• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

جاهلیت مردم،یکی از دلائل قیام امام حسین(ع)،آیت

دریافت فایل صوتی

حجم: 5 MB

زمان: 40 دقیقه

بیشتر...

خطبه صد و نود، بخش اول

 

أَحْمَدُهُ شُکْراً لاِِنْعامِهِ، وَ أَسْتَعِینُهُ عَلَى

بیشتر...

میرزا عبدالله اصفهانی افندی

میرزا عبدالله اصفهانی افندی، یکی از چهره‌های علمی شاخص سه

بیشتر...

جلوه هاي عرفاني دعا در صحيفه سجاديه

 

در این مقاله با محوریت صحیفه سجادیه دعا از سه منظر

بیشتر...

حکمت 165 نهج البلاغه

لاَ طَاعَةَ لِمَخْلُوق فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ.

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
23596
15346
144134027
امروز شنبه, 17 آذر 1403
اوقات شرعی

حضور اعمال انسان ها در قیامت

شرح آیه 30 سوره مبارکه آل عمران

30- يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُّحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا ۗ وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ

30- روزى که هر کس، هر کار نیکى که انجام داده، حاضر مى بیند; و آرزو مى کند میان او، و هرکار بدى که انجام داده، فاصله زمانى زیادى باشد. خداوند شما را از (نافرمانى) خودش، برحذر مى دارد; و (با این حال،) خدا نسبت به همه بندگان، مهربان است.

 

حضور اعمال انسان ها در قیامت

این آیه تکمیلى است بر آنچه در آیه قبل آمد، و از حضور اعمال نیک و بد در قیامت پرده بر مى دارد، مى فرماید: «به یاد آورید روزى را که هر کس هر کار نیکى را انجام داده حاضر مى بیند و همچنین هر کار بدى را که انجام داده است» (یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْس ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْر مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوء).(1)

«در حالى که دوست مى دارد میان او و آن اعمال بد فاصله زمانى زیادى باشد» (تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعیداً).

نمى گوید آرزو مى کند اعمال بدش نابود شود; زیرا مى داند چیزى در جهان نابود نمى شود، بلکه آرزو مى کند با آن فاصله بگیرد.

«أَمَد» در لغت به معنى زمان محدود است، و تفاوت آن با «اَبَد» این است که: «ابد»، زمان نامحدود را مى گویند، و غالباً «أَمَد» توجه به انتهاى زمانى و سررسید مدت دارد، هر چند به معنى زمان محدود (در برابر نامحدود) نیز به کار مى رود.

آرى، گناهکاران، و نیکوکاران همگى اعمال خود را در آن روز حاضر مى بینند، با این تفاوت که نیکوکاران از مشاهده اعمال خویش خوشحال و مسرور مى شوند، و بدکاران از مشاهده اعمال خود چنان در وحشت فرو مى روند که آرزو مى کنند از آن فاصله بگیرند، نه فاصله مکانى، که فاصله زمانىِ دور و دراز که براى ابراز تنفر از فاصله مکانى رساتر است; زیرا در فاصله مکانى احتمال حضور نزد او وجود دارد.

ولى در فاصله زمانى به هیچ وجه امکان پذیر نیست. مثلاً کسى که در مناطق دور دستى از صحنه جنگ جهانى زندگى مى کرد، باز کم و بیش، احساس اضطراب و نگرانى داشت; زیرا ممکن بود دامنه جنگ به آنجا کشیده شود ولى ما که امروز ده ها سال از زمان جنگ فاصله گرفته ایم، هیچگونه احساس نگرانى نداریم که آن جنگ ها ما را هم فرا بگیرد (ممکن است جنگ جهانى دیگرى روى بدهد) ولى سرایت آن جنگ هاى پیشین به امروز معنى ندارد.

بعضى از مفسران احتمال داده اند: «أَمَد» در اینجا فاصله مکانى باشد (همان گونه که «مجمع البیان» از بعضى نقل کرده است) ولى، این واژه ظاهراً در لغت، جز به معنى زمان یا سررسید زمان نیامده است.

و در پایان آیه، باز براى تأکید بیشتر مى فرماید: «خداوند شما را از (نافرمانى) خویش بر حذر مى دارد و در عین حال خدا نسبت به همه بندگان مهربان است» (وَ یُحَذِّرُکُمُ اللّهُ نَفْسَهُ وَ اللّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ).

در واقع، این جمله معجونى است از بیم و امید.

از یک سو، اعلام خطر مى کند و هشدار مى دهد.

و از سوى دیگر، بندگان را به لطفش امیدوار مى سازد تا تعادلى میان خوف و رجا که عامل مهم تربیت انسان است برقرار شود.

این احتمال نیز وجود دارد که این دو جمله تأکید بر یکدیگر باشد، یعنى به این مى ماند که کسى به دیگرى بگوید من تو را از این کار خطرناک بر حذر مى دارم و من نسبت به تو مهربانم که اعلام خطر مى کنم.

* * *

نکته ها:

1 ـ حضور اعمال و تجسم آن در قیامت

قرآن مجید در آیه مورد بحث و آیات زیاد دیگرى، از این حقیقت پرده بر مى دارد که در قیامت اعمال نیک و بد انسان، هر کدام در شکلى تجسم یافته و در عرصه محشر حاضر مى شود.

واژه «تَجِدَ» از ماده وجدان: «یافتن» ضد فقدان و نابودى است و کلمه «خیر» و «سوء» که به صورت نکره آمده، در اینجا مفید عموم است، یعنى هر انسانى در آن روز، تمام اعمال خوب و بد خود را ـ هر چند کم باشد ـ در نزد خود مى یابد.

گرچه، جمعى از مفسرین اصرار دارند این آیه، و آیات مانند آن را توجیه کنند و بگویند: منظور از حاضر شدن اعمال، حضور پاداش و کیفر آنها است و یا این که منظور حضور نامه عمل است که تمام اعمال آدمى از نیک و بد در آن ثبت شده است.

ولى پیدا است این توجیهات، با ظاهر آیه سازگار نیست; زیرا این آیه به روشنى مى گوید: انسان در روز رستاخیز، «خودِ عمل» را مى یابد، و در ذیل آیه مى خوانیم: گناهکار آرزو دارد بین او و عمل زشتى که انجام داده جدائى بیفتد، و در اینجا نیز خودِ عمل، مورد بحث آیه است، نه نامه عمل و نه کیفر و پاداش آنها.

گواه دیگر این که: در آیه مورد بحث مى خوانیم: گناهکار دوست مى دارد میان او و عملش فاصله زیادى بیفتد، اما هرگز آرزوى از بین رفتن عمل خود را نمى کند. این نشان مى دهد که: نابودى اعمال امکان پذیر نیست و به همین دلیل، تمناى آن را نمى نماید.

آیات فراوان دیگرى نیز این مطلب را تأیید مى کند، مانند آیه 49 سوره «کهف»: وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لایَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً: «گنهکاران در روز رستاخیز، تمام اعمال گذشته خود را در برابر خود حاضر مى بینند و خداوند به هیچ کس، ستم نمى کند».

و آیات 7 و 8 سوره «زلزلة»: فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة خَیْراً یَرَهُ *و مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة شَرّاً یَرَهُ: «هر کس اندکى کار نیک یا بد انجام دهد، خود آن را خواهد دید».

همان طور که گفتیم، گاهى بعضى از مفسران، لفظ «جزاء» را در این آیات تقدیر گرفته اند، و این خلاف ظاهر آیات است.

از بعضى آیات به دست مى آید: این جهان کشتزار جهان دیگر است و عمل انسان بسان دانه اى است که کشاورز در دل خاک مى افشاند، سپس همان دانه رشد و نمو کرده، همان دانه را با مقادیر زیادترى برداشت مى کند، اعمال انسان نیز با تبدلات و تغییرات بیشترى که لازمه سراى رستاخیز است، به خود انسان باز مى گردد، چنان که خداوند در سوره «شورى» آیه 20 مى فرماید:

مَنْ کانَ یُریدُ حَرْثَ الآْخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فی حَرْثِهِ: «هر کس کشت آخرت را بخواهد کشته او را افزایش مى دهیم».

از بعضى از آیات دیگر به دست مى آید که کارهاى نیک این جهان در جهان دیگر، به صورت نور و روشنایى در مى آیند، منافقان از مؤمنان مطالبه این نور را مى کنند، و مى گویند: انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ: «صبر کنید تا ما از نور شما بهره گیریم».

و به آنها گفته مى شود: ارْجِعُوا وَراءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً: «بازگردید، این نور را از دنیا طلب کنید».(2)

این آیات و ده ها آیه دیگر مى رساند ما، در روز رستاخیز عین عمل را به صورت کامل تر مى یابیم و این همان تجسم اعمال است که دانشمندان اسلامى به آن قائل اند.

روایات بسیارى نیز از پیشوایان بزرگ اسلام بر این مطلب گواهى مى دهند که در اینجا به یک نمونه اکتفا مى کنیم:

پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به یکى از کسانى که تقاضاى موعظه کرده بود، فرمود: وَ إِنَّهُ لا بُدَّ لَکَ یا قَیْسُ مِنْ قَرِین یُدْفَنُ مَعَکَ وَ هُوَ حَیٌّ وَ تُدْفَنُ مَعَهُ وَ أَنْتَ مَیِّتٌ فَإِنْ کانَ کَرِیماً أَکْرَمَکَ وَ إِنْ کَانَ لَئِیماً أَسْلَمَکَ ثُمَّ لایُحْشَرُ إِلاّ مَعَکَ وَ لاتُحْشَرُ إِلاّ مَعَهُ وَ لاتُسْأَلُ إِلاّ عَنْهُ فَلاتَجْعَلْهُ إِلاّ صالِحاً فَإِنَّهُ إِنْ صَلَحَ آنَسْتَ بِهِ، وَ إِنْ فَسَدَ لاتَسْتَوْحِشُ إِلاّ مِنْهُ وَ هُوَ فِعْلُکَ:

«اى قیس! ناگزیر، همنشینى دارى که پس از مرگ، همراه تو دفن مى شود، او زنده است ولى تو که با او دفن مى شوى مرده، اگر او نیک و گرامى باشد، تو را گرامى مى دارد و هر گاه او پست باشد تو را تسلیم حوادث مى کند، او با کسى جز تو محشور نمى شود، و تو هم با کسى جز او به صحنه رستاخیز نمى آئى، و از تو درباره غیر آن سؤالى نمى شود، بنابراین، سعى کن آن را به صورت شایسته انجام دهى; زیرا اگر آن، شایسته باشد، با او انس مى گیرى و گر نه از هیچ کس جز او وحشت ندارى و آن «عمل» تو است».(3)

براى روشن شدن این بحث لازم است، چگونگى پاداش و کیفر اعمال را مورد بررسى قرار دهیم.

* * *

2 ـ چگونگى پاداش و کیفر الهى

دانشمندان درباره پاداش و کیفر اعمال، عقاید گوناگونى دارند:

1 ـ دسته اى از آنها معتقدند: جزاء اعمال، مانند پاداش و کیفرهاى این جهان، روى قرارداد است یعنى چنان که در این جهان براى هر کار بدى کیفرى از طرف قانونگذاران تعیین شده است، خداوند بزرگ براى هر عملى، کیفر و یا پاداش خاصى معین نموده است، این نظریه، همان نظریه اجر و مزد، و کیفرهاى مقرراتى است.

2 ـ دسته دیگرى معتقدند: تمام کیفرها و پاداش ها، مخلوق نفس و روح انسانى است که روح انسانى بى اختیار در آن جهان آنها را خلق مى کند، به این بیان که: اعمال نیک و بد در این جهان در روح انسانى، ملکاتى خوب و بد، ایجاد مى نماید، و این ملکات، خمیره انسان و جزء ذات او مى گردند، و هر یک از این ملکات، صورتى مناسب خویش، از نعمت و عذاب ایجاد مى کند.

اشخاص خوش باطن در این جهان با یک سلسله از افکار و تصورات نیک سر و کار دارند، و افراد ناپاک در خواب و بیدارى، با افکار باطل و تصورات بد خویش مشغول اند.

این ملکات در روز رستاخیز، خلاق نعمت ها، شکنجه ها، دردها، آرامش و عذابند، و به عبارت دیگر، آنچه درباره نعمت هاى بهشت و مجازات هاى دوزخ مى خوانیم، همان مخلوقات صفات خوب و بد انسان است، نه چیز دیگر.

3 ـ دسته دیگرى از دانشمندان بزرگ اسلام، راه دیگرى را انتخاب نموده و شواهد زیادى از آیات و روایات را براى آن آورده اند و خلاصه آن این است:

هر کردارى از ما، خواه خوب و خواه بد، یک صورت دنیوى دارد، که ما آن را مشاهده مى نماییم و یک صورت اخروى، که هم اکنون در دل آن عمل نهفته است و روز رستاخیز پس از تحولاتى که در آن رخ مى دهد، شکل دنیوى خود را از دست داده و با شکل روز رستاخیز جلوه مى کند و باعث آرامش و راحتى عمل کننده یا آزار او مى گردد.

از میان نظرات فوق، نظر اخیر، با ظواهر بسیارى از آیات قرآن کاملاً تطبیق مى کند، بنابراین، اعمال انسان که اشکال مختلفى از انرژى ها هستند، طبق قانون «بقاء ماده و انرژى» هیچ گاه از میان نمى روند و همواره در این جهان باقى خواهند بود، گرچه، ما با مطالعه سطحى چنین مى پنداریم که از میان رفته اند.

بقاى این اعمال و ابدیت آنها از یک سو سبب مى شود که در رستاخیز، به هنگام محاسبه اعمال، هر کسى تمامى اعمال خود را ببیند و جائى براى انکار باقى نماند.

و از سوى دیگر، سبب مى شود که در میان اعمال خود، در رستاخیز زندگى کند، رنج ببرد و یا آرامش بیابد، گرچه وسایل انسانى هنوز قادر نیست حوادث گذشته را جز آنچه مربوط به چند لحظه قبل است کشف کند.(4)

ولى مسلّم است اگر دستگاهى کامل تر به وجود آید و یا «دید» و «درکى» کامل تر داشته باشیم مى توانیم همه آنچه را که در گذشته روى داده است، احساس و درک کنیم (البته مانعى ندارد که قسمتى از پاداش و کیفرها هم جنبه قراردادى داشته باشد).

* * *

3 ـ تجسم اعمال از نظر علم روز

براى اثبات امکان تجسم اعمال گذشته، مى توان از اصول مسلّم «فیزیک» امروز استفاده کرد; زیرا از نظر علم فیزیک مسلّم است ماده، تبدیل به انرژى (جسم، تبدیل به نیرو) مى شود، چه این که آخرین نظریه درباره ماده و انرژى این است که: «ماده» و «نیرو» دو مظهر از یک حقیقت هستند و ماده، انرژى متراکم و فشرده است که در شرایط معینى به نیرو مبدل مى گردد، گاهى انرژى نهفته در یک گرم ماده، معادل با قدرت انفجار متجاوز از سى هزار تن دینامیت است.

نتیجه این که: ماده و انرژى، جلوه هائى از یک حقیقت هستند و با توجه به عدم فناى انرژى و ماده، هرگز مانعى نخواهد داشت که نیروها و انرژى هاى پخش شده، بار دیگر به حالت تراکم در آیند و حالت جرمى و جسمى به خود بگیرند و نیروهائى که در راه اصلاح و درستکارى یا در راه جور و ستم به کار برده شده اند، به حالت فشرده در آیند و به صورت جسمانى خاص در روز رستاخیز مجسم گردند و در صورتى که اعمال نیکى باشند به صورت نعمت هاى جالب و زیباى مادى و اگر اعمال بد و شرّى باشند، در قیافه وسایل شکنجه و عذاب مجسم گردند.


1 ـ «یَوْمَ» در جمله بالا، مفعول فعل مقدرى است مانند: «وَ اذْکُرُوا» یا «وَ احْذَرُوا». احتمالات دیگرى نیز داده شده که بعید به نظر مى رسد.

2 ـ حدید، آیه 13.

3 ـ «بحار الانوار»، جلد 7، صفحه 228 و جلد 68، صفحه 171 و جلد 74، صفحه 113 و 178 ـ «امالى صدوق»، صفحه 3، انتشارات کتابخانه اسلامیه ـ «معانى الاخبار»، صفحه 233، انتشارات جامعه مدرسین، 1361 هـ ش.

4 ـ اخیراً دانشمندان ما دوربینى به نام «اینفراروت» اختراع کرده اند که مى تواند (از چند لحظه) از گذشته عکس بگیرد، این دستگاه جدید با یک سیستم حرارتى کار مى کند، به این معنى که امواج صادره از اجسام را جذب کرده و به وسیله ترموگرام مخصوصى، آنها را به دو نوع سرد و گرم تقسیم مى کند، و سپس به صورت تصاویر روشن یا تیره در مى آورد (نقل از کیهان، شماره 7888، سال 1348).

به این وسیله مى توان به وقوع و چگونگى جنایت پى برد، و تصویر کردار گذشته جنایتکاران را در چشم اندازشان قرار داد و دروغ آنها را فاش ساخت.

..........................

تفسیر نمونه

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری