• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

نیایش و دعا برای همسایگان و دوستان

 
اللهم صل علي محمد و آله ، و تولني في جيراني و موالي
بیشتر...

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي

 

اسلام آئین صلح و صفاست

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا

بیشتر...

چيستي و امكان‌سنجي علم اقتصاد اسلامي در پرتو

 

قلمرو دانش اقتصاد گستره اي دارد كه دست كم هفت بخش از

بیشتر...

ناتوانی همگان در رسیدن به نهایت شکر و سپاس الهی

صحیفه سجادیه - دعای شماره ۳۷ - فراز ۱

اللَّهُمَّ إِنَّ

بیشتر...

اهل بيت(عليهم السلام) و تفسيرموضوعى قرآن

«تفسير موضوعى قرآن» شيوه اى تفسيرى است كه در آن

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
19851
48621
147206689
اوقات شرعی

خاطره ای از آیت الله شیخ مرتضی انصاری: ثروت شیخ در هنگام وفات

مرحوم حاج ملا ابوالحسن مازندرانی گفت: چون بیماری شیخ بزرگوار علامه انصاری « قدس سره» شدید شد، همراه مرحوم شیخ زین العابدین مازندرانی از کربلا به نجف اشرف مشرف شدیم و به دیدار آن سرور رفتیم. ایشان در بستر بیماری خوابیده بود و در مقام وصیت برآمدند و فرمودند: شاهد باشید که من در عمرم در خانه وقفی ننشستم. و از کتاب وقفی درس نخوانده ام و مطالعه نکرده ام، ابدا” از کسی قرض نگرفته ام، اگر بعد از من کسی ادعای طلبی کند دروغ گفته است. از مال دنیا ندارم مگر این انگشتر و پوستین . هر دو را به شیخ زین العابدین بخشید، و یک عصا، که آن را به حاج ملا ابوالحسن داد، سپس ملا را صدا زد و فرمود: یک بقچه رخت دارم آنها را حاضر کن و وقتی آنها را آورد همه کهنه بودند ولی شسته و پاک، فرمود: تا زنده ام در مدرسه ببر و بین طلاب تقسیم کن و فرمود: چند جلد کتاب دارم، همه آنها را وقف کردم، و قدری پول نزد فلان تاجر از وجوه است. غسل مرا جناب سید علی شوشتری متصدی شوند و آن جناب وصی من می باشد.

آن پوستین کهنه که به شیخ مازندرانی رسید، شیخ و آل شیخ به آن تبرک می جستند و هر کس تب می کرد به قصد شفاعت به دوش می کشید و به زودی عرق می کرد و عافیت می یافت.

برگرفته از سایت صالحین

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری