فَإِنَّ تَقْوَى اللّهِ مِفْتَاحُ سَدَاد، وَ ذَخِیرَةُ مَعَاد، وَ عِتْقٌ مِنْ کُلِّ مَلَکَة، وَ نَجَاةٌ مِنْ کُلِّ هَلَکَة. بِهَا یَنْجَحُ الطَّالِبُ، وَ یَنْجُو الْهَارِبُ، وَ تُنَالُ الرَّغائِبُ.
به يقين تقوا و پرهيزکارى کليد درهاى راستى است و ذخيره روز قيامت و سبب آزادى از هرگونه گناهى است که بر انسان چيره مى شود و موجب نجات انسان از هرگونه هلاکت است. به وسيله تقوا جويندگان به مقصود خود مى رسند و فرار کنندگان (از کيفر الهى) رهايى مى يابند و با تقوا به هر هدف و خواسته رفيع و بلندى مى توان رسيد.
شرح و تفسیر
راز خوشبختى و نجات
امام(علیه السلام) در این بخش از خطبه; مانند بسیارى دیگر از خطبه ها اهمیّت تقوا و پرهیزکارى و آثار مهم آن را بیان مى دارد و در هفت جمله کوتاه و پرمعنا از اهمیّت تقوا سخن مى گوید. در جمله اوّل مى فرماید: «تقوا و پرهیزکارى کلید درهاى درستى است»; (فَإِنَّ تَقْوَى اللّهِ مِفْتَاحُ سَدَاد(1)).
با توجّه به اینکه تقوا همان حالت خداترسى درونى است که انسان را از فحشا و منکرات و زشتیها باز مى دارد و به نیکیها فرا مى خواند مى توان گفت تقوا کلید درهاى سعادت است ; همان گونه که اشیاى گرانبها را در گنجینه ها مى گذارند و درِ آن را قفل مى کنند و با کلید مخصوص مى توان به آن گنجینه ها دست یافت کلید تقوا نیز مى تواند درِ گنجینه هاى سعادت را به روى انسان بگشاید و موجب رحمت بى پایان پروردگار شود.
در جمله دوم مى فرماید: «تقوا ذخیره روز قیامت است»; (وَ ذَخِیرَةُ مَعَاد).
این جمله در واقع اشاره به آیه شریفه ذیل است که مى فرماید: «(وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى); زاد و توشه برگیرید که بهترین زاد و توشه تقواست».(2)
در جمله سوم مى فرماید: «تقوا سبب آزادى از هرگونه بردگى و گناهى است که بر انسان چیره مى شود»; (وَ عِتْقٌ مِنْ کُلِّ مَلَکَة(3)).
گستردگى مفهوم این جمله شامل آزادى از بردگى شیطان و هواى نفس و انسانهاى ستمگر مى شود.
در جمله چهارم مى فرماید: «تقوا سبب نجات انسان از هرگونه هلاکت است»; (وَ نَجَاةٌ مِنْ کُلِّ هَلَکَة)، زیرا هلاکت انسان در پیروى از هواى نفس است و هنگامى که هواى نفس به وسیله تقوا کنترل شود انسان از هلاکت رهایى مى یابد.
در جمله پنجم مى افزاید: «به وسیله تقوا جویندگان به مقصود خود مى رسند»; (بِهَا یَنْجَحُ الطَّالِبُ)، زیرا تقوا صراط مستقیم الهى است که از هرگونه افراط و تفریط و کوتاهى و تعدّى برکنار است و بدیهى است که صراط مستقیم انسان را در کمترین زمان به مقصد مى رساند.
در جمله ششم مى فرماید: «به وسیله تقوا فرار کنندگان (از کیفر الهى) رهایى مى یابند»; (وَ یَنْجُو الْهَارِبُ)، چرا که عذاب الهى دامان هواپرستان را مى گیرد و پرهیزکاران از هواپرستى دورند همان گونه که در آیات 71 و 72 سوره مریم مى فرماید: «(وَإِنْ مِّنْکُمْ إِلاَّ وَارِدُهَا کَانَ عَلَى رَبِّکَ حَتْماً مَّقْضِیّاً * ثُمَّ نُنَجِّى الَّذِینَ اتَّقَوْا وَّنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیّاً); و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنّم مى شوید. این امرى است حتمى و قطعى بر پروردگارت. سپس آنها را که تقوا پیشه کردند از آن رهایى مى بخشیم و ظالمان را در حالى که از ضعف و ذلّت به زانو درآمده اند از آن رها مى سازیم».
در هفتمین و آخرین جمله که در واقع عصاره همه جمله هاى پیشین است مى فرماید: «و با تقوا به هر هدف و خواسته رفیع و بلندى مى توان رسید»; (وَ تُنَالُ الرَّغائِبُ(4)).
به راستى امام(علیه السلام) در این چند جمله کوتاه داد سخن داده و آنچه را درباره آثار تقوا باید بگوید گفته است و از اینجا روشن مى شود چرا خداوند گرامى ترین انسانها را با تقواترین آنها مى شمرد: (إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاکُمْ)(5) و چرا کلید درِ بهشت تقواست: (تِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِى نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ کَانَ تَقِیّاً)(6) و چرا همیشه پیامبر و امامان اهل بیت(علیهم السلام)و بزرگان اسلام مهم ترین چیزى را که بر آن تکیه مى کنند تقواست و چرا هر هفته در همه نمازهاى جمعه در هر دو خطبه لازم است توصیه به تقوا شود.
1. «سداد» از ريشه «سد» بر وزن «حد» به معناى عمل درست و سخن بجا، درستى، صحت و تناسب و شايستگى است. 2. بقره، آيه 197 . 3. «ملکة» در اينجا به معناى گناهانى است که انسان را تحت تأثير خود قرار داده و بر او چيره مى شود. 4. «رغائب» جمع «رغيبة» به معناى خواسته مهم است از ريشه «رغبت» گرفته شده است. 5. حجرات، آيه 13 . 6. مريم، آيه 63.














