هدف از بعثت پیامبر از دیدگاه فیاض لاهیجی
میر محمدباقر بن محمد حسینی استرآبادی(درگذشت: ۱۰۴۱ق)، مشهور
دَرَجَاتٌ مُتَفَاضِلاَتٌ، وَ مَنَازِلُ مُتَفَاوِتَاتٌ،
1 |
شرح عنوان دعا - التجاء |
07:54 | |
2 |
|
شرح نهج البلاغه، آیت الله مکارم شیرازی
فَوَاللهِ لَوْ حَنَنْتُمْ حَنِینَ الْوُلَّهِ الْعِجَالِ وَدَعَوْتُمْ بِهَدِیلِ الْحَمَامِ وَجَأَرْتُمْ جُؤَارَ مُتَبَتِّلِی الرُّهْبَانِ وَ خَرَجْتُمْ إِلَى اللهِ مِنَ الاَْمْوَالِ وَالاَْوْلاَدِ الْتِمَاسَ الْقُرْبَةِ إِلَیْهِ فِی ارْتِفَاعِ دَرَجَة عِنْدَهُ أَو غُفْرَانِ سَیِّئَة أَحْصَتْهَا کُتُبُهُ وَ حَفِظَتْهَا رُسُلُهُ لَکَانَ قَلِیلا فَیَما أَرْجُو لَکُم مِنْ ثَوَابِهِ وَ أَخَافُ عَلَیْکُمْ مِنْ عِقَابِهِ.
به خدا سوگند! اگر همانند شترانى که بچه هاى خود را از دست داده اند، ناله سر دهيد و همچون کبوتران نوحه گرى کنيد و بمانند راهبان تارک دنيا، زارى نماييد و دست از اموال و فرزندان بکشيد تا به قرب الهى و مقامات بالاى نزد او و آمرزش گناهانى که کاتبان الهى آن را ثبت کرده اند و رسولان او آن را نگهدارى مى کنند دست يابيد، (همه اينها) در برابر ثوابى که من براى شما انتظار دارم و عقوبتى که از آن بر شما بيمناکم بسيار کم و ناچيز است.
به دنبال بحثى که در فراز بالا در مورد کوتاهى عمر دنیا و بى اعتبارى آن گذشت و امام (علیه السلام) با تعبیرات بسیار رسا و گویا این مطلب را تشریح فرمود، در این بخش به سراغ اهمیت ثواب و عقاب آخرت و سرنوشت انسانها در زندگى دیگر مى رود که هدف نهایى از زندگى دنیا است و به تعبیرى دیگر آنچه در بخش قبل گذشت مقدّمه اى بود براى بخش دوم، که به هدف نهایى یعنى نیل به قرب خدا و ثوابهاى فوق العاده و پر اهمیت الهى و پرهیز از عقابهاى خوفناک او اشاره مى کند.
مى فرماید: «به خدا سوگند اگر همانند شترانى که بچه خود را از دست داده اند ناله سر دهید و همچون کبوتران نوحه گرى کنید، و بمانند راهبان تارک دنیا زارى نمایید و دست از اموال و فرزندان بکشید تا به قرب الهى و مقامات والا نزد او، و آمرزش گناهانى که کاتبان الهى آن را ثبت کرده و رسولان او، آن را نگهدارى مى کنند، دست یابید، (همه اینها) در برابر ثوابى که من براى شما انتظار دارم و عقوبتى که از آن بر شما بیمناکم بسیار کم و ناچیز است»! (فَوَاللهِ لَوْ حَنَنْتُمْ حَنِینَ(1) الْوُلَّهِ(2)الْعِجَالِ(3) وَدَعَوْتُمْ بِهَدِیلِ(4) الْحَمَامِ وَجَأَرْتُمْ جُؤَارَ(5) مُتَبَتِّلِی(6) الرُّهْبَانِ(7)وَ خَرَجْتُمْ إِلَى اللهِ مِنَ الاَْمْوَالِ وَالاَْوْلاَدِ الْتِمَاسَ الْقُرْبَةِ إِلَیْهِ فِی ارْتِفَاعِ دَرَجَة عِنْدَهُ أو غُفْرَانِ سَیِّئَة أَحْصَتْهَا کُتُبُهُ وَ حَفِظَتْهَا رُسُلُهُ لَکَانَ قَلِیلا فَیَما أَرْجُو لَکُم مِنْ ثَوَابِهِ وَ أَخَافُ عَلَیْکُمْ مِنْ عِقَابِهِ).
در اینجا امام (علیه السلام) براى بیان نهایت کوشش در مقام تضرّع و زارى در پیشگاه خدا سه تشبیه را بیان فرموده، نخست: ناله اى که شتران به هنگام از دست دادن فرزندان خودسر مى دهند که ناله اى است بسیار جانسوز و رقّت بار و هر شنونده اى را تحت تأثیر خود قرار مى دهد.
تشبیه دوم: نوحه گرى کبوتران است. دیده ایم کبوتران هنگامى که دور هم جمع مى شوند گویى به صورت دسته جمعى نوحه گرى دارند.
«ابن منظور» در «لسان العرب» مى نویسد: هدیل (که در جمله بالا آمده است) گاه به معنى صداى کبوتر و گاه به معنى جوجه آن آمده است، سپس از بعضى نقل مى کند که اعراب چنین مى پندارند که هدیل جوجه کبوترى در عهد نوح (علیه السلام)بوده که تنها مى ماند و از شدّت تشنگى مى میرد و از آن روز تمام کبوتران براى او نوحه گرى مى کنند.
تشبیه سوم: گریه و زارى راهبان و تارکان دنیا در دیرهایشان است که در مراسم مختلف خود به صورت فردى یا دسته جمعى نوحه گرى مى کنند و چون رابطه خود را از دنیا بریده اند نوحه آنها سوز دیگرى دارد.
امام (علیه السلام) تنها به نوحه گرى پرشور و گریه زارى به درگاه خدا قناعت نمى فرماید بلکه با جمله (خَرَجْتُم اِلَى اَللهِ مِنَ الاَْمْوالِ وَ اْلاَوْلادِ) اشاره به بالاترین ایثار و فداکارى در این راه کرده و مى فرماید: اگر از تمام امکانات زندگى نیز در این راه براى رسیدن به قرب خدا و ثواب و پاداش او و نجات از عذاب الهى، صرف نظر کنید باز هم کم و ناچیز است.
دلیل این سخن کاملا روشن است، براى این که تمام عمر دنیا از آغاز تا پایان و تمام نعمتها و ثروتهاى مادى از ازل تا ابد در برابر عمر آخرت و مواهب و نعمتهاى آن جهان، لحظه اى زودگذر و نعمتى ناچیز و قطره اى در برابر دریا است و بدیهى است تا این معرفت و شناخت درباره دنیا و آخرت پیدا نشود آن گذشت و ایثار و آن تضرّع و زارى جانسوز حاصل نخواهد شد.
در خطبه «همام» (خطبه 193) درباره پرهیزگاران مى خوانیم: صَبَرُوا اَیّاماً قَصِیْرَةً اَعْقَبَتْهُمْ راحَةً طَوِیْلَةً; «ایام کوتاهى را صبر و شکیبایى کردند (و ایثار و فداکارى نمودند) همین امر راحتى و آرامش طولانى براى آنها به دنبال آورد.
* * *
1 ـ «حنين» در اصل به معنى دلسوزى و مهربانى و ترحّم است و معمولا در جايى گفته مى شود که همراه با ناله دردناکى باشد و «اُستن حنّانه» به ستونى چوبى گفته شده که در روايت آمده: پيامبر
به آن تکيه مى کرد و براى مردم خطبه مى خواند; هنگامى که منبرى براى پيامبر ساختند، حضرت روى آن منبر مى نشست و خطبه مى خواند، آن ستون از فراق پيامبر ناله کرد. 2 ـ «ولّه» جمع «واله» و «والهه» است از ماده «وَلَه» (بر وزن ولع) به معنى شدّت غم يا شادى است که هوش را از سر مى برد. 3 ـ «عجال» جمع «عجول» از ماده «عجله» به معنى سرعت در انجام کارى است و گاه به زنانى که فرزند خود را از دست داده و مضطربانه ناله سر مى دهند اطلاق مى شود. 4 ـ «هديل» گاه به جوجه کبوتر و گاه به صداى کبوتر اطلاق شده است و در اصل از ماده «هدل» (بر وزن عدل) به معنى سستى يا صداى ملايم آمده است. 5 ـ «جؤار» معنى مصدرى دارد و به معنى فرياد آميخته با تضرّع و کمک خواستن است. 6 ـ «متبتّل» از ماده «تبتّل» به معنى جدا شدن و کناره گيرى کردن است و به حالت رهبانهايى که از جامعه دورى مى گزينند و در گوشه اى به عبادت مشغول مى شوند، اطلاق مى شود و
اگر به بانوى اسلام فاطمه زهرا «بتول» گفته شده، به خاطر آن است که به حالت انقطاع رسيده بود و از نظر فضل و معرفت جدا و برتر از ديگر زنان بود و در بعضى از روايات آمده است که «تبتّل»
به معنى بلند کردن دست به درگاه خدا (هنگام تضرّع و زارى کردن) است. 7 ـ «رهبان» جمع «راهب» از ماده «رهب» (بر وزن رحم) در اصل به معنى ترسيدن است; ترسى که آميخته با خويشتندارى باشد و «رهبانيت» به معنى شدّت تعبّد و ترک دنيا آمده است و
آن بدعتى بوده که گروهى از مسيحيان در آيين مسيح گذاردند: به اين صورت که زنان و مردان تارک دنيا از ازدواج براى هميشه چشم میپوشند و از فعاليتهاى اجتماعى کناره گيرى کرده و
به معابدى که نام آن «دير» است پناه میبرند و مشغول عبادت مى شوند و در اسلام بشدّت از اين کار نهى شده است.