• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

حضرت موسی و درخواست او از خداوند متعال، آیت الله

دریافت فایل
زمان: 5 دقیقه
بیشتر...

پیروزى عظیم موسى(علیه السلام)

شرح آیات 70 لغایت 76 سوره مبارکه طه

70فَأُلْقِیَ

بیشتر...

ماجراى تغییر قبله

شرح آیه 142 سوره مبارکه بقره

142- سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ

بیشتر...

سيره قرآني امام رضا علیه السلام

 

برخورد كريمانه

نويسنده تفسير عياشي در تفسير خود از

بیشتر...

رابطه علم الهی و اعمال انسانها، استاد دکتر

بسم الله الرحمن الرحیم

در سلسله مطالب روزانه که توسط

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
15466
30036
144079129
امروز سه شنبه, 13 آذر 1403
اوقات شرعی

پایان زندگى دو قوم ستمگر

شرح آیات 78 لغایت 84 سوره مبارکه الحجر

78وَ إِنْ کانَ أَصْحابُ الأَیْکَةِ لَظالِمِینَ

79فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ وَ إِنَّهُما لَبِإِمام مُبِین

80وَ لَقَدْ کَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِینَ

81وَ آتَیْناهُمْ آیاتِنا فَکانُوا عَنْها مُعْرِضِینَ

82وَ کانُوا یَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً آمِنِینَ

83فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُصْبِحِینَ

84فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ

ترجمه:

78 ـ «اصحاب الایکه»[= قوم شعیب] مسلماً قوم ستمگرى بودند.

79 ـ ما از آنها انتقام گرفتیم; و (شهرهاى ویران شده) این دو[=  قوم لوط و اصحاب ایکه] بر سر راه آشکار است.

80 ـ و «اصحاب الحجر» [= قوم ثمود] پیامبران را تکذیب کردند.

81 ـ ما آیات خود را به آنان دادیم; ولى آنها از آن روى گرداندند.

82 ـ آنها خانه هاى امن در دل کوهها مى تراشیدند.

83 ـ اما سرانجام صیحه (مرگبار)، صبحگاهان آنان را فرا گرفت.

84 ـ و آنچه را به دست آورده بودند، آنها را از عذاب الهى نجات نداد.

تفسیر:

پایان زندگى دو قوم ستمگر

در این آیات، قرآن به دو بخش دیگر از سرگذشت اقوام پیشین تحت عنوان «اصحاب الایکه» و «اصحاب الحجر» اشاره مى کند، و بحثهاى عبرت انگیزى را که در آیات پیشین پیرامون قوم لوط بود، تکمیل مى نماید.

نخست مى گوید: «اصحاب الایکه مسلماً مردمى ظالم و ستمگر بودند» (وَ إِنْ کانَ أَصْحابُ الأَیْکَةِ لَظالِمِینَ).(1)

* * *

«و ما از آنها انتقام گرفتیم» و در برابر ظلمها و ستمگریها و سرکشى ها، مجازاتشان نمودیم (فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ).

«و سرزمین هاى این گروه و قوم لوط (که داستانشان گذشت)، بر سر راه شما قرار داد و آشکار است» (وَ إِنَّهُما لَبِإِمام مُبِین).

چشم باز کنید، و سرنوشت آنها را بنگرید سپس عبرت گیرید.

* * *

اصحاب الایکه کیانند؟

بسیارى از مفسران، و ارباب لغت گفته اند: «ایکه» به معنى درختان در هم پیچیده و یا بیشه است و «اصحاب الایکه» همان قوم شعیب اند که در سرزمینى پر آب و مشجر در میان «حجاز و شام» زندگى مى کردند.

آنها زندگى مرفه و ثروت فراوانى داشتند و به همین جهت، غرور و غفلت آنها را فرا گرفته بود و مخصوصاً دست به کم فروشى و فساد در زمین زده بودند.

«شعیب» آن پیامبر بزرگ، آنها را از این کارشان بر حذر داشت و دعوت به توحید و راه حق نمود، اما همان گونه که در آیات سوره «هود» دیدیم، آنها تسلیم حق نشدند و سرانجام بر اثر مجازات دردناکى، نابود گشتند، گرماى شدیدى چندین روز پى در پى آنها را فرو گرفت، و در آخرین روز، ابر بزرگى در آسمان نمایان شد، آنها به سایه ابر پناه بردند، اما صاعقه اى فرود آمد، و آن بیدادگران را نابود کرد.

شاید تکیه کردن قرآن روى کلمه «اصحاب الایکه» (صاحبان سرزمینهاى پر درخت) به خاطر این باشد که: مى خواهد بگوید با این همه نعمتى که به آنها بخشیده بودیم باز به جاى شکران، کفران کردند، ظلم و ستم بنیاد نمودند و صاعقه، آنها و درختانشان را از میان برد.

شرح بیشتر حالات آنها ـ با تصریح به نام «شعیب» ـ در سوره «شعراء» از آیه 176 تا 190 آمده است.

ضمناً باید توجه داشت: جمله «فَانْتَقِمْنا مِنْهُمْ» (آنها را مجازات کردیم) ممکن است هم اشاره به قوم لوط باشد و هم اصحاب الایکه، زیرا بلافاصله بعد از این جمله مى خوانیم: وَ إِنَّهُما لَبِإِمام مُبِین: «سرزمینهاى این دو بر سر راه شما آشکار است».

در تفسیر جمله «إِنَّهُما لَبِإِمام مُبِین» مشهور و معروف همین است که اشاره به شهر قوم لوط و شهر اصحاب الایکه مى باشد، و کلمه «اِمام» به معنى راه و جاده است (زیرا از ماده «أَمّ» به معنى قصد کردن گرفته شده، چون انسان براى رسیدن به مقصد، از راهها عبور مى کند).

این احتمال را نیز بعضى داده اند: منظور از «اِمام مُبِیْن» همان لوح محفوظ باشد به قرینه آیه 12 سوره «یس»، ولى این احتمال، بسیار بعید است; چرا که قرآن مى خواهد براى مردم درس عبرت بیان کند، و بودن نام این دو شهر، در «لوح محفوظ» نمى تواند تأثیرى در عبرت گیرى مردم داشته باشد، در حالى که بودن این دو شهر بر سر راه کاروانها و سایر رهگذران، مى توانست اثر عمیقى در آنها بگذارد، لحظه اى در آنجا درنگ کنند، و بیندیشند و دل عبرت بینشان از دیده نظر کند، و این سرزمین بلا دیده را آینه عبرت داند، گاهى در کنار سرزمین قوم لوط و گاهى در کنار سرزمین اصحاب الایکه، سرانجام سیلاب اشک را بر سرنوشت آنها از دیده روان سازند!

* * *

و اما در مورد «اصحاب الحِجر»، همان قوم سرکشى که در سرزمینى به نام «حِجر»، زندگى مرفهى داشتند و پیامبر بزرگشان «صالح» براى هدایت آنها مبعوث شد، چنین مى گوید:

«اصحاب حجر، فرستادگان خدا را تکذیب کردند» (وَ لَقَدْ کَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِینَ).

در این که: این شهر در کجا واقع شده بود، بعضى از مفسران و مورخان چنین نگاشته اند: شهرى بود در مسیر کاروان مدینه و شام در یک منزلى «وادى القرى» و در جنوب «تیمه» و امروز تقریباً اثرى از آن نیست.

مى گویند: این شهر، در گذشته یکى از شهرهاى تجارى عربستان بوده، و تا آنجا اهمیت داشته که «بطلمیوس» در نوشته هایش، به عنوان یک شهر تجارى از آن نام برده است، و «پلین» جغرافیدان رومى از آن به نام «حجرى» یاد مى کند.

در روایتى مى خوانیم: که در سال نهم هجرت، که پیامبر براى دفع سپاه «روم» به «تبوک» لشگر کشى کرد، سربازان اسلام مى خواستند در این منزل توقفى کنند، پیامبر(صلى الله علیه وآله) مانع آنها شد و فرمود: اینجا همان منطقه «قوم ثمود» است که عذاب الهى بر آنها فرود آمد.(2)

این نکته نیز قابل توجه است که: قرآن در مورد اصحاب الحجر (و همچنین در مورد قوم نوح و قوم شعیب و قوم لوط و بعضى دیگر از اقوام پیشین در آیات سوره «شعراء» به ترتیب آیه 105 و 123 و 160 و 176) مى گوید: آنها «پیامبران را تکذیب کردند»، در حالى که ظاهر امر چنین نشان مى دهد که هر کدام یک پیامبر بیشتر نداشتند و تنها او را تکذیب نمودند.

این تعبیر شاید به خاطر آنست که برنامه و هدف پیامبران، آن چنان با یکدیگر پیوستگى دارد که تکذیب یکى از آنها تکذیب همه آنها خواهد بود.

این احتمال را نیز داده اند که: این اقوام، پیامبران متعددى داشته اند که از میان آنها یک نفر سرشناس تر و معروف تر بود، ولى، تفسیر اول، صحیحتر به نظر مى رسد.

* * *

به هر حال، قرآن درباره «اصحاب الحِجر» چنین ادامه مى دهد: «ما آیات خود را براى آنها فرستادیم ولى آنها از آن روى گرداندند» (وَ آتَیْناهُمْ آیاتِنا فَکانُوا عَنْها مُعْرِضِینَ).

تعبیر به «اعراض» (روى گرداندن) نشان مى دهد که: آنها حتى حاضر نبودند این آیات را بشنوند و یا به آن نظر بیفکنند.

* * *

اما به عکس، در کار زندگى دنیایشان آن قدر سخت کوش بودند که: «براى خود خانه هاى امن و امانى در دل کوهها مى تراشیدند» (وَ کانُوا یَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً آمِنِینَ).

و این نشان مى دهد: اولاً ـ منطقه آنها یک منطقه کوهستانى بوده، و ثانیاً ـ تمدن مادى پیشرفته اى داشتند که به آنها امکان مى داد، در درون کوهها خانه هاى امن تهیه کنند که، در برابر طوفانها و سیل و حتى زلزله ها کاملاً مقاومت داشته باشد.

عجیب است که: انسان براى چند روز زندگى دنیا این همه محکم کارى مى کند ، ولى براى زندگى جاویدان و ابدیش، آن چنان سهل انگار است که حتى گاهى حاضر به شنیدن سخن خدا، و نظر افکندن در آیات او نیست!

* * *

خوب، چه انتظارى درباره چنین قومى مى توان داشت، جز این که: طبق قانون «انتخاب اصلح الهى» و ندادن حق ادامه حیات به اقوامى که به کلى فاسد و مفسد مى شوند، بلاى نابود کننده اى بر سر آنها فرود آید و نابودشان سازد.

لذا قرآن مى گوید: «سرانجام صیحه آسمانى صبحگاهان دامانشان را گرفت» (فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُصْبِحِینَ).

این صیحه صداى صاعقه مرگبارى بوده که بر خانه هاى آنها فرود آمد و آن چنان کوبنده، تکان دهنده و وحشتناک بود که اجساد بى جانشان را به روى زمین افکند.

شاهد این سخن آیه 13 سوره «فصلت» مى باشد: «فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُکُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عاد وَ ثَمُودَ».

* * *

نه آن کوههاى سر به آسمان کشیده، و نه آن خانه هاى امن و امان، و نه اندام نیرومند این قوم سرکش، و نه آن ثروت سرشار، هیچکدام نتوانستند در برابر این عذاب الهى مقاومت کنند.

لذا در پایان داستان آنها مى فرماید: «آنچه را به دست آورده بودند، آنان را از عذاب الهى نجات نداد» (فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ).

در سوره «شعراء» ضمن آیاتى از 141 تا 158 حالات آنها به طور مشروحتر بیان شده است که به خواست خدا در تفسیر این آیات خواهد آمد.

* * *


1 ـ کلمه «اِنْ» در این آیه «اِنْ» شرطیه نیست، بلکه «اِنْ مخففه از مثقله» مى باشد و در تقدیر چنین بوده: «إِنَّهُ کانَ أَصْحابُ الأَیْکَةِ لَظالِمِینَ».

2 ـ «اعلام القرآن خزائلى»، صفحه 292.
.........................
تفسیر نمونه

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری