• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

خطبه صد و پنجاه و هفت، بخش اول

 

الْحَمْدُلِلّهِ الَّذِی جَعَلَ الْحَمْدَ مِفْتَاحاً

بیشتر...

حرکت جوهری، جلسه اول، آیت الله جوادی

دریافت فایل صوتی

حجم: 22 MB

زمان: 47 دقیقه

بیشتر...

مبارزه شروع مى شود

شرح آیات 109 تا 112 سوره مبارکه اعراف

109قالَ الْمَلاَ ُ

بیشتر...

علامه حلی

شیخ جمال‌الدین، ابومنصور، حسن بن یوسف بن علی بن مطهر حلی

بیشتر...

خطبه پنجاه و هفت

 

شرح نهج البلاغه، آیت الله مکارم شیرازی

أَمَّا إنَّهُ

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
8856
17596
144049598
امروز چهارشنبه, 14 آذر 1403
اوقات شرعی

نقشه هاى یهود براى استثمار عوام

شرح آیات 78 و 79 سوره مبارکه بقره

78- وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ

79- فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَٰذَا مِنْ عِندِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۖ فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا يَكْسِبُونَ

78- و پاره اى از آنان عوامانى هستندکه کتاب خدا را جز (یک مشت خیالات و) آرزوها نمى دانند; و تنها به پندارهایشان دل بسته اند.

79- پس واى بر آنها که نوشته اى بادست خود مى نویسند، سپس مى گویند: «این، از طرف خداست.» تا آن را به بهاى اندکى بفروشند. پس واى بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند; و واى بر آنان از آنچه (از این راه) به دست مى آورند!

شأن نزول:

جمعى از دانشمندان یهود، اوصافى را که براى پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) در «تورات» آمده بود تغییر دادند و این تغییر به خاطر حفظ موقعیت خود و منافعى بود که همه سال از ناحیه عوام به آنها مى رسید.

هنگامى که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مبعوث شد، و اوصاف او را با آنچه در «تورات» آمده بود مطابق دیدند، ترسیدند در صورت روشن شدن این واقعیت منافع آنها در خطر قرار گیرد، لذا به جاى اوصاف واقعى مذکور در تورات، صفاتى بر ضد آن نوشتند.

عوام یهود که تا آن زمان کم و بیش صفات واقعى او را شنیده بودند، از علماى خود مى پرسیدند: آیا این همان پیامبر موعود نیست که بشارت ظهور او را مى دادید؟

آنها آیات تحریف شده «تورات» را بر آنها مى خواندند تا به این وسیله قانع شوند.(1)

* * *

تفسیر:

نقشه هاى یهود براى استثمار عوام!

در تعقیب آیات گذشته پیرامون خلافکارى هاى یهود، آیات مورد بحث، جمعیت آنها را به دو گروه مشخص تقسیم مى کند: «عوام» و «دانشمندان حیله گر» (البته اقلیتى از دانشمندان آنها بودند که ایمان آوردند، حق را پذیرا شدند و به صفوف مسلمانان پیوستند).

مى گوید: «گروهى از آنها افرادى هستند که از دانش بهره اى ندارند، و از کتاب خدا جز یک مشت خیالات و آرزوها نمى دانند، و تنها به پندارهایشان دل بسته اند» (وَ مِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لایَعْلَمُونَ الْکِتابَ إِلاّ أَمانِیَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاّ یَظُنُّونَ).

«أُمِّیُّون» جمع «امّى» در اینجا به معنى «درس نخوانده» است، یعنى به همان حالتى که از مادر متولد شده باقى مانده و مکتب و استادى را ندیده است، و یا به خاطر این که جمعى از مادران روى علاقه هاى جاهلانه فرزندان خود را از خود جدا نمى کردند و اجازه نمى دادند به مکتب بروند.(2)

«أَمانِى» جمع «امنیة» به معنى آرزو است، و در اینجا ممکن است اشاره به پندارها و امتیازات موهومى باشد که یهود براى خود قائل بودند، از جمله مى گفتند: «ما فرزندان خدا و دوستان خاص او هستیم» (نَحْنُ أَبْناءُ اللّهِ وَ أَحِبّائُهُ).(3) و یا این که مى گفتند: «هرگز آتش دوزخ جز چند روزى به ما نخواهد رسید»(4) که در آیات بعد به این گفتار یهود بر مى خوریم.

این احتمال نیز وجود دارد که منظور از «أَمانِى»، آیات تحریف شده باشد که دانشمندان یهود در اختیار عوام مى گذاشتند، و جمله «لایَعْلَمُونَ الْکِتابَ إِلاّ أَمانِیَّ» با این معنى سازگارتر مى باشد.

به هر حال، پایان این آیه (إِنْ هُمْ إِلاّ یَظُنُّونَ) دلیل بر آن است که پیروى از ظن و گمان در اساس و اصول دین و شناخت مکتب وحى کارى است نادرست و در خور سرزنش، و هر کس باید در این قسمت از روى تحقیق کافى گام بردارد.

* * *

دسته اى دیگر دانشمندان آنها بودند که حقایق را به سود خود تحریف مى کردند چنان که قرآن مى فرماید: «واى بر آنها که مطالب را به دست خود مى نویسند، و بعد مى گویند: اینها از سوى خدا است» (فَوَیْلٌ لِلَّذینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللّهِ).

«و هدفشان این است با این کار، بهاى کمى به دست آورند» (لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً).

«واى بر آنها از آنچه با دست خود مى نویسند» (فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمّا کَتَبَتْ أَیْدیهِمْ).

«و واى بر آنها از آنچه با این خیانت ها به دست مى آورند» (وَ وَیْلٌ لَهُمْ مِمّا یَکْسِبُونَ).

از جمله هاى اخیر این آیه، به خوبى استفاده مى شود که آنها هم وسیله نامقدسى داشتند، و هم نتیجه نادرستى مى گرفتند.

بعضى از مفسران در ذیل آیه مورد بحث حدیثى از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده اند که داراى نکات قابل ملاحظه اى است، حدیث چنین است:

«مردى به امام صادق(علیه السلام) عرض کرد با این که عوام یهود اطلاعى از کتاب آسمانى خود جز از طریق علمایشان نداشتند، چگونه خداوند آنها را نسبت به تقلید از علماء و پذیرش از آنان مذمت مى کند؟! (اشاره به آیات مورد بحث است) آیا عوام یهود با عوام ما که از علماى خود تقلید مى کنند تفاوت دارند؟...

امام فرمود: بین عوام ما و عوام یهود از یک جهت فرق و از یکجهت مساوات است، از آن جهت که مساوى هستند خداوند عوام ما را نیز مذمت کرده همان گونه که عوام یهود را نکوهش فرموده.

اما از آن جهت که با هم تفاوت دارند این است که عوام یهود از وضع علماى خود آگاه بودند، مى دانستند آنها صریحاً دروغ مى گویند، حرام و رشوه مى خورند و احکام خدا را تغییر مى دهند، آنها با فطرت خود این حقیقت را دریافته بودند که چنین اشخاصى فاسقند و جایز نیست سخنان آنها را درباره خدا و احکام او بپذیرند، و سزاوار نیست شهادت آنها را درباره پیامبران قبول کنند، به این دلیل، خداوند آنها را نکوهش کرده است (ولى عوام ما پیرو چنین علمائى نیستند).

و اگر عوام ما از علماى خود فسق آشکار و تعصب شدید و حرص بر دنیا و اموال حرام ببینند هر کس از آنها پیروى کند مثل یهود است که خداوند آنان را به خاطر پیروى از علماى فاسق نکوهش کرده است، فَأَمّا مَنْ کانَ مِنَ الْفُقَهاءِ صائِناً لِنَفْسِهِ، حافِظاً لِدِینِهِ، مُخالِفاً عَلى هَواهُ، مُطِیعاً لاَِمْرِ مَوْلاهُ فَلِلْعَوامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ:

«اما دانشمندانى که پاکى روح خود را حفظ کنند، و دین خود را نگه دارند، مخالف هوى و هوس و مطیع فرمان مولاى خویش باشند عوام مى توانند از آنها پیروى کنند...».(5)

روشن است این حدیث اشاره به تقلید تعبدى در احکام نمى کند، بلکه منظور پیروى کردن از راهنمائى دانشمندان براى به دست آوردن علم و یقین در اصول دین است; زیرا حدیث در مورد شناخت پیامبر سخن مى گوید که مسلماً از اصول دین مى باشد و تقلید تعبدى در آن جایز نیست.

* * *


1 ـ این شأن نزول را به طور اجمال در تفسیر «مجمع البیان»، ذیل آیه مورد بحث، و به طور تفصیل در آیات مناسب دیگر آمده است ـ «بحار الانوار»، جلد 2، صفحه 86، حدیث 12.

2 ـ پیرامون معنى «امّى» به طور مشروح تر در جلد ششم، (صفحه 396) ذیل آیه 157 سوره «اعراف» بحث شده است.

3 ـ مائده، آیه 18.

4 ـ بقره، 80 ـ آل عمران، 24.

5 ـ «وسائل الشیعه»، جلد 18، صفحه 94، (جلد 27، صفحه 131، حدیث 33401، چاپ آل البیت)، کتاب القضاء، باب 10، باب عدم جواز تقلید غیر معصوم ـ تفسیر «صافى»، ذیل آیات مورد بحث ـ «بحار الانوار»، جلد 2، صفحه 87.

..................

تفسیر نمونه

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری