آیه به معنی نشان، علامت و عجائب است؛[1] ولی به نظر برخی به معنای علامت و نشانهی روشن و واضحی است که در محسوسات و معقولات به کار میرود.[2] تثنیهی آن "آیتین" و جمع آن "آیات" است.[3]
در اصطلاح تاریخ قرآن به کوچکترین واحد تقسیم قرآن که ماقبل و مابعدش را جدا میسازد، "آیه" اطلاق میگردد؛[4] به عبارتی آیه بخشی از حروف، کلمات یا جملههایی است که از طریق نقل و روایت حدود آنها مشخص شده است.[5]
ترتیب و توالی آیهها، توقیفی است و با ارشاد پیامبر اسلام صورت گرفته است؛ یعنی به امر الهی و راهنمایی جبرئیل از طریق وحی انجام گرفتهو در مواردی که حضرت محمد –صلیالله علیه و آله- آیه یا آیاتی را جابجا میکرد، نیز به رهنمود وحی بوده است و صحابه در آن نداشتند.[6]
معنای اصطلاحی در برخی آیات[7] و روایات نبوی و ائمهی اطهار –علیهمالسلام- نیز بهکار رفته است.
رسول خدا(ص) فرمودند:
«مَنْ قَرَأَ أَرْبَعَ آيَاتٍ مِنْ أَوَّلِ الْبَقَرَةِ وَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ آيَتَيْنِ بَعْدَهَا وَ ثَلَاثَ آيَاتٍ مِنْ آخِرِهَا لَمْيَرَ فِي نَفْسِهِ وَ مَالِهِ شَيْئاً يَكْرَهُهُ وَ لَايَقْرَبُهُ شَيْطَانٌ وَ لَايَنْسَى الْقُرْآن»[8]
«کسی که چهار آیه اول سوره بقره و آیةالکرسی و دو آیه بعد از آن و سه آیه آخر سوره بقره را قرائت کند در جان و مال خود بد نخواهد دید»
امام صادق(ع) فرمودند:
«سَبْعاً مِنَ الْمَثانِي قَالَ هِيَ سُورَةُ الْحَمْدِ وَ هِيَ سَبْعُ آيَات»[9]
«سبع من المثانی، همان سوره حمد است که هفت آیه دارد»
آیات قرآن متشکل از چند کلمه یا چند جمله است و گاهی یک کلمه بوده؛ مانند: «مدهامتان»[10] و گاه از حروف مقطعه تشکیل یافته است؛ نظیر: «یس» و «الر». بلندترین آیهی قرآن آیهی 282 سورهی بقره است که به "آیهی دَین" معروف است و کوتاهترین آیه را میتوان همان "مدهامَتان" دانست. واژهی "آیه" 84 بار به صورت مفرد و 148 بار به صورت جمع در قرآن کریم به کار رفته است.
یكی از معانی لفظ "آیه" معجزه است كه در مواردی از قرآن به این معنی اشاره شده است؛[11] از جمله:
«سَلْ بَنیإِسْرائیلَ كَمْ آتَیناهُمْ مِنْ آیةٍ بَینَةٍ وَ مَنْ یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ»[12]
«از بنىاسرائیل بپرس: چه اندازه نشانههاى روشن به آنها دادیم؟ (ولى آنان، نعمتها و امكانات مادى و معنوى را كه خداوند در اختیارشان گذاشته بود، در راه غلط به كار گرفتند) و كسى كه نعمت خدا را، پس از آن كه به سراغش آمد، تبدیل كند (و در مسیر خلاف به كار گیرد، گرفتار عذاب شدید الهى خواهد شد) كه خداوند شدیدالعقاب است.»
این آیات همان ید بیضا، تبدیل شدن عصاى موسى به مار عظیم، شكافتن دریا، سایه انداختن ابر بر آنها، فرستادن "منّ و سلوى" و مانند آنهاست كه در گذشته به بنىاسرائیل عنایت شده بود.[13]
آیهی دیگری که حکایت از معنای معجزه بودن "آیه" دارد، مربوط به مشرکان بهانهجو است که جهت ایمان آوردن به پیامبر اسلام(ص) از حضرت معجزه میخواستند:[14]
«وَ یقُولُونَ لَوْلا أُنْزِلَ عَلَیهِ آیةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرین»[15]
«مىگویند: چرا معجزهاى از پروردگارش بر او نازل نمىشود؟! بگو: غیب (و معجزات) تنها براى خدا (و به فرمان او) است! شما در انتظار باشید، من هم با شما در انتظارم! (شما در انتظار معجزات بهانهجویانه باشید، و من هم در انتظار مجازات شما!)»
یکی دیگر از معانی "آیه"، دلیل و برهان است که در برخی آیات به صورت مفرد و جمع ذکر شده[16] که در این مقاله به یک نمونه از آن اشاره میشود.
وقتی بنىاسرائیل به مأموریت طالوت نبی از سوى خداوند اطمینان پیدا نكردند، از او خواهان نشانه و دلیل شدند؛ لذا پیامبرشان صندوق عهد را به عنوان نشانهی حكومت خویش بیان نمود:[17]
«وَ قالَ لَهُمْ نَبِیهُمْ إِنَّ آیةَ مُلْكِهِ أَنْ یأْتِیكُمُ التَّابُوتُ فیهِ سَكینَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ...»[18]
«و پیامبرشان به آنها گفت: نشانهی حكومت او این است كه (صندوق عهد) به سوى شما خواهد آمد. (همان صندوقى كه) در آن، آرامشى از پروردگار شما [است]...»
عبرت به معنای پندپذیری است.[19] به عبارت دیگر، حالتی است که با آن از شناخت محسوس به شناخت غیر محسوس دست مییابند.[20] خداوند در سه مورد از قرآن پس از برشمردن بعضی از حوادث و رویدادها، همگان را دعوت به عبرت گرفتن از این حوادث فراخوانده است.[21] این رویدادها گاهی خوابیدن و مردن است؛ چرا که انسان متفكر از همین خوابیدن و مردن متوجه مىشود كه مدبر امور خداست، و روزى تمام مخلوقات به سوى خدا برمىگردد،[22] و گاهی مرگ و محو طاغوتهاست.[23] اینک به یک مورد از آن اشاره میشود:
«فَالْیوْمَ نُنَجِّیكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آیةً وَ إِنَّ كَثیراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آیاتِنا لَغافِلُون»[24]
«ولى امروز، بدنت را (از آب) نجات مىدهیم، تا عبرتى براى آیندگان باشى! و بسیارى از مردم، از آیات ما غافلند!»
در رابطه با نحوهی عبرت گرفتن از این آیه، اغلب مفسران بر این باورند که چون خداى تعالى فرعون و قومش را غرق كرد، برخى از بنىاسرائیل باور نمىكردند كه وى غرق شده باشد و میگفتند: او بزرگتر از آن بود كه غرق شود، از اینرو خداى تعالى پیكرش را از آب بیرون انداخت تا وى دیده و عبرتى براى آیندگان پس از خود باشد.[25]
از جمله معانی دیگر "آیه" عمارت است که در سورهی شعرا با لفظ مفرد به کار رفته است. این آیه لحنی کاملا انتقادی دارد؛ مخاطب این انتقادها قوم هود و عاد هستند؛ این اقوام متمكن و ثروتمند براى خودنمایى و تفاخر بر دیگران بناهایى بر نقاط مرتفع كوهها و تپهها، همچون برج و مانند آن مىساختند كه هیچ هدف صحیحى براى آن نداشتند، جز اینكه توجه دیگران را به آن جلب نموده و قدرت و نیروى خود را به رخ سایرین بكشند:[26]
«أَتَبْنُونَ بِكُلِّ ریعٍ آیةً تَعْبَثُون»[27]
«آیا شما بر هر مكان مرتفعى نشانهاى از روى هوا و هوس مىسازید؟!»
منظور از آن مکان، عمارت یا قصرهاى بلند است که بر روى كوهها و زمینهاى مرتفع یا برجهاى دیدبانى بر سر راهها ساخته شده بود بدون اینكه نیازى به وجود آنها داشته باشند؛ یا بناهایی براى اشراف بر رهگذران و مسخره كردن آنها و یا عمارتی که براى بازیهاى بیهوده میساختند، مراد است.[28]
نعمت یکی دیگر از معانی لفظ "آیه" است که در قرآن به صورت مفرد و جمع به کار رفته است. خداوند در ادامهی شمارش نعمتهای خود، به یک نعمت ویژهی دیگری نیز اشاره نموده و میفرماید:
«وَ آیةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّیتَهُمْ فِی الْفُلْكِ الْمَشْحُون»[29]
«نشانهاى (دیگر از عظمت پروردگار) براى آنان است كه ما فرزندانشان را در كشتیهایى پر (از وسایل و بارها) حمل كردیم»[30]
این نعمت همان مَركب و وسیلهی نقلیه است كه از ضروریات زندگى بشر بوده و نشانهاى از لطف و تدبیر الهى است.[31] این آیه حکایت از دریاها و بخشى از نعمتها و مواهب دریا یعنى حركت كشتیهاى تجارى و مسافربرى بر صحنهی آنها دارد.[32] به عبارت دیگر، سیاق آیه تأكید دارد بر این كه كشتى انباشته از كالا، به سبب سنگینى به خطر غرق شدن نزدیکتر است؛ ولی با این حال چنین اتفاقی روی نمیدهد که این هم بارزترین دلالت بر نعمت خداست كه انسان و ما یحتاج او را با هم و یك مرتبه حمل میکند.[33]
یکی دیگر از معانی "آیه" شگفتی آفرینش است که به طور مفصل در قرآن به این معنا اشاره شده و این آیات غالبا به صورت جمع (آیات) استعمال شدهاند. آیاتی هستند که بیانگر شگفتیهای آفرینش و همچنین نشانههاى قدرت خداوند در آفرینش هستند.[34] اغلب مفسرین بر این نظر هستند که در این آیات، لفظ "آیه" به معنای شگفتی آفرینش معنا شده است:[35]
«وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ تَقُومَ السَّماءُ وَالْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذا دَعاكُمْ دَعْوَةً مِنَ الْأَرْضِ إِذا أَنْتُمْ تَخْرُجُون»[36]
«و از آیات او این است كه آسمان و زمین به فرمان او برپاست؛ سپس هنگامى كه شما را (در قیامت) از زمین فراخواند، ناگهان همه خارج مىشوید (و در صحنهی محشر حضور مىیابید)!»
با توجه به سیاق آیات قبل، این آیه علاوه بر اینکه به آیات آفاقى اشاره کرده، به تدبیر نظام آسمان و زمین و ثبات و بقاى آنها نیز اشاره دارد؛ چرا که علاوه بر آفرینش آسمانها كه در آیات قبل به آن اشاره شد، آیتى از آیات الهی به حساب میآیند. همچنین برپایى و ادامهی نظام آنها نیز آیتى دیگر است؛ چون این شگفتی بزرگ در گردش منظم خود احتیاج به امور زیادى دارد كه مهمترین آنها محاسبهی پیچیدهی تعادل نیروى جاذبه و دافعهی زمین است.[37]
یکی دیگر از معانی "آیه"، آیات مصطلح قرآن است که اول مقاله به آن اشاره شد و در این بحث به ذکر دو نمونه بسنده میشود. خدای تبارک در بیان تقسیم آیات به محکم و متشابه میفرماید:
«هُوَ الَّذی أَنْزَلَ عَلَیكَ الْكِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهات...»[38]
«او كسى است كه این كتاب (آسمانى) را بر تو نازل كرد، كه قسمتى از آن، آیات "محكم" [صریح و روشن] است كه اساس این كتاب مىباشد (و هر گونه پیچیدگى در آیات دیگر با مراجعه به اینها برطرف مىگردد.) و قسمتى از آن، "متشابه" است...»
این آیه یکی از مهمترین مباحث علوم قرآنی به شمار میآید؛ چراکه درصدد بیان مطلب مهمى دربارهی قرآن است كه اساس فهم درست آیات قرآنى به شمار میآید.[39] سخن در این آیه روی لفظ "آیات" است که به صورت جمع به کار رفته و در صدد بیان این نکته است که آیات قرآن بر دو دسته هستند؛ مفهوم برخی آیات آنچنان روشن است كه جاى هیچگونه انكار، توجیه و سوء استفاده در آن نیست و آنها را "محكمات" گویند و برخی دیگر به خاطر بالا بودن سطح مطلب یا گفتگو دربارهی عوالمى كه از دسترس ما بیرون است، مانند عالم غیب، جهان رستاخیز و صفات خدا چنان هستند كه معنى نهایى و اسرار و كنه حقیقت آنها نیاز به سرمایهی خاص علمى دارد كه آنها را "متشابهات" گویند.[40]
همچنین، خداوند به خاطر بیان عظمت و بزرگی آیات قرآن، به آیاتی از قرآن اشاره مینماید که نشان از اوصاف این کتاب آسمانی دارند؛ اوصافی که ترسیم روشن و گویایى از چهرهی اصلى قرآن دربردارد.[41] اوصافی که بیانگر عدم اختلاف در آیات هستند؛ چراکه عدم اختلاف در آیات، خود شاهد صدق قرآن است:[42]
«كِتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیاً لِقَوْمٍ یعْلَمُون»[43]
«كتابى كه آیاتش هر مطلبى را در جاى خود بازگو كرده، در حالى كه فصیح و گویاست براى جمعیتى كه آگاهند!»
[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب، بیروت، دارالصادر، 1414ق، چاپ سوم، ج14، ص63 و طریحی، فخرالدین؛ مجمع البحرین، تهران، مرتضوی، 1375ش، چاپ سوم، ج1، ص 39.
[2]. راغب اصفهانی، حسینبنمحمد؛ المفردات فی غریب القرآن، دمشق بیروت، دارالعلم الدارالشامیة، 1412ق، چاپ اول، ص 103.
[3]. همان.
[4]. خرمشاهی، بهاءالدین؛ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، دوستان، ج1، ص70.
[5]. حجتی کرمانی، سید محمدباقر؛ پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1377ش، چاپ یازدهم، ص65.
[6]. همان، ص66.
[7]. نحل/101، بقره/106 و یونس/1.
[8]. کلینی، محمد بن یعقوب؛ کافی، تهران، دارالكتب الإسلامية، بیتا، ج2، ص621.
[9]. مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار، بیروت، موسسهی وفا، 1404ق، ج82، ص20.
[10]. الرحمن/64.
[11]. رعد/38، قمر/2، طه/22 و....
[12]. بقره/211.
[13]. طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، 1372ش، چاپ سوم، ج2، ص540.
[14]. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374ش، چاپ اول، ج8، ص 253.
[15]. یونس/20.
[16]. از جمله یس/33 و روم/22.
[17]. مدرسی، محمدتقی؛ من هدی القرآن، تهران، دارالمحبی الحسین، 1419ق، ج1، ص427.
[18]. بقره/248.
[19]. فیومی، احمدبن محمد؛ المصباحالمنیر، بیروت، دارالهجرة، 1405ق، ج1، ص390.
[20]. مفردات فی غریب القرآن، ص543.
[21]. هود/103، زمر/42 و یونس/92.
[22]. طباطبایی(علامه)، سید محمدحسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، قم، جامعه مدرسین، 1417ق، ج17، ص 269.
[23]. مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، ج5، ص199.
[24]. یونس/92.
[25]. طبرى ابوجعفر، محمد بن جریر؛ جامع البیان فى تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفة، 1412ق، چاپ اول، ج11، ص113 و مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، ج5، ص199.
[26]. طوسی، محمد بن حسن؛ التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا، ج8، ص 45.
[27]. شعراء/128.
[28]. گنابادی، سلطان محمد؛ تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، تهران، موسسهی اعلمی، 1408ق، چاپ دوم، ج3، ص 158.
[29]. یس/41.
[30]. آیهی دیگری که دلالت بر نعمت بودن معنای "آیه" بوده، آیهی 23 سورهی روم است.
[31]. قرائتی، محسن؛ تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1383ش، ج9، ص544.
[32]. تفسیر نمونه، ج18، ص394.
[33]. من هدی القرآن، ج11، ص134.
[34]. روم/20 – 22، لقمان/31 و ص/29.
[35]. تفسیر نمونه، ج1، ص85، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج8، ص484 و زحیلی، وهبة بن مصطفی؛ التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، بیروت، دارالفکر، 1418ق، چاپ دوم، ج21، ص 105.
[36]. روم/25.
[37]. تفسیر نمونه، ج16، ص402.
[38]. آل عمران/7.
[39]. جعفری، یعقوب، کوثر، قم، هجرت، 1376ش، ج2، ص65.
[40]. طبرسی، مجمع البیان، ج2، ص700 و مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج2، ص 432.
[41]. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج20، ص210.
[42]. فضل الله، سید محمدحسین؛ تفسیر من وحى القرآن، بیروت، دارالملاك، 1419ق، چاپ دوم، ج12، ص164.
[43]. فصلت/3.
-------------------------------------
عنوان مقاله : آيه و آيات
● نویسنده : حجت ذبيحي فر | ||
|