• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

سخنرانی روز اول ماه مبارک رمضان،استاد دکتر

تفسیر سوره مبارکه زمر منتشر شده در تاریخ 28 خرداد 1394

بیشتر...

خطبه صد و سی و هشت، بخش سوم

 

منها : کَأَنِّی بِهِ قَدْ نَعَقَ بِالشَّامِ، وَفَحَصَ

بیشتر...

برهان دندان شکن ابراهیم

شرح آیات 59 لغایت 67 سوره مبارکه انبیاء

59قالُوا مَنْ

بیشتر...

وسوسه هاى شیطان

شرح آیات 199 لغایت 203 سوره مبارکه اعراف

199خُذِ الْعَفْوَ

بیشتر...

حکمت 41 نهج البلاغه

هذا الْمَعْنى بِلَْفظ آخَر، وَهُوَ قَوْلِهِ: قَلْبُ

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
8381
17596
144047223
امروز چهارشنبه, 14 آذر 1403
اوقات شرعی

خطبه صد و هفتاد و شش، بخش اول

 

انْتَفِعُوا بِبَیَانِ اللهِ، وَاتَّعِظُوا بِمَوَاعِظِ اللهِ، وَاقْبَلُوا نَصِیحَةَ اللهِ، فَإِنَّ اللهَ قَدْ أَعْذَرَ إِلَیْکُمْ بِالْجَلِیَّةِ، وَاتَّخَذَ عَلَیْکُمُ الْحُجَّةَ، وَ بَیَّنَ لَکُمْ مَحَابَّهُ مِنَ الاَْعْمَالِ، وَ مَکَارِهَهُ مِنْهَا، لِتَتَّبِعُوا هذِهِ، وَ تَجْتَنِبُوا هذِهِ، فَإِنَّ رَسُولَ اللهِ ـ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ـ کَانَ یَقُولُ: «إِنَّ الْجَنَّةَ حُفَّتْ بِالْمَکَارِهِ، وَ إِنَّ النَّارَ حُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ».
وَاعْلَمُوا أَنَّهُ مَا مِنْ طَاعَةِ اللهِ شَیْءٌ إِلاَّ یَأْتِی فِی کُرْه، وَ مَا مِنْ مَعْصِیَةِ اللهِ شَیْءٌ إِلاَّ یَأْتِی فِی شَهْوَة. فَرَحِمَ اللهُ امْرَاً نَزَعَ عَنْ شَهْوَتِهِ، وَ قَمَعَ هَوَى نَفْسِهِ، فَإِنَّ هذِهِ النَّفْسَ أَبْعَدُ شَیْء مَنْزِعاً وَ إِنَّهَا لاَ تَزَالُ تَنْزِعُ إِلَى مَعْصِیَة فِی هَوىً
.

از آن چه خداوند بيان فرموده، بهره گيريد و از مواعظ و اندرزهاى او پند پذيريد و نصايح او را (با جان و دل) قبول کنيد ; چه اين که خداوند با دليل هاى روشن، راه عذر را به روى شما بسته و حجّت را تمام کرده است. اعمالى را که دوست دارد و آن چه را ناخوش دارد براى شما تبيين نموده است تا از آن ها تبعيّت کنيد و از اين ها دورى گزينيد ; زيرا رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى فرمود: بهشت در ميان ناراحتى ها و دوزخ در ميان شهوات پيچيده شده است و بدانيد هيچ طاعتى نيست جز اين که انسان آن را با ناراحتى انجام مى دهد و هيچ معصيتى نيست جز اين که با شهوت (و علاقه) مرتکب آن مى شود. رحمت خدا بر کسى که خود را از شهوات جدا سازد و هواى نفس را مهار کند ; چرا که جلوگيرى از نفس سرکش از مشکل ترين کارهاست و اين نفس، همواره به گناه و هواپرستى ميل دارد.

 

شرح و تفسیر: بهشت در ناراحتى ها و جهنم در شهوات پیچیده شده است

امام(علیه السلام) در آغاز این خطبه مردم جهان را مخاطب ساخته، مى فرماید: «از آن چه خداوند بیان فرموده، بهره گیرید و از مواعظ و اندرزهاى او پند پذیرید و نصایح او را (با جان و دل) قبول کنید» (انْتَفِعُوا بِبَیَانِ اللهِ، وَاتَّعِظُوا بِمَوَاعِظِ اللهِ، وَاقْبَلُوا نَصِیحَةَ اللهِ).

ممکن است بگوییم که هر سه جمله، یک حقیقت را با عبارات مختلف بیان مى کند; ولى این احتمال نیز وجود دارد که هر یک از این جمله هاى سه گانه به مطلب تازه اى اشاره مى کند. در مرحله نخست، مردم را به بهره گیرى از بیانات الهى دستور مى دهد که اشاره به اوامر و نواهى است و در مرحله دوّم از مواعظ الهى یعنى تشویق و ترغیب ها و بشارت و انذارهایى که انگیزه اطاعت و ترک عصیان است، سخن مى گوید. بخش سوّم، مرحله خیرخواهى است که مصالح و برکات اطاعت و ترک معصیت را ـ که عاید مطیعان مى گردد ـ بیان مى کند ; به این ترتیب، مراحل سه گانه اى براى پیمودن مسیر قرب الى الله بیان شده است.

جالب توجّه این که در هر سه جمله، واژه الله تکرار شده ; در حالى که ممکن بود در دو جمله از ضمیر استفاده شود و این براى بیان اهمّیّت مواعظ و نصایح الهى است که مردم با شنیدن نام مبارک پروردگار، به مواعظ و نصایح او اهمّیّت بیش ترى مى دهند.

در ادامه این سخن، امام(علیه السلام) به دلیل و برهانى متوسّل مى شود و مى فرماید: «چه این که خداوند با دلیل هاى روشن، راه عذر را به روى شما بسته و حجّت را تمام کرده است. اعمالى را که دوست دارد و آن چه را از آن ناخوش دارد براى شما تبیین نموده است تا از آن ها تبعیّت کنید و از این ها دورى گزینید» (فَإِنَّ اللهَ قَدْ أَعْذَرَ إِلَیْکُمْ بِالْجَلِیَّةِ، وَاتَّخَذَ عَلَیْکُمُ الْحُجَّةَ، وَ بَیَّنَ لَکُمْ مَحَابَّهُ(1) مِنَ الاَْعْمَالِ، وَ مَکَارِهَهُ مِنْهَا، لِتَتَّبِعُوا هذِهِ، وَ تَجْتَنِبُوا هذِهِ).

امام(علیه السلام) به این نکته اشاره مى کند که سستى و کوتاهى در پذیرش مواعظ الهى و انجام دادن واجبات و ترک محرّمات با هیچ بهانه اى مقبول نیست ; چرا که خداوند نسبت به همه اتمام حجّت کرده و راه قبح عقاب بلا بیان را با بیان روشن خود بسته است.

سپس به پاسخ اشکالات مقدّرى مى پردازد ; مى فرماید: «(اگر مشاهده مى کنید که اطاعت امر و نهى خدا مشکلاتى دارد، جاى تعجب نیست) زیرا رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى فرمود: بهشت در میان ناراحتى ها و دوزخ در میان شهوات پیچیده شده» (فَإِنَّ رَسُولَ اللهِ ـ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ـ کَانَ یَقُولُ: «إِنَّ الْجَنَّةَ حُفَّتْ(2) بِالْمَکَارِهِ، وَ إِنَّ النَّارَ حُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ»).

و در ادامه این سخن براى تأکید و توضیح بیش تر کلام رسول خدا(صلى الله علیه وآله)مى فرماید: «بدانید هیچ طاعتى نیست جز این که انسان آن را با ناراحتى انجام مى دهد و هیچ معصیتى نیست جز این که با شهوت (و علاقه) مرتکب آن مى شود; رحمت خدا بر کسى که خود را از شهوات جدا سازد و هواى نفس را مهار کند ; چرا که جلوگیرى از نفس سرکش از مشکل ترین کارهاست و این نفس، همواره به گناه و هواپرستى میل دارد» (وَاعْلَمُوا أَنَّهُ مَا مِنْ طَاعَةِ اللهِ شَیْءٌ إِلاَّ یَأْتِی فِی کُرْه، وَ مَا مِنْ مَعْصِیَةِ اللهِ شَیْءٌ إِلاَّ یَأْتِی فِی شَهْوَة. فَرَحِمَ اللهُ امْرَاً نَزَعَ(3) عَنْ شَهْوَتِهِ، وَ قَمَعَ(4) هَوَى نَفْسِهِ، فَإِنَّ هذِهِ النَّفْسَ أَبْعَدُ شَیْء مَنْزِعاً وَ إِنَّهَا لاَ تَزَالُ تَنْزِعُ إِلَى مَعْصِیَة فِی هَوًى).

این یک واقعیت است که انسان در مسیر اطاعت فرمان خدا اعم از عبادات و غیر آن و نیز براى کسب فضایل اخلاقى و دفع رذایل، باید راه هاى پرپیچ و خمى را طى کند و از فراز و نشیب ها و گردنه هاى صعب العبور بگذرد و هر لحظه مراقب خطرهایى که از چپ و راست او را تهدید مى کند باشد تا به سر منزل مقصود برسد ; ولى در مسیر گناه، نفس سرکش گویى در جاده صاف و بدون مانع و خالى از پیچ و خم با سراشیبى مطلوب حرکت مى کند. همین است سرّ پاداش مطیعان و رمز کیفر عاصیان.

در حدیث جالب و پرمعنایى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «هنگامى که خداوند، بهشت را آفرید به جبرئیل دستور داد برو و به آن نگاهى بیفکن! جبرئیل رفت و نظرى بر آن انداخت و عرضه داشت: خداوندا! به عزت و جلالت! هر کس اوصاف آن را بشنود، حتماً به سوى آن مى آید و در آن وارد مى شود; سپس خداوند آن را در لابه لاى ناراحتى ها قرارداد و باز به جبرئیل دستور داد: برو به آن نگاه دیگرى بیفکن! جبرئیل رفت و نظرى به آن انداخت و عرضه داشت: خداوندا! من از این مى ترسم که با این وصف، کسى به سراغ بهشت نرود و هنگامى که دوزخ را آفرید به جبرئیل فرمود: برو و نگاهى به آن بیفکن. جبرئیل رفت و نگاهى به آن افکند و عرضه داشت: به عزّت و جلالت قسم هر کس اوصاف دوزخ را بشنود داخل آن نخواهد شد ; سپس خداوند آن را در لابه لاى شهوات قرارداد و به جبرئیل فرمود: برو نگاه دیگرى بر آن بیفکن، جبرئیل نگاهى کرد و عرضه داشت: به عزت و جلالت سوگند! من از این مى ترسم که همه وارد دوزخ شوند».(5)

نکته

آن ها که به طاعات عشق مىورزند

آن چه در این عبارت از خطبه مزبور نقل شد، یک حکم غالبى است نه دایمى ; به تعبیر دیگر اکثر طاعات، با مشکلاتى توأم است و غالب معاصى هوس انگیز و همراه با لذّات است.

این نکته نیز شایان دقت است که این حکم غالبى در مورد توده هاى مردم است و گرنه اولیاء الله و پویندگان راه حق به جایى مى رسند که از هر طاعتى لذت مى برند و به آن عشق مىورزند و از هرگناهى نفرت دارند و ناراحت مى شوند; همان گونه که در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبادَةَ فَعَانَقَها(6); برترین مردم کسى است که عاشق عبادت باشد و آن را در آغوش گیرد». و از آن جا که مخاطبان امام(علیه السلام)توده هاى مردمند، نه فقط خاصان و مقربان درگاه خدا تعبیر یاد شده به صورتى که ملاحظه گردید ذکر شده است.

صدر خطبه نیز شاهد و گواه این مطلب است. قرآن مجید نیز درباره نماز و روزه مى گوید: «(وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ); این کار (استعانت به نمازو روزه) کار مشکلى است، جز براى خاشعان»(7).

سؤال: در تفسیر امر به معروف و نهى از منکر گفته مى شود معروف به معناى شناخته شده است ; زیرا نیکى ها با روح انسان آشناست و منکر به معناى ناشناخته است ; چرا که روح انسان با بدى ها ناآشناست. آیا این تفسیر مشهور با آن چه در عبارت یاد شده نقل شده منافات ندارد؟

با کمى دقت روشن مى شود منافاتى در میان نیست ; زیرا شناخته بودن نیکى ها و ناشناخته بودن بدى ها از نظر درک کلى با جاذبه هاى گناه و دافعه هاىاطاعت منافاتى ندارد ; مثلا همه ما از علم، لذت مى بریم و از جهل متنفریم ; ولى تحصیل علم مشکلات زیادى دارد که گاه افرادى از آن چشم مى پوشند و در تنبلى آسایشى است که گاه افرادى به سوى آن جذب مى شوند.

1. «محابّ» جمع «محبّ» (ازماده حبّ) به معناى محبوب و امر دوست داشتنى است.
2. «حفّت» از ماده «حف» (بر وزن کف) به معناى گرداگرد چيزى را گرفتن است.
3. «نزع» از ماده «نزع» (بر وزن نبض) است. اين ماده گاه با «الى» متعدى مى شود و گفته مى شود: «نزع اليه» يعنى به آن اشتياق پيدا کرد و گاه با «عن» متعدى مى شود و گفته مى شود: «نزع عنه» يعنى از اين کار خوددارى کرد و
در عبارت مزبور در معناى دوّم استعمال شده و در جمله هاى بعد (تنزع الى معصية) به معناى اوّل به کار رفته است. (اين ماده گاه بدون حرف جر متعدى مى شود و گفته مى شود: «نزع الشىء» يعنى آن را خراب و باطل کرد. 4. «قمع» از ماده «قمع» (بر وزن منع) به معناى بازداشتن و مقهور و سرکوب کردن است. 5. سنن ابن داوود، جلد 2، صفحه 422 (حديث 4744) و بحارالانوار، جلد 68، صفحه 72. 6. اصول کافى، جلد 2، صفحه 83. 7. بقره، آيه 45.

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری