ابن ادریس حلّی، فقیه مهم و تأثیرگذار امامی در قرن ششم میباشد.
معرفی
وی منسوب به شهر حلّه در عراق است. او را عِجلی و رَبَعی (منسوب به بنیعجل، قبیلهای از بکر بن وائل از شاخه ربیعه [۱]) نیز خواندهاند. [۲][۳] نام او محمد و کنیه مشهور وی ابوعبداللّه و لقبش فخرالدین و شمسالدین است. [۴][۵][۶] از دیگر کنیههای او، ابومنصور، ابوجعفر و ابومحمد است. [۷][۸][۹]
ابن ادریس در پایان نسخه کتاب مصباحالمتهجد شیخ طوسی نسب خود را بهطور کامل ذکر کرده و نام پدرش را منصور بن احمد بن ادریس آورده است. ازاینرو، شهرت او از جد اعلایش ادریس گرفته شده است. [۱۰][۱۱][۱۲] در عین حال، در پارهای منابع، نام پدرش احمد بن ادریس، ادریس بن محمد و ادریس بن احمد بن ادریس ذکر شده است. [۱۳][۱۴][۱۵]درباره نسب مادری ابن ادریس نیز اختلاف وجود دارد. برخی منابع ابن ادریس را نوه دختری شیخ طوسی دانسته و گفتهاند که او از طریق دایی خود، ابوعلی طوسی، از شیخ روایت کرده است، [۱۶][۱۷][۱۸][۱۹] اما محققان باتوجه به فاصله زمانی زیاد میان سال وفات شیخ طوسی (۴۶۰) و سال تولد ابن ادریس و ادله دیگر، این نظر را نپذیرفتهاند. [۲۰][۲۱] برخی منابع ابنادریس را نوه دختری شیخمسعود ورّام دانستهاند، [۲۲][۲۳] اما اگر مراد، ورّام بن ابوفراس (متوفی ۶۰۵) باشد، در درستی این نظر باید تردید کرد، مگر آنکه شخص دیگری مراد باشد. [۲۴]
با توجه به آنکه خود ابن ادریس زمان بلوغش را ۵۵۸ دانسته است، [۲۵] حدس زدهاند که وی در ۵۴۳ به دنیا آمده باشد. [۲۶][۲۷]
اساتید و مشایخ
مهمترین استادان و مشایخ روایی ابن ادریس عبارت بودند از: عبداللّه بن جعفر دوریستی ، علی بن ابراهیم علوی عُرَیضی، عربی بن مسافر عبادی، عمیدالرؤسا هبةاللّه بن حامد و پسرش حسین بن هبهاللّه سوراوی، ابوالمکارم ابن زهره حلبی (صاحب غنیةالنزوع) و ابن شهر آشوب . [۲۸][۲۹][۳۰][۳۱][۳۲] همچنین عمادالدین طبری و الیاس بن ابراهیم حائری را واسطه نقل روایت ابن ادریس (از جمله صحیفه سجادیه ) از ابوعلی طوسی شمردهاند. [۳۳][۳۴]
فهرست فقیهان و دانشمندان بزرگ اسلامی که ایشان نزد آنان به تحصیل پرداخت و به درجه بالایی از فقاهت و كمال رسید. عبارتند از:
۱. ابوالمکارم حمزه بن علی بن زهره حسینی، معروف به سید ابوالمکارم ابن زهره (متوفا: ۵۸۵ هـ . ق.) [۳۵] [۳۶]
۲. محمد بن علی بن شهر آشوب مازندرانی (متوفا: ۵۸۸ هـ . ق) [۳۷]
۳. عبدالله بن جعفر دوریستی: از شاگردان شیخ مفید، سید مرتضی و سید رضی است و از آنها نقل روایت میكند. ابن ادریس و شاذان بن جبرئیل از وی نقل روایت میكنند. كفایه در عبادات، یوم و لیله و كتاب اعتقادات از آثار اوست. [۳۸]
۴. شیخ ابوعلی طوسی فرزند شیخ طوسی و از فقیهان قرن پنجم و ششم هجری است. و [۳۹]
۵. عماد الدین محمد بن القاسم طبری از شیخ ابوعلی بن شیخ الطائفه و قطب راوندی روایت میكند. بشاره المصطفی لشیعه المرتضی اثر او است. [۴۰]
۶. حسین بن هبه الله بن رطبه سوراوی از ابن ادریس روایت میكند. [۴۱] [۴۲]
۷. شیخ عربی بن مسافر عبادی حلی. [۴۳] [۴۴]
۸. شیخ الیاس بن ابراهیم حائری از شیخ ابوعلی طوسی نقل روایت میكند. [۴۵]
۹. راشد بن ابراهیم بحرانی. [۴۶]
۱۰. سید عزالدین شرفشاه بن محمد افطسی. [۴۷]
۱۱. ابوالحسن علی بن ابراهیم علوی. [۴۸]
۱۲. سید نظام الشرف ابن عریضی. [۴۹]
شاگردان
برخی شاگردان ابن ادریس و راویان حدیث از او عبارت بودند از: فخار بن مَعْد موسوی؛ نجیبالدین محمد بن جعفر بن نما و پدربزرگش جعفر بن نما [۵۰][۵۱] ابوالحسن علی بن یحیی خیاط [۵۲][۵۳][۵۴] بهاءالدین ورّام؛ و حسن بن یحیی حلّی، پدر محقق حلی ؛ [۵۵][۵۶][۵۷] [۵۸] [۵۹] [۶۰] وی پدر محقق ابوالقاسم جعفر است و پسر عموی محقق حلی و نوه دختری ابن ادریس حلی میباشد و محقق حلی از او روایت میكند. [۶۱] وی از پرهیزكارترین و زاهدترین علمای زمان خود بود. او از مشایخ روایتی علّامه حلی است. و ازمحقق حلی،سید محی الدین محمد بن عبدالله بن زهره و نجیب الدین محمد بن نما روایت میكند. [۶۲]؛ سید فخار موسوی (متوفا: ۶۳۰ هـ . ق)؛ محیی الدین محمد بن عبدالله بن علی بن زهره؛ احمد ابن مسعود اسدی؛ علی بن ابراهیم علوی عریضی.
پیروان مكتب فقهیِ ابن ادریس
فقیهانی كه از روش فقهی ابن ادریس پیروی میكردند، عبارتند از:
۱. ابوالقاسم جعفر بن حسن، معروف به محقق حلی.
۲. یحیی بن سعید هذلی (متوفا: ۶۹۰ هـ . ق).
۳. ابومنصور جمال الدین حسن بن سعید بن سدید الدین یوسف بن علی بن طالب حلّی. (متوفا: ۷۲۶ هـ . ق)
۴. جمامل الدین مقداد بن عبدالله سیوری (متوفا: ۷۲۶ هـ . ق)
۵. زین الدین جباعی عاملی، (معروف به شهید ثانی) (متوفا: ۹۶۶ هـ . ق).
۶. ابومنصور جمال الدین حسن بن زین الدین، فرزند شهید ثانی (متوفا: ۱۰۱۱ هـ . ق)
۷. شیخ بهایی (متوفا: ۱۰۳۱ هـ . ق)
۸. علامه عبدالله بن محمد بشروی خراسانی، معروف به فاضل تونی (متوفا: ۱۰۷۱ هـ . ق)
۹. علامه سید جمال الدین، فرزند سید حسین خوانساری (متوفا: ۱۱۲۵ هـ . ق). [۶۳]
حرکت اجتهادی در فقه
به نظر محققان، بیشتر فقیهانِ پس از شیخ طوسی، بهسبب اعتماد و حسن اعتقادی که به شیخ طوسی داشتند، در آرای فقهی و غیرفقهی، از او پیروی میکردند؛ ازاینرو استنباط و اجتهاد در فقه شیعه رو به افول نهاد. در این میان شماری معدود از فقها مانند ابن ادریس، که به ضرورت استقلال فکری فقیه سخت پایبند بود، به تقلید از آرا و افکار گذشتگان خرده گرفتند و باب نقد آرای شیخ طوسی را گشودند. این شیوه بر فقهای ادوار بعد تأثیر گذاشت و به حرکت اجتهادی در فقه شیعه جانی دوباره بخشید. [۶۴][۶۵][۶۶][۶۷]
آرای فقهی ابن ادریس
آرای فقهی ابنادریس در منابع فقهی بعدی همواره مورد توجه قرار گرفته است [۶۸][۶۹][۷۰][۷۱][۷۲][۷۳] و گاهی آرای او همراه با نظر گروهی از فقهای حلّه (اصطلاحاً : حِلّیون) ذکر شده است. [۷۴][۷۵][۷۶][۷۷][۷۸][۷۹][۸۰][۸۱]
از نگاه دیگران
فقها و شرححالنگاران، از اهل سنّت و شیعه، ابن ادریس را به علو مقام و کثرت فهم و علم ستوده و از وی با اوصافی چون بینظیر در علم فقه، یگانه عصر خویش، محقق و رئیس مذهب یاد کردهاند. [۸۲][۸۳][۸۴][۸۵] وی با برخی از عالمان اهل سنّت درباره مسائل فقهی مکاتباتی داشت. [۸۶]
اظهار نظرهای مختلفی درباره ابن ادریس وجود دارد؛ عدهای وی را به خاطر نپذیرفتن خبر واحد و مخالفت با آرای شیخ طوسی، مورد سرزنش قرار دادهاند و عدهای دیگراو را به خاطر این شهامت كه اجتهاد را دوباره احیا كرد، مورد ستایش قرار دادهاند، در ذیل، چند نمونه از سخنان بزرگان را متذكر میشویم:
قاضی نور الله شوشتری
«در اشتغال فهم و بلند پروازی، از فخرالدین رازی پیش و در علم فقه و نكته طرازی (پردازی) از محمد بن ادریس شافعی در پیش است. كتاب سرائر كه از جمله مصنفات شریفه اوست، در دقت فهم و كثرت او، دلیلی ظاهر و برهانی باهر است و او را بر تصانیف شیخ اجل ابو جعفر طوسی، ابحاث بسیار است و در اكثر مسایل فقهی او را خلافی یا اعتراضی و یا استدراكی هست.» [۸۷]
محدث نوری
«ابوعبدالله محمد بن احمد بن ادریس عجلی حلی عالم بزرگوار و معروفی است كه بزرگان فقها در اجازههای خود به عظمت مقام علمی، فهم و دقت او اعتراف كردهاند و او را ستودهاند.» [۸۸]
شیخ یوسف بحرانی
«شیخ فقیه و اصولی خالص و مجتهدی صرف و او اولین فردی بود كه باب طعن [۸۹] بر شیخ طوسی را گشود. [۹۰]
آیت الله شهید سید محمد باقر صدر
«در نگاهی گذرا این مقارنه و تطبیق دست یازیده و یادآوری كردهاند كه سرائر ابن ادریس در بكارگیری قواعد اصول و تكیه بر مبانی استنباط و نیز بهره گیری از استدلال و توسّع در احتجاج، بر مبسوط شیخ الطائفه برتری دارد.» [۹۱]
شهید مرتضی مطهری
«ابن ادریس حلی از فحول علمای شیعه است ... و به حریت فكر معروف است. صولت و هیبت جدّش، شیخ طوسی را شكست و به علما و فقها ء تا حد اهانت، انتقاد میكرد.» [۹۲]
شهید مرتضی مطهری شجاعت ابن ادریس در نقد آرای شیخ طوسی را میستاید و میفرماید:
«ابن ادریس با این عمل خود اولاً ثابت كرد كه از ضمیری آگاه برخوردار است و نیاز عصر خویش را درك میكند. ثانیاً ثابت كرد كه از موهبت شجاعت عقلی و ادبی بهرهمند است او از كسانی نیست كه فقط نیاز را احساس كند، ولی جرأت اقدام را نداشته باشد. با جرأت و جسارتی كم نظیر این گام خطیر را برمیدارد.» [۹۳]
نویسنده تذكره العلماء
«این بزرگوار در بیست و پنج سالگی به درجه اجتهاد رسید و صحیفه کامله سجادیه را روایت میكند.» [۹۴]
ابن فوطی
ابن فوطی، دانشمند مشهور سنی در كتاب «تلخیص مجمع الاداب فی معجم الالقاب» از ابن ادریس این گونه یاد میكند:
«فخر الدین ابو عبدالله محمد بن ادریس بن محمد عجلی حلی، فقیه شیعه از فضلاء و فقها ی شیعه و دانایان اصول شریعت است.» [۹۵]
ابن حجر عسقلانی
ابن حجر عسقلانی، عالم شهیر سنی در كتاب «تاریخ اسلام» خود این گونه از ابن ادریس یاد میكند:
«محمد بن ادریس عجلی حلی فقیه شیعه و دانشمند بزرگ آنان است. او راست تصانیفی در فقه امامیه، شیعه در زمان وی دانشمندی چون او را نداشتند.» [۹۶]
عبدالرحمن صفدی
عبدالرحمن صفدی، دانشمند سنّی در كتاب «الوافی بالوفیات» میگوید:
«وی را در فقه عدیم النظیر دانسته.» [۹۷]
از دیدگاه رجالیان
برخی رجالیان با استناد به عبارتی در سرائر، بر آناند که ابن ادریس به شیخ طوسی بیاحترامی نموده است. آنها حتی دلیل عمر کوتاه حلّی را همین امر دانستهاند [۹۸][۹۹] اما چنین تعبیر اهانتآمیزی در سرائر وجود ندارد و این نظر مردود شمرده شده است، [۱۰۰] حتی ابن ادریس بارها از شیخ طوسی با احترام یاد کرده و پس از ذکر نام او عبارت «رضیاللّه عنه» و «رَحِمَهاللّه» را آورده است. [۱۰۱][۱۰۲][۱۰۳][۱۰۴][۱۰۵] وی از التبیان شیخ طوسی به عظمت یاد نموده [۱۰۶] و هنگام نقد دیدگاههای شیخ نیز هرگز به ناسزاگویی نپرداخته و حتی گاه سخن او را توجیه یا اقوالِ به ظاهر متعارضِ او را به گونهای جمع کرده است. [۱۰۷][۱۰۸][۱۰۹][۱۱۰][۱۱۱][۱۱۲]
محقق حلّی [۱۱۳][۱۱۴][۱۱۵] گاه با تعبیری چون المتأخر به ابن ادریس اشاره و آرای او را نقد کرده است. به نوشته خوانساری، [۱۱۶] علامه حلّی از او با عنوانی طعنهآمیز (الشاب المترف) یاد کرده است؛ ولی مدرک این سخن معلوم نیست. بهعلاوه، علامه در بسیاری موارد آرای ابن ادریس را نقل کرده و پذیرفته است [۱۱۷][۱۱۸][۱۱۹][۱۲۰][۱۲۱] و چهبسا از او با احترام نام برده است. [۱۲۲][۱۲۳]
به نظر ابن داوود حلّی [۱۲۴]، ابن ادریس بهطور کلی از احادیث اهل بیت علیهمالسلام اعراض کرده، لذا از او در بخش ضعفا نام برده است. بحرانی [۱۲۵] این دیدگاه را نپذیرفته و بر آن است که علو مرتبه علمی و فضل ابن ادریس انکارناپذیر است و اشتباه او در برخی مسائل، موجب قدح او نیست. به نظر بحرانی [۱۲۶] باتوجه به اینکه خودِ ابنداوود حلّی [۱۲۷] ابن ادریس را شیخ فقها و سرآمد در علوم وصف کرده است، بهتر بود نام وی را در شمار ممدوحان ذکر میکرد.
شیوه طرح مباحث فقهی
نسبت کنار نهادن تمامی روایات به ابن ادریس را نادرست شمردهاند، زیرا وی خبر متواتر و خبر مقرون به قراین قطعی را حجت میدانسته و فقط عمل کردن به خبر واحد را نفی میکرده است [۱۲۸] که برخی علمای پیش از او، مانند سید مرتضی علمالهدی (متوفی ۴۳۶[۱۲۹]) و نیز برخی از علمای دیگر قرن ششم، مانند ابن شهر آشوب (ذیل إسراء: ۳۶)، طَبْرِسی (ذیل حجرات: ۶) و ابن زهره [۱۳۰] هم بدان قائل بودهاند و پذیرش این نظر به هیچوجه نمیتواند موجب طعن و ضعف ابن ادریس باشد. [۱۳۱][۱۳۲][۱۳۳] هرچند ابن ادریس در بسیاری موارد به خبر واحد استناد نکرده [۱۳۴][۱۳۵] و آن را علمآور ندانسته است، [۱۳۶][۱۳۷] آثار وی مملو از احادیث، همراه با استناد به آنهاست [۱۳۸] زیرا وی علاوه بر اخبار متواتر، استناد به اخبار آحادی را که با ادله دیگر مانند کتاب، سنّت یا اجماع تأیید شود، جایز شمرده است. [۱۳۹][۱۴۰][۱۴۱][۱۴۲] از جمله پیامدهای انکار حجیت خبر واحد از جانب ابن ادریس، توجه بیشترِ او به ظواهر قرآن و سنّت، اتفاق فقها و اصول عملیه است. [۱۴۳]
به نقل منتجبالدین رازی، [۱۴۴] شیخسدیدالدین محمود حِمِّصی (از فقهای معاصر ابن ادریس) معتقد بود که ابن ادریس دچار خلط بوده و ازاینرو، تصانیف او قابل اعتماد نیست. این نظر را برخی محققان تا حدودی صحیح دانستهاند، زیرا مثلا ابن ادریس در بخش مُستَطْرَفات سرائر از اَبان بن تَغْلِب با واسطه کسی که یک یا دو طبقه متأخر از اوست، از امام حدیث نقل کرده [۱۴۵] یا سیّاری ( احمد بن محمد بن سیّار ) را از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام ذکر کرده [۱۴۶] در حالی که او از اصحاب دوران امام هادی و ا مام حسن عسکری علیهماالسلام بوده است. در عین حال گفتهاند که آثار او در خور اعتماد است، زیرا میتوان به تألیفات عالمان بزرگ اعتماد نمود، مگر در مواردی که خلاف آن ثابت شود. [۱۴۷][۱۴۸][۱۴۹]
وفات
به نظر برخی مؤلفان، ابن ادریس در حدود ۵۹۷، [۱۵۰][۱۵۱] و به گفته فرزندش صالح [۱۵۲] درحدود ۵۹۸ درگذشته است؛ بنابراین، وفات او در ۲۵ یا ۳۵ سالگی، که در بعضی منابع به آن اشاره شده، [۱۵۳][۱۵۴] نادرست است و به نظر برخی ناشی از تصحیف کلمه تسعین به سبعین بوده است. [۱۵۵][۱۵۶] بهعلاوه، این مطلب با گفته خود ابن ادریس [۱۵۷][۱۵۸] درباره سال تألیف سرائر و نیز تصریح فخار، شاگرد او، که در ۵۹۳ از او حدیث شنیده [۱۵۹] ناسازگار است. ابن ادریس در حلّه وفات یافت. مرقد او در محله «جامعین» حلّه قرار دارد و در ۱۳۴۰ش تجدید بنا شده است. [۱۶۰]
آثار
السرائر
مهمترین و تأثیرگذارترین اثر ابن ادریس، کتاب السرائرالحاوی لتحریر الفتاوی ، معروف به السرائر، [۱۶۱][۱۶۲] شامل تمام ابواب فقه (عبادات، عقود، ایقاعات و احکام) است که آن را در ۵۸۷ و ۵۸۸ تألیف کرد. [۱۶۳][۱۶۴] این کتاب از نظر تعداد ابواب و فصول جامعترین کتابی است که تا عصر ابنادریس نگارش یافته است. [۱۶۵][۱۶۶] در پایان کتاب فصلی با نام زیادات آمده که به مُستَطرَفات السرائر شهرت یافته و در آن احادیث جالب توجهی از آثار متقدمان گردآوری شده است و در میان آنها، احادیث نادر و منحصر به فردی نیز دیده میشود. [۱۶۷][۱۶۸] مستطرفات السرائر در ۱۴۰۸ در قم جداگانه چاپ شده است.
هدف از تألیف السرائر
ابن ادریس حلّی [۱۶۹] هدف از تألیف سرائر را نگارش کتابی مستند به دلایل و براهین صحیح و به دور از تقلید دیگران و بدون پیروی از اخبار آحاد ذکر کرده است. وی در این کتاب، علاوه بر بیان دیدگاههای خود، آرای فقهای معاصرش را نیز ذکر و احیانآ نقد کرده که گاه واکنش آنها را برانگیخته است [۱۷۰] [۱۷۱][۱۷۲]
نقد و بررسی آرای فقهی شیخ طوسی
هرچند ابن ادریس در سرائر اقوال فقهای بسیاری را نقل و احیانآ نقد کرده، [۱۷۳] اما عمدتآ به نقد و بررسی آرای فقهی و احیاناً اصولی شیخ طوسی پرداخته و با ذکر ادله و مستندات، برخی از آنها را پذیرفته [۱۷۴][۱۷۵] و شماری دیگر را نپذیرفته است، [۱۷۶][۱۷۷][۱۷۸] بهطوری که میتوان سرائر را کتابی در نقد آثار شیخ بهشمار آورد.[۱۷۹][۱۸۰][۱۸۱][۱۸۲] تألیف این کتاب و نیز کتاب غنیة النزوع (اثر ابن زهره) در چند سال پیشتر، که به نقد آرای اصولی شیخ طوسی در عدة الاصول پرداخته بود، بیانگر پیشرفت علم فقه و اصول تا مرحله مناقشهجویی و نقادی در آرای شیخ بود. [۱۸۳]
ابنادریس حلّی گاهی [۱۸۴][۱۸۵][۱۸۶][۱۸۷] از رجوع شیخ از فتواهای قبلیِ خود یاد کرده و عملا فهمانده که نپذیرفتن برخی فتاوای شیخ بر دیگران نیز جایز است. وی در برخی موارد [۱۸۸][۱۸۹] توضیح داده که آنچه شیخ آورده، ممکن است صرفآ از باب نقل قول یا مجادله باشد و نه رأی و فتوای او. نکته دیگری که ابن ادریس، گاه به آن اشاره کرده، [۱۹۰][۱۹۱][۱۹۲][۱۹۳][۱۹۴] اقتباس برخی آرای شیخ طوسی از اهل سنّت است، [۱۹۵] همچنان که خود او نیز، در موارد متعدد، آرای اهل سنّت را به گونه تطبیقی مورد توجه قرار داده و گاه پذیرفته است. [۱۹۶][۱۹۷] [۱۹۸]
ویژگیهای مهم سرائر
کتابِ سرائر را در بهکارگیری قواعد اصولی و تکیه بر مبانی استنباط و نیز بهرهگیری از استدلال ، برتر از کتاب المبسوط شیخ طوسی دانستهاند. [۱۹۹] بهرهگیری از اصول فقه در استنباط مسائل فقهی در سرائر بسیار چشمگیر است. [۲۰۰][۲۰۱][۲۰۲][۲۰۳][۲۰۴][۲۰۵] استفاده فراوان او از ادبیات عرب در تبیین اصطلاحات فقهی و بازشناسی واژهها و یاری جستن از کتب تاریخ و متخصصان این فن در مسائل تاریخی [۲۰۶][۲۰۷][۲۰۸][۲۰۹] و توجه به برخی مباحث کلامی، [۲۱۰][۲۱۱][۲۱۲] از ویژگیهای مهم سرائر است. [۲۱۳][۲۱۴][۲۱۵]
فتاوای نادر در السرائر
در سرائر فتاوای نادری نیز دیده میشود، از جمله شرط نبودن فقر در استحقاق یتیم هاشمی برای دریافت خمس [۲۱۶] و جواز شستن دست و صورت از پایین در وضو [۲۱۷](برای فتاوایی دیگر به این منابع رجوع کنید [۲۱۸][۲۱۹][۲۲۰][۲۲۱][۲۲۲][۲۲۳]).
نسخ و چاپ
از سرائر نسخههای خطی متعددی موجود است، از جمله در کتابخانههای آستان قدس رضوی (متعلق به ۶۰۳)، مجلس شورای اسلامی (متعلق به ۶۳۹) و دانشگاه تهران . سرائر در ۱۲۴۷ و ۱۲۷۰ در قطع رحلی به چاپ رسید [۲۲۴][۲۲۵] و در ۱۴۱۰ در قم و در ۱۴۲۸ با تحقیق محمدمهدی موسوی خرسان در نجف (همراه منتخبالتبیان و حاشیه الصحیفة السجادیة) چاپ شد.
المنتخبُ من تفسیر القرآن
کتاب دیگر ابن ادریس، المنتخبُ من تفسیر القرآن و النُکَتُ المُسْتخرَجَةُ مِنْ کتاب التبیان یا مختصر تفسیر التبیان است. [۲۲۶][۲۲۷] صفدی، [۲۲۸] نام آن را به اشتباه منتخب کتاب البیان ذکر کرده است. تألیف این کتاب که گزیدهای است از التبیان (اثر شیخ طوسی)، در ۵۸۲ پایان یافته است. [۲۲۹][۲۳۰] این کتاب با تحقیق محمدمهدی موسوی خرسان در نجف به چاپ رسیده است. چاپ دیگری از آن نیز در ۱۴۰۹ در قم در دو جلد، به کوشش سیدمهدی رجائی، صورت گرفته است.
تعلیقات بر التبیان
برخی از کتابی با عنوان تعلیقات بر التبیان شیخطوسی، که نسخههایی از آن موجود است، در شمار آثار ابن ادریس نام بردهاند. [۲۳۱][۲۳۲][۲۳۳] آقابزرگ طهرانی [۲۳۴] این اثر را کتابی جز مختصر تفسیر التبیان میداند، اما از آنجا که ابنادریس هریک از نه جزء کتاب مختصر تفسیر التبیان را تعلیق نامیده، احتمال داده شده است که این دو کتاب یک اثر باشد. [۲۳۵]
سایر آثار
آثار دیگر ابن ادریس عبارتاند از: خلاصة الاستدلال فی المُواسَعَة و المُضایَقَة [۲۳۶][۲۳۷] یا المختصر فی المضایقة که جعفر بن احمد قمرویه حائری، شاگرد ابن ادریس، نسخه آن را در ۵۸۸ کتابت کرده است. [۲۳۸] هرچند در برخی منابع فقهی به آرای ابنادریس در این کتاب اشاره شده، [۲۳۹][۲۴۰][۲۴۱][۲۴۲] اما نسخهای از این کتاب در دسترس نیست؛ رسالة فی معنی الناصب، که محقق کرکی آن را به ابنادریس نسبت داده است [۲۴۳] المسائل که برخی پرسشهای فقهی را پاسخ داده و جعفر بن احمد قمرویه حائری آن را در ۵۸۸ با املای ابنادریس نوشته است [۲۴۴][۲۴۵] مناسک الحج. [۲۴۶][۲۴۷][۲۴۸]
ابن ادریس از برخی کتب پیشین نسخهبرداری کرده است، از جمله صحیفه سجادیه ، که به آن حاشیه نیز زده و نسخه خطی کامل آن در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است. [۲۴۹] مؤلف این نسخه خود را ابن ادریس معرفی کرده و نام کامل خود را نیاورده، [۲۵۰] اما وجود نام ابنادریس حلّی در سلسله سند صحیفه سجادیه و استفاده عالمان معاصر ابن ادریس از این نسخه همراه با انتساب آن به او و مؤیدات دیگر حاکی از درستی انتساب این نسخه به ابن ادریس است. [۲۵۱][۲۵۲] ابن ادریس در این کتاب به توضیح واژگان مهم صحیفه سجادیه پرداخته (حدود ششصد لغت) و توضیحات خود را با حرف «س» و توضیحات منقول از منابع لغوی، مانند صحاح جوهری، را با حروف دیگر مشخص کرده است. [۲۵۳][۲۵۴] این حاشیه با تحقیق محمدمهدی موسوی خرسان در ۱۴۲۸ در نجف چاپ شد. از دیگر آثاری که ابنادریس استنساخ کرده، قرب الاسناد عبداللّه بن جعفر حِمْیَری قمی (متوفی ح۳۱۰) در ۵۷۴ و مصباح المُتَهَجِّد شیخطوسی است. [۲۵۵][۲۵۶][۲۵۷][۲۵۸][۲۵۹]
فهرست منابع
(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الثقات العیون فی سادس القرون، چاپ علینقی منزوی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
(۳) ابن ادریس حلّی، حاشیة ابنادریس علیالصحیفة السجادیة، چاپ حسن موسوی خرسان، قم ۱۳۸۷ش.
(۴) ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۱۱.
(۵) ابن حجر عسقلانی، لسانالمیزان، چاپ محمد عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۱۷/ ۱۹۹۵ـ۱۹۹۶.
(۶) ابن داوود حلّی، کتاب الرجال، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۹۲/۱۹۷۲، چاپ افست قم.
(۷) ابن زهره، غنیةالنزوع الی علمی الاصول و الفروع، چاپ ابراهیم بهادری، قم ۱۴۱۷.
(۸) ابن شهرآشوب، متشابه القرآن و مختلفه، تهران ۱۳۲۸ش، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
(۹) ابن طاووس، کشف المَحَجَّة لثمرةالمُهْجَة، چاپ محمد حسون، قم ۱۳۷۵ش.
(۱۰) ابن فُوَطی، تلخیص مجمعالآداب فی معجم الالقاب، ج ۴، قسم ۳، چاپ مصطفی جواد، (دمشق ۱۹۶۵).
(۱۱) عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، تعلیقة املالآمل، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۱۰.
(۱۲) عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاضالعلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
(۱۳) امین.
(۱۴) مرتضی بن محمدامین انصاری، فرائدالاصول، قم ۱۴۲۷.
(۱۵) محمدمهدی بن مرتضی بحرالعلوم، رجال السید بحرالعلوم، المعروف بالفوائد الرجالیة، چاپ محمدصادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، تهران ۱۳۶۳ش.
(۱۶) یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤةالبحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.
(۱۷) علیهمت بناری، زندگی و اندیشههای ابنادریس، قم ۱۳۸۱ش.
(۱۸) مصطفی بن حسین تفرشی، نقدالرجال، قم ۱۴۱۸.
(۱۹) محمد بن حسن حرّعاملی، املالآمل، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش.
(۲۰) احمد حسینیاشکوری، تراجم الرجال، قم ۱۴۱۴.
(۲۱) محمدجواد بن محمد حسینی عاملی، مفتاح الکرامة فی شرح قواعدالعلامة، چاپ محمدباقر خالصی، قم ۱۴۱۹ـ۱۴۲۳.
(۲۲) خوانساری.
(۲۳) خویی.
(۲۴) محمد بن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۵۹۱ـ۶۰۰ه، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
(۲۵) محمد بن احمد ذهبی، سیراعلامالنبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ ۱۹۸۸.
(۲۶) سمعانی.
(۲۷) شوشتری.
(۲۸) محمد بن مکی شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، قم ۱۴۱۲ـ۱۴۱۴.
(۲۹) زینالدین بن علی شهیدثانی، الرعایة فی علم الدرایة، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال، قم ۱۴۰۸.
(۳۰) حسن صدر، تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام، (بغداد ۱۳۷۰)، چاپ افست تهران.
(۳۱) محمدباقر صدر، «پیدایش و تطور علم اصول»، حوزه، ش ۹ (فروردین ۱۳۶۴).
(۳۲) صفدی.
(۳۳) طبرسی.
(۳۴) حسن بن یوسف علامهحلّی، تحریرالاحکام الشرعیة علی مذهب الامامیة، چاپ ابراهیم بهادری، قم ۱۴۲۰ـ۱۴۲۲.
(۳۵) حسن بن یوسف علامهحلّی، مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، قم ۱۴۱۲ـ۱۴۲۰.
(۳۶) علی بن حسین علمالهدی، رسائلالشریف المرتضی، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۵ـ۱۴۱۰.
(۳۷) علی بن عبداللّه علیاری تبریزی، بهجةالآمال فی شرح زبدةالمقال، ج ۶، چاپ جعفر حائری، تهران ۱۳۶۶ش.
(۳۸) عباس قمی، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، چاپ سنگی نجف ۱۳۵۲ـ۱۳۵۵، چاپ افست بیروت.
(۳۹) عباس قمی، فوائدالرضویة: زندگانی علمای مذهب شیعه، تهران (۱۳۲۷ش).
(۴۰) عباس قمی، هدیةالاحباب فی ذکر المعروف بالکنی و الالقاب و الانساب، تهران ۱۳۶۳ش.
(۴۱) اعجاز حسین بن محمدقلی کنتوری، کشفالحجب و الاستار عن اسماءالکتب و الاسفار، قم ۱۴۰۹.
(۴۲) محمد بن اسماعیل مازندرانی حائری، منتهیالمقال فی احوال الرجال، قم ۱۴۱۶.
(۴۳) عبداللّه مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، چاپ سنگی نجف ۱۳۴۹ـ۱۳۵۲.
(۴۴) مجلسی، بحار الانوار.
(۴۵) جعفر بن حسن محقق حلّی، المعتبر فی شرح المختصر، ج ۱ و ۲، قم ۱۳۶۴ش.
(۴۶) خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش.
(۴۷) علی بن عبیداللّه منتجبالدین رازی، الفهرست، چاپ جلالالدین محدث ارموی، قم ۱۳۶۶ش.
(۴۸) محمدعلی مهدویراد، «تطور فقه شیعه و جایگاه سرائر در آن»، آینه پژوهش، سال ۱، ش ۴ (آذر و دی ۱۳۶۹).
(۴۹) محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت ۱۹۸۱.
(۵۰) حسین بن محمدتقی نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، قم ۱۴۱۵ـ۱۴۲۰.
(۵۱) علیرضا هدائی، «ابنادریس حلّی و کتاب السرائر»، مقالات و بررسیها، دفتر ۵۹ـ۶۰ (زمستان ۱۳۷۵).
پانویس
۱. سمعانی، ج۴، ص۱۶۰.
۲. عبداللّه مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، بخش ۲، ص ۷۷، چاپ سنگی نجف ۱۳۴۹ـ۱۳۵۲.
۳. امین، ج۳، ص۱۳۸.
۴. ابن فُوَطی، تلخیص مجمعالآداب فی معجم الالقاب، ج۴، قسم ۳، ص۳۰۸، ج ۴، قسم ۳، چاپ مصطفی جواد، (دمشق ۱۹۶۵).
۵. عباس قمی، فوائدالرضویة: زندگانی علمای مذهب شیعه، ج۱، ص۳۸۵، تهران (۱۳۲۷ش).
۶. امین، ج۹، ص۱۲۰.
۷. امین، ج۹، ص۱۲۰.
۸. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۲، ص۱۵۵، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۹. خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج ۵، ستون ۲۸۷، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش.
۱۰. عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ج۵، ص۳۱، پانویس ۱، ریاضالعلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
۱۱. عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، تعلیقة املالآمل، ج۱، ص۲۴۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۱۰.
۱۲. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۲، ص۱۵۵، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۱۳. عباس قمی، فوائدالرضویة: زندگانی علمای مذهب شیعه، ج۱، ص۳۸۵، تهران (۱۳۲۷ش).
۱۴. خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج ۵، ستون ۲۸۷، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش.
۱۵. محمد بن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ص ۳۱۴، حوادث و وفیات ۵۹۱ـ۶۰۰ه، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۵۹۱ـ۶۰۰ه، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
۱۶. محمد بن حسن حرّعاملی، املالآمل، ج۱، ص۲۴۳، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش.
۱۷. یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤةالبحرین، ج۱، ص۲۳۷، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.
۱۸. یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤةالبحرین، ج۱، ص۲۷۸، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.
۱۹. خوانساری، ج۶، ص۲۷۴.
۲۰. حسین بن محمدتقی نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۳۴۵، قم ۱۴۱۵۱۴۲۰.
۲۱. عباس قمی، فوائدالرضویة: زندگانی علمای مذهب شیعه، ج۱، ص۳۸۶، تهران (۱۳۲۷ش).
۲۲. یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤةالبحرین، ج۱، ص۲۳۷، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.
۲۳. علی بن عبداللّه علیاری تبریزی، بهجةالآمال فی شرح زبدةالمقال، ج۶، ص۲۷۱، ج ۶، چاپ جعفر حائری، تهران ۱۳۶۶ش.
۲۴. حسین بن محمدتقی نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۳۴۵، قم ۱۴۱۵۱۴۲۰.
۲۵. مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۴، ص۱۹.
۲۶. محمد بن اسماعیل مازندرانی حائری، منتهیالمقال فی احوال الرجال، ج۵، ص۳۴۸، قم ۱۴۱۶.
۲۷. علی بن عبداللّه علیاری تبریزی، بهجةالآمال فی شرح زبدةالمقال، ج۶، ص۲۷۴، ج ۶، چاپ جعفر حائری، تهران ۱۳۶۶ش.
۲۸. محمد بن حسن حرّعاملی، املالآمل، ج۱، ص۸۰، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش.
۲۹. محمد بن حسن حرّعاملی، املالآمل، ج۱، ص۱۰۶، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش.
۳۰. محمد بن احمد ذهبی، سیراعلامالنبلاء، ج۲۰، ص۱۷۵، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ ۱۹۸۸.
۳۱. محمد بن احمد ذهبی، سیراعلامالنبلاء، ج۲۱، ص۳۳۲، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ ۱۹۸۸.
۳۲. مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۶، ص۶۹.
۳۳. عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاضالعلماء و حیاض الفضلاء، ج۵، ص۳۲، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
۳۴. عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، تعلیقة املالآمل، ج۱، ص۲۴۵، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۱۰.
۳۵. مفاخر اسلام، علی دوانی ج۳، ص۴۱۸.
۳۶. سیمای حله، ص۲۶.
۳۷. تاریخ فقه و فقهاء، ابوالقاسم گرجی.
۳۸. الكنی و الالقاب، ج ۲، ص ۲۳۳.
۳۹. علمای بزرگ شیعه از كلینی تا خمینی، ص ۳۰.
۴۰. الكنی و الالقاب، ج ۲، ص ۴۴۲
۴۱. فوائد الرضویه، ص۱۲۵.
۴۲. طبقات اعلام الشیعه ج۲، ص۱۲۵.
۴۳. الامل الآمل ج۲، ص۱۶۹.
۴۴. فوائد الرضویه، ص۲۶۲.
۴۵. فوائد الرضویه، ص ۵۴.
۴۶. دائره المعارف بزرگ اسلامی ج۲، ص۷۱۹.
۴۷. دائره المعارف بزرگ اسلامی ج۲، ص۷۱۹.
۴۸. دائره المعارف بزرگ اسلامی ج۲، ص۷۱۹.
۴۹. دائره المعارف بزرگ اسلامی ج۲، ص۷۱۹.
۵۰. یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤةالبحرین، ج۱، ص۲۷۹، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.
۵۱. خوانساری، ج۶، ص۲۷۷.
۵۲. محمد بن حسن حرّعاملی، املالآمل، ج۱، ص۲۱۰، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش.
۵۳. احمد حسینیاشکوری، تراجم الرجال، ج۱، ص۳۹۱، قم ۱۴۱۴.
۵۴. جعفر بن احمد قمرویه حائری، علی بن عبداللّه علیاری تبریزی، بهجةالآمال فی شرح زبدةالمقال، ج ۶، چاپ جعفر حائری، تهران ۱۳۶۶ش.
۵۵. احمد حسینیاشکوری، تراجم الرجال، ج۲، ص۸۵۷، قم ۱۴۱۴.
۵۶. عباس قمی، هدیةالاحباب فی ذکر المعروف بالکنی و الالقاب و الانساب، ج۱، ص۲۷۲، تهران ۱۳۶۳ش.
۵۷. عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاضالعلماء و حیاض الفضلاء، ج۱، ص۳۵۱، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
۵۸. ادوار اجتهاد، ص۲۸۵.
۵۹. دائره المعارف بزرگ اسلامی ج۲، ص۷۱۹.
۶۰. تاریخ فقه و فقهاء، ص۲۲۲.
۶۱. فوائد الرضویه، ص ۱۲۵.
۶۲. طبقات مفسران شیعه ج۲، ص۲۳۴.
۶۳. . ادوار اجتهاد، ص ۲۷۸ ـ ۲۸۱.
۶۴. ابن طاووس، کشف المَحَجَّة لثمرةالمُهْجَة، ج۱، ص۱۸۵، چاپ محمد حسون، قم ۱۳۷۵ش.
۶۵. زینالدین بن علی شهیدثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ج۱، ص۹۳، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال، قم ۱۴۰۸.
۶۶. شوشتری، ج۹، ص۹۴.
۶۷. محمدباقر صدر، «پیدایش و تطور علم اصول»، ج۱، ص۴۳، حوزه، ش ۹ (فروردین ۱۳۶۴).
۶۸. محمدجواد بن محمد حسینی عاملی، مفتاح الکرامة فی شرح قواعدالعلامة، ج۱، ص۵۱۴، چاپ محمدباقر خالصی، قم ۱۴۱۹۱۴۲۳.
۶۹. محمدجواد بن محمد حسینی عاملی، مفتاح الکرامة فی شرح قواعدالعلامة، ج۹، ص۹، چاپ محمدباقر خالصی، قم ۱۴۱۹ـ۱۴۲۳.
۷۰. محمدجواد بن محمد حسینی عاملی، مفتاح الکرامة فی شرح قواعدالعلامة، ج۱۰، ص۵۷، چاپ محمدباقر خالصی، قم ۱۴۱۹ـ۱۴۲۳.
۷۱. محمدجواد بن محمد حسینی عاملی، مفتاح الکرامة فی شرح قواعدالعلامة، ج۱۰، ص۱۷۷، چاپ محمدباقر خالصی، قم ۱۴۱۹ـ۱۴۲۳.
۷۲. محمدجواد بن محمد حسینی عاملی، مفتاح الکرامة فی شرح قواعدالعلامة، ج۱۰، ص۳۳۶، چاپ محمدباقر خالصی، قم ۱۴۱۹ـ۱۴۲۳.
۷۳. محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۳، ص۷۷۷۸، بیروت ۱۹۸۱.
۷۴. محمد بن مکی شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، ج۱، ص۴۲۰، قم ۱۴۱۲۱۴۱۴.
۷۵. محمد بن مکی شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، ج۱، ص۳۱۵، قم ۱۴۱۲۱۴۱۴.
۷۶. محمد بن مکی شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، ج۲، ص۱۴۴، قم ۱۴۱۲۱۴۱۴.
۷۷. محمد بن مکی شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، ج۲، ص۲۰۶، قم ۱۴۱۲۱۴۱۴.
۷۸. محمد بن مکی شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، ج۳، ص۲۳۲، قم ۱۴۱۲۱۴۱۴.
۷۹. محمد بن مکی شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، ج۳، ص۲۳۷، قم ۱۴۱۲۱۴۱۴.
۸۰. محمدجواد بن محمد حسینی عاملی، مفتاح الکرامة فی شرح قواعدالعلامة، ج۶، ص۱۵۳، چاپ محمدباقر خالصی، قم ۱۴۱۹ـ۱۴۲۳.
۸۱. محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۵، ص۳۲۱، بیروت ۱۹۸۱.
۸۲. محمد بن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حوادث و وفیات ۵۹۱ـ۶۰۰ه، ص ۳۱۴، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۵۹۱ـ۶۰۰ه، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
۸۳. ابن حجر عسقلانی، لسانالمیزان، ج۵، ص۶۹۳، چاپ محمد عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۱۷/ ۱۹۹۵ـ۱۹۹۶.
۸۴. یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤةالبحرین، ج۱، ص۲۷۶، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.
۸۵. عباس قمی، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، ج۱، ص۴۴۴، چاپ سنگی نجف ۱۳۵۲ـ۱۳۵۵، چاپ افست بیروت.
۸۶. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۶۷۸، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۸۷. . مجالس المؤمنین، قاضی نور الله شوشتری،ص۵۶۹.
۸۸. . فقهای نامدار شیعه، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، ص ۱۰۹.
۸۹. . منظور از طعن، عبارت است از انتقاد سخت و تندی كه ابن ادریس نسبت به شیخ طوسی بیان داشته است.
۹۰. . لؤلؤه البحرین فی الاجازات و تراجم رجال الحدیث، شیخ یوسف بحرانی، ص ۲۷۶.
۹۱. . آینه پژوهش، سال اول، شماره ۴، ص ۲۴.
۹۲. آشنایی با علوم اسلامی ج۳، ص۸۵.
۹۳. . آینه پژوهش، سال اول، شماره ۴، ص ۲۴.
۹۴. . تذكره العلماء، محمد بن سلیمان، ص ۲۲۷.
۹۵. . مفاخر اسلام ج۴، ص۱۹.
۹۶. . مفاخر اسلام ج۴، ص۱۹.
۹۷. . دائره المعارف بزرگ اسلامی ج۲، ص۷۱۹.
۹۸. عبداللّه مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، بخش ۲، ص ۷۷، چاپ سنگی نجف ۱۳۴۹ـ۱۳۵۲.
۹۹. محمد بن اسماعیل مازندرانی حائری، منتهیالمقال فی احوال الرجال، ج۵، ص۳۴۷، قم ۱۴۱۶.
۱۰۰. خویی، ج۱۵، ص۶۴ـ۶۵.
۱۰۱. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۵۲، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۰۲. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۶۹، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۰۳. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۱۰۰، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۰۴. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۲۹۶، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۰۵. علیرضا هدائی، «ابنادریس حلّی و کتاب السرائر»، ج۱، ص۱۲۶، مقالات و بررسیها، دفتر ۵۹ـ۶۰ (زمستان ۱۳۷۵).
۱۰۶. محمدمهدی بن مرتضی بحرالعلوم، رجال السید بحرالعلوم، ج۳، ص۲۲۹، المعروف بالفوائد الرجالیة، چاپ محمدصادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، تهران ۱۳۶۳ش.
۱۰۷. محمدعلی مهدویراد، «تطور فقه شیعه و جایگاه سرائر در آن»، ج۱، ص۲۴، آینه پژوهش، سال ۱، ش ۴ (آذر و دی ۱۳۶۹).
۱۰۸. علیرضا هدائی، «ابنادریس حلّی و کتاب السرائر»، ج۱، ص۱۲۶، مقالات و بررسیها، دفتر ۵۹ـ۶۰ (زمستان ۱۳۷۵).
۱۰۹. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۱۱۴، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۱۰. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۵۴، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۱۱. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۳۶۳، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۱۲. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۴۳۰، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۱۳. جعفر بن حسن محقق حلّی، المعتبر فی شرح المختصر، ج۱، ص۳۵۱، قم ۱۳۶۴ش.
۱۱۴. جعفر بن حسن محقق حلّی، المعتبر فی شرح المختصر، ج۱، ص۳۴۲، قم ۱۳۶۴ش.
۱۱۵. [http://lib.eshia.ir/۱۰۰۴۸/۲/۷۰۲/فدعوى جعفر بن حسن محقق حلّی، المعتبر فی شرح المختصر، ج۲، ص۷۰۲، قم ۱۳۶۴ش.
۱۱۶. خوانساری، ج۶، ص۲۷۷.]
۱۱۷. حسن بن یوسف علامهحلّی، مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، ج۸، ص۱۵۳، قم ۱۴۱۲۱۴۲۰.
۱۱۸. حسن بن یوسف علامهحلّی، مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، ج۸، ص۱۶۸۱۶۹، قم ۱۴۱۲۱۴۲۰.
۱۱۹. حسن بن یوسف علامهحلّی، مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، ج۸، ص۱۷۰، قم ۱۴۱۲۱۴۲۰.
۱۲۰. حسن بن یوسف علامهحلّی، مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، ج۹، ص۷۶، قم ۱۴۱۲۱۴۲۰.
۱۲۱. حسن بن یوسف علامهحلّی، مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، ج۹، ص۲۹۹۳۰۰، قم ۱۴۱۲۱۴۲۰.
۱۲۲. حسن بن یوسف علامهحلّی، تحریرالاحکام الشرعیة علی مذهب الامامیة، ج۴، ص۶۲۲، چاپ ابراهیم بهادری، قم ۱۴۲۰۱۴۲۲.
۱۲۳. حسن بن یوسف علامهحلّی، تحریرالاحکام الشرعیة علی مذهب الامامیة، ج۵، ص۶۰۰، چاپ ابراهیم بهادری، قم ۱۴۲۰۱۴۲۲.
۱۲۴. ابن داوود حلّی، کتاب الرجال، ص ۲۶۹، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۹۲/۱۹۷۲، چاپ افست قم.
۱۲۵. یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤةالبحرین، ج۱، ص۲۷۹، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.
۱۲۶. یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤةالبحرین، ج۱، ص۲۸۰، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.
۱۲۷. ابن داوود حلّی، کتاب الرجال، ص ۲۶۹، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۹۲/۱۹۷۲، چاپ افست قم.
۱۲۸. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۴۷، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۱۱.
۱۲۹. علی بن حسین علمالهدی، رسائلالشریف المرتضی، ج۱، ص۵۰ـ۵۱، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۵ـ۱۴۱۰.
۱۳۰. ابن زهره، غنیةالنزوع الی علمی الاصول و الفروع، ج۱، ص۳۲۹، چاپ ابراهیم بهادری، قم ۱۴۱۷.
۱۳۱. محمد بن اسماعیل مازندرانی حائری، منتهیالمقال فی احوال الرجال، ج۵، ص۳۴۶، قم ۱۴۱۶.
۱۳۲. مصطفی بن حسین تفرشی، نقدالرجال، ج۴، ص۱۳۲، قم ۱۴۱۸.
۱۳۳. علیهمت بناری، زندگی و اندیشههای ابنادریس، ج۱، ص۲۶۳، قم ۱۳۸۱ش.
۱۳۴. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۱۲۷، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۳۵. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۴۹۵، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۳۶. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۱۲۷، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۳۷. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۳۳۰، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۳۸. خویی، ج۱۵، ص۶۴.
۱۳۹. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۳۴۲، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۴۰. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۳۷۵، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۴۱. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۷۸، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۴۲. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۳۷۵، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۴۳. علیهمت بناری، زندگی و اندیشههای ابنادریس، ج۱، ص۲۷۳ـ۲۷۵، قم ۱۳۸۱ش.
۱۴۴. علی بن عبیداللّه منتجبالدین رازی، الفهرست، ج۱، ص۱۱۳، چاپ جلالالدین محدث ارموی، قم ۱۳۶۶ش.
۱۴۵. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۵۶۳، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۱۱.
۱۴۶. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۵۶۸، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۱۱.
۱۴۷. خویی، ج۱۵، ص۶۳.
۱۴۸. شوشتری، ج۴، ص۳۸۱.
۱۴۹. شوشتری، ج۹، ص۹۳.
۱۵۰. علی بن عبیداللّه منتجبالدین رازی، الفهرست، ج۱، ص۳۹۸، چاپ جلالالدین محدث ارموی، قم ۱۳۶۶ش.
۱۵۱. ابن حجر عسقلانی، لسانالمیزان، ج۵، ص۶۹۳، چاپ محمد عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۱۷/ ۱۹۹۵ـ۱۹۹۶.
۱۵۲. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۲، ص۱۵۵، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۱۵۳. محمد بن اسماعیل مازندرانی حائری، منتهیالمقال فی احوال الرجال، ج۵، ص۳۴۸، قم ۱۴۱۶.
۱۵۴. مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۴، ص۱۹.
۱۵۵. حسین بن محمدتقی نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۲، قم ۱۴۱۵۱۴۲۰.
۱۵۶. مجلسی، بحار الانوار، ج صفر، مقدمه عبدالرحیم ربانی شیرازی، ص۱۹۸.
۱۵۷. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۵۷۷، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۵۸. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۲۵۸، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۵۹. مجلسی، بحار الانوار، ج صفر، مقدمه عبدالرحیم ربانی شیرازی، ص۱۹۸.
۱۶۰. یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤةالبحرین، ج۱، ص۲۷۷ـ۲۷۸، پانویس۲۰، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.
۱۶۱. صفدی، ج۲، ص۱۸۳.
۱۶۲. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۲، ص۱۵۵، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۱۶۳. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۵۷۷، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۶۴. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۲۵۸، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۶۵. علیهمت بناری، زندگی و اندیشههای ابنادریس، ج۱، ص۱۳۵، قم ۱۳۸۱ش.
۱۶۶. علیهمت بناری، زندگی و اندیشههای ابنادریس، ج۱، ص۳۱۸، قم ۱۳۸۱ش.
۱۶۷. مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۱۶.
۱۶۸. برای منابع مورد استفاده در مستطرفات رجوع کنید به، علیهمت بناری، ج۱، ص۹۴ـ۹۵، زندگی و اندیشههای ابنادریس، قم ۱۳۸۱ش.
۱۶۹. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۵۱، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۷۰. محمدباقر صدر، «پیدایش و تطور علم اصول»، ج۱، ص۴۲، حوزه، ش ۹ (فروردین ۱۳۶۴).
۱۷۱. برای مناظره ابن ادریس با حمصی رجوع کنید به:ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج ۲، ص۱۹۰۱۹۱قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۷۲. برای مناظره ابن ادریس با ابن زهره رجوع کنید به:ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج ۲، ص۴۴۳، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۷۳. برای نام فقها رجوع کنید به، علیهمت بناری، ج۱، ص۲۱۶ـ۲۲۳، زندگی و اندیشههای ابنادریس، قم ۱۳۸۱ش.
۱۷۴. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۳۲۳، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۷۵. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۳۳۴۳۳۵، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۷۶. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۶۶، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۷۷. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۱۰۰، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۷۸. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۲۲۶، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۷۹. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۴۶۰، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۸۰. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۲۵۲، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۸۱. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۵۲۳، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۸۲. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۵۶۳، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۸۳. محمدباقر صدر، «پیدایش و تطور علم اصول»، ج۱، ص۴۴، حوزه، ش ۹ (فروردین ۱۳۶۴).
۱۸۴. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۸۳، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۸۵. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۸۹، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۸۶. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۲۳، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۸۷. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۴۳۱، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۸۸. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۲۶۹، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۸۹. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۴۹۲، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۹۰. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۱۷۳، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۹۱. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۳۶۷، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۹۲. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۴۵۲، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۹۳. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۱۷۱، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۹۴. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۳۸۵، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۹۵. محمدعلی مهدویراد، «تطور فقه شیعه و جایگاه سرائر در آن»، ج۱، ص۲۳ـ۲۴، آینه پژوهش، سال ۱، ش ۴ (آذر و دی ۱۳۶۹).
۱۹۶. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۱۷۹، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۹۷. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۳۴۱، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۹۸. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۳۶۱، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۱۹۹. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، مقدمه، ص۲۱۲۲، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۰۰. حسن صدر، تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام، ج۱، ص۳۰۵، (بغداد ۱۳۷۰)، چاپ افست تهران.
۲۰۱. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۱۳۱، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۰۲. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۲۷۲، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۰۳. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۳۳، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۰۴. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۱۸۶، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۰۵. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۴۹۱، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۰۶. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۱۹۰، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۰۷. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۱۲۵، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۰۸. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۲۰۰، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۰۹. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۶۵۳، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۱۰. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۷۵، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۱۱. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۲۵۱۲۵۲، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۱۲. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۳۶۳۷، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۱۳. محمدعلی مهدویراد، «تطور فقه شیعه و جایگاه سرائر در آن»، ج۱، ص۲۵، آینه پژوهش، سال ۱، ش ۴ (آذر و دی ۱۳۶۹).
۲۱۴. علیهمت بناری، زندگی و اندیشههای ابنادریس، ج۱، ص۱۶۳ـ۱۷۳، قم ۱۳۸۱ش.
۲۱۵. علیهمت بناری، زندگی و اندیشههای ابنادریس، ج۱، ص۲۰۳ـ۲۰۷، قم ۱۳۸۱ش.
۲۱۶. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۴۹۶، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۱۷. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۹۹، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۱۸. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۳۷۶، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۱۹. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۴۲۱، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۲۰. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۴۲۶، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۲۱. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۴۴۰، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۲۲. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۲۶، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۲۳. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۳، ص۵۳۲، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۲۴. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۱، ص۱۱ـ۱۲، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۲۲۵. خانبابا مشار، ج ۵، ستون ۲۸۷، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش.
۲۲۶. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۰، ص۱۸۴ـ۱۸۵، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۲۲۷. عباس قمی، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، ج۱، ص۴۴۴، چاپ سنگی نجف ۱۳۵۲ـ۱۳۵۵، چاپ افست بیروت.
۲۲۸. صفدی، ج۲، ص۱۸۳.
۲۲۹. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، مقدمه، ص۱۱، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۱۱.
۲۳۰. علیهمت بناری، زندگی و اندیشههای ابنادریس، ج۱، ص۹۸، قم ۱۳۸۱ش.
۲۳۱. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۰، ص۱۸۴ـ۱۸۵، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۲۳۲. حسن صدر، تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام، ج۱، ص۳۰۵، (بغداد ۱۳۷۰)، چاپ افست تهران.
۲۳۳. خویی، ج۱۵، ص۶۲.
۲۳۴. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الثقات العیون فی سادس القرون، ج۱، ص۲۹۰، چاپ علینقی منزوی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
۲۳۵. علیهمت بناری، زندگی و اندیشههای ابنادریس، ج۱، ص۱۰۰ـ۱۰۵، قم ۱۳۸۱ش.
۲۳۶. ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۲۷۳، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
۲۳۷. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۷، ص۲۱۱، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۲۳۸. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۰، ص۱۷۵، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۲۳۹. محمدجواد بن محمد حسینی عاملی، مفتاح الکرامة فی شرح قواعدالعلامة، ج۹، ص۶۲۶، چاپ محمدباقر خالصی، قم ۱۴۱۹ـ۱۴۲۳.
۲۴۰. محمدجواد بن محمد حسینی عاملی، مفتاح الکرامة فی شرح قواعدالعلامة، ج۹، ص۶۳۲، چاپ محمدباقر خالصی، قم ۱۴۱۹ـ۱۴۲۳.
۲۴۱. محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۳، ص۷۷ ۷۸، بیروت ۱۹۸۱.
۲۴۲. مرتضی بن محمدامین انصاری، فرائدالاصول، ج۱، ص۳۳۷، قم ۱۴۲۷.
۲۴۳. عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاضالعلماء و حیاض الفضلاء، ج۵، ص۳۳، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
۲۴۴. یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤةالبحرین، ج۱، ص۲۷۹ـ۲۸۰، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.
۲۴۵. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۰، ص۳۳۰ـ۳۳۱، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۲۴۶. محمد بن احمد ذهبی، سیراعلامالنبلاء، ج۲۱، ص۳۳۲، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ ۱۹۸۸.
۲۴۷. صفدی، ج۲، ص۱۸۳.
۲۴۸. برای آثار دیگر رجوع کنید به، علیهمت بناری، ج۱، ص۸۵ـ۸۷، زندگی و اندیشههای ابنادریس، قم ۱۳۸۱ش.
۲۴۹. ابن ادریس حلّی، حاشیة ابنادریس علیالصحیفة السجادیة، مقدمه موسوی خرسان، ص ۴۹ـ۵۲، چاپ حسن موسوی خرسان، قم ۱۳۸۷ش.
۲۵۰. ابن ادریس حلّی، حاشیة ابنادریس علیالصحیفة السجادیة، ج۱، ص۳۲۳، چاپ حسن موسوی خرسان، قم ۱۳۸۷ش.
۲۵۱. علیهمت بناری، زندگی و اندیشههای ابنادریس، ج۱، ص۱۰۶ـ۱۰۹، قم ۱۳۸۱ش.
۲۵۲. ابن ادریس حلّی، حاشیة ابنادریس علیالصحیفة السجادیة، مقدمه موسوی خرسان، ص ۳۸ـ۳۹، چاپ حسن موسوی خرسان، قم ۱۳۸۷ش.
۲۵۳. ابن ادریس حلّی، حاشیة ابنادریس علیالصحیفة السجادیة، ج۱، ص۱۰۰، چاپ حسن موسوی خرسان، قم ۱۳۸۷ش.
۲۵۴. علیهمت بناری، زندگی و اندیشههای ابنادریس، ج۱، ص۱۰۹ـ۱۱۰، قم ۱۳۸۱ش.
۲۵۵. اعجاز حسین بن محمدقلی کنتوری، کشفالحجب و الاستار عن اسماءالکتب و الاسفار، ج۱، ص۳۴۲، قم ۱۴۰۹.
۲۵۶. اعجاز حسین بن محمدقلی کنتوری، کشفالحجب و الاستار عن اسماءالکتب و الاسفار، ج۱، ص۳۶۹، قم ۱۴۰۹.
۲۵۷. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۲۲۵، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۲۵۸. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۵، ص۲۵۷، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۲۵۹. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۷، ص۶۸، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
..............................
منبع ویکی فقه