فاضل
نام های دیگر: آیة الله فاضل لنکرانی
موطن: لنکران جمهوری آذربایجان
نام پدر : حاج بشیر
تاریخ وفات: ۱۳۹۲ قمری
پیش درآمد
عالمان بزرگ و وارسته، همیشه مشعل های فروزانی برای هدایت و ارشاد جامعه، به سوی طریق مستقیم و صحیح می باشند. این انسانهای وارسته و آگاه، با استفاده از نور ایمان و اعتقاد به ذات احدیّت و با عشق و علاقه وصف ناپذیر، سعی می کنند که از یک سو افراد جامعه ای را که به سوی تباهی و گمراهی کشیده شده اند و یا می شوند، نجات دهند؛ و از سوی دیگر هدایت گرانی آگاه و مصلح هستند که جامعه را به سوی تکامل، راهنمایی می کنند. با نگرش به زندگی این افراد می بینیم که جز آگاه کردن وظیفه ای را در وجود خود احساس نمی کنند. آن ها در این راه از هیچ حادثه و اتفاقی، هراسی نداشته با آگاهی و شجاعت، در این راه پرفراز و نشیب قدم گذارده و تمام مشکل ها و سختی ها را به جان و دل می خرند.
موقعیّت جغرافیایی لنکران
لنکران از شهرهای قدیمی جمهوری آذربایجان (شوروی سابق) است که قبلاً جزء کشور ایران به شمار می آمد. این منطقه، از سه طرف به کوهستان و جنگل منتهی می شود و دارای آب و هوای بسیار لطیفی می باشد. یکی از مناطق حومه لنکران، «ارکوان» است.(۱)
خانواده و ولادت
از منطقه لنکران، دانشمندان بزرگی در زمینه های مختلف علمی برخاسته اند. یکی از بزرگانی که در منطقه ارکوان پا به عرصه گیتی نهاد و مشعل هدایت و علم و دانش گردید، حضرت آیة الله فاضل لنکرانی – نام ایشان فاضل و مشهور به لنکرانی است – می باشد. آن مرد علم و عمل، در سال ۱۳۱۴ ه . ق به دنیا آمد. ولی چون تمام آن منطقه وسیع را لنکران می نامیدند، عالمان آن جا، لنکرانی شهرت یافته اند.
پدر مرحوم آیة الله لنکرانی، انسان مؤمن، خیّر و نیکوکاری به نام حاج بشیر بود و بسیار مورد احترام مردم آن منطقه بود. ایشان زمینهای زیادی داشت که مردم از آن ها به نحوی بهره مند می شدند. کمک های او به مستمندان، موجب شد که در آن منطقه، از اعتبار ویژه ای برخوردار شود. در اوج فعالیت های ضدّ دینی کمونیستها، او با پای پیاده و با مشقّت فراوان خود را به سرزمین حجاز رساند و اعمال حج را به جای آورد. یکی از خدمات بسیار ارزنده ایشان، ساختن مسجدی در آن منطقه بود. مادر مرحوم آیة الله لنکرانی از زنان مؤمن آن جا به شمار می رفت که همپای همسرش در کمک به مردم نقش به سزائی ایفا می کرد و به آیة الله لنکرانی (ره) علاقه بسیاری داشت.(۲)
همسر آیة الله لنکرانی، صبیه مرحوم آیة الله حاج سید عبّاس فقیه مبرقعی رضوی، والد ماجد حاج سید مرتضی فقیه است که بانویی متدیّن و مؤمن به شمار می رود. حاصل این ازدواج ۴ پسر و ۵ دختر را در بر داشته است.(۳)
از میان فرزندان آیت الله فاضل لنکرانی (ره) که توانست با سخت کوشی و تلاش فراوان منشأ خدمات بسیار ارزنده ای برای اسلام و مسلمین شود، حضرت آیة الله العظمی حاج شیخ محمّد فاضل لنکرانی(مدّظلّه) می باشد که از مراجع تقلید جهان تشیّع به حساب می آید.
هجرت
یکی از مسائلی که در زندگی حضرت آیة الله فاضل لنکرانی (ره) قابل دقّت و بررسی است، علّت هجرت ایشان از شوروی سابق (لنکران) به ایران می باشد. ایشان در سال ۱۳۴۲ ه . ق. به تنهایی از ارکوان به ایران مهاجرت نمودند. خیلی از بزرگان تاریخ با «هجرت» به مقامات عالیه رسیده اند و تاریخ ساز جامعه بشریّت شده اند مخصوصاً کسانی که هجرتشان جنبه ای معنوی و الهی داشته است. راغب اصفهانی (ره) در کتاب مفردات، آیه (ومن یخرج من بیته مهاجراً الی الله) را استدلالی برای مهاجرت معنوی می داند، که همان هجرت از دار کفر به دار ایمان است.(۴)
هجرت در درون، زمینه ساز هجرت در برون می شود. انسانی که خودش را از بدی ها و آ لودگی های روحی خلاص کرده است و فروتنی و تواضع را پیشه خویش نموده و برای حفظ دین از تمام مظاهر مادّی دست برداشته و مشکلات و سختی های زیادی را به خاطر این امر متحمّل شده است، بهترین نوع هجرت را انجام داده است. مرحوم آیة الله لنکرانی، مشمول این ویژگیهابود: «پاکی فکر، اخلاص در عمل، تقوا و پرهیزگاری، احساس تعلّق به خدا، ایثار مالی و جانی و استقامت و صبر در راه خدا.» زمانیکه او در لنکران بودند اوج فعّالیّت های ضدّ دینی از طرف کمونیستها شروع و عرصه فعّالیت های دینی و فرهنگی را بر مسلمانان تنگ کرد و با کسانی که تبلیغ دینی را انجام می دادند، به شیوه ای بسیار خشن با آنان برخورد می شد. از جمله اینکه: افراد را در زندان های تنگ و تاریک قرار می دادند و میخ های آهنینی را بر سر آنان می کوبیدند، تا به مغزشان فرو رود و یا با پاشیدن نفت به روی افراد و آتش زدن آنان، زنده زنده می سوزاندند و گاهی سر آنان را به دستگاهی وصل می کردند و بدنشان را به دستگاه دیگری و سپس دستگاه ها را در جهت عکس هم به حرکت در می آوردند و با این روش ها افراد را شکنجه می دادند.(۵) کسی حقّ انجام فرائض و تبلیغ دین خدا را نداشت، حتّی گفتن نام خدا ممنوع بود، مساجد در تمام شهرها بسته شده بود و تعلیم و تربیت اسلامی تعطیل و علماء دستگیر و کتب مذهبی نابود گشته بود و آنچه از آثار دینی به شمار می رفت و می یافتند، سند جرم محسوب می شد.(۶) با وجود این اختناق و دیکتاتوری زمینه فعّالیت های دینی و مذهبی وجود نداشت و به همین دلیل آیة الله فاضل (ره) مجبور به ترک وطن شدند و به ایران آمدند و بعد از مدّتی به آن جا بازگشتند ولی نتوانستند بمانند و دوباره مجبور به مهاجرت به ایران شدند. در واقع آیة الله لنکرانی (ره) به روایت «من فرّ بدینه من ارض الی ارض و ان کان شبراً من الارض استوجب الجنة و کان رفیق محمد (ص) و ابراهیم (ع) »(۷) عمل کرده اند.
ایشان در مقام دلجوئی از طلاب به آنان می فرمودند:
«مهاجر به سوی خدا هستید و در واقع به خاطر خدا هجرت کرده اید. اگر برای خدا آمدید که تحصیل علم کنید، خدا روزی شما را خواهد داد و اجر مهاجرین الی الله را خواهید برد.»
و به آیه هجرت(۸) استدلال می نمودند، این سخنان، برای طلّاب مفید و مؤثّر بود.
تحصیلات
حضرت آیة الله لنکرانی (ره) ، در حدود سال ۱۳۳۰ ه . ق .پس از رسیدن به سن بلوغ، از منطقه لنکران به شهر اردبیل آمدند و به مدت چهار سال در این شهر اقامت داشتند و در طی این مدّت، مقدّمات و ادبیّات عرب را نزد «شیخ قدرت الله (ره) » که وی مردی عالم و متدیّن بود، فرا گرفتند و بعد از اردبیل به زنجان هجرت نموده و مدّت ۳ سال از علمای آن دیار کمال استفاده را بردند.
آیة الله فاضل در مشهد مقدّس
آیت الله فاضل در حدود سال ۱۳۳۷ هجری قمری، به شهر مقدّس مشهد، مهاجرت نمودند. ایشان در طیّ چند سالی که در جوار مرقد مطهّر ثامن الحجج (ع) مسکن گزیده بودند، با عنایات خاصّ آن امام همام (ع) و سعی و تلاش خود، حدود ۵ سال از محضر اساتید بزرگی چون آیت الله آقازاده کفائی خراسانی (ره) ، آیة الله حاج شیخ مرتضی آشتیانی (ره) و حضرت آیة الله العظمی حاج آقا حسین قمی (ره) – ایشان جزو روحانیون و مجتهدین بزرگی بودند که از پیشگامان مبارزه با رژیم منحوس پهلوی، مخصوصاً مبارزه با طرح اصلاحات اراضی و بی بند و باری آن رژیم بودند. – نهایت استفاده و فیض را بردند.(۹)
هجرت به قم
در سال ۱۳۴۲ ه . ق. با ورود حضرت آیة الله لنکرانی (ره) به بلدة طیّبه قم، مرحله جدیدی از زندگی ایشان شروع شد. در شهر مقدس قم به خاطر وجود علما و مراجع عظام شیعه و علاقه آیت الله فاضل (ره) به کسب فیض از محضر علمای بزرگ، ترویج دین و گسترش احکام، معظم له همّت و تلاش بی وقفه خود را صرف تحصیل علم و تهذیب نفس می کردند. در قم – که مرکز عشّ آل محمد (ص) است – از اساتیدی همچون حضرت آیة الله العظمی حائری یزدی (ره) ، مؤسس حوزه علمیه مقدسه قم، فقه و اصول را آموختند و نهایت فیض را از ایشان بردند. بعد از ورود حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره) به قم مرحوم آیة الله فاضل (ره) به حلقه درس ایشان پیوستند.(۱۰) شاید علت پیوستن آیت الله لنکرانی (ره) به آیت الله بروجردی (ره) رؤیایی باشد که در اوان جوانی دیده بودند. فرزند بزرگوار ایشان، آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (مدّ ظلّه العالی)، نقل می کنند:
«پدرم می فرمود: من قبل از آمدن آیت الله بروجردی (ره) به قم، خواب دیدم که در مسجد مقدس جمکران هستم و در حیاط آن مسجد روی سقف آب انبار منبری گذاشته اند و شیخ طوسی (ره) بالای منبر رفته و حیاط مسجد مملوّ از جمعیت (طلبه) است. پدرم فرمود: تعبیرم از خواب این بود که آیة الله بروجردی (ره) به قم می آید و چون به مقام و منزلت حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره) ، واقف شده بودم لحظه ای شکّ و تردید در خود راه نداده، به ایشان پیوستم.»(۱۱)
آیة الله فاضل (ره) ، به دلیل علاقه وافر و اشتیاق فراوان به تحصیل علم و داشتن خصوصیّات ویژه، از عنایات خاصّ حضرت آیت الله حائری (ره) و حضرت آیة الله العظمی بروجردی (ره) برخوردار بودند.
زمانی که مرحوم آیت الله بروجردی، مسجد اعظم را ساختند، به خاطر علاقه زیاد به آقای لنکرانی (ره) ایشان را به امامت جماعت مسجد اعظم منصوب کردند؛ این در حالی بود که عدّه ای با این امر مخالف بودند. آیة الله لنکرانی (ره) ، در طی سالهایی که در قم سکونت داشتند با شور و اشتیاق وصف ناپذیر به تحصیل و تدریس روی آوردند، به نحوی که اندک زمانی بعد تدریس متون فقه و اصول را در کنار حرم مطهّر حضرت فاطمه معصومه (س) و مسجد عبد اللهی – که در جنب دفتر آیت الله فاضل قرار داد – شروع کردند. همچنین تدریس خارج فقهی که چند سال داشتند، طلّاب زیادی از این منبع کسب علم نمودند که می توان به مرحوم حاج شیخ مهدی هادوی (ره) و آقای واعظی اشاره کرد.(۱۲)
مقام علمی
آیة الله فاضل، با زحمات و تلاشهای بی وقفه و علاقه وافر به تحصیل علم، توانستند به مقام علمی بالائی برسند.
در زمان ایشان، علماء و مراجع بزرگی همچون حضرات آیات عظام: بروجردی (ره) ، کوه کمره ای (ره) ، صدر (ره) و… بودند و این مرد پر تلاش، توانست خود را به مرحله اجتهاد برساند و رساله توضیح المسائل خود را به نام «نهایة الاحکام» به زبان عربی نگاشتند.(۱۳)
روضه و محفل علمی
از هنگام ورود آیة الله لنکرانی (ره) به قم، مجلس روضه ای صبح جمعه ها در منزل ایشان تشکیل می شد، در این مجلس، علمای بزرگی چون: حضرت امام خمینی (ره) ، آیت الله بروجردی (ره) ، آیت الله گلپایگانی (ره) ، آیت الله سلطانی (ره) ،آیت الله قاضی (ره) و… شرکت می کردند. با شرکت این مراجع، مجلس از معنویت و جذّابیت خاصّی برخوردار می شد. رویّه این مجلس چنین بود که ابتدا توسّط یکی از علما سخنرانی و ذکر مصیبت از ائمّه اطهار (ع) ایراد می شد. سپس علمای بزرگ، یک مسئله فقهی را مطرح می نمودند، و تا ساعتهای متوالی بر سر این مسئله به بحث و تبادل نظر می پرداختند. نقل کرده اند که:
«در این محفل علمی، مرحوم آیة الله لنکرانی (ره) با اشتیاق فراوانی این بحث ها را دنبال می کردند و در این مسائل، تبحّر زیادی داشتند.»
این مجلس و محفل روضه تقریباً بیش از یک قرن است که قدمت دارد ودر حال حاضر هم در بیت قدیمی مرحوم آیة الله لنکرانی (ره) (دفتر فعلی حضرت آیة الله العظمی فاضل لنکرانی (مدّظلّه) در روزهای جمعه و با حضور علما و طلّاب برگزار می گردد. این محفل علمی می تواند الگوئی برای همه طلّاب و فضلاء باشد که در همه اماکن و مجالس می توان مسایل فقهی و اصولی را ارائه کرد و به رشد علمی خود افزود.(۱۴)
ویژگی های اخلاقی
آیة الله لنکرانی (ره) از خصوصیات اخلاقی ویژه ای برخوردار بودند:
۱ – اخلاص:
یکی از ویژگی های بارز اخلاقی ایشان که زبانزد خاصّ و عام است، اخلاص است. در زمانی که ایشان در قم به تدریس خارج فقه مشغول بودند، صد در صد مجتهد مسلّمی بودند و می توانستند خود را به عنوان یک مرجع مطرح کنند، ولی به خاطر وجود اخلاص فوق العاده ای که در ایشان بود، سعی نداشتند که خود را مطرح کنند و نامشان بر سر زبان ها بیافتد. از هنگامی که ایشان به قم مشرّف شدند، خود را به مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (ره) نزدیک کردند و جزء اصحاب خاصّ آن مرجع بزرگ بوده و در دفتر پاسخ به سؤالات شرعی ایشان مشغول به فعّالیت شدند؛ در حالی که هم صاحب رساله علمیّه و هم از مقام علمی بسیار بالایی برخوردار بودند. ایشان می فرمودند: «به آقای بروجردی (ره) که خدمت کنم، در واقع به اسلام خدمت کرده ام.»(۱۵)
۲ – شجاعت:
از دیگر خصوصیّات اخلاقی آیت الله لنکرانی (ره) ، شجاعت ایشان می باشد. در برخورد با فرد یا افرادی که بر ضدّ دین و اسلام سخنی می گفتند و یا اهانتی روا می داشتند، به شدّت و با شجاعت تمام با آنان برخورد می کرد و ذرّه ای شکّ و تردید در خویش، راه نمی داد. می توان گفت که ایشان نسبت به مسائل دین و اسلام و مسلمانان حسّاسیت فوق العاده ای داشتند.
در این جا لازم است که راجع به شجاعت ایشان قضیه ای از حجت الاسلام سعید اشراقی نقل شود:
«در زمان مرجعیّت و زمامداری حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره) ، یک روز مرحوم حضرت آیة الله لنکرانی (ره) به قصد حرم از منزل بیرون آمد، ناگاه منظره ای را دید – که دیدن آن برایش بسیار سخت و ناگوار بود – ماجرا از این قرار بود که چند پلیس، دو تن از طلّاب را که بر ضدّ شاه و دستگاه فاسد آن سخنرانی و مردم را به مبارزه بر ضدّ این شخص فاسد و دستگاهش ترغیب کرده بودند، دستبند زده اند و آن ها را به کلانتری می برند. مرحوم آقای لنکرانی (ره) شروع به داد و فریاد کرد تا اینکه به خدمت آقای بروجردی رسید، ناراحتی و پریشان حالی ایشان به حدّی بود که عمامه اش را برداشت و به زمین زد. آیت الله بروجردی (ره) با تعجّب از ایشان پرسیدند که چه شده و چرا چنین می کنی؟! مرحوم آقای فاضل فرمود: آقا! آیا این صحیح است که با وجود شما در شهر قم، طلّابی را که سرباز امام زمان (عجّ) هستند، دستبند بزنند و آنان را به سوی شهربانی ببرند؟! آقای بروجردی (ره) از شنیدن این خبر بسیار متأثر شدند و خطاب به آیة الله فاضل (ره) فرمود که آیا خود این جریان را به چشم دیدی؟ مرحوم آقای فاضل فرمود: بله با چشم خود دیدم. آیة الله بروجردی (ره) فرمود: «به رئیس شهربانی تلفن کنید، تا بیاید.»، وقتی رئیس شهربانی آمد، تا چشم آقای بروجردی (ره) به وی افتاد، با غیظ تمام به وی فرمود:«پیر و خرفت شده ای، به طلبه دستبند می زنی؟ برگرد.» رئیس شهربانی که خیلی از آیت الله بروجردی (ره) ترسیده بود فرار کرد. بعد از این مسئله، سر و صدای زیادی در حوزه علمیّه قم به راه افتاد، و دروس حوزه علمیّه قم تعطیل و اعتصاباتی برگزار شد، تا بالاخره آن دو آزاد شدند.»(۱۶)
۳ – رسیدگی به طلاب:
از جمله خصوصیّات دیگر ایشان، رسیدگی به مشکلات طلاب و برآوردن حوائج آنان بود. ایشان نسبت به آنان عنایت ویژه ای داشتند و این به جز تواضع ایشان چیز دیگری نمی تواند باشد و در همه زمینه ها در صورت امکان از کمک به طلاب مضایقه نمی کردند با اینکه خود چیزی نداشتند، ولی کمک ایشان به طلاب و برآوردن حوائج آنان، به طور مستمرّ ادامه داشت.
۴ – ساده زیستی:
از خصوصیّات بارز ایشان، ساده زیستی است. در یک خانه محقر و کوچکی زندگی می کردند که این منزل برای مرحوم آیت الله فاضل (ره) ، با داشتن فرزندان زیاد بسیار کوچک بود، ولی ایشان با تمسّک به ساده زیستی ائمّه معصومین (ع) و علمای بزرگ، به این منزل محقّر اکتفا می کردند. اطراف منزل بعداً توسّط فرزند ایشان خریداری و توسعه داده شد و در حال حاضر، دفتر مرجع بزرگ جهان تشیّع، حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (مدّظلّه) می باشد.
۵ – زیرکی و کیاست:
از دیگر ویژگی های اخلاقی، می توان به زیرکی و کیاست ایشان اشاره کرد. زمانی که آقای فاضل (ره) در لنکران بودند، کمونیستها فعّالیت های افراد مسلمان را به شدّت سرکوب می کردند. ایشان مجبور شدند که ۲ بار به ایران مهاجرت کرده و به لنکران باز گردند. وقتی که مادرشان به رحمت ایزدی پیوست، آقای فاضل (ره) در ایران بودند و سازمان ک.گ.ب (شوروی سابق) در تعقیب او بود و بارها تلاش کرده بود که ایشان را دستگیر کند ولی موفّق نشد تا وقتی که آیت الله فاضل به رحمت خدا رفتند و مردم عکس ایشان را روی مزار مادرشان قرار دادند؛ بعد از این جریان، سازمان جاسوسی شوروی سابق (ک.گ.ب) فهمید که مرحوم حضرت آیت الله فاضل، فرزند این زن مؤمن و متدین بوده است. و این نشانگر از کیاست و زیرکی مرحوم آیة الله فاضل می باشد.
وفات
سرانجام آن انسان بزرگ و وارسته، مردی که لحظه لحظه عمر بابرکت خود را صرف اصلاح و ارشاد مردم و تبیین مسائل فقهی و اصولی نمود و خود را وقف اسلام و مسلمین کرد، در تاریخ چهاردهم صفر المظفر سال ۱۳۹۲ هجری قمری، بعد از ۷۸ سال عمر بابرکت، دار فانی را وداع گفت و به دیار باقی شتافت(۱۷) بدن مطهّرش پس از تشییع باشکوه، در جوار مرقد مطهر کریمه اهلبیت، فاطمه معصومه (س) ، در مقبره شیخان قم به خاک سپرده شد. این مرد شریف انصافاً در طول عمر بابرکت خویش توانست منشأ بسیاری از کارهای خیر شود.
مرجعی عالی قدر
در این جا بی مناسبت نیست که شمّه ای کوتاه از زندگی مرجع بزرگ تقلید بیان شود. حضرت آیت الله محمّد فاضل لنکرانی(مدّظلّه) در سال ۱۳۱۰ ه. ش در شهر مقدس قم به دنیا آمد پس از تحصیلات ابتدائی در سن ۱۳ سالگی وارد حوزه علمیه قم شد و به جهت برخورداری از هوش و استعداد سرشاری که در ایشان وجود داشت، دوره مقدمات و سطح را در مدّت ۶ سال به پایان رساند و درسن ۱۹ سالگی وارد درس خارج فقه و اصول مرحوم حضرت آیة الله العظمی بروجردی (ره) شد و به سبب کمی سنّ و فهم زیاد، مورد توجّه طلاب و استاد بزرگوارشان قرار گرفت. زمانی که مرحوم آیة الله فاضل، به مجالس عقد و میهمانی دعوت می شدند، به ندرت اتفاق می افتاد که حضرت آیة الله فاضل(مدظله) به همراه پدر بزرگوارشان به این گونه مجالس و محافل برود. زیرا به درس و مطالعه اهتمام خاصی داشت و تمام همّت خویش را صرف مطالعه و تحقیق می نمود، لذا رفتن به این مجالس را مانع پیشرفت خویش می دانست و اغلب اوقات، آقای شهرستانی (ره) ، به همراه مرحوم آیة الله فاضل (ره) به این مجالس می رفتند.(۱۸) الحمدلله بر اثر آن زحمات و تلاشها به این مقام بزرگ یعنی مرجعیّت جهان تشیّع نایل شده و افتخاری برای ما شیعیان می باشد. یکی از شاگردان مرحوم حضرت آیة الله العظمی بروجردی (ره) که تقریرات ایشان را بسیار خوب نوشته است، حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی می باشد. ایشان در جلسه درس مطالب را نمی نوشت، بلکه به خاطر داشتن هوش و حافظه قوی، همه مطالب گفته شده در جلسه درس را به ذهن می سپرد و در منزل می نوشت و این مطالب را به رشته تحریر در می آورد. وقتی که مرحوم حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره) تقریرات ایشان را دیدند خطاب به مرحوم آیت الله فاضل (ره) فرمودند: «مجتهد مسلّم است.» که ایشان در آن موقع تقریباً ۲۰ سال داشتند. مرحوم حضرت آیة الله فاضل از شنیدن این جمله بسیار خوشحال شدند. از آن زمان بود که ایشان تدریس دروس سطح را در حوزه علمیه قم شروع کردند و بیش از سی سال است که به تدریس خارج فقه و اصول مشغول هستند و تألیفات زیادی از ایشان موجود است که نشانگر زحمتها و تلاشهای شبانه روزی ایشان می باشد. از جمله آثار ایشان، تفصیل الشریعه و حاشیه بر کتاب عروة الوثقی است.
یکی از فرزندان حضرت آیة الله فاضل لنکرانی(مدّظلّه)، به نام حاج شیخ محمّد جواد فاضل هستند که ایشان از فضلاء حوزه به شمار می رود و مشغول تدریس دروس سطح و خارج است.(۱۹)
کرامت
در این جا لازم است که قضیه ای درباره تازه ماندن جسد مطهّر این انسان وارسته گفته شود. فرزند معظّم ایشان جناب حضرت آیة الله فاضل لنکرانی (مدّظلّه) می فرمایند:
«پس از نه سال در اوایل پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران جنازه جوانی را که در جریان مسائل افغانستان به شهادت رسیده بود، به قم انتقال و در پائین پای قبر مرحوم آیت الله لنکرانی، قبری برای وی حفر کردند؛ در این حال دیواره قبر ایشان فرو ریخت. ناگهان مشاهده کردند که جسد مرحوم آیت الله لنکرانی (ره) کاملاً سالم مانده و هیچ گونه تغییری نیافته است و بدون کفن در قبر وجود دارد. این واقعه موجب شگفتی تمامی افرادی که در تشییع شهید شرکت کرده بودند، گردید.»
آیت الله فاضل می فرمایند:
«چون پدرم از اصحاب خاصّ و نزدیک آیت الله العظمی بروجرد (ره) بودند و در قضاء حوائج طلّاب و رسیدگی به مشکلات آنان، سعی و کوشش بسیار می کردند، از این چنین مقام معنوی در پیشگاه خداوند متعال برخوردار هستند.»(۲۰)
مثالی راجع به این قضیه مطرح است که می گوید: خاک طلا را از بین می برد و تبدیل به خاک می کند، ولی همین خاک به بدن مؤمن مسلط نیست و قدرت تبدیل کردن بدن مؤمن، به خاک را ندارد.
روح آن مرد بزرگ همیشه شاد باد!
پی نوشت ها:
۱ – اطلس کامل گیتاشناسی، طرح و تهیه از سازمان گیتاشناسی، ص ۵۰٫
۲ – مصاحبه با حجت الاسلام دبستانی.
۳ – گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص .۲۷۲
۴ – مفردات راغب، ص .۵۳۶
۵ – مسلمانان روسیه، ص .۵۱
۶ – همان، ص ۹۴٫
۷ – هر کس برای حفظ دینش از سرزمینی فرار کند ولو یک وجب از زمین باشد خداوند بهشت را برای او قرار می دهد و همنشین پیامبر (ص) و حضرت ابراهیم (ع) خواهد بود. (نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۴۱)
۸ – توبه، آیه .۲۰
۹ – گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص .۲۷۱
۱۰ – مصاحبه با حجت الاسلام دبستانی.
۱۱ – مجله حوزه، شماره ۴۴ و .۴۳
۱۲ تا ۱۵ – مصاحبه با حجت الاسلام دبستانی.
۱۶ – مردان علم در میدان عمل، ج ۳، ص .۲۳۷
۱۷ – گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص .۲۷۲
۱۸ – مصاحبه با حجت الاسلام دبستانی.
۱۹ – زندگینامه حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (مدّظلّه العالی).
۲۰ – مردان علم در میدان عمل، ج ۲، ص ۳۶۹ و ۳۷۰٫
* ایشان یکی از نزدیکان مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی می باشند. حجت الاسلام حاج یوسف دبستانی در شهر شیروان لو – که جزء استان قره باغ جمهوری آذربایجان است – به دنیا آمدند. تقریباً از زمانی که آیت الله العظمی بروجردی (ره) به قم آمدند، آقای لنکرانی چون در دستگاه آیت الله العظمی بروجردی بودند، آقای دبستانی با ایشان آشنا شدند و کسی است که از آن زمان تا فوت مرحوم آیت الله فاضل با ایشان بوده اند. زمانی که آیت الله لنکرانی (ره) به مرض قند دچار شدند و در بینائی ایشان ضعف پیدا شد، آقای دبستانی کتابهای فقهی را می خواندند و آقای فاضل گوش می دادند.
آثار:
- نهایة التقریر فی مباحث الصلاة «المجلد الاول»
- نهایة التقریر فی مباحث الصلاة «المجلد الثانی»
- نهایة التقریر فی مباحث الصلاة «المجلد الثالث»
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة،کتاب الحج «الجزء الأول»
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة،کتاب الحج «الجزء الثانی»
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة،کتاب الحج «الجزء الثالث»
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة،کتاب الحج «الجزء الرابع»
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة،کتاب الحج «الجزء الخامس»
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة الاجتهاد والتقلید
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة کتاب الطهارة فصل فی المیاه
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة أحکام التخلّی والوضوء
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة، کتاب الصلاة
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة، النجاسات و أحکامها
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة،کتاب غسل الجنابة ,التیمم ,المطهرات
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة، الاجارة
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة، کتاب الوقف
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة، کتاب الخمس
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة، کتاب النکاح
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة، الطلاق والمواریث
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة، القضاء و الشهادات
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة، کتاب الحدود
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة، کتاب القصاص
- تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة، کتاب المضاربة
- الاحکام الواضحة