إنَّ اللهَ یُبْتَلِی عِبَادَهُ عِنْدَ الاَْعْمَالِ السَّیِّئَةِ بِنَقْصِ الثَّمَرَاتِ، وَحَبْسِ الْبَرَکَاتِ، وَإغْلاَقِ خَزَائِنِ الْخَیْرَاتِ، لِیَتُوبَ تَائِبٌ، وَیُقْلِعَ مُقْلِعٌ، وَیَتَذَکَّرَ مُتَذَکِّرٌ، وَیَزْدَجِرَ مُزْدَجِرٌ. وَقَدْ جَعَلَ اللهُ سُبْحَانَهُ الإسْتِغْفَارَ سَبَبَاً لِدُرُورِ الرِّزْقِ وَرَحْمَةِ الْخَلْقِ، فَقَالَ سُبْحَانَهُ : (اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إنهُ کَانَ غَفَّاراً * یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَاراً * وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَال وَبَنِینَ وَیَجْعَلْ لَّکُمْ جَنّات وَیَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً). فَرَحِمَ اللهُ امْرَأً اسْتَقْبَلَ تَوْبَتَهُ، وَاسْتَقَالَ خَطِیئَتَهُ، وَبَادَرَ مَنِیَّتَهُ.
خداوند بندگان خويش را هنگامى که اعمال بد انجام دهند، به کمبود ميوه ها و جلوگيرى از نزول برکات آسمان و بستن درهاى گنجهاى خيرات مبتلا مى سازد، تا توبه کاران توبه کنند، گنهکاران دست از گناه بکشند، پندپذيران پند گيرند، و عاصيان از معصيت باز ايستند.
خداوند سبحان استغفار از گناه را، سبب فزونى رزق و مايه رحمت خلق قرار داده است، و (در قرآن) چنين فرموده است : «از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد، که او بسيار آمرزنده است، برکات خويش را از آسمان بر شما فرو مى فرستد، و با بخشش اموال و فرزندان، شما را کمک مى کند، و باغهاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختيارتان قرار مى دهد» پس رحمت خدا بر آن کس که به استقبال توبه بشتابد، از خطاى خويش پوزش طلبد و (با اعمال صالح) بر مرگ پيشى گيرد.
گناه و کمبود باران و برکات
در این بخش امام (علیه السلام) براى آماده ساختن مردم جهت نماز و دعاى باران، به نکته مهمى اشاره کرده مى فرماید : «خداوند بندگان خویش را به هنگامى که اعمال بد انجام مى دهند به کمبود میوه ها و جلوگیرى از نزول برکات آسمان و بستن درهاى گنج هاى خیرات مبتلا مى سازد، تا توبه کاران توبه کنند، گنهکاران دست از گناه بکشند، پندپذیران پند گیرند و عاصیان از گناه باز ایستند». (إنَّ اللهَ یُبْتَلِی عِبَادَهُ عِنْدَ الاَْعْمَالِ السَّیِّئَةِ بِنَقْصِ الثَّمَرَاتِ، وَحَبْسِ الْبَرَکَاتِ، وَإغْلاَقِ خَزَائِنِ الْخَیْرَاتِ، لِیَتُوبَ تَائِبٌ، وَیُقْلِعَ مُقْلِعٌ، وَیَتَذَکَّرَ مُتَذَکِّرٌ، وَیَزْدَجِرَ مُزْدَجِرٌ).
سپس امام (علیه السلام) همچون طبیبى حاذق که پس از تشخیص درد، راه درمان را نشان مى دهد چنین مى فرماید : «خداوند سبحان استغفار از گناه را سبب فزونى رزق، و مایه رحمت خلق قرار داده است و (در سوره نوح آیات 10 و 11 و 12) چنین فرموده است : از پروردگار خود آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است، برکات خویش را از آسمان بر شما فرو مى فرستد، با بخشش اموال و فرزندان، شما را کمک مى کند، و باغ هاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار مى دهد !» وَقَدْ جَعَلَ اللهُ سُبْحَانَهُ الإسْتِغْفَارَ سَبَبَاً لِدُرُورِ(1) الرِّزْقِ وَرَحْمَةِ الْخَلْقِ، فَقَالَ سُبْحَانَهُ : (اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إنهُ کَانَ غَفَّاراً * یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَاراً * وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَال وَبَنِینَ وَیَجْعَلْ لَکُمْ جَنّات وَیَجْعَلْ لَّکُمْ أَنْهاراً).
و در پایان چنین نتیجه مى گیرد : «رحمت خدا بر آن کس که به استقبال توبه بشتابد، از خطاى خود پوزش طلبد و (با اعمال صالح) بر مرگ پیشى گیرد» (فَرَحِمَ اللهُ امْرَأً اسْتَقْبَلَ تَوْبَتَهُ، وَاسْتَقَالَ(2) خَطِیئَتَهُ، وَبَادَرَ مَنِیَّتَهُ !).
آرى هنگامى که درهاى رحمت الهى بر اثر کثرت گناهان بسته شود، چاره اى جز بازگشت به درگاه او و گشودن درهاى رحمت به وسیله استغفار و توبه حقیقى نیست، و جالب این که امام (علیه السلام) براى اثبات این مقصد از مناسب ترین آیه قرآن بهره گرفته و با آن استدلال مى کند، آیه اى که از زبان نوح پیامبر (علیه السلام)، خطاب به امتش سخن مى گوید و نشان مى دهد خداوند غفار، توبه کنندگان را مى پذیرد، باران هاى پر برکت براى آنها مى فرستد و سرمایه هاى مادى و نیروى انسانى آنها را تقویت مى کند، و وضع کشاورزى آنها را با آب هاى فراوان بهبود مى بخشد.
جمله «وَبَادَرَ مَنِیَّتَهُ» (بر مرگ پیشى گیرد) اشاره به این است که توبه تنها براى رسیدن به رفاه مادى دنیا نیست، بلکه هدف مهمتر آن، نجات در آخرت است; چرا که اگر مرگ بر توبه پیشى گیرد، راهى براى جبران نیست، و اگر توبه و اعمال صالح بر مرگ پیشى گیرند، کلید نجات در سراى دیگر در اختیار اوست.
* * *
نکته
بخشى از فلسفه بلاها
در مورد فلسفه بلاها و آفات، سخن بسیار گفته اند و گفته ایم. آنچه از بسیارى از آیات قرآن و روایات اسلامى استفاده مى شود، یکى از علل آفات و حوادثسخت زندگى، آلودگى به گناهان است که در آیات و روایات به طور گسترده پیرامون رابطه این دو با یکدیگر سخن گفته شده است، حتى از بعضى از روایات استفاده مى شود کدام گناه با کدام نوع از بلا رابطه دارد، مثلاً زنا و بى عفتى، شرب خمر، کم فروشى، ربا خوارى و قطع رحم هر کدام سبب سلب کدام نعمت مى شود. در حدیثى مى خوانیم در کتاب على (علیه السلام) چنین آمده است که پیامبر (صلى الله علیه وآله) فرمود : هنگامى که زنا و بى عفتى آشکار گردد مرگ و میر ناگهانى زیاد مى شود، و هنگامى مردم کم فروشى کنند خدا آنها را به قحطى و کمبود نعمت ها گرفتار مى کند و هنگامى که زکات را نپردازند زمین برکات خودرا منع مى کند... و هنگامى که قطع رحم کنند ثروت ها در دست اشرار قرار مى گیرد، و هنگامى که امر به معروف و نهى از منکر ترک شود افراد شرور بر آنها مسلط مى شوند و نیکانشان دعا مى کنند و مستجاب نمى شود(3).
دلیل عقل، نیز این معنا را تأیید مى کند که در میان گناه و قطع نعمت ها رابطه اى وجود دارد; زیرا فیض خداوند بر طبق شایستگى ها و لیاقت هاست، هنگامى که انسانها با گناه، عدم شایستگى خودرا اثبات کنند، قطع فیض الهى از آنها طبیعى است.
اضافه بر این از آیات قرآن استفاده مى شود که هدف مهم دیگرى نیز در کار است، و آن، بیدار ساختن غافلان و بازگرداندن آنها به درگاه خداست، تا آن جا که از بعضى از آیات قرآن استفاده مى شود هر زمان پیامبرى براى هدایت قوم مشرک و گنهکارى فرستاده مى شد، خداوند براى فراهم ساختن زمینه هاى پذیرش دعوت آن پیامبر، مشکلات و گرفتارى هایى براى آن قوم فراهم مى ساخت، همان گونه که در آیه 94 سوره اعراف مى خوانیم : « (وَمَا اَرْسَلْنَا فِی قَرْیَة مِنْ نَبِیٍّ إِلاَّ أَخَذْنَا اَهْلَهَا بِالْبَأسَاءِ والضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ); ما در هیچ شهر و آبادى پیامبرى نفرستادیم مگر این که اهل آن را به ناراحتى ها و خسارت ها گرفتار ساختیم، شاید (به خود آیند و به سوى خدا) بازگردند و تضرع کنند».
به این ترتیب یکى از اهداف مهم آفات و بلاها و حوادث دردناک، مسائل تربیتى است.
و در هر حال کلید گشوده شدن درهاى بسته فرونشستن امواج بلا، چیزى جز بازگشت به سوى خدا نیست. همان گونه که قرآن مجید مى گوید : « (وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَاْتَّقَوا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکات مِنَ السَّماءِ وَالاَْرْضِ); اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان مى آوردند و تقوا پیشه مى کردند برکات آسمان و زمین را بر آنها مى گشودیم»(4).
و در جاى دیگر مى فرماید : « (وَ ألَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الْطَّرِیقَةِ لاََسْقَیْنَاهُمْ مَاءً غَدَقَا); اگر آنها (جن و انس) در راه (ایمان و اطاعت خدا) استقامت ورزند، با آب فراوان آنها را سیراب مى کنیم»(5).
وآیات دیگر.
در حدیث پر معنایى از على (علیه السلام) چنین مى خوانیم : کسى نزد امیرمؤمنان (علیه السلام)آمد عرض کرد : یا امیرالمؤمنین (علیه السلام) ! گناهان فراوان کرده ام، دعا کنید خدا مرا ببخشد، فرمود : «برو استغفار کن».
دیگرى آمد عرض کرد : مزارع ما از کم آبى خشک شده، دعا کنید خدا باران بفرستد، فرمود : «برو استغفار کن».
سوّمى آمد و عرض کرد : یا امیرالمؤمنین فقیر و بیچاره ام، دعا کنید خداوند مرا بى نیاز کند، فرمود : «برو استغفار کن».
چهارمى آمد عرض کرد : یا امیرالمؤمنین (علیه السلام) مال و ثروت فراوان دارم ولى فرزندى ندارم، دعا کنید خدا مرا فرزندى دهد، فرمود : «برو استغفار کن».
نفر پنجمى آمد و عرض کرد : یا سیّد الوصیین باغ و بستان ما میوه اش کم شده، دعا کنید خداوند برکت دهد و میوه بیشترى نصیب شود، فرمود : «برو استغفار کن».
ششمین نفر آمد عرض کرد : یا على ! در منطقه ما چشمه ها خشک شده و آب چشمه ها و کاریزها فرو رفته، دعا کنید از این گرفتاریها نجات یابیم، فرمود : «برو استغفار کن».
«ابن عباس» در آن جا حاضر بود، تعجب کرد، عرض کرد : یا امیرالمؤمنین هر کدام از این شش نفر تقاضایى داشتند، شما همه را یک جواب دادید، امام (علیه السلام) فرمود : پسر عم ! مگر کلام خدا را نشنیده اى که (در سوره نوح آیات 10 و 11 و 12) مى فرماید : (فَقُلْتُ اِسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إنَّهُ کَانَ غَفّاراً * یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدراراً * وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوال وَبَنِینَ وَیَجْعَلْ لَّکُمْ جَنّات وَیَجْعَلْ لَّکُمْ أَنَهارًا)(6).
* * *
1. «درور» از مادّه «درّ» (بر وزن جرّ) به معنى ريزش شير از پستان است سپس در مورد باران و مانند آن نيز بکار رفته است و «درور رزق» به معنى ريزش روزى از سوى خداست. 2. «استقال» از مادّه «استقاله» به اين معناست که شخصى را که زمين خورده کمک کنند تا برخيزد سپس به فسخ معامله يا تقاضاى عفو و بخشش از گناه نيز اطلاق شده است. 3. الکافى، جلد 2، صفحه 374، حديث 2 (با کمى تلخيص). 4. اعراف، آيه 96. 5. جن، آيه 16. 6. تفسير منهج الصادقين جلد 10، صفحه 19 (با کمى تلخيص).