• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

ضرورت پیوندهای اجتماعی،استاد دکتر محمدعلی

دریافت فایل صوتی

حجم: 9 MB

زمان: 60 دقیقه

بیشتر...

مؤمنان، پر ظرفیت، و افراد بى ایمان، کم ظرفیت اند

شرح آیات 8 تا 11 سوره مبارکه هود

8وَ لَئِنْ أَخَّرْنا

بیشتر...

خطبه صد و بیست و یک، بخش دوم

 

أَیْنَ الْقَوْمُ الَّذِینَ دُعُوا إلَى الإسْلاَمِ

بیشتر...

تفسیر سوره مبارکه انبیاء جلسه 22،آیت الله جوادی

دریافت فایل صوتی

حجم: 3 MB

زمان: 25 دقیقه

بیشتر...

بایدها و نبایدهای ازدواج

شرح آیات 22 و 23 سوره مبارکه النساء

22   

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
8671
17596
144048673
امروز چهارشنبه, 14 آذر 1403
اوقات شرعی

خطبه بیست و سوم بخش چهارم

خطبه بیست و سوم بخش چهارم، آیت الله مکارم شیرازی

 

و منها: أَلاَ لاَیَعْدِلَنَّ أَحَدُکُمْ عَنِ الْقَرَابَةِ یَرَى بِهَا الْخَصَاصَةَ أَنْ یَسُدَّهَا بِالَّذِی لایَزِیدُهُ إِنْ أَمْسَکَهُ وَ لاَیَنْقُصُهُ إِنْ أَهْلَکَهُ; وَ مَنْ یَقْبِضْ یَدَهُ عَنْ عَشِیرَتِهِ، فَإِنَّمَا تُقْبَضُ مِنْهُ عَنْهُمْ یَدٌ وَاحِدَةٌ وَ تُقْبَضُ مِنْهُمْ عَنْهُ أَیْد کَثِیرَةٌ، وَ مَنْ تَلِنْ حَاشِیَتُهُ یَسْتَدِمْ مِنْ قَوْمِهِ الْمَوَدَّةَ.

در ادامه همان خطبه آمده: آگاه باشيد! هيچ يک از شما، نبايد از بستگان نيازمند خود، رويگردان شود و از آنان، چيزى را دريغ دارد; که نگه داشتنش مايه فزونى نيست و از بين رفتنش، کمبودى براى او نمى آورد. آن کس که دستِ دهنده خويش را از بستگانش بازدارد، تنها يک دست را از آنها بازداشته، و در مقابل، آنان، دست هاى بسيارى را از کمک کردن به او، باز مى دارند. و آن کس که نسبت به بستگانش، متواضع و نرمخو و پرمحبّت باشد، دوستى آنان را، براى خود، هميشگى خواهد ساخت.

خویشاوندان پشت و پناه یکدیگرند

در آخرین بخش این خطبه، بار دیگر، امام(علیه السلام) مردم ـ به خصوص افراد متمکّن را ـ به کمک کردن نسبت به بستگان و خویشاوندان، تشویق و ترغیب مى کند، و با سه تعبیر مختلف، بر این مسأله تأکید مى نهد.

نخست مى فرماید:

«آگاه باشید! هیچ یک از شما، نباید از بستگان نیازمند خود رویگردان شود و از آنان، چیزى را دریغ دارد; که نگه داشتنش مایه فزونى نیست و از بین رفتنش کمبودى براى او نمى آورد»; أَلاَ لاَیَعْدِلَنَّ أَحَدُکُمْ عَنِ الْقَرَابَةِ یَرَى بِهَا الْخَصَاصَةَ(1) أَنْ یَسُدَّهَا بِالَّذِی لایَزِیدُهُ إِنْ أَمْسَکَهُ وَ لاَیَنْقُصُهُ إِنْ أَهْلَکَهُ.

این تعبیر، ممکن است که اشاره به یکى از این دو معنا باشد: یا اشاره به جنبه معنوى این کار باشد که محروم ساختن بستگان از امکاناتى که در اختیار دارد، برکت را از مال و زندگى انسان برمى چیند و مایه فزونى مال و ثروت او نمى شود و بر عکس، کمک کردن به آنان، برکات الهى را به دنبال دارد و نقیصه ظاهرى، به زودى، به لطف پروردگار، جبران مى شود.

و یا اشاره به جنبه ظاهرى و مادّى این کار است; چرا که مشکلات بستگان و خویشاوندان، به هر حال، به انسان منتقل مى شود و فکر او را آزار مى دهد و روح او را به خود مشغول مى دارد و آبرو و حیثیت او را به خطر مى اندازد و در مجموع، مشکلات زندگیش را بیشتر مى کند، پس چه بهتر که به یارى آنها بشتابد که هم ثواب آخرت و هم برکات دنیوى و ذکر خیر و آبرو و شخصیت و آرامش خاطر براى خود کسب کند.

در حدیث آمده است که على(علیه السلام) فرمود: «اَلْبَرَکَةُ فى مال مَنْ آتى الزَّکاةَ وَ واسَى الْمُؤمنینَ وَ وَصَلَ الاَْقْرَبینَ; برکت، در مال کسى است که زکات بدهد و با مؤمنان، مواسات کند و نسبت به نزدیکان، صله رحم به جا آورد»(2).

حضرت، در بیان دوم مى فرماید که: چرا انسان، از کمک کردن به عشیره و بستگانش، چشم بپوشد، در حالى که زیان و خسران بزرگى دامن او را مى گیرد؟!

آن کس که دستِ دهنده خویش را از بستگانش، بازدارد تنها، یک دست را از آنها بازداشته و در مقابل، آنان دست هاى بسیارى از کمک کردن به او، بازمى دارند; «وَ مَنْ یَقْبِضْ یَدَهُ عَنْ عَشِیرَتِهِ، فَإِنَّمَا تُقْبَضُ مِنْهُ عَنْهُمْ یَدٌ وَاحِدَةٌ وَ تُقْبَضُ مِنْهُمْ عَنْهُ أَیْد کَثِیرَةٌ».

هیچ عاقلى، دست به چنین کارى نمى زند و حاضر نمى شود که سود بزرگى را از خود، به خاطر از دست دادن منافع کوچکى، دور کند.

حضرت در سومین و آخرین تعبیر به نکته دیگرى اشاره کرده، مى فرماید:

آن کس که نسبت به بستگانش متواضع و نرمخو و پرمحبّت باشد، دوستى آنان را براى خود همیشگى خواهد ساخت; (وَ مَنْ تَلِنْ حَاشِیَتُهُ یَسْتَدِمْ مِنْ قَوْمِهِ الْمَوَدَّةَ).

بسیار دیده ایم که از میان یک فامیل یا قبیله، فرد یا افرادى، متمکّن مى شوند و به خاطر تکبّر وبخل، از همه بستگان خود فاصله مى گیرند و دوستانِ دیروزشان، مبدّل به دشمنان امروز مى شوند، در حالى که اگر به شکرانه دین نعمت ها، فروتنى و سخاوت را در برنامه خود قرار مى دادند، نه تنها از محبت شان کاسته نمى شد، بلکه فزونى مى یافت.

این موضوع، قابل توجّه است که تعبیر به «حاشیه» در جمله بالا، تاب دو معنا را دارد: نخست این که اشاره به صفات و روحیات خود انسان باشد ـ که در تفسیر بالا آمد ـ و دیگر این که اشاره به اطرافیان و کارگزاران بوده باشد. بنابراین، تفسیرِ مفهومِ جمله، چنین مى شود که کسى که اطرافیان او، نسبت به مردم، خوش برخورد و متواضع و پرمحبّت اند، دوستى اقوام دور و نزدیکش را، همواره، به او جلب مى کنند.

بسیار دیده ایم کسانى، خودشان، آدم هاى خوبى هستند، ولى بر اثر خشونت اطرافیان و سوء برخوردشان با مردم، همه، از اطرافشان پراکنده شده اند.

نکته

برکات پیوند محکم با خویشاوندان

گرچه در آیات و روایات، مسأله صله رحم و برقرار ساختن رابطه صحیح با خویشاوندان به عنوان یک وظیفه الهى و انسانى، مطرح شده که باید با انگیزه هاى الهى، به سراغ آن رفت، ولى بى شک، انجام این وظیفه الهى و انسانى، برکات فراوانى از نظر ظاهر نیز دربردارد که در فرازهاى اخیر این خطبه، با تعبیرات بسیار پرمعنا و زیبایى، به آن اشاره شده است.

مهم این است که انسان، بتواند این پیوند را محکم کند و با کارهاى اشتباه موجب قطع آن نشود. انسان، باید هنگام نعمت و آرامش به آنها نیکى کند، تا در هنگام بروز مصیبت و ظهور بحران ها و طوفان ها، به حمایت او برخیزند. حقیقت، این است که غلبه بر بسیارى از مشکلات زندگى، کار یک فرد نیست و حمایت گروه یا گروه هایى را مى طلبد. حال، چه کسى بهتر از اقوام و بستگان و خویشاوندان هستند که هم یکدیگر را به خوبى مى شناسند و هم پیوندِ خون و عاطفه، آنها را به هم مربوط ساخته است؟! امّا افسوس که بسیارى از افراد، همین که به نوایى رسیدند، همه این مسائل را فراموش کرده و از آنان فاصله مى گیرند و این ذخایر روز بیچارگى را، از دست داده و سنگر خود را در برابر حوادث سخت، در هم مى شکنند. تعبیرات لطیفى که در روایات آمده است، دقیقاً ناظر به همین معانى است.

در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «صِلَةُ الرَّحِمِ وَ حُسْنُ الْجِوارِ، یُعَمِّرانِ الدّیارَ وَ یَزیدانِ فِی الاَْعْمارِ; صله رحم و پیوند با خویشاوندان و نیکى با همسایگان، خانه و شهرها را آباد و عمرها را زیاد مى کند»(3).

در حدیث دیگرى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «صِلَةُ الاَْرحامِ وَ حُسنُ الْجِوارِ، زیادَةً فِی الاَْموالِ; صله رحم و نیکى با همسایگان، سرمایه ها را فزونى مى بخشد(4)».

در روایت دیگرى از همان امام همام(علیه السلام) چنین آمده است: «صِلَةُ الأَرْحامِ تُزَکَّی الاَْعمالُ و تُنْجِى الأَموالُ و تُرْفَعُ الْبَلْوى وَ تُیَسَّرُ الْحِسابُ وَ تُنْسى فِی الاْجَلِ; صله رحم، اَعمال انسان را پربار مى کند و اَموال او را نمو مى دهد و بلاها را برطرف ساخته و حساب قیامت را آسان مى کند و مرگ را به تأخیر مى اندازد.»(5)

در مقابل، قطع رحم و بریدن پیوندهاى خویشاوندى، آثار دردناکى در زندگى انسان، در دنیا، و مجازات سختى در آخرت براى او دارد.

این سخن را با حدیث دیگرى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) پایان مى دهیم، در این حدیث آمده است: «أَخْبَرَنی جبْرئیلُ إنَّ ریحَ الْجَنَّةَ تُوجَدُ مِنْ مَسیرةِ أَلْفِ عام ما یَجِدُها عاقٌّ وَ لاقاطِعُ رَحِم وَلاشَیْخُ زان; جبرئیل، به من خبر داد که بوى بهشت، از هزار سال راه، به مشام مى رسد، ولى سه گروه، آن را احساس نمى کنند: کسى که عاق (پدر و مادر) باشد و کسى که رابطه خویش را با خویشاوندان قطع کند و پیرمردى که زنا کند.»(6)

تعبیر فوق، بسیار پرمعنا است و مفهومش این است که این سه گروه، نه تنها، وارد بهشت نمى شوند، بلکه نزدیک آن نیز هرگز نخواهند شد.

ممکن است سؤال شود که منظور از صله رحم چیست؟ منظور این است که پیوندِ محبّت، برقرار باشد و در مشکلات، به یارى هم بشتابند و از حال هم غافل نشوند و در شرایط مختلف، به مقتضاى آن شرایط، عمل کنند. حتّى گاه مى شود با یک سلام و یک تلفن، بخشى از تکلیف صله رحم انجام مى گیرد.

در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام)مى خوانیم که فرمود: «صِلُوا أرحامَکُمْ وَ لَو بِالتَّسلیمِ; صله رحم را به جا بیاورید، هر چند با یک سلام کردن باشد».(7)

در زمینه صله رحم و اهمّیت و آثار مادّى و معنوى آن، مطالب دیگرى در موارد مناسب آن، در آینده، به خواست خدا، خواهد آمد.

در انتهاى این خطبه مرحوم سیّد رضى، توضیحى دارد. او در این توضیح، چنین مى فرماید: «الغفیرة هاهنا، الزیادة و الکثرة; من قولهم للجمع الکثیر: الجم الغفیر، و الجماء الغفیر. و یروى «عفوة من أهل أو مال» و العفوة: الخیار من الشىء. یقال: «أکلت عفوة الطعام.» أى: خیاره. و ما أحسن المعنى الَّذی أراده(علیه السلام) بقوله: «و من یقبض یده عن عشیرته... .» الى تمام الکلام; فان الممسک خیره عن عشیرته انما یمسک نفع ید واحدة، فاذا احتاج الى نصرتهم، و اضطر الى مرافدتهم، قعدوا عن نصره، و تثاقلوا عن صوته، فمنع ترافد الایدی الکثیرة، و تناهض الاقدام الجمة.

اَلْغَفیرَة; در اینجا، به معناى «مِن أَهْل أَوْ مال» بوده است. و عَفْوَة، به معناى «نمونه خوب از میان یک جنس که انتخاب شود»، است. چنان که گفته مى شود: «أَکَلْتُ عَفْوَةَ الطّعامِ»، یعنى، قسمت هاى خوب غذا را خوردم.

و چه عالى است مطلبى که امام (علیه السلام) در جمله: «وَ مَنْ یَقْبِضْ یَدَهُ عَنْ عَشْیِرَتِهِ» تا آخر سخن، ایراد کرده است! زیرا کسى که نیکى هاى خود را از بستگانش قطع کند، تنها، یک یاور از آنها گرفته است، ولى هنگامى که نیاز و احتیاج شدید به یارى آنان داشت، آنها، به نداى او پاسخ نمى گویند، پس او، خود را، از یاوران بسیارى محروم ساخته است.

* * *

1 ـ «خصاصه»، به گفته مقائيس اللغة، در اصل به معناى شکاف و ثلمه است و به همين مناسبت، به معناى فقر و بى نوايى و نيازمندى و اختلال حال، به کار مى رود; زيرا، اين امور، در واقع شکافى در زندگى انسان ايجاد مى کند.
2 ـ بحارالانوار، جلد 74، صفحه 413.
3 ـ بحارالانوار، جلد 71، صفحه 120.
4 ـ بحارالانوار، جلد 71، صفحه 97.
5 ـ بحارالانوار، جلد 71، صفحه 111.
6 ـ معانى الاخبار، بنا به نقل از بحارالانوار، جلد 71، صفحه 95، حديث 26.
7 ـ اصول کافى، (بنابر نقل بحارالانوار، جلد 71، صفحه 126).

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری