منطق عالی خود را به گوش جهانیان برسانند و بگویند ما اینگونه هستیم که
خود می گوئیم، نه

صفحه ۹۵

آن گونه که از طرف ما می گویند.

این بیانیّه که از سوی علما و دانشمندان علوی به نظر جهانیان می رسد با
کمال روشنی به دو قسمت اشاره می کند:

۱٫ آن که علویون شیعیانی هستند که دارای ولایت امیرالمؤمنین علی بن أبی
طالب علیه السلام می باشند. و برخی از آنان از نظر ولایت به علی علیه
السلام منسوبند، مانند تمام شیعیان که از نظر عقیده به علی علیه السلام
نسبت دارند. و عدّه ای نیز علاوه بر نسبت عقیده، از جهت نسب، فرزند علی
علیه السلام می باشند مانند سادات شیعه.

۲٫ کلمه «علویون» و کلمه «شیعه» دو کلمه مترادف است. بنابراین هر شیعه ای
عقیده علوی دارد و هر علوی دارای مذهب شیعه می باشد.

در خاتمه توجّه کسانی را که این آیه شریفه را نادیده گرفته اند جلب می
کنیم. خداوند می فرماید: «به خاطر دنیای زود گذر به کسانی که با شما از
در صلح وارد می شوند نگویید؛ مؤمن نیستی؟»(۳)

متوجه باشید که دیگر عصر تفرقه که به وسیله تهمتهای ناروا، اجازه تفرقه
اندازی داده می شد، سپری شده است و امروزه عصر اتحاد و بهم پیوستگی است
که حتی کلمات حق رفت و آمد ندارند مگر با گذشتن از زیر نورافکن های قوی.

و از دیدگاه خداوندی خواستارم که مسلمانان را بر آنچه که خیر و صلاح آنان
است یک دل و یک زبان سازد، که توفیق به

صفحه ۹۶

دست خداوند است.

حسن شیرازی

لبنان – بیروت، ۱۱ ذی العقدة الحرام ۱۳۹۲ ه’.»

شهید شیرازی در کنار علویّون

بعد از امضاء و نشر اعلامیه اهل حقّ، شهید سیدحسن شیرازی آنها را به حال
خود رها نکرد و همچنان فعالیت هایش را در کنار آنها ادامه داد. مهمترین
تلاش های او را در این برهه می توان چنین فهرست کرد:

الف) عده ای از علمای آنان را به ادای فریضه حجّ تشویق کرد و با دادن
هزینه سفر، آنها را به مکه مکرّمه فرستاد.

ب) هئیت های مذهبی بسیاری در بین آنها تأسیس کرد تا این هئیت ها مردم را
در مسیری که شهید شیرازی می پسندید؛ راهنمایی و هدایت کنند.

ج) مساجد بسیاری بنا کرد که موارد ذیل از جمله آنهاست:

- مسجد الامام الاصادق علیه السلام در شهر لاذقیّه؛

- مسجد فاطمةالزهراءعلیهاالسلام در شهر طرطوس؛

- مسجد امام زین العابدین علیه السلام در شهر حمص؛

- مسجد الامام الحسین علیه السلام در شهر مشقیئا؛

- مسجد الامام الرضاعلیه السلام در شهر جبله؛

این نکته قابل یادآوری است که در مساجد فوق، روزانه مجالس موعظه، اذان و
نماز جماعت به سبک شیعه خوانده می شود.

د) اهداء کتب شیعی؛ شهید سیدحسن شیرازی تا پایان عمر بابرکت خویش، بیش از
دویست هزار جلد کتاب به عوام و خواص علویون هدیه داد.

نام برخی از این کتابها عبارتند از: تفسیرالمیزان، مجمع البیان، اصول
اربعه، الغدیر، شرح عروةالوثقی و… که هرکدام را با تناسب علم و کمال
افراد،

صفحه ۹۷

به آنها اهداء می نمود.

ه’.) مجالس وعظ و سخنرانی های حماسی؛ شهید سیدحسن شیرازی در شرایط و زمان
های مناسب، در بین علویون، سخنان علمی، سیاسی و حماسی خویش را به صورت
سخنرانی، ارائه می کرد و آنها را در پیمودن راه خویش – که همان طریق اهل
بیت علیهم السلام بود – تشویق و ترغیب می نمود. چنانچه خودش به عللی به
مجلس سخنرانی حاضر نمی شد، یکی از شاگردانش را می فرستاد تا با ایراد
سخنرانی در جمع علویون، آنها را در رشد اندیشه دینی و فرهنگی خویش، یاری
دهند.

۳٫ لبنان
لبنان سومین کشوری است که فعالیت های فرهنگی و اجتماعی شهید شیرازی را
تجربه کرد. این کشور موقعیت و ویژگی خاصّی داشت که به جای خود حائز
اهمیّت است. از مهمترین ویژگی این کشور، وجود احزاب، گروه ها و جریان های
دینی و ضدّ دینیِ بود که در شهر بیروت آزادانه فعالیت داشتند. به همین
خاطر، حضور فرهنگی و علمی او در این کشور، ضروری به نظر می رسید. با این
هدف، تأسیس دو مرکز علمی و فرهنگی زیر را پی ریزی کرد.

۱٫ در سال ۱۳۹۰ ه’ . در کشور لبنان پایگاهی علمی و فرهنگی ایجاد کرد و
فعالیت های فرهنگی، سیاسی خود را در این بخش از سرزمین اسلامی گسترش داد
و سرانجام در سال ۱۳۹۷ ه’ . سازمانی به نام «جماعةالعلماء» را در شهر
بیروت تأسیس کرد. این سازمان دینی، در کمترین مدت، به بلندگوی عالمان
مبارز لبنانی تبدیل شد که ندای حق خواهی و عدالت طلبی محرومان

صفحه ۹۸

جهان را انعکاس می داد.

۲٫ در سال ۱۳۹۱ ه’ . ق. حوزه عملیه لبنان به نام «مدرسة الامام المهدی
الدّینیة» را راه اندازی نمود. این حوزه، در یک ساختمان چند طبقه در
منطقه «برج البراجنه» شهر بیروت، شروع به فعالیت کرد. عمده ترین فعالیت
های این حوزه را می توان چنین خلاصه کرد:

الف) پرورش و تربیت جوانان مسلمان از کشورهای آسیایی و آفریقایی و آشنا
نمودن آنان با دین و مکتب اسلام.

ب) اعزام مبلّغ به برخی از کشورهای اسلامی به منظور بیان عمیق تر اسلام و
آگاه نمودن آنان از دین و مسائل سیاسی و اجتماعی.

ج) اعزام مبلّغ به کشورهای مختلف غیر اسلامی – مخصوصاً کشورهای قاره سیاه
- برای دعوت مردم به اسلام.

۴٫ مصر
مصر به جهت وجود دانشگاه اسلامی «الأزهر» از موقعیت خاصّی برخوردار است.
این کشور را می توان پایتخت فکری و فرهنگی اهل سنّت دانست. شهید شیرازی
از یک سو به این اهمیّت، پی برده بود و از سوی دیگر به تفرقه های ایجاد
شده در سطح جهان اسلام آگاهی داشت. او همواره به یک وحدت اساسی و ماندگار
می اندیشید. به همین جهت به وحدت های سطحی و ظاهری عقیده ای نداشت. باور
داشت که اتحادیه های سیاسی، نظامی، اجتماعی و فرهنگی در سطح جهان زودگذر
است. به همین جهت تلاش می کرد تا لا اقل نقطه نظرات گروههای مسلمان را
نزدیک کند و نوعی وحدت و تفاهم کلّی، براساس عقل و منطق بوجود آورد. شهید
شیرازی به

صفحه ۹۹

دنبال این هدف، سفرهای متعددی انجام داد.

یکی از این سفرها، سفر به سرزمین مصر و بازدید از جامع الازهر این کشور
بود. به گوشه های از سفر و اقدامات وحدت آفرین او را در زیر می آوریم:

۱٫ شهید سید حسن شیرازی در زمانی که شیخ محمود شلتوت فتوای معروف خویش
مبنی بر «جواز پیروی از مذهب شیعه و مذهب اهل بیت علیهم السلام» را صادر
کرده بود؛ به مصر مسافرت کرد. در این سفر گفت و گوهای بسیاری با شیخ
الازهر انجام داد تا بتواند یک وحدت اساسی فکری و فرهنگی به وجود آورد.
در این ملاقاتها به توافقهای خوبی رسیدند. از پیامدهای این سفر، این بود
که شیخ شلتوت وعده داد تا در آینده فتواها و اعترافات بیشتر و مهمتری
منتشر نماید. ولی اجل مهلتش نداد و چندی بعد، به دیدار حق شتافت.

۲٫ شهید شیرازی گروهی از علماء را به عنوان هئیت علمی – فرهنگی به جامع
الازهر فرستاد تا با گفت و گو با شیخ «عبدالحلیم محمود»، زمینه گفت و گوی
بیشتر علمای شیعه و سنی را که در زمان شیخ شلتوت آغاز شده بود، هموارتر
سازد. شهید سیدحسن شیرازی در نظر داشت با هیئت همراه، از قاهره بازدید
کند و مذکرات بین علمای شیعه و سنی را تدام بخشد. ولی شیخ الازهر عذر
آورد و به هئیت اعزامی شهید شیرازی، جواب مثبت نداد.

شهید شیرازی به این مقدار بسنده نکرد و به پافشاری خویش جهت رسیدن به
وحدت فکری و فرهنگی ادامه داد. او چند ماه بعد، بار دیگر هئیتی را به
منظور گفت و گوهای بیشتر به مصر اعزام کرد. این بار نیز شیخ الازهر
نپذیرفت.

صفحه ۱۰۰

شهید همواره در صدد ارتباط نزدیک بین علمای فریقین بود تا این که موعد
مراسم حجّ فرا رسید. این فرصت را طبق عادت همیشگی خود مغتنم شمرد و به
منظور حل مشکلات مسلمین در صدد ارتباط و ملاقات با اطرافیان شیخ الازهر
برآمد. سرانجام زمینه این ملاقات فراهم شد. او ساعت ها با نزدیکان شیخ
الازهر به گفت و گو نشست و پیرامون مطالبی که قبلاً با شیخ الازهر (شیخ
عبدالحلیم محمود) مذکره کرده بود؛ به بحث و بررسی پرداخت. سرانجام آنها
را قانع کرد تا جهت استمرار گفت و گوها، شیخ الازهر را راضی و آماده
کنند. چندماه از این جریان گذشت تا بار دیگر جواب منفی شیخ را دریافت
کرد.

از آنجا که شهید شیرازی ضرورت این تماس ها را درک کرده بود؛ هرگز راضی به
رها کردن این تماسها و گفت و گوها نمی شد. به همین جهت برای سومین بار،
هئیت خود را برای گفت و گوهای بیشتر، به مصر فرستاد. البته این بار،
پیشنهاد خود را به سبک دیگری ارائه داد تا مورد پذیرش شیخ قرار گیرد. روش
جدید او به این شکل بود که: دانشمندان شیعه بدون انتشار خبر آن در رسانه
ها، وارد جامعةالازهر شوند و طی چند هفته با هیئت شیخ الازهر، پیرامون
مسائل سیاسی و فرهنگی مسلمین – به طوری سرّی – گفت و گو کنند. چنانچه دو
هئیت، به توافق کلی و اساسی رسیدند؛ نتیجه مباحثات خود را در رسانه ها
منتشر کنند.

این بار نیز شیخ الازهر نپذیرفت و اعلان کرد که: «آمادگی لازم را ندارد»
و سرانجام با فرا رسیدن مرگش، این تماسها بدون نتیجه مطلوب پایان یافت.

صفحه ۱۰۱

۵٫ آفریق
سفر به کشور ساحل عاج
بازرگانان مهاجر لبنانی که در ساحل عاج(۴) سکونت داشتند، از شهید
بزرگوار، دعوت نمودند تا به این کشور سفر کرده از نزدیک جویای حال
مسلمانان این سرزمین دوره افتاده شود. شهید در دهه آخر ماه مبارک رمضان
سال ۱۳۹۴ ه’ . ق. این دعوت را پذیرفت. وقتی وارد این کشور شد، مورد
استقبال بازرگانان لبنانی و نماینده علمای ساحل عاج و مسلمانان این کشور
قرار گرفت. در این سفر، علاوه بر بازرگانان لبنانی و مسلمانان آفریقایی،
با گروه ها، شخصیت های مذهبی و رجال سیاسی این کشور ملاقات های انجام داد
که نمونه هایی از آن را در ذیل ذکر می کنیم:

الف) ملاقات با سرپرست جمعیت های اسلامی
حاج (بیمکلیل) که سرپرست جمعیت های اسلامی ساحل عاج بود، به دیدار شهید
شتافت تا به منظور استفاده بیشتر از سخنرانی ها و مصاحبه های او، یک
برنامه رسمی مذهبی اعلام کند؛ حاصل این ملاقات ترتیب برنامه های زیر بود
که می بایست توسط شهید اجرا شود.

- سخنرانی در مسجد «دیولا» در تراجفیل «ابیدجان»(۵)

- برنامه رادیوئی در رادیوی ابیدجان.

- سخنرانی و نماز جماعت در مسجد اوجمه (۶)

- مسافرت به شهرهای «جسلی» و «یاموسوکرو»(۷) و ملاقات با مسلمانان این دو
شهر و سخنرانی در مسجد «یاموسوکرو».

ب) ملاقات با رئیس جمهور

در پایان ماه مبارک رمضان، مراسم نماز عید فطر به امامت شهید

صفحه ۱۰۲

سیدحسن شیرازی، در پایتخت ساحل عاج، برگزار شد. آنگاه آقای «سیدجوارا»(۸)
که مورد احترام مردم بود به دیدن ایشان آمد و همراه با شهید بزرگوار، به
ملاقات «محمد گلوبلی» رئیس مذهبی رسمی مسلمانان این کشور رفتند.

گلوبلی در این ملاقات به شهید پیشنهاد کرد تا ایشان با رئیس جمهور ساحل
عاج نیز دیداری داشته باشد. شهید پیشنهاد او را پذیرفت و به ملاقات رئیس
جمهور این کشور رفت. در جلسه ای که با او داشت، از او تقاضا کرد تا برای
ساختمان یک مرکز اسلامی – که شامل مسجد، حسینیه، کتابخانه، مدرسه و
بیمارستان بود – یک قطعه زمین در اختیار ایشان بگذارد. رئیس جمهور ساحل
عاج نیز با احترام زیاد، خواسته او را پذیرفت و آنگاه خطاب به شهید چنین
گفت:

«شما دیر آمدید، کاتولیک ها، پروتستانها پیش از شما آمدند. آنها از شما
جلو افتاده اند.»(۹)

ساخت مرکز اسلامی در ساح عاج
سرانجام شهید سید حسن شیرازی به ساخت بنای «مرکز اسلامی» ساحل عاج، موفق
شد. او که خود فرصت ماندن طولانی در این کشور را نداشت؛ یکی از همراهان
خود به نام «سید رشید موسوی» را که از روحانیان برجسته به حساب می آمد،
به عنوان نماینده خود در ساحل عاج برگزید تا پاسخ گوی نیازهای مردم و
ناظر ساخت و پیشرفت کارهای ساختمانی مرکز اسلامی این کشور باشد.

در ضمن قبل از خروج از ساحل عاج، برای پی گیری بنای مرکز اسلامی، علاوه
بر نماینده اش، چند گروه دیگر را نیز تعیین کرد تا کارهای لازم را انجام

صفحه ۱۰۳

دهند. مهمترین این گروه ها عبارت بود از:

- گروهی به منظور تماس و ملاقات ها با مقامات رسمی و اداری.

- گروهی برای اداره امور مالی.

- گروهی برای نظارت بر امور ساختمانی.

- گروهی برای تبلیغ و اعلان و کارهای فرهنگی.

سفر به کشور سیرالئون
دیدارها
شهید سیدحسن شیرازی در این سفر نیز فعالیت های چشمگیری انجام داد که
مهمترین آنها عبارتند از:

- ملاقات با مردم مسلمان و گروه های مذهبی این کشور.

- سخنرانی ها و مصاحبه های رادیویی و تلویزیونی.

- دیدار با نخست وزیر و دیگر رجال سیاسی این کشور.

سخنان نخست وزیر سیرالئون
شایان ذکر است که شهید از جمله کسانی که با او ملاقات کرد، نخست وزیر این
کشور آقای «سیکورما» بود. سیکورما در این ملاقات خطاب به شهید سخنانی
دارد که به جهت اهمیّت، نقل می کنیم:

«ما از قارّه ای هستیم و شما از قارّه ای دیگر. نه ما شما را می شناختیم
و نه شما ما را می شناختید تا اینکه اسلام آمد و ما را باهم مربوط ساخت.
سپس استعمار آمد و ما را از هم جدا ساخت. به طوری که در دوران استعمار،
شما و یا هریک از رجال مذهبی نمی توانستید به این سرزمین قدم بگذارید
ولیکن ما استعمار را از سرزمین خود طرد کردیم، اما همچنان ما از برادران
مسلمان

صفحه ۱۰۴

خود فاصله داریم. چرا نباید من مانند یک فرد مسلمان با شما برادر مسلمان
خود به زبان مذهبم، سخن بگویم و مجبور باشم با زبان دشمنانم(۱۰) با شما
حرف بزنم. بیائید به سوی کشورهای ما. هیئتهای مذهبی به سوی ما بفرستید.
از جوانان ما به کشورهای خود ببرید و دینشان و زبان قرآن را به آنان
بیاموزید، کشورهای ما دارای ثروتهای طبیعی سرشاری است. اما از نظر ثروت
های روحی بسیار فقیر است. شما از ثروتهای روحی فراوانی برخوردارید و ما
نیازمند این ثروت های معنوی هستیم.

من از شما خواهش می کنم هنگامی که در کشور خود هستید، به ملت خود بگویید
که در آن سوی دریاها و جنگلها برادرانی دارند که پس از این همه جدائی و
فاصله، شما را فراموش نکرده اند. امید است که شما نیز ما را فراموش
نکنید. ما خود را از شما می دانیم، شما نیز ما را از خود بدانید.»

روشن است که سخنان نخست وزیر سیرالئون، عُمق مظلومیت مسلمانان آفریقایی،
میزان نیاز آنها به مسائل معنوی، و نیز درجه محبوبیّت و جایگاه رفیع شهید
سیدحسن شیرازی را نشان می دهد.

شهید شیرازی و نهضت اسلامی
الف) عراق
رژیم شاه در آغاز نهضت اسلامی ایران، به حدی خفقان ایجاد کرده بود که نمی
گذاشت صدای حضرت امام خمینی قدس سره حتی در داخل کشور به گوش ملت مسلمان
ایران برسد. چه رسد به مسلمانان خارج از کشور که کیلومترها راه فاصله
داشتند.

شهید سیدحسن شیرازی از همان آغاز همراه انقلاب حرکت کرد.

صفحه ۱۰۵

مهمترین کاری که انجام داد رساندن صدای مظلومیت امام و پیام های حماسی و
انقلابیش، به گوش مسلمانان سایر کشورها از جمله عراق بود. همکاری او با
انقلاب اسلامی در سه محور قابل بررسی است:

۱٫ همکاری تبلیغاتی
حوزه علمیّه کربلا به رهبری و مدیریت آیةالله سید محمد شیرازی و برادر
شهیدش سیدحسن شیرازی در کربلا به مرکز تکثیر بیانیه ها و نوارهای سخنرانی
امام خمینی قدس سره و ترجمه و ارسال آن به سایر ممالک اسلامی تبدیل شده
بود. این حوزه با توجه به موقعیت شهر کربلا و زائران حرم امام حسین علیه
السلام در جهت معرفی نهضت اسلامی ایران و تقویت آن می کوشید. شایسته است
که میزان نقش و همکاری شهید شیرازی را از زبان اردشیر زاهدی، وزیر خارجه
شاه، بشنویم تا به عمق تلاش های خستگی ناپذیر خاندان «شیرازی» در
شناساندن نهضت اسلامی ایران، پی ببریم:

زاهدی در مصاحبه با مجلّه «الاسبوع العربی» چنین اظهار داشت:

«خمینی در قم انقلاب کرد ولیکن شیرازی از کربلا صدای او را به جهان رسانید.»(۱۱)

۲٫ همکاری در تألیف کتاب
شهید سیدحسن شیرازی کتاب به نام «کفاح العلماء الاعلام» را با همکاری
سایر طلاب مبارز کربلا چاپ و منتشر کرد که این کتاب، نقش مؤثری در
شناساندن انقلاب اسلامی ایران در بین اعراب علاقمند به ایران داشت.

۳٫ همکاری مطبوعاتی
در کربلا ۲۵ نشریه ماهانه منتشر می شد. شهید و همکارانش به منظور انعکاس
تحوّلات سیاسی – مذهبی ایران از این نشریات بهره می بردند. این

صفحه ۱۰۶

عمل، سفارت ایران در بغداد را به خشم آورده بود. شهید سیدحسن شیرازی و
همکارانش با همه تهدیدها و خفقان موجود در عراق، هرگز از میزان همکاری
خود نسبت به انقلاب اسلامی نکاستند و کوتاه نیامدند.

ب) سوریه و لبنان
شهید سید حسن شیرازی در مدت اقامت خود در این دو کشور و سایر ممالک
اسلامی، بلندگوی انقلاب اسلامی ایران به حساب می آمد. مهمترین تلاش های
این شهید زنده یاد در مورد انقلاب اسلامی ایران چنین است:

۱٫ انتشار بیانیه
شهید سیدحسن شیرازی تحت عنوان «جماعةالعلماء لبنان» بیانیه های بسیاری در
تأیید انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی قدس سره انتشار داد.
ایشان که مؤسس و رئیس «جماعةالعلماء لبنان» بود سعی می کرد با انتشار
بیانیه ها شناخت و آگاهی مردم را نسبت به انقلاب اسلامی ایران و رهبری آن
عمیق سازد. مهمترین بیانیه او در ۱۴ دی ماه ۱۳۵۷ ش برابر با ۵ صفر سال
۱۳۹۹ ق. در بیروت منتشر شد.

۲٫ تماس و مشورت با مراجع عظام
در آذر سال ۱۳۵۶ ه’ .ش. طلاب حوزه علمیّه قم تظاهرات آرامی به پا کردند و
در منازل مراجع عظام جمع شده و انزجار خود را نسبت به رژیم ستم شاهی،
ابراز داشتند. مزدوران شاه آنها را به رگبار بستند که در نتیجه دو نفر
طلبه شهید شدند. در پی این حادثه، «جماعةالعلماء لبنان» با ارسال نامه و
نماینده به ایران با مراجع عظام تماس و مشورت نمود.

آیة الله العظمی گلپایگانی در پاسخ نامه جماعةالعلماء چنین مرقوم داشتند:

صفحه ۱۰۷

«از اظهار همدردی در حادثه اخیر قم متشکر، اوضاع اینجا را حامل نامه
مشروحاً بیان خواهند داشت… در هر حال، این گونه صدمات در راه دفاع از
احکام قرآن و حیثیات اسلامی موجب افتخار می باشد و هرگز تضییقات و فشارها
باعث سستی و تهاون نمی گردد… از همه آقایان متشکرم…»

۳٫ ارسال هیئت به پاریس
هنگامی که امام خمینی قدس سره در پاریس بود، جماعة العلما هیئتی به پاریس
فرستاد. این هیئت با حضرت امام ملاقات کرد و آمادگی خود را برای ادامه
نهضت اعلام کردند. نامه ای به امام دادند و جواب آن را دریافت کردند.
حضرت امام در جواب نامه شهید سیدحسن شیرازی چنین مرقوم داشتند:

«مرقوم شریف واصل از تفقّد جنابعالی تشکر می کنم. این جانب از نجف اشرف
بقصد اقامت محدود در سوریه بیرون آمدم و خواستم چند روزی کویت باشم و بعد
بیایم، در کویت آن قضیه پیش،(۱۲) و خوف آن داشتم که دست خبیث شاه در سایر
بلاد اسلامی همان کند که در کویت کرد. لهذا ناچار به اینجا آمدم که کاری
که برای اسلام و مسلمین باید انجام دهم تعقیب کنم و با همه مشکلاتی که در
اینجا است به جهاتی بطور محدود هستم و هر وقت احراز کنم یکی از ممالک
اسلامی فضا باز است. برای ادامه فعالیت منظور به آنجا ان شاء الله تعالی
خواهم رفت. از جنابعالی امید دعای خیر دارم. والسلام علیکم و رحمةالله و
برکاته.

روح الله الموسوی الخمینی»(۱۳)

۴٫ بیانیه اوّل محرم ۱۳۹۹ ق
شهید سیدحسن شیرازی در تاریخ ۱۰ آذر ۱۳۵۷ ش بیانیه ای صادر کرد که در
روزنامه های بیروت به چاپ رسید. در بخشی از این بیانیه چنین آمده

صفحه ۱۰۸

است:

«… محرم امسال از (قم) مقدس و از (مشهد) مشرف و از طهران… تا
کوچکترین دهکده ایرانی، همه و همه تکید می کنند که کربلا در حدود جغرافی
محدود خود حصر نگشته است بلکه کربلا هر زمینی است که اهل آن بر ظلم و
طاغوت بشورند… و حسین علیه السلام فقط، کشته ای نیست که بر خک افتاد و
خاموش گشت، بلکه او هیجان دائمی است که در جان هر نهضت و هر مجاهدی جریان
دارد…»

«… ما از لبنان صدای خود را آشکارا بلند می کنیم و از نهضت ملت قهرمان
ایران به رهبری مراجع عظام و در مقدمه آنان، آن مشعل شکوفان و رهبر مجاهد
امام خمینی… پشتیبانی کامل می نماییم.»

۵٫ تلگراف به رئیس سازمان ملل متحد
در پی کشتار بی رحمانه رژیم شاه و به رگبار بستن تظاهر کنندگان، صدها نفر
در شهرهای ایران به شهادت رسیدند. شهید سیدحسن شیرازی برای رساندن پیام
عدالت خواهانه مردم ایران و ظلم و جنایتی که بر آنها وارد شده بود،
تلگرافی به رئیس سازمان ملل متحد آقای (دکتر کورت والدهایم) فرستاد که در
بخش پایانی این تلگراف چنین آمده بود:

«ما از شما و از وجدان انسانی جهان از راه سازمان معظّم ملل متحد درخواست
می کنیم تا در کنار ملت مظلوم ایران و حقوق عادلانه آن بایستند و در راه
تحقیق اهداف مشروع این ملت شرافتمند بکوشید.»

شهید سیدحسن شیرازی در حمایت از انقلاب اسلامی ایران تلاش های زیادی
انجام داد که بیان همه آنها در این نوشتار نمی گنجد. علاوه بر فعالیت های
بیان شده، تلاش های دیگری هم داشت که تنها فهرست

صفحه ۱۰۹

مهمترین آنها در زیر ارائه می گردد:

۶٫ کنفرانس مطبوعاتی
کنفرانس مطبوعاتی در تاریخ ۲۰ آذر سال ۱۳۵۷ در کشور لبنان توسط شهید
سیدحسن شیرازی و همکارانش برگزار شد.

۷٫ پیام به رهبران اسلامی جهان
شهید سیدحسن شیرازی در تاریخ ۲۵ آذر سال ۱۳۵۷ پیامی به رهبران جهان اسلام
فرستاد که در مطبوعات وقت کشور لبنان منتشر شد.

۸٫ دعوت از خبرنگاران
شهید سیدحسن شیرازی در تاریخ ۱۱ دی ۱۳۵۷ از خبرنگاران داخلی و خارجی
لبنان دعوت کرد و ضمن پاسخ گویی به سؤالات آنها، حوادث کشور ایران را
تشریح کرد.

۹٫ ارسال پیام
شهید مجاهد، بعد از حادثه خونین ۱۰ دی ۱۳۵۷ ش.، برای آیةالله سید عبدالله
شیرازی و مردم مشهد مقدس، پیامی ارسال کرد. او در این پیام، ضمن همدردی
با مردم مشهد، از قیام خونین آنها حمایت نمود.

۱۰٫ ارسال نامه سرگشاده
شهید سیدحسن شیرازی در تاریخ ۲۱ دی ۱۳۵۷ ش. با ارسال نامه سرگشاده به شخص
شاه و حمایت از ملت مظلوم ایران، جنایت های او را تقبیح کرد که این نامه
نیز در روزنامه های لبنان منتشر شد.

۱۱٫ ارسال نامه
علاّمه شهید در تاریخ ۲۵ ربیع الاول سال ۱۳۹۹ ق. نامه ای به حضرت امام
خمینی ارسال کرد. این نامه زمانی فرستاده شد که، کشتی انقلاب، به ساحل

صفحه ۱۱۰

پیروزی پهلو زده بود. شهید، با شنیدن پیروزی انقلاب، شادمانه قلم بر گرفت
و خطاب به معمار انقلاب، حضرت امام خمینی قدس سره چنین نگاشت:

«محضر مقدس حضرت مستطاب آیةالله العظمی رهبر عالیقدر آقای حاج سید روح
الله الموسوی الخمینی دام ظله العالی

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

بعرض می رساند:

پیروزی جهان انگیز و گامهای موفقیت بار انقلاب اسلامی بزرگ ملت قهرمان
ایران بر دولت فاسد دژخیمان و نقشه های ابرقدرتهای جهان خوار به رهبری آن
قائد بزرگ را تبریک گفته پیشرفت حیرت انگیز در پیاده نمودن احکام مقدسه
اسلام و احکام اولین دولت اسلام پس از قرن ها آرزو و محرومیت و میلیون ها
فدکاری و زده گی را برای مسلمانان جهان – به دست حضرت عالی – خواستارم.

و در این زمینه هر نوع فعالیتی که از اینجانب خواسته باشید، باعث بسا
سرافرازی و امتنان است و تا به حال به قدری که ممکن بوده در روشن نمودن
چهره حقیقی و معنوی انقلاب برای سران و ملت های این صفحات انجام وظیفه
نموده ام.

اینجانب هیچ گاه آن رهبر عظیم الشأن را فراموش ننموده تمنای آن را دارم
که در مدّ دعوات مقدسه آن جناب باشم.

والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته/ حسن مهدی الشیرازی

بیروت ۲۵ ربیع الاول ۱۳۹۹٫»

صفحه ۱۱۱

فعالیت های سیاسی
علامه شهید سیدحسن شیرازی همان طوری که در عرصه دین و فرهنگ تلاش می
ورزید، در مسائل سیاسی نیز آگاه و صاحب اقدامات سیاسی و مبارزات خستگی
ناپذیر بود. مهمترین کارهای وی که جنبه سیاسی داشته، چنین است:

۱٫ برای آزادی قدس شریف از اشغال متجاوزان صهیونیست، غافل نبود و هموار
به عنوان یک شخصیّت برجسته، مسلمانان را تشویق و ترغیب می کرد تا به
پاخیزند و این سرزمین مقدس را از لوث وجود غاصبان رها سازند. در همین
راستا، با توطئه سادات و سران یهود در «کمپ دیوید» مخالفت کرد و مردم را
از توطئه های پیدا و پنهان دشمنان اسلام آگاه ساخت.

۲٫ اقدام برای تعمیر قبور ائمه بقیع.
شهید سیدحسن شیرازی برای رسیدن به این هدف، چند بار به کشور عربستان سفر
کرد و با شخصیت های دینی و سیاسی این کشور ملاقات نمود تا بتواند اجازه
تعمیر قبور ائمه هدی علیهم السلام را دریافت کند. او در این سفرها با
افراد ذیل ملاقات نمود:

- شخصیت های مذهبی و سیاسی مکه.

- عبدالعزیز بنیاس، رئیس دانشگاه اسلامی مدینه.

- شیخ محمد بن ابراهیم مفتی سعودی.(۱۴)

- شیخ عبدالله بن حمیده رئیس هیئت آمرین به معروف.

- فیصل پادشاه وقت سعودی.

۳٫ پیگیری مسأله امام موسی صدر.
مجاهد شهید سیدحسن شیرازی در جهت رهایی و کشف جریان امام

صفحه ۱۱۲

موسی صدر، فعالیت های بسیاری انجام داد. او جدّیّت، تلاشهایش را در قالب
های زیر متمرکز ساخته بود:

- صدور بیانیه؛

- ملاقات با رهبران سیاسی، مخصوصاً «الیاس سرکیس»، رئیس جمهور وقت لبنان؛

- سخنرانی و کنفرانسهای خبری؛

او در یکی از این کنفرانسها، خطاب به خبرنگاری که در مورد مسائل امام
موسی صدر، پرسیده بود؛ گفت:

«پیش از آنکه صبر شیعیان لبریز شود، بر مسئولین امور لازم است که مسیر
امام موسی صدر را دنبال کنند تا حقیقت را کشف نمایند.»(۱۵)

مبارزات شهید شیرازی در عراق
شهید شیرازی در طول یک ربع قرن جهاد و مبارزه بر ضد استبداد و بی دینی،
انواع ناملایمات و شکنجه های طاقت فرسا را تحمل کرد. عراق مهمترین کشوری
است که مبارزات سیاسی شهید شیرازی در آنجا انجام گرفت. مبارزات این شهید
بزرگوار در عراق را در چهار بخش می توان خلاصه کرد.

۱٫ دوران نوری سعید
نوری سعید فردی قلدر و نیرومند، ولی نوکر انگلستان بود که با حمایت
انگلیس، با اسلام می جنگید. او مخالفین خود را به اتهام کمونیست بودن
سرکوب می کرد.

در این زمان، شهید حسن شیرازی هنوز به بیست سالگی نرسیده بود که از

صفحه ۱۱۳

دو راه به مبارزه پرداخت:

الف) هشدار به مقامات کشور و درخواست از آنها تا به مسئولیتهای شرعی و
میهنی خود عمل کنند. به خصوص در مورد سهل انگاری آنها در قضایای اسلامی و
بی اعتنایی آنها به زیارت گاههای شیعیان.

ب) نوشتن مقالات کوبنده و انتشار آنها از طرق مختلف.

۲٫ نبرد با حزب کمونیست
این حزب، با افکار ضدّ دینی خود از سال ها قبل در عراق مخفیانه فعالیت می
کرد. ولی در زمان عبدالکریم قاسم بعللی آزادی عمل یافتند و آشکارا دست به
خرابکاری زدند. شهید شیرازی بر ضدّ این گروه، قیام کرد که نمونه های از
فعالیت های او را در زیر می آوریم:

الف) تشکیل جلسات «الشّباب الحسینی»

ب) تأسیس و اجرای جشن بزرگ میلاد حضرت علی علیه السلام که در یکی از این
مراسم قصیده معروفش را در بین انبوه جمعیت خواند و با بیان حقایق و زبان
طنزگونه، کمونیست های بی دین را رسوا ساخت. فرازهای از این قصیده چنین
است:

لایخد عنکم «السّلام»(۱۶) فانه

حرب علی الاوطان والاحکام

قالوا السلام شعارنا و شعارهم

جرّ الحبال و مثلة الاجسام

و تهکموا بمحمد و کتابه

واستهزئوا بالله والاسلام

تلک الصداقد منفذ استعمارهم

لشعوبنا و حمامهم کحمام

نفنی المبادی مثلما حطمتموا

الرجعیة الحمراء بالارغام

و لیسمع المستعمرون جمیعهم

انا نرید حکومة الاسلام

صفحه ۱۱۴

سیروا علی اسم الله و القرآن

لبناء حکم زاهر اسلامی

۳٫ نبرد با حزب بعث
حزب بعث به دست «میشل عفلق» در سوریه تأسیس شد. او فرد مسیحی بود که پدرش
از یونان و مادرش از فرانسه بود. با حمایت فرانسه به مناطق سوریه و لبنان
آمد. گرچه در آغاز عضو حزب کمونیست سوریه بود، اما چندی بعد، به دستور
اربابانش، حزبی به نام «بعث» تشکیل داد. حزب او در عراق هم فعالیت داشت.
بعد از کشته شدن «قاسم» – رئیس جمهور وقت عراق – قدرت به دست آنها افتاد.
بعثی ها برای مبارزه با اسلام و مسلمانان از روش های تازه ای برخوردار
بودند. آنها برای زدودن موانع، به کشتن انسان ها می پرداختند. متدیّنین
عراق نیز به مبارزه برخاستند. شهید سیدحسن شیرازی یکی از رهبران مبارزه
برضد آنان بود. او در مبارزاتش، به شیوه مبارزه علنی و آگاهی بخشیدن توده
های مردم روی آورده بود. بارها با قصیده های انقلابی خویش، سران حزب بعث
را به خشمگین نمود. بعثی ها در پی دستگیری او بر آمدند. شهید سیدحسن قبل
از اسارت، در سال ۱۹۶۴ میلادی به لبنان هجرت کرد. این، اولین هجرت وی به
لبنان محسوب می شود. در این کشور به فعالیت های خود ادامه داد. یکی از
مهمترین کارهای او در این سفر، دائر کردن انتشارات «دارالصادق» است که با
هدف نشر کتب اسلامی تأسیس شد و هنوز هم ادامه دارد.

حکومت بعث در عراق برای بار اوّل سقوط کرد. این بار قدرت را «عبدالسلام
عارف» به دست گرفت. او پرچم ملیت گرائی و قومیت عربی را در دست گرفته
بود. شهید سیدحسن شیرازی در زمان او به عراق بازگشت. در رأس هئیتی به
ملاقات او رفت. از او درخواست کرد تا قوانین اسلام را

صفحه ۱۱۵

بدون کم و زیاد اجراء کند. عبدالسلام عارف که تازه بر مسند قدرت نشسته
بود، با خدعه و نیرنگ به او و هیئت همراه وعده های دروغ داد و سرانجام به
هیچ یک از قولهای خود عمل نکرد. سیدحسن شیرازی هم، با صراحت به او حمله
می کرد و چهره نفاق او را بر ملا می ساخت.

سرانجام نوری سعید، در انفجاری که در هواپیمایش صورت گرفت؛ کشته شد.
برادرش «عبدالرحمن عارف» قدرت را به دست گرفت. او بدون برگزاری انتخابات،
رئیس جمهور شد. شهید شیرازی به ملاقات او نیز رفت و با جرأت تمام او را
نصیحت کرد. او نیز مانند گذشتگان خویش، پند نگرفت تا آن که در یک انقلاب
داخلی از سوی بعثی ها از بین رفت.

۴٫ حکومت دوباره بعثی ها در عراق
حزب بعث، بار دیگر در سال ۱۹۶۸ میلادی، جان گرفت و حکومت عراق را به دست
آورد. چون از سیدحسن شیرازی ضربات سختی خورده بودند، کینه او را بر دل
گرفته بودند. سیدحسن هم به قیام و مبارزه اش بر ضدّ آنها ادامه می داد.
می خواست دست به قیام مسلّحانه بزند؛ ولی بعثی ها دستگیرش کردند و در
زندانهای آنها، زیر شکنجه های طاقت فرسا قرار گرفت. چندین بار به اعدام
محکوم شد. ولی عملی نشد زیرا که خواست خداوند چیزی دیگری بود.

در زیر به خوفنک ترین زندانهای بعثی ها که شهید مظلوم سید حسن شیرازی را
در آن حبس و شکنجه می کردند، اشاره می کنیم:

الف) در زندان قصرالنهایة
در اوائل ماه ربیع الاول سال ۱۳۸۹ ه’. ق. دستگیر و به زندان «قصرالنهایة»

صفحه ۱۱۶

منتقل شد و در زیر شدیدترین شکنجه ها قرار گرفت. چهار ماه تمام در زندان
بود. در این مدت هیچ یک از بستگانش از محل زندان او آگاهی نداشت. انواع
شکنجه های که در این زندان به آن شهید فدکار اعمال شد، از قرار ذیل است:

- ضربات سخت شلاّق مخصوص.

- اتو کردن پشت و سینه و شکم با اتو برقی.

- ضربات باتوم چوبی و آهنی.

- سوزاندن قسمت های از بدن مانند صورت و… با آتش سیگار.

- کندن موی صورت.

- تشنه و گرسنه نگهداشتن در ماه های گرم سال.

- وارونه آویزان کردن.

- به پنکه سقفی بستن.

- انواع و اقسام توهین و تحقیر و…

نقل شده که میشل عفلق، صدام و دیگر رهبران حزب بعث که سخت از دست سید حسن
شیرازی خشمگین بودند؛ هنگام شکنجه او بر بالینش حاضر می شدند و با دیدن
او در زیر شکنجه، می خندیدند. گاهی نیز با آتش سیگار، شخصاً بر بدن آن
سیدمظلوم، داغ می نهادند.

ب) در زندان بعقوبه
پس از یک دوره شکنجه شدید در زندان قصرالنهایة، شهید سیدحسن شیرازی را به
بیمارستان ارتش منتقل کردند و از آنجا به زندان «بعقوبه» بردند و در این
زندان بود که بستگان و دوستانش اجازه ملاقات یافتند.

صفحه ۱۱۷

ملاقات با مادر
مادر شهید، اولین کسی بود که به ملاقات فرزندش رفت. شهید با دیدن مادرش،
جلو آمد و بعد از سلام، دستش را بوسید. مادر هرچه به صورت فرزندش نگاه
کرد؛ او را نشناخت. ناباورانه پرسید:

توکستی؟

فرزند شهیدش پاسخ داد:

پسرت! حسن.

مادر داغدیده به سخن آمد: نه، نه، تو حسن نیستی؛ تو می خواهی مرا فریب دهی.

آنگاه صورتش را از او برگرداند و گفت:

من حسنم را می خواهم؛ حسن من کجاست؟!

شهید به طرف مادرش برگشت و گفت:

مادر! من پسرت حسن هستم؛ قیافه ام تغییر کرده است. به همین جهت مرا نمی شناسی!

شهید سیدحسن آن قدر با مادرش سخن گفت تا این که کم کم، با شناسایی صدای
فرزند، او را شناخت و آنگاه فرزندش را در آغوش گرفت و گریست تا اینکه از
حال رفت.

در همین زندان بود که شهید را پس از چند ماه، حبس و شکنجه، آزاد کردند.

هجرت دوباره
شهید بعد از آزادی، به شهر کربلا بازگشت. او همچنان، از حزب بعث،

صفحه ۱۱۸

احساس خطر می کرد. به همین جهت، تصمیم گرفت برای دومین بار، به لبنان
هجرت کند. اتفاقاً بعثی ها، روز بعد از هجرتش، برای دستگیری او به محل
سکونتش هجوم آوردند. ولی بعد از ساعتی جست و جو فهمیدند که شهید سیدحسن
شیرازی بار دیگر از کشور خارج شده است.

او بعد از ورود به لبنان، در یکی از بیمارستان های بیروت، بستری شد و به
معالجه آثار شکنجه بعثی ها پرداخت.

او در مدت اقامتش در لبنان، نه تنها از مبارزه دست برنداشت، که در سطح
وسیعتر، به جنگ طاغوت های عالم شتافت و در راه عظمت اسلام و مسلمین، به
جهاد همه جانبه، روی آورد.

غروب ستاره
در هتل «انترناسیونال» بیروت اتاقی اجاره کرده بود. ساعت ۶ عصر روز جمعه
۱۲/ ۲ / ۱۳۵۹ ش .، از هتل خارج شد. تصمیم داشت به مدرسه علمیه «الامام
المهدی» در منطقه «براجنه» بیروت برود و در مجلس یادبودی که به مناسبت
شهادت آیةالله سیدمحمدباقر صدر، ترتیب یافته بود، شرکت کند. در بین راه
در حالی که سوار بر تکسی بود، به وسیله دو نفر مسلح که از مزدوران
آمریکایی – بعثی بودند؛ به رگبار بسته شد و در سن ۵۵ سالگی به خون غلتید
و در دم جام شهادت نوشید.

نماز و تدفین
با ورود جنازه مطهر شهید سیدحسن شیرازی به تهران، شیعیان دردمند، مخصوصاً
عراقی های مقیم ایران، به خیابانها ریختند و تنفّر خود را از ترور
ناجوانمردانه این مجاهد مخلص، ابراز داشتند. آنگاه به پاس احترامش،

صفحه ۱۱۹

هزاران نفر از شیعیان و شیفتگان علم و جهاد، به تشییع جنازه اش شتافتند و
او را تا حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام همراهی کردند. روزنامه
جمهوری اسلامی، خبر راهپیمایی گسترده عزاداران در تشییع جنازه آن شهید
عزیز را چنین درج نمود:

«روز گذشته در رابطه با ترور آیةالله سیدحسن شیرازی عده ای از عراقی های
مقیم تهران دست به راهپیمایی زدند. این راهپیمایی از میدان امام خمینی
آغاز شد و در مقابل سفارت عراق با قرائت قطعنامه خاتمه یافت.

راهپیمایان پلکاردهایی که عکس امام خمینی و آیةالله سیدمحمد شیرازی بر
روی آن نصب شده بود، حمل می کردند و شعارهایی علیه حزب بعث عراق می
دادند.

همچنین اطلاع حاصل شد که جنازه آیةالله سیدحسن شیرازی ساعت ۹ دیشب از
بیروت وارد تهران شد و ساعت ۹ صبح امروز از چهارراه گلوبندک – محل حسینیه
کربلاییهای مقیم تهران – به مقصد قم تشییع می شود.»(۱۷)

بعد از آنکه جنازه آن شهید بزرگوار به شهر قم منتقل شد، از میدان امام
این شهر، تشییع شد. لحظه به لحظه بر تعداد تشییع کنندگان افزوده می شد.
تشییع کنندگان پس از عبور از خیابان امام خمینی و چهارراه غفاری وارد
خیابان حضرتی شدند. جنازه این فقیه مجاهد، بر روی دستهای تشییع کنندگان،
به حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام منتقل شد. در این تشییع جنازه،
علاوه طبقات مختلف مردم، روحانیان معظّم، آیات عظام، مراجع تقلیدی چون
حضرت آیةالله گلپایگانی و مرعشی نجفی شرکت داشتند.

در پایان تشییع جنازه، در میان غم و اندوه عزاداران، حضرت آیةالله مرعشی
نجفی(ره) بر پیکر آن شهید والامقام نمازگزارد. سپس پیکر

صفحه ۱۲۰

خونین شهید، در صحن موزه حرم مطهر، در جوار کریمه اهل بیت علیهاالسلام به
خک سپرده شد.

پیام های تسلیت
پس از انتشار خبر تأسّف بار شهادت آیةالله سیدحسن شیرازی در بیروت، موجی
از اندوه و تأسّف سرتاسر جهان اسلام و عالم تشیّع را فراگرفت. سیل
تلگرامها و تلفن های تسلیت و همدردی از کشورهای اسلامی و شهرهای مختلف،
به سوی شهر مقدس قم، به محضر برادر ارجمندش آیةالله سیدمحمد شیرازی تقدیم
شد.

تعداد این پیام های تسلیت به حدّی زیاد است، که ذکر همه آنها شایسته این
نوشتار کوتاه نیست. از باب نمونه و اهمیّت، تنها به ذکر متن تلگرام حضرت
امام خمینی قدس سره کتفا می کنیم:

امام خمینی قدس سره با شنیدن خبر تأسّفبار شهادت آیةالله سیدحسن شیرازی،
پیام تسلیتی را به محضر برادر ارجمند آن شهید عزیز، حضرت آیةالله سیدمحمد
شیرازی مخابره کرد که در بخشی از آن، چنین آمده است:

«… از خبر تأسف بار و مصیبت وارده متأثّر شدم و آن را به جنابعالی
تسلیت می گویم. در این گونه ترورهای ناجوانمردانه که به وسیله ایادی
مزدور بعث عراق صورت می گیرد، دست جنایتکار امریکای جهانخوار به وضوح
پیدا است. امید است با هوشیاری و اتحاد کامل مسلمانان به زودی قطع گردد.
از خدای تعالی سلامت و موفقیت آن جناب را مسئلت دارم. والسلام علیکم و
رحمةالله و برکاته.

صفحه ۱۲۱

روح الله الموسوی الخمینی

۱۷ جمادی الثانیة ۱۴۰۰»

حضرت امام، علاوه بر تلگرام فوق، فرزندش جناب حجةالسلام والمسلمین حاج
سیداحمد خمینی را نیز به نمایندگی از طرف خود، به منظور تسلیت حضوری به
شهر قم فرستاد. حاج سیداحمد آقا نزد آیةالله سیدمحمد شیرازی و آیةالله
سید صادق شیرازی حضور یافت که روزنامه کیهان،(۱۸) خبر ملاقات او را چنین
منعکس ساخته است:

«حجةالاسلام حاج سید احمد خمینی ظهر پنجشنبه گذشته، در قم، با آیةالله
سید محمد شیرازی و آیةالله سیدصادق شیرازی ملاقات کرد و شهادت متفکر
اسلامی، آیةالله سیدحسن شیرازی را به آنان تبریک و تسلیت گفت.»(۱۹)

پی نوشت ها:
۱٫ نگرشی به زندگی حضرت آیةالله العظمی سید محمد شیرازی، بیروت، ص ۴۳٫

۲٫ فصلنامه فرهنگ کوثر، سال پنجم، تابستان ۱۳۸۱، شماره ۵۰٫

۳٫ نساء / ۹۴٫

۴٫ کشوری در غرب آفریقا.

۵٫ پایتخت کشور ساحل عاج.

۶٫ حضور شهید در این مسجد، آنچنان فضای با معنویتی به وجود آورده بود که
دههاهزار نفر از شرکت کنندگان، می خواستند بعد از سخنرانی به قصد تبّرک
با سید مصافحه کنند. شدّت ازدحام و احساسات آنها به قدری بود که به
ناچار، پلیس برای حفظ جان شهید سیدحسن شیرازی، وارد عمل شد.

۷٫ در شهر «یاموسوکرو» مسجدی است که بانی آن شخص رئیس جمهور کشور ساحل
عاج می باشد. شهید شیرازی در این مسجد نیز سخنرانی و نماز جماعت داشت.

۸٫ اوّلین شخصیّت دینی مردم در کشور ساحل عاج.

۹٫ لازم به یادآوری است که رئیس جمهور وقت این کشور، بت پرست بوده ولی بر
اثر فعالیت مسیحیان، در هنگام ملاقات شهید با او، مسیحی شده بود.

۱۰٫ نخست وزیر سیرالئون به زبان انگلیسی با شهید سیدحسن شیرازی سخن می گفت.

۱۱٫ الاسبوع العربی، دوشنبه، ۲ تموز ۱۹۷۹، شماره ۱۰۲۹ صفحه ۲۸، ستون ۲٫

۱۲٫ قضیه ای که اتفاق افتاده بود، این بود که شاه تصمیم گرفته بود پس از
حرکت امام به سوی مرز کویت، او را دستگیر و به جزیره کیش منتقل نماید و
به این سان انقلاب را از ریشه بخشکاند. این تصمیم شاه توسط یکی از افسران
ارتش با چندین واسطه به گوش حضرت امام رسید. به همین جهت از ادامه راه
منصرف و روانه پاریس شد.

۱۳٫ از جو نامه حضرت امام فهمیده می شود که شهید شیرازی امام را به سوریه
و یا لبنان دعوت کرده است. ولی امام بعد از آگاهی از قصد توطئه دشمن، سفر
به کشورهای غیراسلامی را در آن برهه خاص، ترجیح داد.

۱۴٫ این شخص، آخرین کسی بود که با فتوای خویش، دستور هدم و نابودی قبور
ائمه بقیع را صادر کرد.

۱۵٫ اللّواءالسّیاسی، شنبه ۱ ایلول ۱۹۷۹٫

۱۶٫ منظور از عبارت «السلام» شعار کمونیست های عراق بود. یعنی: «مردم!
کلمه سلام و صلح شما را فریب ندهد.»

۱۷٫ روزنامه جمهوری اسلامی، یک شنبه، ۱۴ اردیبهشت ۱۳۵۹، شماره ۲۶۷٫

۱۸٫ روزنامه کیهان، شنبه، ۲۰ اردیبهشت ۱۳۵۹، شماره ۱۰۹۹۲٫

۱۹٫ در تدوین این مقاله، از کتاب «آیةالله سیدحسن شیرازی، شهید انقلاب
اسلامی عراق»، علی کاظمی؛ فصلنامه فرهنگ کوثر، شماره ۵۰؛ نگرشی به زندگی
حضرت آیةالله العظمی شیرازی و… استفاده شده است.

نویسنده : سید علی نقی میرحسینی

آثار:
کلمة الله؛
کلمة الرسول الاعظم صلی الله وعلیه وآله وسلم؛
کلمة الامام الحسن علیه السلام؛
کلمة الاسلام؛
کلمة الامام امیرالمؤمنین علیه السلام؛
کلمة فاطمةالزّهراعلیهاالسلام؛
کلمة الامام الحسین علیه السلام؛
کلمة الامام زین العابدین علیه السلام؛
کلمة الامام الباقرعلیه السلام؛
کلمة الامام الصادق علیه السلام؛
کلمة الامام الکاظم علیه السلام؛
کلمة الامام الرضاعلیه السلام؛
کلمة الامام الجوادعلیه السلام؛
کلمة الامام الهادی علیه السلام؛
کلمة الامام المهدی علیه السلام؛

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری