• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

انس بیشتر با قرآن

 

براى شناخت قرآن و بهره‏مندى بیش‏تر از آن باید مراحلى را

بیشتر...

خیال هاى باطل یهود

شرح آیات 47 و 48 سوره مبارکه بقره

47- يَا بَنِي

بیشتر...

زندگان جاوید!

شرح آیات 169 لغایت 171 سوره مبارکه آل عمران

169- وَلَا

بیشتر...

دستاویز به دشمن ندهید؟

شرح آیات 104 و 105 سوره مبارکه بقره

104- يَا أَيُّهَا

بیشتر...

بهترین نیت و عمل، آیت الله مکارم شیرازی،

دریافت فایل

زمان: 10 دقیقه

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
1996
22381
144367692
امروز چهارشنبه, 10 بهمن 1403
اوقات شرعی

خطبه صد و نود و نه، بخش اول


تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلاَةِ، وَ حَافِظُوا عَلَیْهَا، وَ اسْتَکْثِرُوا مِنْهَا، وَ تَقَرَّبُوا بِهَا، فَإِنَّها (کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنینَ کِتَاباً مَّوْقُوتاً). أَلاَ تَسْمَعُونَ إِلَى جَوَابِ أَهْلِ النَّارِ حِینَ سُئِلُوا: (مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ * قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ). وَ إِنَّهَا لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ الْوَرَقِ، وَ تُطْلِقُهَا إِطْلاَقَ الرِّبَقِ، وَ شَبَّهَهَا رَسُولُ اللّهِ ـ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ـ بِالْحَمَّةِ تَکُونُ عَلَى بَابِ الرَّجُلِ، فَهُوَ یَغْتَسِلُ مِنْهَا فِی الْیَوْمِ و اللَّیْلَةِ خَمْسَ مَرَّات، فَمَا عَسَى أَنْ یَبْقَى عَلَیْهِ مِنَ الدَّرَنِ؟ وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهَا رِجَالٌ مِنَ الْمُؤْمِنیِنَ الَّذِینَ لاَ تَشْغَلُهُمْ عَنْهَا زِینَةُ مَتَاع، وَ لاَ قُرَّةُ عَیْن مِنْ وَلَد وَ لاَ مَال. یَقُولُ اللّهُ سُبْحَانَهُ: (رِجَالٌ لاَّ تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَ لاَ بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ إِقَامِ الصَّلاَةِ وَ إِیتَآءِ الزَّکَاةِ). وَ کَانَ رَسُولُ اللّهِ ـ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ـ نَصِباً بِالصَّلاَةِ بَعْدَ التَّبْشِیرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ، لِقَوْلِ اللّهِ سُبْحَانَهُ: (وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاَةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْهَا)، فَکَانَ یَأْمُرُ بِها أَهْلَهُ وَ یَصْبِرُ عَلَیْهَا نَفْسَهُ.
برنامه نماز را به خوبى مراقبت کنيد و در محافظت آن بکوشيد. بسيار نماز بخوانيد و به وسيله آن به خدا تقرّب جوييد، زيرا نماز بر همه مؤمنان در اوقات مخصوص واجب است. آيا پاسخ دوزخيان را در برابر اين سؤال که «چه چيز شما را به دوزخ کشانيد؟» نمى شنويد که مى گويند: «ما از نمازگزاران نبوديم». (آرى) نماز گناهان را فرو مى ريزد، همچون فروريختن برگ از درختان (در فصل پاييز) و طنابهاى معاصى را از گردنها مى گشايد. پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله و سلّم نماز را به چشمه آب گرمى تشبيه فرمود که بر در خانه انسان باشد و او هر شبانه روز پنج مرتبه خود را در آن شستشو دهد که بى شکّ چرک و آلودگى در بدنش باقى نخواهد ماند (نمازهاى پنج گانه نيز روح و قلب انسان را شستشو مى دهند و آثارى از گناه در آن باقى نمى گذارند).
آن گروه از مؤمنان که زينت متاع دنيا و فرزندان و اموالى که مايه چشم روشنى است، آنها را به خود مشغول نداشته، حق نماز را خوب شناخته اند. خداوند سبحان درباره آنها مى فرمايد: «آنها مردانى هستند که تجارت و بيع آنان را از ياد خدا و برپاداشتن نماز و پرداختن زکات باز نمى دارد و رسول خدا بعد از بشارت به بهشت، خويش را براى نماز به تعب و مشقّت مى انداخت، زيرا خداوند به او فرموده بود: «خانواده خويش را به نماز دعوت کن و در برابر آن شکيبا باش» (زيرا نماز کليد ورود به بهشت است)، آن حضرت پى در پى اهل بيت خود را به نماز دعوت مى کرد و خود را بر آن وادار مى فرمود (و در انجام آن اصرار و شکيبايى داشت).

 
اهمیّت فوق العاده نماز

همان گونه که در بحث «خطبه در یک نگاه» گفته شد، امام(علیه السلام) در این خطبه به چهار امر مهم که از ارکان دین محسوب مى شود اشاره کرده، بر آن تأکید مىورزد. سه امر آن مربوط به فروع دین (نماز و زکات و حفظ و اداى امانت) و یک امر آن از آثار اصول دین است و آن ایمان به حضور الهى در همه جا و علم او به تمام مضمرات قلوب و اعمال جوارح است.

در بخش اوّل که مربوط به نماز است به آثار مهم معنوى و تربیتى نماز و عاقبت شوم تارکان و سبک شمرندگان آن پرداخته، نمازگزاران واقعى را معرفى مى کند، نخست مى فرماید: «برنامه نماز را به خوبى مراقبت کنید و در محافظت آن بکوشید. بسیار نماز بخوانید و به وسیله آن به خدا تقرّب جویید زیرا نماز بر همه مؤمنان در اوقات مخصوص واجب است»; (تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلاَةِ، وَ حَافِظُوا عَلَیْهَا، وَ اسْتَکْثِرُوا مِنْهَا، وَ تَقَرَّبُوا بِهَا، فَإِنَّها (کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنینَ کِتَاباً مَّوْقُوتاً)(1)).

در این عبارت کوتاه چهار دستور درباره نماز داده شده است: تعاهد، محافظت، استکثار، و تقرب جستن به آن.

منظور از «تعاهد» سرکشى و اصلاح کردن است. این تعبیر در مورد کسى که به املاک و مزارع خود سرکشى کرده و در اصلاح آن مى کوشد به کار مى رود، بنابراین جمله بالا اشاره به این است که آموزشهاى خود را در مورد واجبات و مستحبات و مکروهات نماز ادامه دهید به گونه اى که هر روز نماز شما از نمازهاى روزهاى گذشته بهتر باشد.

منظور از محافظت که در آیه 238 بقره نیز به آن اشاره شده: (حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلوةِ الْوُسْطَى) نگاهدارى نماز از موانع و ریا و سُمعه و مانند آن است.

بعضى نیز احتمال داده اند که منظور حفظ اوقات هر نماز در وقت فضیلت آن است.

تعبیر به «استکثروا» اشاره به همان چیزى است که در روایت معروف نبوى(صلى الله علیه وآله)آمده است که: «الصَّلاةُ خَیْرُ مَوْضُوع فَمَنْ شاءَ اسْتَقَلَّ وَ مَنْ شاءَ اسْتَکْثَرَ; نماز بهترین کار است، هر کس بخواهد به مقدار کم بجا مى آورد و هر کس بخواهد (و توان داشته باشد) به مقدار زیاد».(2)

در حدیث دیگرى از همان حضرت مى خوانیم که فرمود: «إنَّ أَحَبّ الاَْعْمالِ إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ الصَّلاةُ وَ الْبِرُّ وَ الْجِهادُ; بهترین اعمال نزد خداوند متعال نماز است و نیکوکارى و جهاد».(3)

در چهارمین جمله که در واقع نتیجه جمله هاى سه گانه قبل است، مى فرماید: «به وسیله نماز به درگاه خدا تقرّب جویید».

در حدیث معروف از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) آمده است : «اَلصَّلاةُ قُربانُ کُلُّ تَقِىٍّ; نماز وسیله تقرّب هر پرهیزگارى است».(4)

سپس امام(علیه السلام) به ذکر دلیل براى این دستورات مهم در مورد نماز پرداخته و به هفت نکته اشاره مى کند و به آیاتى از قرآن مجید و سنّت پیامبر(صلى الله علیه وآله) استدلال مى فرماید.

نخست مى گوید: «زیرا نماز به عنوان فریضه واجب (در اوقات مختلف شب و روز) بر مؤمنان مقرّر شده است»; (إِنَّ الصَّلوةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَاباً مَوْقُوتاً).(5)

مفسّران براى این آیه دو تفسیر ذکر کرده اند: نخست اینکه منظور از «موقوت» واجب است، زیرا این تعبیر به جاى وجوب به کار مى رود. دیگر اینکه اشاره به اوقات نماز است که باید همه مؤمنان به دقت مراقب آن باشند و هر نمازى را در وقت خود به جا آورند.

سپس به ذکر دلیل دوم پرداخته، مى فرماید: «آیا پاسخ دوزخیان را در برابر این سؤال که «چه چیز شما را به دوزخ کشانید؟» نمى شنوید که مى گویند: «ما از نمازگزاران نبودیم»»; (أَلاَ تَسْمَعُونَ إِلَى جَوَابِ أَهْلِ النَّارِ حِینَ سُئِلُوا: (مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَر(6) * قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ)(7)).

البتّه در ادامه آیه شریفه مزبور به چند گناه دیگر که عامل ورود آنها در دوزخ شده اشاره گردیده است: «عدم اطعام مساکین، هم صدا شدن با اهل باطل و تکذیب روز قیامت»; (وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ * وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ * وَ کُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ)(8); ولى مهم اینجاست که قرآن مجید ترک نماز را قبل از همه این ها بیان کرده است و این نشانه روشنى بر اهمیّت نقش نماز در سعادت و نجات انسانهاست.

در ضمن، این آیات دلیل روشنى بر مجازات کفّار بر ترک فروع دین همانند ترک اصول دین است و این مسئله پیچیده را حل مى کند.

امام در بیان سومین و چهارمین دلیل براى اثبات اهمیّت نماز مى فرماید: «نماز گناهان را فرو مى ریزد، همچون فروریختن برگ از درختان (در فصل پاییز) و طناب هاى معاصى را از گردن ها مى گشاید»; (وَ إِنَّهَا لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ(9) الْوَرَقِ، وَ تُطْلِقُهَا إِطْلاَقَ الرِّبَقِ(10)).

آرى همان گونه که نماز از گناهان آینده به مضمون آیه شریفه (إِنَّ الصَّلوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنْکَرِ)(11) جلوگیرى مى کند، نسبت به گناهان گذشته نیز از طریق توبه و انابه به درگاه الهى که نماز بستر آن را فراهم مى سازد اثر مى گذارد و گناهانى را که همچون طناب بر گردن انسان قرار گرفته و او را از پیشرفت و ترقّى مانع مى شود، از بین برده، انسان را آزاد مى سازد.

در حدیثى از سلمان فارسى مى خوانیم که مى گوید: من با رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در سایه درختى نشسته بودیم، پیامبر شاخه اى از آن درخت را گرفته، تکان داد در این هنگام برگها فرو ریختند، سپس فرمود: «أَلا تَسْئَلُونى عَمّا صَنَعْتُ؟; آیا نمى پرسید چرا این کار را کردم؟» عرض کردند: اى رسول خدا خودت به ما خبر ده! فرمود: «إِنَّ الْعَبْدَ الْمُسْلِمَ إذا قامَ إِلَى الصَّلوةِ تَحاتَتْ خَطایاهُ کَما تَحاتَتْ وَرَقَ هذِهِ الشَّجَرَةَ; بنده مسلمان هنگامى که به نماز بر مى خیزد گناهان او فرو مى ریزد همان گونه که برگهاى این درخت فرو ریخت».(12)

سپس امام در پنجمین استدلال خود به کلام معروف رسول خدا درباره اهمیّت نماز استناد مى جوید و مى فرماید: «پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلّم نماز را به چشمه آب گرمى تشبیه فرمود که بر در خانه انسان باشد و او هر شبانه روز پنج مرتبه خود را در آن شستشو دهد که بى شکّ چرک و آلودگى در بدنش باقى نخواهد ماند (نمازهاى پنج گانه روزانه نیز چنان روح و قلب انسان را شستشو مى دهد و آثارى از گناه در آن باقى نمى گذارد)»; (وَ شَبَّهَهَا رَسُولُ اللّهِ ـ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم ـ بِالْحَمَّةِ تَکُونُ عَلَى بَابِ الرَّجُلِ، فَهُوَ یَغْتَسِلُ مِنْهَا فِی الْیَوْمِ و اللَّیْلَةِ خَمْسَ مَرَّات، فَمَا عَسَى أَنْ یَبْقَى عَلَیْهِ مِنَ الدَّرَنِ(13)؟).(14)

با توجه به اینکه در متن خطبه تعبیر به «حمّه» (چشمه آب گرم یا آبهاى گرمى که به عنوان درمان بیمارى ها مورد استفاده قرار مى گیرد) شده روشن مى شود که نماز همچون چشمه آب معمولى نیست، بلکه چشمه خاصّى است که آثار فوق العاده اى در زدودن آلودگى ها دارد; ولى باید توجّه داشت که این تعبیر تا آنجا که ما تفحّص کردیم تنها در کلام امام و در این خطبه آمده است.

این تأثیر ممکن است از این جهت باشد که نماز روح تقوا را در انسان زنده مى کند و به مضمون (إِنَّ الصَّلوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنْکَرِ) او را از فحشا و منکرات، در آینده باز مى دارد و طبعاً نسبت به گذشته نیز دعوت به توبه مى نماید.

امام(علیه السلام) در ادامه سخن در ششمین استدلال خود به آیه دیگرى در قرآن مجید که مقام والاى نمازگزاران را بیان مى کند استناد مى جوید و مى فرماید: «گروهى از مؤمنان که زینت متاع دنیا و فرزندان اموالى که مایه چشم روشنى است آنها را به خود مشغول نداشته، حق نماز را خوب شناخته اند. خداوند سبحان درباره آنها مى فرماید: «آنها مردانى هستند که تجارت و بیع آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و پرداختن زکات باز نمى دارد»; (وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهَا رِجَالٌ مِنَ الْمُؤْمِنیِنَ الَّذِینَ لاَ تَشْغَلُهُمْ عَنْهَا زِینَةُ مَتَاع، وَ لاَ قُرَّةُ عَیْن مِنْ وَلَد وَ لاَ مَال. یَقُولُ اللّهُ سُبْحَانَهُ: (رِجَالٌ لاَّ تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَ لاَ بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ إِقَامِ الصَّلاَةِ وَ إِیتَآءِ الزَّکَاةِ)(15)).

باید توجه داشت که آیه فوق به فاصله یک آیه از آیه نور در قرآن مجید واقع شده و در آیه قبل از آن سخن از بیوت مرتفعى است که نور پرفروغ الهى در آن مى درخشد و صبح و شام در آن تسبیح و تحمید خدا مى شود و رجالى که در آیه مورد بحث به آن اشاره شده، همانند پاسداران نور الهى هستند که زرق و برق دنیا آنها را به خود مشغول نمى کند و از یاد خالق و کمک به خلق باز نمى دارد.

سرانجام در بیان هفتمین و آخرین دلیل براى اهمیّت نماز اشاره به برنامه پیامبر اکرم که برگرفته از قرآن مجید است کرده، مى فرماید: «رسول خدا بعد از بشارت به بهشت خویش را براى نماز به تعب و مشقّت مى انداخت، زیرا خداوند به او فرموده بود: «خانواده خویش را به نماز دعوت کن و در برابر آن شکیبا باش» (زیرا نماز کلید ورود به بهشت است) لذا آن حضرت پى در پى اهل بیت خود را به نماز دعوت مى کرد و خود را بر آن وادار مى کرد (و در انجام آن اصرار و شکیبایى داشت)»; (وَ کَانَ رَسُولُ اللّهِ ـ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ـ نَصِباً(16) بِالصَّلاَةِ بَعْدَ التَّبْشِیرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ، لِقَوْلِ اللّهِ سُبْحَانَهُ: (وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاَةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْهَا)(17)، فَکَانَ یَأْمُرُ بِهَا أَهْلَهُ وَ یَصْبِرُ(18) عَلَیْهَا نَفْسَهُ).

این دلائل هفت گانه که امیرمؤمنان على(علیه السلام) براى بیان اهمیّت نماز از آیات قرآن و سنّت پیامبر آورده و ده ها دلایل دیگر که به یقین، امام در مقام بیان همه آنها نبوده است، نشان مى دهد که نماز چه گوهر گرانبهایى است و چه تأثیرى در تربیت و سعادت انسان دارد و دورماندن از نماز و برکات آن چه خطراتى ایجاد مى کند.

نقش نماز در تربیت انسان

انسان موجود فراموش کارى است; نه تنها دیگران را فراموش مى کند، بلکه بسیار مى شود که به خود فراموشى نیز مبتلا مى گردد و این خود فراموشى بزرگ ترین دشمن سعادت اوست.

دو عامل مهم به این خود فراموشى کمک مى کند; نخست نیازهاى واقعى زندگى روزانه است مخصوصاً در زمانى که زندگى پیچیده و پر از مشکلات شود، و دیگرى نیازهاى خیالى و زرق و برقها و تشریفات آمیخته با هوا و هوسها و عشق به مال و جاه و شهوات است. در این حال درست به مسافرى مى ماند که در دو طرف جاده، قصرهاى سر به فلک کشیده و شاهدان زیبا روى را مى بیند که ناگهان او را از مسیر اصلى باز داشته و به پرتگاه مى کشاند.

مهم ترین آثار نماز، بیدار ساختن انسان و پایان دادن به خودفراموشى است، زیرا هنگامى که یاد خدا به میان آمد، وضع به کلى دگرگون مى شود. آیه شریفه (أَقِمِ الصَّلوةَ لِذِکْرِى)(19) که فلسفه نماز را یاد خدا مى شمارد و آیه شریفه (لَذِکْرُ اللهِ أَکْبَرُ)(20) که بعد از جمله (إِنَّ الصَّلوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنْکَرِ) آمده، نشان مى دهد که ریشه اصلى فلسفه نماز در یاد خدا نهاده شده است زیرا سرچشمه همه گناهان حبّ دنیا و دنیاپرستى است که ذکر الله، انسان را از آن باز مى دارد، همان گونه که در آیه 29 «نجم» مى خوانیم: «(فَأَعْرِضْ عَنْ مَّنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلاَّ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا); از کسانى که از یاد ما روى برتافتند و تنها به دنیاى مادى دل بسته اند، روى بگردان».

طبق آیات دیگر قرآن، شیطان در اطراف قلب انسان، طواف مى کند، همین که یاد خدا در آن پیدا شود مى گریزد: (إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ).(21)

و اگر مى بینیم در روایات اسلامى، نماز عمود دین و چشمه آب زلال پاک کننده شمرده شده، دلیلش همین است به ویژه اگر این نماز به صورت جماعت انجام شود و مؤمنان، دسته جمعى به درگاه خدا روى آورند. در روایتى از رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) آمده است: «هر کس نمازهاى پنج گانه روزانه را با جماعت (با شرایط کامل) بخواند، هر کار نیکى را درباره او گمان داشته باشید و شهادت او را بپذیرید»; (مَنْ صَلّى الصَّلاة فی جَماعَة فَظَنُّوا بِهِ کُلَّ خَیْر وَأقْبِلُوا شَهادَتَهُ).(22)

اگر نگاهى به مقدمات نماز (طهارت و وضو و غسل) که انسان را به پاکى جسم و جان، دعوت مى کند و شرایط دیگر آن مانند پاک و حلال بودن لباس و توجه به کعبه، کهن ترین مرکز توحید و ارکان و محتواى آیات و اذکار و تعقیبات آن شود، دید و فهم انسان را درباره اهمیّت فوق العاده این عبادت بزرگ و بى نظیر، گسترش مى دهد و نشان مى دهد که نماز چه نقش مهمى در تربیت انسان و رساندن او به جوار قرب خدا در سیر و سلوک معنوى و عرفانى دارد.

نکته

شرح و تفسیر

1. نساء، آيه 103 .
2. بحارالانوار، جلد 79، صفحه 308، حديث 9 .
3. وسائل الشيعة، جلد 3، صفحه 27 (حديث 7، باب 10، ابواب اعداد الفرائض).
4. الکافى، جلد 3، صفحه 265، حديث 6.
5. نساء، آيه 103 .
6. «سقر» در اصل از «سقر» بر وزن «فقر» به معناى دگرگون شدن و ذوب
 گشتن و تغيير رنگ دادن و آزار ديدن بر اثر تابش آفتاب گرفته شده است و چون جهنّم اين آثار را به نحو اشدّ دارد، يکى
 از نامهايش «سقر» است. از بعضى روايات استفاده مى شود که «سقر» نام بخش خاصى از دوزخ است. که جايگاه متکبّران است.
7. مدثر، آيه 42 و 43 .
8. مدثر، آيه 44-46 .
9. «حتّ» در اصل به معناى جداکردن برگهاى درختان است و گاه در جداکردن اشياى ديگر نيز به کار مى رود.
10. «ربق» بر وزن «عنب» جمع «ربق» بر وزن «فعل» به معناى طنابى است که دستاويزهاى
 متعددى در آن است و معمولا هنگامى که مى خواهند حيوانات را به صف کنند هر کدام را به يکى از آن دستاويزها مى بندند.
11. عنکبوت، آيه 45.
12. وسائل الشيعة، جلد 3، صفحه 76، حديث 3 از باب 32 از ابواب اعداد فرائض.
13. «درن» بر وزن «لجن» به معناى چرک و آلودگى است.
14. اين حديث را مرحوم شيخ حر عاملى در وسائل الشيعه در جلد 3، باب دوم از ابواب
 اعداد فرائض، حديث 3 آورده است. با اين تفاوت که به جاى «حمّه» «نهر» و «النهر الجارى» ذکر شده است. همين مضمون 
در مسند احمد، جلد 1، صفحه 72، چاپ دارالصادر بيروت و صحيح مسلم، جلد 2، صفحه 132 انتشارات دارالفکر نيز آمده است.
15. نور، آيه 37 .
16. «نصب» 
بر وزن «خجل» به معناى خسته و فرسوده است و صفت مشبّهه از ريشه «نَصَب»   بر وزن «حسب» به معناى خستگى و کوفتگى است.
17. طه، آيه 132 .
18. «يصبر» از «صبر» به معناى شکيبايى است و قابل توجه است که اين فعل غالباً به صورت لازم 
استعمال مى شود; ولى گاه معناى متعددى هم دارد; يعنى وادار به صبر نمودن، و در جمله بالا همين معنا اراده شده است.
19. طه، آيه 14 .
20. عنکبوت، آيه 45 .
21. اعراف، آيه 201 .
22. بحارالانوار، جلد 85، صفحه 16 .

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری